آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش سخنوری و فن بیان» ثبت شده است

۲۶
مهر

 

 

تمرین هایی برای تقویت مهارت گوش دادن

 گوش دادن

 

گوش دادن ابزار یادگیری و یک اصل مهم در یادگیری و بخش جدایی ناپذیر برنامه ی آموزش مهارت های زبانی است . تقویت گفتار مستلزم گوش دادن است . نوشتن کلمات به طور صحیح ، لازمه ی تلفظ صحیح است . به همان اندازه که درک خوانده ها مهم است ، درک شنیده ها نیز اهمیت دارد و از طرفی یک منبع مهم کسب اطلاعات ، گوش دادن است . گوش دادن بیش از 50% از وقت کلاس ، یعنی نیمی از فرصت های آموزشی را در بر می گیرد .

برای گوش دادن چهار مرحله ی متوالی بر شمرده اند :

1-شنیدن غیر ارادی و شامل آواهای زبانی و تمیز داده آن هاست ؛

2-دقت و تمرکز حواس ؛

3-دریافت ؛

4-پردازش معنایی ؛

 

گوش دادن انواعی دارد :

1-گوش دادن حاشیه ای مثل گوش دادن به موسیقی حین خواندن روزنامه ؛

2-گوش دادن با دقت ، مثل گوش دادن به سخنان معلم در کلاس ؛

3-گوش دادن فعال که شنونده در تعامل با گوینده است ؛

4-گوش دادن انتقادی که ضمن گوش دادن ، به تجزیه و تحلیل شنیده ها می پردازیم ؛

 

توجه به هر یک از مراحل و انواع ، به شنونده کمک می کند این مهارت را تقویت کند و در مقابل ، بی توجهی به هر یک از این مراحل موجب نا توانی در گوش دادن و در نتیجه باعث شکست تحصیلی و مانع رشد مهارت های زبانی دیگر و مانع رشد اجتماعی و علمی می شود .

تمرین های تقویت گوش دادن

 

مهندس محمد خدارحمی

1-شعر خوانی و قصه گویی

هدف : ایجاد تمرکز برای گوش دادن انتقادی .

پس از خواندن شعر یا داستانی مناسب ، چند سوال از محتوای آن ها طرح می کنیم و از دانش آموزان می خواهیم ضمن پاسخ دادن به سوالات در باره دلایل و انگیزه ها نیز سخن بگویند . همچنین می توانیم برای آزمایش میزان دقت دانش آموزان ، از آنان بخواهیم داستان را دوباره تعریف کنند یا هر یک بخشی از آن را بگویند .

 

2-داستان گویی

هدف : تمیز دادن واقعیت از رویا.

داستانی را در کلاس می خوانیم که جنبه های تخیلی و واقعی آن در هم آمیخته باشد ؛ سپس از دانش آموزان می خواهیم به دقت گوش دهند و بگویند کدام بخش ها واقعیت داشت و کدام غیر واقعی و تخیلی بود .

 

3-رنگ کردن

هدف : پیروی از دستورالعمل ها از طریق گوش دادن .

تصویر ی رنگ نشده را تکثیر وبین دانش آموزان توزیع می کنیم . آن گاه از دانش آموزان می خواهیم به دقت به دستورالعمل ها گوش دهند و نقاشی را، طبق مراحل گفته شده ، رنگ آمیزی کنند .

 

4-گوش دادن دادن به نوار موسیقی

هدف : ایجاد تمرکز برای گوش دادن .

نوار قصه ای از طریق ضبط صوت پخش می شود ؛ پس از اتمام قصه ، تعدادی سوال از محتوای آن طرح می گردد تا دانش آموزان به آن ها پاسخ دهند .

 

5-درست و نادرست

هدف : تشخیص درست از نا درست .

جمله هایی به دانش آموزان می گوییم که از نظر منطقی یا دستور زبان ، نادرست باشد . آنان پس از دقت در گوش دادن ، باید موارد نادرست را مشخص کنند . همچنین می توانیم در آن متن ، کلماتی را با تلفظ اشتباه بخوانیم تا دانش آموزان ضمن تشخیص آن کلمه ، تلفظ صحیح را بیان دارند .

 

6-حدس زدن

هدف : تمرکز و دقت در گفتار و تقویت دریافت .

شعر یا داستانی می خوانیم از دانش آموزان می خواهیم خوب گوش دهند و پایان آن را حدس بزنند . این تمرین به شیوه های دیگری نیز قابل تعمیم است . مثلاً یک کلمه دو هجایی می گوییم واز دانش آموزان می خواهیم کلمات دو هجایی دیگری بگویند . یا بخش اول کلمه ای را می گوییم تا آنان بخش دیگر ان را حدس بزنند .

 

7-مرتب کردن

هدف : گوش دادن با دقت و تمرکز و دستورالعمل .

از دانش آموزان می خواهیم کارتی به ابعاد 5 5 سانتیمتر به کلاس بیاورند و هر یک کلمه های تازه ی سه یا چهار درس گذشته را روی آن بنویسند و به سینه ی خود نصب کنند . سپس از آن ها می خواهیم :

·یک نفر به وسط کلاس بیاید و با آوردن چند دانش آموز به صحن آن ، جمله بسازد .

·یک نفر 10 کلمه را به ترتیب حروف الفبا ردیف کند .

·یک نفر کلماتی را که صدای مشترکی دارند ، پیدا کند .

·و ...

 

8-گوش دادن به سخنان دیگران

هدف : گوش دادن موثر به سخنان دیگران .

از دانش آموزان می خواهیم به یکی از برنامه های تلویزیونی ( ترجیحاً برنامه های کودک ) خوب گوش بدهند و سپس در کلاس ، در باره ی خلاصه ، نتیجه ، موضوع ، نکته های مهم ، گوینده و ... از آنان سوالاتی می پرسیم .

در سطوح بالاتر ، می توان حتی تفسیری کوتاه نیز خواست تا گوش دادن انتقادی تقویت گردد. پرسش در مورد اموری چون واقع بینی گوینده ، تغییرات صوتی وی و منطق کلام نیز ، در حوزه ی تمرین قرار می گیرد .

 

9-گوش دادن صداهای طبیعی

هدف : تبدیل مرحله ی گوش دادن به شنیدن .

از دانش آموزان می خواهیم صداهای اطراف خود را ، اعم از طبیعی و غیر طبیعی ، برای دیگران بگویند یا فهرستی از این صداها تهیه کنند .

 

10-مسابقه شنیدن

هدف : تمرکز در شنیدن و به خاطر سپردن .

نام چند شی را فقط یک بار می گوییم یا روی تخته می نویسیم و پاک می کنیم . آن گاه از بچه ها می خواهیم نام اشیای پاک شده یا گفته شده را بگویند . به جای چند شی ، می توان از یک جمله ی بلند استفاده کرد . تعداد کلمات با توجه به سطح ، متغیر خواهد بود .

 

11-تکرار کلمات بی معنی

هدف : تقویت تمرکز در شنیدن .

تعدادی واژه ی بی معنی را پشت سر هم می خوانیم و از دانش آموزان می خواهیم دقت زیادی به خرج دهند و آن ها را تکرار کنند .

 

12-پخش صداهای طبیعی

هدف : گوش دادن به صداها و شناخت آن ها .

صداهای متفاوتی چون صدای باد، صدای حیوانات ، خش خش ، سوت ، خواندن آواز ، پاره شدن کاغذ و ... را روی نوار کاست ضیط و در کلاس پخش می کنیم . سپس از دانش آموزان می خواهیم با دقت به صداها گوش دهند و نوع آن را مشخص سازند . در مراحل بعدی ، می توانیم چندین صدا پخش کنیم و از آنان بخواهیم پس از شنیدن صداها بگویند چه شنیده اند . همچنین می توانیم از دانش آموزان بخواهیم آن صدا را تقلید کنند .

 

13-گوش کردن ، اصلاح کردن

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی .

داستانی در کلاس می خوانیم و کلماتی بی ربط و غیر مربوطی در داستان می گنجانیم . دانش آموزان باید هر کجا کلمه ی بی ربطی شنیدند ، ان را اصلاح کنند .

 

14-اجرای دستورالعمل

هدف : انجام دادن دستورالعمل ها برای تقویت شنیدن .

دستورالعمل هایی نظیر برو ، بایست ، بپر ، بخند ، دستت را بالا ببر ، به راست برو ، به هوا نگاه کن ، پای راستت را بلند کن ، بنشین ، خم شو ، برگرد ، مدادت را زیر کتاب قرار بده ، دو دایره داخل هم بکش ، صفحه ی 10 کتاب را باز کن ، چهار مثلث بکش که قاعده ی آن ها به هم رسیده باشد و ... به دانش آموزان می دهیم و از آنان می خواهیم ضمن دقت به دستورالعمل ها ، آن ها را به خوبی اجرا کنند .

 

15-صدا آموزی

 

هدف : تقویت گوش دادن از طریق صدای اول یا آخر کلمات .

برای تشخیص صداها می توانیم 5کلمه ، که در اول یا آخر یا وسط صدای مشترک دارند ، مثال بزنیم و از دانش آموزان بخواهیم 5کلمه ی دیگر بگویند .

مثال : موش ، هوش ، گوش ، نوش ، دوش و ...

 

16-تصویر خوانی

هدف : صدا آموزی .

به دانش آموزان تعدادی تصویر می دهیم تا از میان آن ها ، تصاویری را که کلمات هم صدا دارند ، بیابند و یک بار به صدای بلند بخوانند .

 

17-پیام رسانی

هدف : انتقال پیام از طریق درست شنیدن .

رای آن که دانش آموزان در انتقال درست پیام سرعت و مهارت یابند ، می توانیم به صورت یک فعالیت نفننی و برای تنوع بخشیدن به فضای کلاس ، پیامی شامل یک ضرب المثل ، یک جمله ، کلمه ی قصار ، یک بیت شعر ، حدیث ، آیه ی کوتاهی از قرآن و حتی عبارتی بی معنی را ، در گوشی به یکی از شاگردان بگوییم و از او بخواهیم پیام را به همین ترتیب ، به نفر بعدی منتقل کند . نفر آخر باید پیام را با صدای بلند بگوید .

 

18-تلفظ کردن

هدف : گوش دادن به تلفظ برخی کلمات دشوار و یادگیری درست آن ها .

می توانیم کلمات دشوار کتاب های درسی را جمع آوری کنیم و آن ها را بر روی تخته بنویسیم . آن گاه از دانش آموزان بخواهیم هر کلمه یا ترکیب را چند بار به درستی تلفظ کنند .

 

19-قافیه سازی

هدف : دریافت آهنگ کلام .

شعری در کلاس می خوانیم از دانش آموزان می خواهیم کلماتی را که با هم تناسب دارند ، پیدا کنند یا قافیه ی اشعار را حدس بزنند . همچنین می توان یک کلمه نا هم قافیه را در میان کلمات هم قافیه قرار داد تا دانش آموزان آن را پیدا کنند یا با حذف یک یا دو قافیه از شعر آن قافیه حذف شده را حدس بزنند .

 

20-گوش کن ، تشخیص بده

هدف : تشخیص زبان گفتاری از بان رسمی به کمک گوش دادن .

به کمک ضبط صوت ، گونه های متفاوتی از زبان گفتاری و رسمی در کلاس پخش می کنیم . آن گاه دانش آموزان را با تفاوت کاربردهای زبانی و ساختاری آشنا می سازیم . خود معلم نیز می تواند با ارائه ی یک پیام یا مطلب به دو زبان ، دانش آموزان را متوجه این تفاوت سازد .

 

 

21- داستان به هم ریخته

هدف : تنظیم توالی امور از طریق گوش دادن .

داستانی را به صورت چند بخش به هم ریخته برای دانش آموزان تعریف یا از ضبط صوت پخش می کنیم . سپس از دانش آموزان می خواهیم داستان را به طور کامل مرتب و تعریف کنند .

 

22- ا یده یابی

هدف : انتخاب ایده یک پیام از طریق گوش دادن .

پیام های کوتاهی می گوییم تا دانش آموزان در یک کلمه بگویند . پیام اصلی این جمله چیست . مانند : نابرده رنج گنج میسر نمی شود که پیام آن ، نتیجه بردن از تلاش است .

 

23-نتیجه گیری

هدف : استنتاج امور از طریق گوش دادن فعال .

مقدمات موضوعی را به طریق استقرا به دانش آموزان می گوییم تا آنان نتیجه گیری کنند ؛ مثلاً گل ها برای رشد به آب و هوا نیاز دارند . علف ها هم به آب و هوای مناسب نیاز دارند . پس ...

 

24- حل معما

هدف : تقویت گوش دادن فعال .

یکی از اشیای داخل کلاس را وصف می کنیم تا دانش آموزان ، پس از خوب گوش دادن ، حدس های خود را در باره ی شی موصوف بگویند . امکان دارد این شی ، خارج از کلاس باشد یا قبلاً در ظرف یا پاکتی تعبیه شده باشد .

 

25-یادداشت برداری از آن چه نا مفهوم است .

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی .

از دانش آموزان دعوت می کنیم به یک برنامه ی رادیویی یا سخنرانی یا نماز جمعه ، خوب گوش دهند . سپس واژگان یا اصطلاحات نا مفهوم را روی کاغذ یادداشت کنند و در کلاس ارائه دهند .

 

26-نمودار

هدف : تقویت گوش دادن .

از دانش آموزان می خواهیم جدول یا نموداری از گفت و گوهایی که در یک روز می شنوند ، تهیه و در صورت امکان شنیده ها را طبقه بندی کنند .

27-گزارش

هدف : تقویت گوش دادن تحلیلی .

هر دانش آموز باید در باره ی موضوع مورد نظر ، گزارشی به دیگران ارائه دهد ؛ مثل گزارش ورزشی ، گزارش یک گردش ، مسافرت ، خرید و ...

دانش آموزان دیگر در پایان گزارش ، باید نظریات خود را بگویند و گزارش را تحلیل و ارزشیابی کنند .

 

3

28-گوش کردن به شعر

هدف : تقویت گوش دادن التذاذی .

شعری در کلاس می خوانیم ( ترجیحاً به صورت سرود و به کمک ضبط صوت ) و از دانش آموزان می خواهیم خوب به شعر گوش دهند و آن را تکرار کنند .

 

29-گوش کردن به انواع صحت

هدف : گوش کردن انتقادی .

نواری از انواع صحبت کردن خوب ، متوسط ، ضعیف ، تند ، کند ، شمرده ، نا مفهوم ، در فضای شلوغ ، آرام و ... در کلاس پخش می کنیم و از دانش آموزان می خواهیم ضمن دقت به محتوای نوار ، آن را نقد و ارزشیابی کنند .

 

30-اصلاح گفته ها با دوباره گوش دادن

هدف : تقویت مهارت سخن گفتن از طریق گوش دادن .

از دانش آموزان می خواهیم هر یک گزارشی برای ارائه شفاهی در کلاس آماده کنند . اما قبل از ارائه درکلاس ، باید یک بار در منزل آن را ضبط کنند و به گفته های خود گوش دهند تا متوجه معایب آن شوند .

 

31-تمرین نوشتن با گوش دادن

هدف : تمرکز در گوش دادن

از دانش آموزان می خواهیم ابتدا یک بار از روی درس ، شمرده و آرام بخوانند و آن را بط کنند . سپس به متن ضبط شده خوب گوش بدهند و همزمان ، مطالب را بنویسند . این تمرین برای نوشتن املا در منزل ( گفتن املا به خود ) نیز به کار می آید .

 

32-داستان نویسی با صدا ها

هدف : تقویت گوش دادن از طریق تخیل .

تعدادی صدای طبیعی و مصنوعی مربوط به زندگی را ضبط و در کلاس پخش می کنیم . آن گاه از دانش آموزان می خواهیم در باره ی صداهایی که می شنوند ، داستانی بنویسند .

 

33-گوش دادن به گونه های متفاوت زبان رسمی و غیر رسمی

هدف : تقویت قدرت تشخیص گونه های زبان رسمی و غیر رسمی .

از دانش آموزان می خواهیم به سخنان طبقات گوناگونی مثل مردم کوچه و بازار ، معلمان ، بازاریان ، اعضای خانواده و ... خوب گوش کنند و تفاوت گونه های زبانی آن ها را در کلاس گزارش دهند .

 

34-دیدن و گفتن

هدف : تقویت گوش دادن .

فیلم کوتاهی را یک یا دو بار در کلاس نمایش می دهیم و از دانش آموزان می خواهیم آن چه شنیده اند ، به صورت نمایش در کلاس اجرا کنند .

35-گوش دادن به سخنان خود

هدف : اصلاح گفتار به کمک گوش دادن انتقادی .

از دانش آموزان می خواهیم در باره ی موضوعی حرف بزنند و سخنان خود را ضبط کنند و دوباره به آن گوش دهند . آن گاه در دفعه ی اول و دوم گوش دادن ، نواقص کار خود را یادداشت و اصلاح کنند .

 

 

36-تشخیص قیاس نا درست

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی

تعدادی تعمیم نا بجا یا می سازیم و در میان جملات منطقی درست قرار می دهیم تا دانش آموزان قیاس های نا روا را از جملات درست منطقی تشخیص دهند ؛ مانند آب در صفر درجه یخ می بندد ؛ پس همه ی مایعات در صفر درجه یخ می بندد .

 

37-توجه به مباحث معنی شناسی

هدف : جلب توجه دانش آموزان به مسائل معنی شناسی .

نوشته ای را برای دانش آموزان می خوانیم و از آنان می خواهیم با توجه به کلمه ها و ترکیبات تازه ی درس ، معادل معنایی دیگری برای آن قرار دهند . این تمرین نشان می دهد چه کلماتی در گونه ی آزاد قابل جایگزین شدن هستند و نیز معلوم می دارد که همه ی مترادف ها در بافت های کلامی متفاوت جایگزین هم نمی شوند . همین تمرین را می توان در باره ی کلمات مخالف هم انجام داد.

 

38-توجه به مسائل نحوی زبان

هدف : آشنایی دانش آموزان با مسائل دستوری از طریق گوش دادن صحیح .

به دانش آموزان ، چند جمله می گوییم که در آن ها ، فعل به شکل صرف نشده (مصدر) است . سپس از آنان می خواهیم که شکل صرفی مناسب را به کار برند . می توانیم مشابه همین تمرین را برای اجزای اصلی و فرعی دیگر کلام ، مثل فاعل ، مفعول ، صفت ، قید و ... انجام دهیم . کاربرد نا درست فاعل یا مفعول جمله به طور غیر مستقیم ، بی آن که لازم باشد قواعد دستوری را ذکر کنیم ، دانش آموزان را به شکل و کاربرد درست این مقوله ها راهنمایی می کند .

 

خوب گوش کنید

کسی خوب گوش می کند که :

·آگاهانه و هوشیارانه تمرکز کند .

·پیام های محوری گوینده را ناسایی کند .

·قادر به شناسایی لحن یا تکیه کلام گوینده باشد .

·هنگام گوش دادن ، سوالاتی در ذهن خود مطرح کند .

·بتواند جزئیات سخن گوینده را به هم ارتباط دهد .

·از موضوع شنیده شده نتیجه بگیرد .

·ابهامات خود را یادداشت کند و بپرسد .

·فضای گوش دادن برای او فراهم باشد . ( نشستن ، نبودن صداهای مزاحم ، و ... )

·هدف از گوش دادن برای او مشخص باشد .

·آداب گوش دادن را بداند .

·از آن چه می شنود زمینه ای داشته باشد .

·عوامل و انگیزه های تشویقی برای او فراهم باشد .

·سخنان گوینده ، رسا ، شمرده و قابل فهم و بدون لهجه باشد .

·فرصت های مناسب انواع شنیدن ، برای او فراهم آید .

·صدای گوینده یک نواخت و خواب آور نباشد .

·در مطالب شنیده شده ، هیجان زیادی وجود داشته باشد .

·نکات شنیده شده ، تازه و نو باشد .

 

غ

ارزشیابی

برای اندازه گیری این مهارت می توان از طریق مشاهده ی رفتار و به کمک چک لیست ، کیفیت گوش دادن را به کمیت تبدیل کرد . معلم می تواند در فرصت های مناسب و طی چند نوبت ، هر یک از دانش آموزان را با سیاهه ی رفتاری ارزشیابی کند .

 

چند نکته

·به دانش آموزان کمک کنید تا هدف از گوش دادن را بیابند .

·از لحن های متفاوت و زیر و بمی صدا و حرکات ایمایی و اشارات دست و چهره استفاده کنید .

·گاه از مطالب هیجانی و جالب توجه استفاده کنید .

·برای آمادگی بیشتر دانش آموزان برای شنیدن ، فضای کلاس را با حرکت دادن دانش آموزان یا بیان یک لطیفه یا مطلب خنده دار تغییر دهید ( تغییر موقعیت آموزشی ) .

·سعی کنید عوامل مزاحمی را که مانع گوش دادن است ، از محیط کلاس دور کنید .

·برای آمادگی ؛ از تجربیات ، آموخته ها و دانسته های دانش آموزان استفاده کنید .

·به دانش آموزان کمک کنید آن چه را می شنوند ، دوباره بگویند و شرح و تفسیر و توصیف یا گزارش کنند .

·آداب گوش دادن به سخنان دیگران ، اجازه گرفتن هنگام سخن گفتن و رعایت نوبت را آموزش دهید .

·از تمام عوامل و منابع صدا ساز مانند رادیو ، تلفن ، اجتماع و ... برای آموزش و تقویت گوش کمک بگیرید .

·به دانش آموزان کمک کنید تا آن چه را می شنوند ، ارزشیابی ، تجزیه و تحلیل و گفت و گو کنند .

·سخنان خود را واضح ، شمرده و گویا و رسا ادا کنید .

·برای ارزشیابی شنیده ها به دانش آموزان فرصت کافی بدهید .

·گاه ، شنیده های دانش آموزان را ارزشیابی و کنترل کنید .

·از خود دانش آموزان کمک بگیرید تا آداب و عادات گوش دادن را یافته و درونی سازند .

·انواع و مراتب گوش دادن را با تمرین ، به دانش آموزان آموزش دهید .

·سرعت گفتار خود را با سرعت گوش دادن بچه ها تنظیم کنید .

·پس از ارائه مطالب ، برای ارزشیابی ، چند سوال کوتاه پاسخ یا درست و نا درست یا تستی از دانش آموزان بپرسید .

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

استرس چیست ؟ با بدنمان چه میکند ؟ چه راههای برای مقابله با آن داریم ؟
تاریخچه
دکتر هانس سلی در سال ۱۹۳۰ واژه استرس را انتخاب کرد . وی استرس را میزان و شدت استهلاک رَوی بدن تعریف میکند. این شدت با طرز واکنش ما به تغییرات محیط در زندگی ، ارتباط دارد. دکتر سلی به یکسری واکنش فیزیولوژیکی اشاره کرد که به واکنش جنگ یا گریز شهرت یافت.
آفرینش بدن انسان به گونه ای است که تمام اجزاء آن همواره برای بقای آن در مقابله با تهدید های محیطی تلاش میکنند و برای پیاده سازی این هدف ، یکسری تغییرات فیزیولوژیک انجام میدهند ، تا بدن واکنش مناسبی را داشته باشد.
این واکنش یا پاسخ ، روش طبیعی است که ما را برای روبرو شدن با تهدیدهایی که با آن روبرو میشویم ، آماده میکند.
یک تهدید جدی مانند روبرو شدن با یک حیوان درنده در جنگل و یا یک دزد کیف قاپ در خیابان است.
واکنش بدن در مقابل استرس
اجازه دهید بازتاب های فیزیولوژیکی که در بدن شما هنگام روبرو شدن با تهدیدهای اشاره شده در بالا ایجاد میشود را بررسی کنیم.
ابتدا ضربان قلب و فشار خونتان افزایش می یابد.عضلات ، سفت و سخت میشود و شما به ناگزیر ، یا از برابر عامل تهدید کننده (حیوان وحشی یا دزد) می گریزید و یا با آن مبارزه میکنید. (واکنش جنگ یا گریز)
در این شرایط ، خون از ناحیه پوست و اندامهای گوارشی دور میشود تا درعضلات متمرکز گردد (اصطلاحا فرد دچار رنگ پریدگی چهره میشود)
از سوی دیگر میزان لخته شدن خون افزایش می یابد تا در صورت ایجاد جراحت ، خونریزی کمتری ایجاد گردد. مردمک چشمها گشوده تر میشوند تا تمام جزئیات صحنه را زیر نظر داشته باشند. همه حواستان تیز و قبراق میشود.
در شرایط بسیار حاد و شدید مثانه و روده بزرگ تخلیه میشود.
تمامی این اتفاقات ، توسط هورمونهایی که وارد خون میشوند ، اعمال میگردد. همه این تغییرات فیزیولوژیک تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن بقا و دوام زندگی شماست.
بسیار خوب ، در سناریوی فوق حدود بیست دقیقه برای نجات زندگیتان یا فرار کرده اید و یا ایستادگی نموده اید. در این مدت آدرنالین و سایر هورمونها ، سوخته میشود و بدنبال آن بدن در شرایط آرمیدگی قرار میگیرد. در واقع شما توان تان را از دست میدهید و نیاز به استراحت و تجدید قوا دارید. حالا مابقی توان بدنتان به بازسازی و التیام آن مصرف میشود.

استرس در دنیای مدرن
اما در زندگی روزمره بشر امروزی ، منابع استرس متفاوت و متنوع هستند. و شاید خبری از حمله حیوان وحشی یا کیف قاپ نباشد. اما ما همواره در معرض استرس هستیم. اجازه بدهید تعدادی از منابع استرس در دنیای جدید را نام ببریم:
خواسته ها و توقعات اطرافیان ، برنامه های زندگی ، هزینه های غیر قابل کنترل ، ضرب الاجلها ، بدهیها ، بچه ها ، روابط اجتماعی ، آلودگی هوا ، جرم و جنایت ، اخبار ناخوشایند ، حوادث طبیعی و .... تمامی این موارد ، اتفاقاتی هستند که معمولا از کنترل ما خارج هستند و این خود تنش زا و استرس آفرین میباشد. بسیاری از این منابع استرس بگونه ای هستند که با واکنش جنگ یا گریز مغایرت دارند. بعبارت دیگر نه میتوان از آنها گریخت و نه میتوان با آنها مقابله کرد. پس برای روبرو شدن با این عوامل استرس زا ، انسان امروزی به مهارتهای دیگری نیاز دارد. تا زمانیکه در برابر این عوامل اقدامی صورت ندهیم ، در شرایط ادامه استرس به سر خواهیم برد و کالبدمان را فرسوده خواهیم کرد.
مراحل رویارویی با استرس
دکتر سلی مراحل مقابله با استرس را در ۳ بخش بیان میکند :
۱- احساس خطر
۲- مقاومت
۳- فرسودگی
اگر دو مرحله نخست زیاد دوام بیاورد فرسودگی ایجاد میشود.
در این شرایط نمیتوانید به مقاومت و ایستادگی خود ادامه دهید. سیستمهای بدنتان یکی پس از دیگری از کار می افتد و در این زمان ، به شدت در برابر بیماریها ، آسیب پذیر میگردید. شاید این نکته ، دلیل افزایش رشد بیماریها ، در میان افراد جامعه امروزی را به روشنی توضیح میدهد. اکثر مردمان امروزی هر روز در تیررس انواع استرسهای محیطی میباشند ، بدون آنکه مهارت مقابله و دفع آنها را داشته باشند. بنابراین رفته رفته فرسوده تر شده و در برابر بیماریها آسیب پذیرتر میگردند.
مدیریت استرس در دنیای مدرن


مدیریت استرس جنبه مهم و مهارت کلیدی زندگی مدرن امروزی است و از دو استراتژی تشکیل میشود :
۱- تغییر دادن آندسته از عوامل مولد استرس ، که امکانش وجود دارد.
۲- تغییر دادن نگرش و پاسخهای خود به آن دسته از عوامل ، که تغییر آنها امکن پذیر نیست.
یک راه مهم برای کاهش فشار استرس روی سیستم بدن ، استفاده از روشهای قرار گیری در حالت آرمیدگی و یا بعبارت دیگر ریلاکس شدن است.
آرمیدگی فیزیولوژی همان مهارت مهم است که به طرق مختلف ، مخالف واکنش جنگ یا گریز در برابر استرس است که به بدن شما امکان میدهد که به بازسازی خود اقدام نمایید. قرار گرفتن در شرایط آرمیدگی اگر بطور منظم انجام شود مانع بزرگی در برابر استرس ایجاد میکند و به شما امکان میدهد از انواع بیماریها بدور باشید.
یک نظریه جالب و قابل توجه
در طب باستانی چینی بر این معتقدند که انسان با یک انرژی اجدادی ، به دنیا می آید. این انرژی ، محدود و غیر قابل افزایش است و هر موقع تمام شود ، میمیریم ! در مقابل ، انسان ، تحت احاطه انرژیهای دیگری نیز قرار دارد و آن انرژی اولیه را تکمیل میکند. این انرژی ثانویه قابل ذخیره سازی و یا مصرف است و از طریق خوردن ، تنفس ، استراحت ، ورزش و ... به بدن مان سرازیر میشود. میتوان اینگونه تعبیر کرد که این انرژی اجدادی ، مانند حساب پس انداز است و بقیه انرژیها ، حساب جاری .
هدف باید بگونه ای باشد که با توجه به حساب جاریمان زندگی کنیم . هر روز سپرده ای در آن واریز کنیم و آنقدر در آن سرمایه بگذاریم که بتوانیم از عهده پرداخت های روزانه مان برآئیم. خوردن غذاهایی با کیفیت مطلوب ، کشیدن نفسهای عمیق در هوای پاک ، ورزش منظم ، میتوانند انرژی حساب جاری شما را افزایش دهند.
در مقابل ، استرس ، به مقدار زیادی این منابع را مصرف مینماید. در واقع انرژی ، بیش از حد معمول خرج میشود. اگر خرج شما از دخلتان بیشتر باشد ، مجبورید از منابع حساب پس اندازتان (انرژی اجدادی) برداشت نمایید. زمانیکه تحت تاثیر بیماریها به استراحت میپردازید بصورت اجباری به ذخیره انرژی در حساب جاری می پردازید. تا خود را بازسازی نمایید.
اما اگر بطور مداوم از حسابتان برداشت کنید بدون آنکه حسابتان را شارژ نمایید ، بزودی بانک ، حسابتان را میبندد.


آرمیدگی و ریلاکسیشن ، یک مهارت کاربردی در مقابله با استرس
دریافتیم که طبق نظریه طب سنتی چینی ، همه ما انرژی محدودی داریم. و اگر آنرا ذخیره کرده و بدرستی استفاده کنیم. این سبک زندگی ، به رضایت خاطر و طول عمر ما کمک میکند. حال آنکه با مصرف بی رویه آن ، دچار بیماریهای غیر ضروری شده و طول عمر و کیفیت زندگیمان کاهش میابد.
قرار گرفتن در حالتهای آرمیدگی و ریلاکس ، روشی مناسب و در دسترس برای ذخیره و حفظ انرژی به حساب می آید. در شرایط آرمیدگی ، متابولیسم بدن ، در جهت ذخیره سازی انرژی رفتار میکند.
مصرف اکسیژن و دفع اکسید کربن کاهش می یابد. که هر دو نشانه متابولیسم کند ، در سلولهاست. ضربان قلب و فشار خون کاهش می یابد. فرکانس مغز کندتر و عضلات شل میشوند. تمامی آنها نشان از ذخیره انرژی بدن است. انرژی که میتوان از آن برای تقویت سلامتی و افزایش التیام و بازسازی بدن استفاده کرد.
هوش هیجانی و استرس
یکی دیگر از ابزارهای در دسترس برای مقابله با استرس بالا بردن و تقویت هوش هیجانی افراد میباشد.
هوش هیجانی ، توانایی اداره و بکارگیری صحیح احساسات در راه مثبت و سازنده است‌. که به کنترل استرس کمک زیادی می کند. این مهارت قابل یادگیری و آموزش است و با شاخص EQ معرفی میشود.
کنترل احساسات در موقعیتهای استرس زا ، موجب میشود از بسیاری از تنشهای غیر ضروری و عصبانیتهای بی فایده و فرسوده کننده ، به دور باشیم. در نتیجه از پیامدهای آن نیز، کمتر آسیب ببینیم.
ارسطو جمله زیبایی در این رابطه دارد ، او میگوید :
"عصبانی شدن آسان است؛ همه می‌توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب ، آسان نیست"

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

بیست و شش  مهارت مقابله با استرس
برای مقابله با استرس ها یا فشارهای روانی، راهکارهای مختلفی وجود دارد که شیوه مدیریت صحیح، آنها را به ما می آموزد. با رعایت و بکارگیری این روشها، می توانیم علاوه بر حل یا کم کردن مشکلات به آرامش پایدارتری دست یابیم و استرس خود را کنترل کنیم:

1- به خداوند توکل کنیم.
توکل به خدا یکی از راههای کاهش استرس است.وقتی انسان یاد خدا را در دل خود زنده نگهدارد و ارتباط روحی و معنوی بین خود و خدا برقرار کند، به آرامش عمیق، همراه با خشنودی می رسد و با توکل به خدا از هرگونه استرس و اضطراب و فشار روانی رها می شود.

قرآن کریم در سوره رعد آیه 29 می فرماید: کسانی که ایمان آوردند قلبهایشان با یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشند تنها با یاد خدا قلبها آرامش می یابد.
2- عوامل استرس زا را  کم کنیم.
عوامل بی شماری ممکن است باعث استرس ما شوند. که باید این عوامل استرس زا را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کنیم. برای مثال، اگر شلوغی موجب ناراحتی ما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنیم که خلوت باشد.

3- از وقایع اطراف خود با اطلاع باشیم.
بی اطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان، دلیل بر شادی و عدم وجود مشکل نیست. گاهی اوقات آن چه ما بعلت عدم آگاهی از اصل موضوع در ذهن خود تصور می کنیم، بسیار بدتر و ناراحت کننده تر از آن چیزی است که واقعا" اتفاق افتاده است.

4- از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم.
از نشانه های پریشانی در خود از قبیل سردرد، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشیم. زیرا این علائم می توانند نشانه های استرس باشد که باعث اختلالات جدی تر از قبیل: زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و..... باشند.

5- برنامه های زندگی را اولویت بندی کنیم .
از راههای دیگر کاهش استرس برنامه ریزی و الویت بندی کارها است.هنگامی که با انبوهی از مشکلات بطور همزمان روبه رو هستیم، به آسانی در مقابل آنها به زانو در آمده و از حل آنها عاجز می شویم. زیرا آشفتگی و بی نظمی، در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن از شکست طرح های ناتمام می شود. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را می دهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرحها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانیم.

6- به موقع از خانه خارج شویم.
اگر به موقع از خانه خارج شویم، می توانیم بسیاری از تنش ها و استرس های خود را کم کنیم و همچنین از بروز مشکلات احتمالی بعدی جلوگیری کنیم.

7- وقت خود را تنظیم کنیم.
کارهای روزمره خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنیم، با این کار در می یابیم وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود و دچار استرس نشویم. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود نداریم، شاید بیش از حد و بیهوده تلاش می کنیم.

8- از شر وسایل اضافی خلاص می شویم.
از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص می شویم و اطراف خود را خلوت کنیم. وسایل اضافی و به درد نخور و شلوغی محیط می تواند استرس زا باشد.

9- شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم.
برای کاهش استرس بهتر است خواب کافی داشته باشیم بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

10- صبح زود از خواب بیدار شویم.
سعی کنیم صبح ها، حتی روزهای تعطیل زود از خواب بیدار شویم. در این صورت ساعت زیستی بدن ما منظم می شود و طبق برنامه خاصی زمان خواب و بیداری ما را تنظیم می کند. در نتیجه پس از مدتی هنگام بیدار شدن، احساس بهتری خواهیم داشت.

11- عادت های استرس زای خود را عوض کنیم.
ما از عادت های خوب و بد خود اطلاع داریم و آنها را خوب می شناسیم. می توانیم آنهایی را که موجب آزار روحی ما می شوند را ترک کنیم. یا اگر ترک آنها مشکل است سعی کنیم از حال و هوای آن عادت خود را خارج کرده یا مسیر فکر خود را تغییر دهیم.

12- از معاشرت با افراد استرس زا بپرهیزیم.
از ارتباط با افرادی که سبب استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان مشکل است، می توانیم ارتباط خود را با او در جمع برقرار کنیم.

13- ار رقابت با دیگران خودداری کنیم.
رقابت با دیگران در کار، شغل، مقام، زندگی و مخصوصا" تجملات و ظواهر، می تواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر استرس یا فشار روانی باشد شاید هم افرادی را بشناسید که کار می کنند تا حسادت و خشم دیگران را برانگیزانند ولی در واقع استرس حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.

14- از تکنولوژی درست استفاده کنیم.
وسائلی مانند موبایل، کامپیوتر،.... باعث می شوند که طی یک روز بیش از حد کار و فعالیت انجام دهیم و گاهی همین وسایل باعث استرس میشوند.قبل از خرید وسائل و تجهیزات جدید مطمئن شویم که این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی ما کمک می کند.

15- به چشمان خود استراحت بدهیم.
آیا مدت طولانی به تلویزیون یا مانیتور نگاه می کنیم؟ باید به چشمان خود استراحت  دهیم هر چند کم. در این زمان به فضای سبز، آسمان یا درختان خیره شویم. اگر در دسترس نیستند می توانیم یک عکس یا پوستر بر روی دیوار نصب کنیم که بیشتر رنگ های آبی و سبز در آن به کار رفته باشد. این رنگها بسیار آرام بخش هستند.

16- مشکلات را بپذیریم.
باید پذیرفت که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید می آید و کاری نیز از دست ما بر نمی آید. در این شرایط باید با صبر و پذیرش مشکل و دگرگون کردن موقعیت، بار عاطفی مشکل را کم کنیم.
17- ورزش کنیم.
یکی دیگر از راههای کاهش استرس ورزش کردن است.تحقیقات نشان داده است که ورزشکاران از استرس و افسردگی کمتری نسبت به دیگران برخوردارند. همچنین برنامه تمرینات هوازی باعث بهبود حالات افسردگی، اضطراب، آشفتگی فکری و خستگی شدید می باشد. یک پیاده روی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان استرس را بطور متوسط تا 14 درصد کاهش می دهد.

18- قدم بزنیم.
در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام گرفته، آمده است افرادی که 4 بار در هفته پیاده روی می کنند، استرس کمتری دارند و را حت تر می خوابند.

19- بطور صحیح تنفس کنیم.
تنفس صحیح باید به این صورت باشد: دم ( دادن هوا به ریه ها ) یک شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره ، بازدم ( بیرون فرستادن هوا از ریه ها ) دو شماره .

20- به تغذیه خود برسیم.
خوردن مناسب بسیار مهم است. زیرا انرژی مورد نیاز بدن را تامین می کند و کمتر دچار حالت عصبی یا فشار روانی می شویم. همیشه از مواد غذایی سبوس دار، میوه، ترکیبات کربوهیدرات، سبزیجات و حبوبات ثابت ماندن اندازه ی قند خون شده و کمتر خسته می شویم. از مصرف زیاد نمک، چربی، خوراکی های سرخ شده و مواد قندی ساده که به آزاد شدن اپی نفرین کمک و باعث عدم مقاومت بدن در برابر فشار روانی می شود خودداری کنیم. به مقدار کافی آب بنوشیم و از مصرف زیاد قهوه، چای و نوشابه های گازدار تا حد امکان پرهیز نماییم.

21- با آرامش غذا بخوریم.
در هنگام غذا خوردن بهتر است از عجله کردن ، گوش دادن به رادیو یا خواندن روزنامه مخصوصا" خبرهای استرس زا پرهیز کنیم.

22- روابط اجتماعی خود را  گسترش دهیم.
هنگامی که تحت استرس یا فشار روانی هستیم، بطور غریزی تمایل داریم که به گوشه تنهایی پناه ببریم. کاری اشتباه تر از این وجود ندارد، چون گوشه گیری باعث می شود تا حواس خود را بیشتر روی مشکلات و افکار منفی متمرکز کنیم که به جای حل آن به تشدید استرس کمک  می کند.

23- هیجانات سرکوب شده خود را تخلیه کنیم.
متخصصان معتقدند عمل ساده افشای خود باعث تسکین فشار روانی می شود. نوشتن احساساتمان در دفترچه یا صحبت کردن در نوار کمک می کند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل، شروطی، ... کم شده و راحت تر و منطقی تر درباره راه حل های مشکلاتمان بیندیشیم.

24- مثبت بیندیشیم.
مثبت فکر کردن باعث آرامش فکر می شود، که این امر می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتد، مقابله کند، بسیاری از استرس هایی که تجربه می کنیم از احساسات منفی اطرافمان ناشی می شوند.اندیشیدن به اشخاص یا چیزهایی که به آنها عشق می ورزیم آثار خوبی را برجای می گذارد.
25- روی موضوع آرامش بخش تمرکز کنیم.
اگر افکارمان به دام اوضاع و احوال نگران کننده ای اسیر شد، سعی کنیم با انحراف افکار روی موضوع های آرام بخش مانند یادآوری خاطرات لذت بخش و یا دقت در تصاویر زیبا، از افکار منفی دوری کنیم.

26- به زمان حال فکر کنیم.
دکتر ژان بورسینکو در " پرورش روح و جسم " می نویسد: اگر بتوانیم ذهن خود را چنان پرورش دهیم که امیدها و آمال خود را کنار گذاشته و در موقع مناسب به سراغ تک تک آنها برویم، به آرامش ذهنی دست خواهیم یافت
.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

3
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند.
برای تحقق ارتباط صحیح وموثربا دیگران لازم است که ازسه قاعده مهم روانشناختی انسان ها که خواست درونی وفطری آن ها است ، آگاه باشیم. 
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند :
سه نتیجه مهم این قانون عبارت است از:
1- تایید طلب وانتقاد گریزند. پس یک ارتباط موفق با انتقاد حاصل نمی شود. مگراین که بتوانیم تصویرذهنی مخاطب را از انتقاد تغییردهیم . عنوان انتقاد سازنده برای همین منظورانتخاب می شود. 
دراین صورت شما در صورتی موفق خواهید شد که در بانک عاطفی مخاطب ، از میزان حساب بالایی برخوردار باشید. در این رابطه مطالعه کتاب هیچکس کامل نیست نوشته دکتر هندری وایزینگر ، ترجمه پریچهر معتمد گرجی را پیشنهادمی کنم .
2- تکریم پذیروتحقیر گریزند . بنابراین هرگز در ارتباط خود نباید احساس تحقیررا ایجاد کنیم ودر نقطه مقابل هرچقدربتوانیم احساس تکریم را در مخاطب فعال نماییم از سطح ارتباطی موفق تری برخوردار خواهیم شد . این نتیجه بیش از همه باید مورد توجه مدیران وپدران باشد. اجازه دهیم زیردستان ما ، فقدان مارایک کمبود احساس کنند ونه یک فرصت.
3- تشویق پذیروتنبیه گریزند. هیچ گرفتن به منظورتنبیه در رفتار ما بسیار رایج است. می توانیم به عنوان یک انسان برتر در کمین تشویق دیگران برآییم . تشویق وتنبیه را همچون دوبال در نظر نگیریم. می توانیم دوروی سکه ای در نظربگیریم که یک روی آن تشویق بوده وهمواره در برابر مخاطب قرارداشته باشد. دراین صورت محروم شدن ازتشویق، خودیک تنبیه موثراست.
4- آرامش خواه وامنیت طلب می باشند. لذا در برابر عواملی که این آرامش را برهم می زندواکنش نشان می دهند. به همین دلیل چندان روی خوشی به تغییرات وتحولات ، به ویژه درسازمان ها از خود نشان نمی دهند.
قانون دوم : انسان ها کمال خواه ونقص گریزند.
قانون دوم عبارت ازاین است که انسان ها به دنبال دست یابی به کمال مطلقند ولذا ازهرچه مایه نقص وضعف آنان باشد، گریزانند . البته مصادیق کمال ونقص از زوایای دید آنان متفاوت است وهمین امرباعث بروز اختلافات اساسی در ارتباطات آنان می گردد. نتایج مهمی که ازاین قانون روانشناختی به دست می آید وماباید در ارتباطات خود آن را مورد توجه قرار دهیم عبارتنداز:
1- اقتدارگرا وضعف ستیزند. لذا به عنوان یک رفتار مهم مدیریتی ، یک مدیر باید رفتار مقتدرانه داشته باشد . اما متاسفانه افراد کم تجربه رفتار مقتدرانه را با مستبدانه اشتباه می گیرند. همچنین باید توجه داشته باشیم که اقدار با قدرت طلبی نیز متفاوت است . مهمترین شاخص اقتدار نفوذ ومهترین شاخص استبداد وقدرت طلبی ، سیطره است.
2- اعتماد به نفس طلب هستند. لذا در برابر هر عاملی که اعتماد به نفس آنها را تضعیف نماید، به طور خودناآگاه مقاومت می کنند.
3- خواهان ابراز وجود بوده وبه حق این موقعیت را برای خود کمال می پندارند. 
ابرازوجود ، به معنای تبیین نقطه تاثیرگذاری یک فردمی باشد که عامل شادمانی درونی است . درصورت عدم وجود نقطه تاثیرگذاری ، فرد احساس پوچی وبی مصرفی می نماید . لذا به منظور دست یابی به یک ارتباط موفق ، می توانیم درپی کشف این نقاط در رابطه با طرفین ارتباط باشیم . البته باید توجه کنیم که اشکال ابراز وجود در سنین مختلف متفاوت است .
4- به منظورتبدیل به الگوی کامل انسانی ، به دنبال کشف الگوی انسانی کامل می باشندودرصورتی که بدان دست نیابند. به الگوی جمعی حاصل از ارتباطات روی می آورند، یعنی همه چیز را همگان دانند وهمه کاررا همگان می توانند.
قانون سوم : عدالت خواه وظلم ستیزند:
قانون سوم : انسان ها فطرتا عدالت خواه وظلم ستیزدند . ولذا اگر در حرکت های عمومی جوامع در انقلاب های بزرگ دقت کنیم ، همواره نشانه های بارزی از این عامل خواهیم یافت. نتایج حاصل از این قانون: 
1- تبعیض گریزند ؛ لذا به محض اساس تبعیض ، به ویژه درسازمان ها محیط خلاقیت وابتکارواحساس مسئولیت درافراد از بین می رود. حتی به عنوان یک تجربه شخصی دریافته ام که مخاطبین انتظاردارند که به طوریکسان مورد توجه گوینده در نگاه به آنان قرار گیرند. 
2- حامی مظلوم وخصم ظالمند( به ویژه ایرانیان) . به سرعت دربرابرظالم جبهه گیری می کنند وبه طرفداری ازمظلوم برمی خیزند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

11 ویژگی مدیران تاثیر گذار در دنیای کسب‌ و‌ کار


«اگر اعمال شما الهام بخش دیگران شود تا آنها بیشتر ببینند، بیشتر بیاموزند و بهتر عمل کنند و به افراد مفیدتری تبدیل شوند این یعنی اینکه شما مدیر و رهبر موفقی هستید

داشتن شخصیتی تاثیرگذار، بانفوذ یا کاریزماتیک همواره یکی از آرزوهای انسان بوده و خواهد بود چه در عرصه اجتماعی، سیاسی، ورزشی، هنری، مذهبی و چه در حوزه تجارت و کسب‌و‌کار. به راستی این افراد با تکیه بر چه نیرویی می‌توانند به این حد از موفقیت نایل آیند؟ آنها چگونه در مسیر حرکت‌شان به راحتی می‌توانند به قله‌های رفیع پیروزی دست یابند و دیگران را مسحور و پیرو خود کنند؟ این سوال و ده‌ها سوال دیگر همواره ذهن انسان‌ها را به طور مستمر به خود مشغول کرده است. حال می‌خواهیم بدانیم که آیا این ویژگی به‌صورت ارثی یا به واسطه علوم اکتسابی به دست می‌آید؟

 

هنر توانایی برقراری ارتباط با دیگران و تسلط به آن و نفوذ به اعماق قلب مردم عاملی است از ترکیب ارث و علم و در نوع خود بی‌همتا که قادر است در طول مسیر برای رسیدن به اهداف، انسان‌های موفق را فرسنگ‌ها به جلو سوق دهد و دستیابی به آمال و آرزوها را سرعت بخشد. دردنیای کسب‌و‌کار کنونی داشتن چنین امتیازها و مهارت‌هایی موجب عقب راندن رقبا، افزایش فروش، توسعه و رونق تجارت و افزایش سهم بازار و در نهایت رشد سود خواهد شد. پس درمی‌یابیم مسلح و مسلط شدن به این مهارت‌ها چه امتیازاتی را برای افراد به ارمغان خواهد آورد، مشروط بر اینکه هر یک از این مهارت‌ها به خوبی شناسایی و برای نیل به آنها از هیچ کوششی دریغ نشود.

 

-1‌ این افراد سخنرانان فوق‌العاده‌ای هستند

 

آنها قادرند با استفاده از کلمات و جملات تاثیرگذار و هیجانی در سخنرانی‌های‌شان و استفاده حرفه‌ای از لحن مناسب در هر جمعی، غوغایی به پا کنند و هنگام ارائه موضوعی خاص، کیفیت و جذابیت را توامان در یک جمله هنرمندانه به مخاطبان خود هدیه دهند و این بخشی از دلایل موفقیت و شهرت منحصر به فرد آنها در ایجاد انگیزه در ذهن مشتریان و مخاطبان‌شان است، چرا که به این اصل اعتقاد راسخ دارند. سخنرانی‌های عمومی یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به اهداف است.

 

در این راستا اگر نیم‌نگاهی به بنگاه‌های اقتصادی مهم و برندهای بزرگ دنیا بیندازیم و آنها را واشکافی کنیم به خوبی درمی‌یابیم که مدیران ارشد این بنگاه‌ها بدون استثنا سخنرانان ماهری هستند که توانایی جلب و جذب مردم به سوی خود و محصولات‌شان را دارند و در مقابل، شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی به دلیل عدم وجود چنین مدیرانی با همه بزرگی و شوکت‌شان هیچ‌گاه نتوانسته‌اند در حوزه کسب‌و‌کار در عرصه‌های بین‌المللی موفق عمل کنند.

 

-2‌ مهارت‌های فردی فوق‌العاده‌ای دارند

 

یکی از مهم‌ترین توانایی‌های انحصاری افراد تاثیر‌گذار این است که همواره قادرند در هنگام صحبت کردن با دیگران احساس خاص بودن را به طرف مقابل القا کنند، آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند و اثبات کنند که نسبت به سایرین دارای ویژگی‌های خاصی هستند و همین موضوع موجب می‌شود رقبا و سایر مدعیان با ترسی ناشناخته و ناخودآگاه فضا را برایشان خالی کنند و این یعنی رشد سریع و بی‌بدیل در کمترین زمان ممکن. لذا استفاده بجا از توانایی‌های فردی در لحظه‌های حساس یکی از رموز موفقیت و پیروزی این افراد محسوب می‌شود.

 

-3‌ با تلفیق آموزش و سرگرمی به راحتی دیگران را به سوی خود جلب می‌کنند

 

مدیران برتر در سطح جهانی همواره با خلق جذابیت‌های ویژه، قدرت و توانایی خاصی در انتقال دانش خود به سایرین دارند تا به این وسیله ضمن رفع نیاز مخاطبان، در فرآیند دستیابی به اهداف، بیشترین منافع را نصیب مجموعه خود کنند و جایگاه‌شان را در ضمیر مخاطبان همیشگی کنند. آنها به خوبی واقفند عنصر حیاتی آموزش در همه حوزه‌ها و مقاطع مختلف سنی، تحصیلی، جنسیتی و... به یکی از نیازهای اصلی انسان در عصر حاضر تبدیل شده است.

 

-4‌ داشتن شور و شوق و انگیزه فراوان در موضوعات مورد علاقه خود

 

همان‌طوری که استیو جابز می‌گوید: «با شور و شوق می‌توان جهان را تغییر داد» لذا انگیزه بالا و اشتیاق فراوان در وجود این افراد موج می‌زند. هرگاه راجع به علایق و اهداف خویش صحبت می‌کنند دیگران را شیفته خود و ایده‌های‌شان می‌کنند، گویی هیچ نیرویی در این دنیا قادر نیست آنها را در مسیر موفقیت‌شان متوقف کند. بودن در کنار آنها به هر کس اعتماد و اشتیاق وافری می‌دهد که بتواند با عزمی راسخ و به سرعت در جاده موفقیت گام‌های بزرگی بردارد. آنها در تبیین و تفسیر اهداف‌شان چنان مصمم، با اراده و اشتیاق فراوان لب به سخن باز می‌کنند که تجسم واقعی و عینی ایمان در اعماق وجود انسان‌های بزرگ را تداعی می‌کند.
 

-5‌ کشف جنبه‌های مثبت در همه موارد

 

مثبت‌اندیشی و دوری از افکار پوچ و منفی در دنیای پیرامونی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد بانفوذ است. آنها عادت دارند در دنیای اطراف خود همواره خوبی‌ها را به درستی در درون اشیا، افراد و روابط کشف کنند و به تعبیر نگارنده در این مسیر تا جایی پیش می‌روند که پس از مدتی به کارشناس حرفه‌ای خوبی‌ها تبدیل می‌شوند و جز خوبی چیز دیگری را نمی‌بینند، دقیقا در نقطه مقابل افرادی در جامعه هستند که همواره در پی کشف بدی‌ها و ابراز ناخرسندی از وضعیت موجودند و به کارشناسان بدی‌ها تبدیل شده و پس از مدتی دیگر نمی‌توانند خوبی‌ها را رویت کنند. افراد تاثیرگذار به خوبی می‌دانند در هر موضوعی چه منابع غنی و با ارزشی از خوبی‌ها نهفته است که با کشف آنها قادر خواهند بود عامل تغییر و تحول در جامعه خود باشند همان‌طور که به گفته میکل آنژ، در دل هر تخته سنگی مجسمه‌ای زیبا ست که او آنها را از درون سنگ‌ها بیرون می‌کشد.

 

-6‌ قدرت فوق‌العاده‌ای در ترغیب و متقاعد‌سازی دیگران دارند

 

افراد بانفوذ اگر فاقد توانایی ترغیب و متقاعد‌سازی مردم بودند در جذب آنها به سوی خود همواره با مشکل مواجه می‌شدند زیرا آنها به خوبی قادرند با دلایل و مستندات خود دیگران را به آنچه می‌پندارند درست است هدایت و رهنمون سازند تا ضمن افزایش محبوبیت خود اثبات کنند که در مسیر متقاعد‌سازی، همواره حامل بهترین پیشنهادها هستند و عمل به آنها می‌تواند هر انسانی را تا مرز موفقیت به پیش ببرد.

 

-7‌ریسک‌پذیری و اعتماد به نفس کافی در عمل به آنچه که ایمان دارند

 

در مرحله اول آنها به توانایی‌ها و پشتکار منحصر به فرد خود ایمان و اطمینان کامل دارند و آماده‌اند در هر مرحله از کار دست به ریسک‌های بزرگ و خطرناک بزنند و در مسیر پیش‌رو هیچ‌گاه تسلیم مخالفت‌ها و موانع موجود نشوند و راز رسیدن به آمال‌‌شان را در سینه خود نگه می‌دارند و بی‌صبرانه همچون تیری در چله کمان برای رسیدن به هدف اشتیاق و انگیزه بالایی دارند.

 

-8‌ قابلیت ایجاد و حفظ تمرکز بسیار بالا در راه رسیدن به هدف نهایی

 

این افراد با قدرت و قابلیت تمرکز روی هدف به بهترین متخصصان در حوزه حرفه‌ای خود تبدیل می‌‌شوند زیرا نیازی نمی‌بینند که همچون افراد عادی، خود را اسیر امور خسته‌کننده تکراری، بیهوده و سطحی روزمره کنند و همیشه در رأس امور قرار دارند تا بدین وسیله از گزند حاشیه‌پردازی و مقدمه‌چینی معمول در سطح جامعه در امان بمانند. لذا چگونگی رفتار اجتماعی و موقعیت و انتخاب‌های‌شان برای قرار گرفتن در جایگاهی که همواره در پی کسب آن هستند، نقش بسیار بزرگی را برای آنها ایفا می‌کند.

 

-9 ایجاد تعادل در همه امور متنوع با توجه به استعداد و توانایی‌های متعدد

 

پرمشغله بودن این‌گونه افراد یکی از ویژگی‌های‌شان است. گاهی در مصاحبت با آنان این‌گونه به نظر می‌رسد که گویا در همان حال حداقل 25‌درصد از فکر و حواس‌شان درگیر موضوع دیگری است اما جای هیچ نگرانی نیست زیرا مطمئن باشید که 75‌درصد از حواس و توجه آنها به گفت‌وگوی با شما معطوف شده است. صرف‌نظر از این حجم زیاد فعالیت مغزی و جسمی در حوزه‌های مختلف، آنها قطعا توانایی کنترل و تمرکز بر هدف مشخص و ایجاد تعادل در امور مربوطه را توامان دارا هستند و مطمئن باشید تمام وظایف خود را به درستی و بهترین وجه به انجام خواهند رساند.

 

-10‌ مانند آهن‌ربا دیگران را با ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد به سوی خود جذب می‌کنند

 

افراد موثر به‌گونه‌ای گیرایی خاصی دارند که موجب می‌شود به راحتی دیگران را به سمت تفکر و اهداف خود سوق دهند. چرا که کاریزماتیک بودن از خصوصیات بارز آنهاست. کاریزما همان نیروی عجیب و حیرت‌انگیزی است که موجب جذب افراد به عقاید و عملکرد افراد خاص می‌شود و در سلسله موجودیت مجموعه کسب وکار همچون قلب تپنده که یکی از عضوهای حیاتی بدن محسوب می‌شود به حساب می‌آیند. از همه مهم‌تر اینکه عامل جذابیت همیشه می‌تواند به‌عنوان کلید طلایی، پیچیده‌ترین قفل در‌های بسته را به روی‌تان بگشاید.

 

این امر میسر نمی‌شود مگر اینکه همچون آنها با نفوذ به تمام اجزای ریز و درشت اطراف و توجه کافی و حرفه‌ای به پیرامون خود، نیاز‌ها و خواسته‌های مخاطبان را سریعا شناسایی و در جهت رفع آنها بی‌درنگ تلاش کنید. پس کاریزما یعنی هیچ‌گاه فراموش نکنیم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در زمینه موفقیت در مدیریت قرن حاضر این است که توجه به تفاوت‌های کوچک و جزئی در توانمندی‌ها و قابلیت‌ها می‌تواند دستاوردهای عظیمی را پدید آورد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۵
مهر

نکات مهم در سخنرانی

 

برای بیان اندیشه‌های ناب، نیازمند به آشنایی با مهارت سخنوری هستیم،خصوصا برای مبلغین که رسالت عظیمی را دارند،آشنایی و تسلط به این مهارت‌ها لازم و ضروری است.

همه‌ی کسانی که سخنرانی دارند از جمله سخنرانان کنفرانس ، اساتید و معلمان و مجریان و مبلغین دین، حتی کسانی که در جمع های خصوصی و اعیاد و می خواهند به ایراد سخنرانی بپردازند می توانند از این مباحث حداکثر استفاده را ببرند.

 

نکات مهمی که در  ایراد سخنرانی باید توجه کرد:

 

۱.مشاهده و ارزیابی مخاطبان

 

پیش از اینکه شروع به سخنرانی کنید مشاهده مخاطبان ، می تواند در اندازه گیری میزان گرایش و توجه مخاطبان به شما کمک کرده و با فضای حاکم در بین حاضران شما را آشنا سازد. شما شاید برای اولین بار است در جمع این مخاطبان به سخنرانی می پردازید. بنابر این به نکات زیر توجه نمایید و آنها را به خاطر بسپارید.

 

۲.در سخنرانی مراقب آنچه می گویید باشید.

 

بسیار مهم است که در سخنرانی تان مراقب آنچه می گویید باشید.

لغات و گفتار اشتباه می تواند اعتبار شما را تحت تاثیر قرار داده و هر تاثیر مثبتی که سخنان شما می توانست داشته باشد را از بین ببرد.


من این مبحث را با دو سوال آغاز می کنم :

چگونه می توانیم از معذرت خواهی به خاطر آنچه که می گوییم اجتناب کنیم؟چگونه می توانیم مطمئن باشیم که آنچه که در سخنرانی می گوییم می تواند اعتبار واطمینان قابل قبولی برای ما از جانب مخاطبان مهیا سازد؟

 

۳-کنترل و قایع غیر منتظره در سخنرانی

 

ممکن است به خوبی برای سخنرانی خود آماده باشید اما هنوز هم در هنگام سخنرانی با اشتباهات و مشکلاتی روبرو شوید و آن نیز به خاطر وقایع غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی است. در اینجا نکاتی را برای کنترل کردن این وقایع آورده ایم.

 

۴.نگاه مثبت به مخاطبان

 

بسیار ساده لوح هستیم اگر فکر کنیم که مخاطبان هر آنچه را که می گوییم به خاطر می سپارند.

این اتفاق هرگز رخ نمی دهد. خوش بینانه ترین حالت این است که انتظار داشته باشیم مخاطبان نکات کلیدی و داستان هایی را که برایشان تعریف می کنیم به خاطر بسپارند. به هر حال، با تکنیک هایی که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد می توانید شانس اینکه مخاطبان مطالب بیشتری را در ذهن خود نگه دارند را افزایش دهید.

در آن صورت است که وقتی مخاطبان فرم ارزشیابی سخنرانان را تکمیل می کنند نام شما را بیشتر از دیگران به یاد خواهند آورد و به شما امتیاز عالی می دهند.
 

۵. خودداری از صحبت های خشک و جدی

 

از اینکه صحبت هایتان خشک و جدی شود خودداری کنید.(یعنی به صورت یکنواخت خشک و جدی سخنرانی نکنید)

اگر شما زیاد سخنرانی می کنید، لحظاتی وجود دارند که ممکن است احساس کنید که صحبت هایتان کسل کننده می شوند و  شور و ذوقی در کلامتان وجود ندارد. اگر این گونه شود نیاز دارید که از موضوعات جدیدی که باعث ایجاد شوق در شما می شوند استفاده کنید و بنابراین سخنرانی خود را مهیج تر کنید.

 

۶. ارائه سخنرانی در شرایط دشوار

 

به عنوان یک سخنران، جلب توجه کردن از مخاطبان در هر شرایطی کار دشوار و پیچیده ای است. ذهن هر یک از مخاطبان بر روی موضوع خاصی متمرکز است، بعضی بر روی خانواده، بعضی بر روی دوستان و عده ای بر روی مسائل اجتماعی و یا شخصی زندگی خود می اندیشند. عده ای دیگر به فکر بلیط و پرواز هستند و فکر می کنند مبادا از پرواز جا بمانند.

شما به عنوان یک سخنران چه کارهایی  می توانید در جهت متمرکز کردن تمام حواس به موضوع مورد بحث خود انجام دهید؟

 

۷نحوه به کارگیری بروشور در سخنرانی

 

آیا تا به حال  دقایق اولیه سخنرانی خود را به خاطر اینکه حواستان به یادداشت هایی که از قبل تهیه کرده اید معطوف شده است؛ از دست داده اید؟
این مشکل رایجی است که بسیاری از ما با آن روبرو شده ایم. از نظر بسیاری از سخنرانان این اوراق برای فهم بهتر مطالب به مخاطبان ضروری است، در عین حال یکی از بزرگترین منابع گیج کننده و پرت کننده حواس در طول سخنرانی محسوب می شود. چگونه می توانیم از دست نوشته های خود به شکل موثر و مفید استفاده کنیم؟
بهترین حالت این است که در شروع سخنرانی به مخاطبان خود بگویید که یک نسخه کامل از خلاصه صحبت های خود، محصولات و یا ایده ها را در پایان سخنرانی خود  در اختیار آنها قرار خواهید داد.

 

۸. قدرت پیش بینی در سخنرانی

 

همه ما می دانیم برای اینکه راننده با دقت و با احتیاطی باشیم، نیازمند این هستیم که همیشه پیش بینی کنیم. وقتی ببینیم که جلوتر از چراغ راهنمایی ماشین ها توقف کرده اند، می توانیم پیش بینی یک مشکل ترافیکی را داشته باشیم. اگر می خواهیم از تقاطعی عبور کنیم، قبل از رسیدن به تقاطع خوب دقت می کنیم تا عابر پیاده و یا وسیله نقلیه دیگری وارد نشود. همین طور اگر بخواهیم سخنران خوبی باشیم، باید نیازمند داشتن قدرت پیش بینی خوبی باشیم.

 

۹. ارتقاء سخنرانی در هر مرحله ای لازم است

 

بسیاری از شما که درحال خواندن این مطالب هستید سخنرانان با تجربه و تاثیر گذاری هستید. اما مانند هر مهارت دیگری که نیاز به بهتر شدن دارد، در سخنرانی هم باید مهارت های خود را روز به روز بهتر از قبل کنید و کار خود را پیشرفت دهید. در اینجا چند پیشنهاد برای سخنرانان خوب برای اینکه موثرتر و بهتر باشند آورده ام.

 

۱۰- ترک تند گویی در سخنرانی

 

مطمئنا برای اینکه مخاطبان بتوانند متوجه صحبت های شما شوند و پیامتان را دریافت کنند، باید به اندازه کافی آهسته صحبت کنید ولی در بعضی مواقع تنها راه انتقال پیام این است که صحبت های خود را آرام و شمرده شمرده بیان کنید، به خصوص زمانی که مخاطبان شما آشنایی کمی با زبان سخنرانی دارند و زبان سخنرانی به عنوان زبان دوم آنها تلقی شود.
 

۱۱. ابراز احساسات در خلال سخنرانی

 

احساسات خود را در خلال گفته هایتان ابراز کنید.

یکی از اولین نگرانی های سخنرانان در طول ارائه سخنرانی این است که مطمئن شوند احساس خود را در خلال بیانات خود به مخاطبانشان انتقال داده اند.

در سخنرانی، دلایل استقرایی بهترین راه برای ایجاد احساس در مخاطبان است؛ در این روش دلایل از کل به جزء می باشند. ما همواره می خواهیم که بخش اصلی سخنرانی خود را با تایید و اثبات ادعای خود یا کلیت بخشی آغاز کنیم.

 

۱۲.اقدامات مفید بعد از انجام سخنرانی

 

معمولا آماده سازی قبل از سخنرانی به ایجاد یک سخنرانی موثر می انجامد. اما اگر زیاد سخنرانی می کنید، آنچه را بعد از سخنرانی انجام می دهید می تواند به شما کمک کند که سخنران خوب و تاثیر گذاری باشید.

 

۱۳. مخاطبان را نرنجانید!

 

هیچ سخنرانی دوست ندارد که باعث آزار و رنجش مخاطبان باشد، اما در هنگام سخنرانی بعضی افراد مورد آزار واقع می شوند. یک سخنران برای جلوگیری از آزار و اذیت مخاطبان چه کارهایی می تواند انجام دهد؟
در اینجا چند راه کار برای چگونگی برخورد با مخاطبان بدخلق و خشمگین را برای اینکه کمتر مورد اذیت و آزار واقع شوند آورده ایم.
 

۱۴.حق مطلب را بجا آورید.

 

معنا در مردم است نه در لغات و عبارات. بنابراین وقتی در حال مکالمه با مخاطب خود هستید، لغاتی را به کار گیرید که برای هر دوی شما یک معنی مشابه را می دهند.

افرادی که به سخنانتان گوش می دهند تفاسیر مختلفی از گفته های شما خواهند داشت! می توانید از کلماتی که مرسوم و برای همه روشن است اتفاده کنید،خصوصا طلاب برای اینکه بتوانند مطالب را خوب تفهیم کنند بایستی از کلمات و واژه‌های ساده و قابل فهم استفاده کنند.

 

۱۵. ایجاد رابطه صمیمی

 

ایجاد کردن رابطه صمیمی بین مخاطبان راهی برای شروع سخنرانی است. با این کار به مخاطبان کمک می کنید تا احساس راحتی بیشتری داشته باشند، درک بهتری از صحبت هایتان داشته و حس همکاری بیشتری داشته باشند. همچنین باعث ایجاد فضای گروهی و ایجاد انگیزه و علاقه بین گروه های مختلف می شود.

با ایجاد رابطه صمیمی پیش از سخنرانی، مخاطبان می توانند جزئیاتی را درباره خود در اختیار یکدیگر بگذارند، و تشویق می شوند تا یکدیگر را بیشتر بشناسند. این کار باعث ایجاد اعتماد و ادراک دوطرفه بین مخاطبان می شود.

 

۱۶.استفاده موثر از جزوه و بروشور

 

در بسیاری از سخنرانی ها باید چکیده ای از اطلاعات خود را به شکل بروشور در اختیار مخاطبان قرار دهید. دغدغه ی هر سخنرانی این است که چگونه باید از این بروشورها به بهترین و موثرترین شکل استفاده کند. در اینجا پیشنهاداتی را برای استفاده بهینه از این بروشورها ارائه کرده ایم.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

در باره بلاغت در مقالابت پیشین مطالبی خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتیم رعایت زمان، یکی از مهم‌ترین شاخصه های یک کلام بلیغ است. زمان را به سه قسم زمان طبیعی، زمان تاریخی و زمان اجتماعی تقسیم کردیم.

 

توضیحات قسم اول گذشت. در این مقاله پیرامون قسم دوم، یعنی زمان تاریخی با شما سخن خواهیم گفت. پس با ما همراه باشید.

 

در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمان‏هاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.

خطیب بلیغ اسلامى، باید زمان‏هاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آن‏ها، به مناسبت بحث کند و خاطره‏هاى گران‏قدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدین‏وسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.

 

البته قدر و منزلت زمان‏هاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعه‏اى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مى‏دهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مى‏برد.

 

مثال:

مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقه‏مندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نموده‏اند. تما مجلس، با چراغ‏هاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نموده‏اند تا از واردین پذیرایى نمایند.

 

دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهره‏هاى شاد و لب‏هاى متبسم وارد مجلس مى‏شوند. به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى وارد مى‏شوند که به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مى‏فشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارى‏تعالى مى‏گشایند و این عبارت را با هم مى‏خوانند:

الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)

 

کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.

 

خطیب، که در کرسى سخن مستقر مى‏گردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مى‏بارید و در بیابان‏ها سیلاب به راه مى‏افتاد، سیلاب‏ها به طرف زمین‏هاى گود سرازیر مى‏شد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آب‏هایى که در غدیرها جمع مى‏شد، استفاده مى‏نمودند.

نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‏خواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.

 

پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر این‏ها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.

 

اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.

 

مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعه‏اى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مى‏شود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروان‏ها و رهگذرهاى بیابان بوده است.

بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آن‏ها را که از کتب تواریخ جمع‏آورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.

 

چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهم‏تر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمده‏اند برآورده نساخته است. بى‏گمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مى‏نماید، موسسین مجلس را ناراحت مى‏سازد و مستمعین را آزرده خاطر مى‏کند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

فن بیان چیست ؟ می توانیم توانایی صحبت کردن را فن بیان بنامیم .

فن بیان خوب یک مهارت است که با تمرین و ممارست می توانید از آن

برخوردار شوید. فن بیان، در حقیقت انتخاب رویکرد ما برای برقراری ارتباط

با دیگران است..بر همین اساس ما با افراد مختلف یکسان صحبت نمی کنیم .

صحبت من با یک کودک ۵ ساله آیا می تواند با صحبت من با یک فرد سالخورده

یکسان باشد؟ آیا کلماتی که من هنگام صحبت کردن با یک همکار استفاده می کنم با

واژه هایی که در صحبت با مدیر بانک یا یک شخص با جایگاه بالاتربه کار می برم ، یکسان

است؟!

اما یک مثال فرض کنیم من قرار است یک دوره جدید و متفاوت را برگزار کنم و با ذوق و شوق

دوست دارم با همه راجع به آن صحبت کنم ..

⊗زمانی که در مورد دوره مذکور با بهترین همکارم صحبت می‌کنم، درباره‌ی دوره با جزئیات و

 آب‌ و‌ تاب حرف می‌زنم، هر کاری که انجام داده‌ ام مفصل برای او تعریف می‌کنم

⊗زمانی که در مورد آن با مادرم صحبت می‌کنم،آیا به نظر شما درباره جزئیات با آب‌و‌تاب حرف بزنم یا 

  نیازی نیست؟

⊗زمانی که با مخاطبین دوره صحبت می کنم ایا نیاز به دادن همه اطلاعات هست یا خیر؟ژ

 پس صحبت ما در موقعیت های مختلف متفاوت خواهد بود.

 

 فن بیان و ملک الشعرای بهار

.

ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی، ضعف نحوه سخن گویی ما را امری کلی دانست

 و ازضایع شدن آهنگ صدای ما وجود الحان عاجزانه، صوت های نازک و شکسته و بسته، حروف

  جویده جویده مظلومانه و حیلت گرانه در آن سخن گفت و از قول مردی فاضل نقل کرد که “مردم

 ما به جای سخن گفتن ، ناله می ک‌نند”

 فن بیان فقط به پرورش صدا و بیان و کار فنی و فیز کیی ختم نمی شو د . بیان خوب ، با دانش

 ما از زبان و نیز با آگاهی م ا نسبت به آنچه که «بیانش میک‌نیم» ارتباطی تنگاتنگ دار د .

 صدا و بیان انسان محصول عوامل مختلف فیزیولوژیک )

 مانند چگونگی اندام های تنفسی و گفتاری (، روانشناختی )مانند شخصیت ( و اجتماعی)

 مانند آموزش و پرورش و پایگاه اجتماعی ( است .     

                                                                                                                                                  

 عوامل تأثیرگذار در فن بیان

.

  • نویسنده، مؤلف، سخنران یا گوینده که با عنوان ریتور (rhetor) شناخته می‌شود؛
  • مخاطب
  • موضوع بحث
  • هدف گفتگو 

  و زمینه و فرهنگی که یک بحث در قالب آن شکل می‌گیرد.

 باید توجه کنیم که فن بیان مختص به یک قشر یا افرادی با یک جایگاه اجتماعی خاص نیست.

 گاهی افراد این تصور اشتباه را دارند که فن بیان خوب فقط به کار یک سخنران یا یک گوینده

 می خورد یا اینکه یادگیری فن بیان برای یک سن خاص مناسب است .

.


.

اما کجا این فن بیان به کار می آید و استفاده می شود؟

.

  • در حین سخنرانی
  • هنگام صحبت در جلسات رسمی
  • زمان مشاوره دادن
  • صحبت یک وکیل یا قاضی و…
  • صحبت کردن یک کارمند با مشتری یا با مدیر خود
  • صحبت کردن یک معلم یا استاد دانشگاه
  • صحبت کردن یک گوینده یا مجری

    و…

نقش گوش دادن در فن بیان چیست ؟

.

برای داشتن بیان خوب باید دارای «گوش خوب » بود . مفهوم داشتن گوش خوب

آن است که باید به شنیدن – و درست شنیدن – صدای خود و دیگران و صداهای

اطرافمان که ما اصطلاحاً آن را «صدای طبیعت » می نامیم ، عادت کنید

دقت و توجه نسبت به صدای خود و صدای طبیعت امکان داشتن یک گوش خوب

را می دهد به شرط آنکه این توجه و دقت به صورت تمرین مستمر و همیشگی درارتباط

تا نتیجه مطلوبی به دست دهد .

رابطه بین اعتماد به نفس و  فن بیان چیست ؟

.

برای فن بیان خوب داشتن و روان صحبت کردن با دیگران، سعی کنید اعتماد به نفس

خو د را بالا ببرید که لازمه آن تسلط داشتن بر موضوع سخن است. که باید این

اهرم را در اختیار داشته باشید و بعد از آن در برابر هر ذهنیتی که به شما ناتوانی

را القا می کند ایستادگی کرده و بلکه خو د را کاماً مسلط و توانا بشمارید و همین

اوصاف را به خود تلقین کنید و با خود بگوئید من توانا، قادر، مسلط بر خود،

سخنرانی ماهر و زبر دست هستم و تحت تأثیر جو و محیط و ایرادات دیگران و

حتی مزاحمتهای شنوندگان قرار نمی گیرم و… .

.

.

راههای قوی شدن فن بیان چیست ؟

.

– زیاد مطالعه کنید تا با واژه ها و کلمات و جمله بندی های مختلف بیشتر آشنا

شده و هنگام نیاز از آن استفاده کنید و سطح قدرت و توان خو د را بالا ببرید.

– با دوستان و نزدیکان سر سخن را باز کنید و درباره یکی از موضوعات روز و

عمومی صحبت کنید و یا درباره نقطه نظرات دیگران فعال برخورد کنید و اظهار

نظر کنید تا با روش و روحیه مواجهه با دیگران آشنا شوید و بیان تان روان تر شود.                                                                                                                                                                               – سعی کنید در کلاس درس درباره یکی از موضوعات رشته تحصیلی و مواد درسی

 خود، مطالعه بیشتری انجام داده و در قالب کنفرانس و یا سوال و جواب، مطالب گرد

 آوری شده را به دیگر دانشجویان منتقل کنید.

– کتاب هایی که درباره سخن و سخنوری و فن ایراد سخنرانی، نوشته شده است

 مطالعه کنید. مانند ” آیین سخنرانی، دیل کارنگی ” انتشارات پیمان و نیز سخن و

سخنوری، نوشته مرحوم فلسفی.

– به صحبت های دیگران توجه کنید، لحن شان، ریتم و.. ببنید رمز عالی بودن فن بیان

 چیست ؟ 

 یک پیشنهاد عالی:

 شما می توانید محصول مهارت خوب صحبت کردن را از لینک زیر تهیه کنید.

.

فن بیان چیست

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

فن بیان چیست؟

واقعا فن بیان چیست ، فن بیان یا به قول خارجیا (Rhetorical) یا (Speaking Skills) قدرت سخنوری و قدرت انتقال بیان هست. اینکه بتونیم خوب و عالی صحبت کنیم و پیام خودمون رو به اطرافیانِ خودمون انتقال بدیم.

فن بیان می تونه نوعی قدرت متقاعد کردن افراد باشه، یعنی زمانی که درخواستی از کسی داریم بتونیم با حرف هایی که میزنیم تحت تأثیر قرارش بدیم تا به خواسته هایی که می خواهیم برسیم، ( البته نه هر خواسته ای 😐 )

فن بیان چیست

فن بیان هنر خوب ارتباط بر قرار کردن با همه افراد و از هر قشری است. اینکه بتونیم با هر فردی ارتباط موثری برقرار کنیم خارج از اینکه اون فرد چه خصوصیات اخلافی داره، است.

شاید دیدید یا شنیدید که اصلاً نمی شه با خیلی از آدم ها و یا با خیلی از مدیرهای بد اخلاق خوب ارتباط بر قرار کرد. اما افرادی که فن بیان قوی و قدرت برقرار ارتباط موثر بالایی دارند به خوبی با این افراد ارتباط برقرار می کنند و از طرفی هم باعث رشد خودشون می شن و هم باعث رشد بقیه.

پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقالات بیاندازید: چگونه خوب صحبت کنیم و چگونه فن بیان قوی داشته باشیم

فن بیان کاری می کنه که، افرادی که با ما معاشرت دارند از هم نشنی با ما لذت ببرند. باعث می شه که آدم دلچسبی باشیم و یا به قولی آدمِ نچسبی نباشیم. (البته صرف اینکه فن بیان داشته باشیم کافی نیست، علاوه بر اون باید رفتاری عالی و ظاهری متناسب داشته باشیم.)

فن بیان چیست

پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران


فن بیان چی نیست؟

  • فن بیان قطعاً پُر حرفی نیست

  • فن بیان داشتن صدایی زیبا و پُر طنین نیست

  • فن بیان حاضر جوابی و داشتن جواب در آستین نیست

  • فن بیان چرب زبانی و چاپلوسی کردن نیست

افراد زیادی هستند که صدای فوق العاده ای دارند، اما اون درک و شعوری که می بایست ندارند.

فن بیان چیست وقتی نتونیم با افراد ارتباط برقرار کنیم

فن بیان چیست وقتی دل افراد رو با صحبت های نیش دارمون بشکنیم

متاسفانه خیلی از افراد این موارد رو با فن بیان اشتباه می گیرند و به اشخاصی که این خصوصیات رو دارند می گن که فن بیان قوی دارند. البته اگر هم به این شکل باشه طرز استفاده این افراد از فن بیانشون اشتباه است.

بنابراین نمیشه گفت که فقط صرف داشتنِ اینکه خوب صحبت کنم می تونم فن بیان قوی داشته باشم. داشتن فن بیان قوی زمانی به وجود میاد که بتونیم از همه جنبه های ارتباطی با افراد معاشرت داشته باشیم.


کاربردهای فن بیان

فن بیان به قدری گسترده است که فقط به اشاره چند مورد از اون بسنده می کنم:

فن بیان چیست

  • فن بیان در تدرس و قدرت انتقال موثر پیام

  • فن بیان برای وکلا (مخصوصا زمانی که برای دفاع از موکلشون اقدام می کنند)

  • فن بیان برای روانشناسان و مشاوران

  • فن بیان در جلسات استخدامی

  • فن بیان برای مدیران سازمان ها

  • فن بیان برای بیان احساسات خود (ارتباط با همسر)

  • فن بیان برای کارمندان (مخصوصا برای رشدشون در مجموعه)

  • فن بیان برای گرفتن حق خود


تَوَهم دانش و تَوَهم خود برتر بینی

تَوَهم دانش یعنی اینکه فکر کنیم کاری رو بلدیم و با مهارت کافی انجامش میدیم، از همین رو وقتی تصور می کنیم که کاری رو بلدیم بنابراین به سراغ آموزش های مربوطه اش نمیریم (در صورتی که فقط فکر می کنیم که بلدیم اما بلد نیستیم و یا با مهارت کافی نمی تونیم انجامش بدیم)

مثلا فرض کنید سر کلاس نشستیم، استاد یک جمله ای رو میگه و اون طرفی که توهم دانش داره یک متن کوچیکی در این مورد خونده و فکر میکنه که اون مبحث رو بلده. فقط چون به گوشش آشناست دیگه به صحبت ها استاد گوش نمیده. و جالب اینجاست این افراد خیلی هم ادعاشون میشه و فکر می کنند که دیگه توی اون مبحث حرف اول رو میزنه.

اما  اینکه من خیلی فن بیان قوی دارم رو خودِ ما تعیین نمی کنیم و ملاک ما نیستیم، در حقیقت افرادی که با ما در ارتباط هستند مشخص می کنند که آیا من فن بیان خوبی دارم یا خیر.

بله متاسفانه توهم دانش و توهم خود برتر بینی در خیلی از افراد به شدت وجود داره که باعث می شه این افراد در همون جایگاهی که هستند بمونند ((یا به قولی همون آقایی که بودند، باشند)) و همین موضوع باعث می شه که هیچ موفقیت جدید به دست نیارند، چون تصور می کنند که همه چی رو می دونند و علامه دهر هستند و از همین رو به سراغ آموزش و تمرین هایی که باید انجام بدند نمی رند.

فن بیان چیست

در کلاس های آموزش سخنرانی که برگزار می کنم افرادی بودند که فقط به صرف دونستن یکسری مطالب بسنده می کردند و توهم این رو داشتند که من موقع سخنرانی می دونم که باید چی کار کنم، اما زمانیکه به روی سِن می آمدند، دست از پا درازتر بر می گشتند و می نشستند، چون توهم این رو داشتند که می تونن سخنرانی کنند.

مثل شخصی که فکر می کنه رانندگی کردن کار سختی نیست، اما زمانی که پشت فرمون می شینه دست و پاش رو گم می کنه.

بنابراین بهتره که برای رشد خودمون مهارتهایی که در زندگی لازم داریم رو به سراغشون بریم و به دور از داشتن توهم دانش و خود برتر بینی اونها رو به نحو احسنت یاد بگیریم، تمرین کنیم و بعد مورد استفاده قرارشون بدیم.


من و دیگر دوستانی که در این سایت هستند خوشحال می شویم که دیدگاه و یا تجربیاتی خودتون رو در مورد نوشته فن بیان چیست با ما به اشتراک بگذارید تا با هم تبادل نظر داشته باشیم.

اگر به نوشته ها و آموزش های این سایت علاقه مند هستید پیشنهاد می کنم در سایت ثبت نام نمایید تا از انتشار مطالب آن مطلع شوید.

و در آخر اگر سوالی برایتان پیش آمده یا جایی از مقاله نیاز به توضیح بیشتر دارد و یا اگر نظری درباره این نوشته دارید می توانید در پایین همین صفحه در قسمت نظرات، سوال خودتان را مطرح بفرمایید تا در سریع ترین زمانِ ممکن به آن پاسخ داده شود

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

سخنوری چیست؟

سخنوری بالاترین حد از کلام هست که یک فرد می تونه داشته باشه. سخنوری در فرهنگ لغت فارسی به معنی شاعر و گویندگی و فصاحت و بلاغت آمده است و در زبان انگلیسی سخنوری (eloquence) نامیده میشه و به معنی فصاحت، علم بیان و شیوایی آمده است، شما می توانید معانی دیگه ای که در انگلیسی شده در ترجمه گوگل مشاهده کنید (https://translate.google.com/#en/fa/eloquence)، شاید فردی که یک سخنران خوب هست نتونه سخنور خوبی هم باشه و برعکسش هم صادقه، یعنی اگر شخص سخنور خوبی باشه نتونه سخنرانی در جمع انجام بده.

سخنوری یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتونه به خوبی صحبت کنه و روی افراد تأثیر بذاره.

اجاره بدید یک مثال بزنم، مثلا فردی یک جُکی رو تعریف می کنه و همه از خنده روده بُر میشند، اما یک نفر دیگه همون جُک رو تعریف می کنه اما هیچکس نمی خنده و اون جُک هم خیلی بی مزه به نظر میرسه.

  • مهدی اصیلی مهابادی