8 واقعیت اعجابانگیز در مورد گفتار انسانها
شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۹ ب.ظ

هشت واقعیت اعجابانگیز در مورد گفتار انسانها
1. مهارت حرف زدن یک شگفتی است. برای تولید یک عبارت، تقریباً 100 عضله در سینه، گردن، فک، زبان و لبها باید با هم همکاری کنند. هر عضله دستهای متشکل از صدها یا هزاران فیبر است. برای هماهنگی این عضلات، نورونهایی بسیار بیشتر از حد لازم برای پای یک ورزشکار لازم است تا این عضلات را منقبض کنند. فقط هر یک نورون حرکتی میتواند حرکت را در 2000 فیبر عضلانی موجود در عضله ساق تحریک کند. اما نورونهایی که تارهای صوتی یا حنجره را کنترل میکنند، میتوانند فقط به یک تا دو ـ سه سلول عضلانی بچسبند.
2. هر کلمه یا عبارت کوتاهی که بر زبان میآید با الگوی حرکت عضلانی خاص خود همراه است. کلیه اطلاعات لازم برای بر زبان آوردن یک عبارت مثل «حال شما چطور است؟» در مغز در قسمت گفتار ذخیره میشود. اما این برنامه ثابت نیست. اگر دچار زخمی در دهان باشید که مانع تلفظ عادی کلمات شود، این حرکات تغییر میکنند و به شما این امکان را میدهند کلمات را تا حد امکان نزدیک به حالت عادی بر زبان آورید.
3. یک کلمه ساده «سلام» میتواند اطلاعات زیادی را منتقل کند. تن صدا نشان میدهد که گوینده شاد است، خسته است، ناراحت است، عجله دارد، عصبانی است، ترسیدهاست، خشن است و شدت این حالات، کنایه، توجه و مهربانی، حمایت یا شوخ طبعی آن را نیز مشخص میکند. حس یک عبارت ساده میتواند برحسب مدت حرکت هر عضله، با سرعت حرکات و کسری از ثانیه تغییر کند.
4. انسانها میتوانند حدود 14 حرکت در هر ثانیه تولید کنند در حالیکه بخشهای جدا از دستگاه گفتار مثل زبان، لبها، فک و سایر قسمتها قادر نیستند بیشتر از 2 حرکت در ثانیه ایجاد کنند.
5. انسانهای اولیه دستگاه گفتاری ابتدائی و اولیه از صداهای بصری، لامسه و شنوایی داشتند که شبیه به گفتار حیوانات بوده است. فقط زمانیکه نیاز به نشان دادن اشیاء از طریق سمبلها و صحبت کردن با فردی دیگر در مورد تولیدات ذهنی خود بودند حرف زدن اتفاق میافتاده است. این مغز خاص انسان بوده که توانایی اینکار را به او میداده است.
اولین زبان سمبلیک 5/2 میلیون سال پیش پدیدار شد که انسان شروع به ساختن اولین ابزارهای سنگی کرد. این توانایی مطمئناً نقش مهمی در رشد و پیشرفت ارتباط سمبلیک داشته است. صحبت کردن صحیح و کامل 150،000 سال پیش اتفاق افتاد که انسان صدایی مشابه با آنچه انسان مدرن به زبان میآورد از خود تولید کرد.
دهان، بینی و حنجره به یک دستگاه تبدیل شدند که در آن هوا به خاطر وضعیت بهتر زبان و لبها، به حروف صدادار و بی صدا تبدیل میشد. علاوه بر این، یادگیری دستور زبان و صرف و نحو در نتیجه یک فرایند تکاملی پدید آمد در حالیکه توانایی نوشتن برآمد تفسیر آوایی آیکونهای اولیه بوده است.
6. گفتار زاده شده یا یاد گرفته شده است؟ موارد مشهور از گم شدن کودکان در جنگل قبل از سن سهسالگی (که زبان عمدتاً یاد گرفته میشود) و پیدا کردن آنها در سالها بعد نشان داده است که طی آن دوران توانایی محدودی در یادگیری زبان انسانی داشتهاند و یادگیری زبان نیاز به ایجاد رابطه با دیگران دارد. به نظر میرسد که مغز دورهای دارد که در آن گفتار را یاد میگیرد و اگر این دوره نادیده گرفته شود، فرد بعدها قادر به کسب مهارت گفتار نخواهد بود. مهارت گفتار فقط با حضور در یک اجتماع و در سن رشد مغزی ایجاد میشود.
7. گفتار پیچیده انسان به دو هسته مغزی مرتبط است که زبان را کنترل میکنند (کنترل حرف زدن، ذخیره اطلاعات و ادغام قوانین دستور زبان) و در نیمکره چپ مغز قرار دارد. آنچه میخواهیم بر زبان بیاوریم در ناحیهای در نیمکره چپ که «منطقه ورنیک» (Wernicke zone) نام دارد تولید میشود. این قسمت با «منطقه بروکا» (Broca zone)که مسئول قوانین دستور زبان است در ارتباط میباشد. ضربهها از این نواحی به عضلات دخیل در گفتار میروند. این مناطق با سیستم بصری (به همین دلیل میتوانیم بخوانیم) و سیستم شنیداری (به همین دلیل میتوانیم حرفهای دیگران را بشنویم، درک کنیم و به آن پاسخ دهیم) نیز در ارتباط است و همچنین یک بانک حافظه برای یادآوری عبارات مهم و باارزش دارد. همین نیمکره چپ حرکات دست راست را کنترل میکند و 99 درصد از انسانها راستدست هستند. نیمکره چپ همچنین مرکز تفکر تحلیلی است که با تواناییهای منطقی در ارتباط است.
8. با ظهور زبان حدود 50،000 سال پیش، تحول و پیشرفتی ناگهانی در تکامل گفتار پدید آمد.

هشت واقعیت اعجابانگیز در مورد گفتار انسانها
1. مهارت حرف زدن یک شگفتی است. برای تولید یک عبارت، تقریباً 100 عضله در سینه، گردن، فک، زبان و لبها باید با هم همکاری کنند. هر عضله دستهای متشکل از صدها یا هزاران فیبر است. برای هماهنگی این عضلات، نورونهایی بسیار بیشتر از حد لازم برای پای یک ورزشکار لازم است تا این عضلات را منقبض کنند. فقط هر یک نورون حرکتی میتواند حرکت را در 2000 فیبر عضلانی موجود در عضله ساق تحریک کند. اما نورونهایی که تارهای صوتی یا حنجره را کنترل میکنند، میتوانند فقط به یک تا دو ـ سه سلول عضلانی بچسبند.
2. هر کلمه یا عبارت کوتاهی که بر زبان میآید با الگوی حرکت عضلانی خاص خود همراه است. کلیه اطلاعات لازم برای بر زبان آوردن یک عبارت مثل «حال شما چطور است؟» در مغز در قسمت گفتار ذخیره میشود. اما این برنامه ثابت نیست. اگر دچار زخمی در دهان باشید که مانع تلفظ عادی کلمات شود، این حرکات تغییر میکنند و به شما این امکان را میدهند کلمات را تا حد امکان نزدیک به حالت عادی بر زبان آورید.
3. یک کلمه ساده «سلام» میتواند اطلاعات زیادی را منتقل کند. تن صدا نشان میدهد که گوینده شاد است، خسته است، ناراحت است، عجله دارد، عصبانی است، ترسیدهاست، خشن است و شدت این حالات، کنایه، توجه و مهربانی، حمایت یا شوخ طبعی آن را نیز مشخص میکند. حس یک عبارت ساده میتواند برحسب مدت حرکت هر عضله، با سرعت حرکات و کسری از ثانیه تغییر کند.
4. انسانها میتوانند حدود 14 حرکت در هر ثانیه تولید کنند در حالیکه بخشهای جدا از دستگاه گفتار مثل زبان، لبها، فک و سایر قسمتها قادر نیستند بیشتر از 2 حرکت در ثانیه ایجاد کنند.
5. انسانهای اولیه دستگاه گفتاری ابتدائی و اولیه از صداهای بصری، لامسه و شنوایی داشتند که شبیه به گفتار حیوانات بوده است. فقط زمانیکه نیاز به نشان دادن اشیاء از طریق سمبلها و صحبت کردن با فردی دیگر در مورد تولیدات ذهنی خود بودند حرف زدن اتفاق میافتاده است. این مغز خاص انسان بوده که توانایی اینکار را به او میداده است.
اولین زبان سمبلیک 5/2 میلیون سال پیش پدیدار شد که انسان شروع به ساختن اولین ابزارهای سنگی کرد. این توانایی مطمئناً نقش مهمی در رشد و پیشرفت ارتباط سمبلیک داشته است. صحبت کردن صحیح و کامل 150،000 سال پیش اتفاق افتاد که انسان صدایی مشابه با آنچه انسان مدرن به زبان میآورد از خود تولید کرد.
دهان، بینی و حنجره به یک دستگاه تبدیل شدند که در آن هوا به خاطر وضعیت بهتر زبان و لبها، به حروف صدادار و بی صدا تبدیل میشد. علاوه بر این، یادگیری دستور زبان و صرف و نحو در نتیجه یک فرایند تکاملی پدید آمد در حالیکه توانایی نوشتن برآمد تفسیر آوایی آیکونهای اولیه بوده است.
6. گفتار زاده شده یا یاد گرفته شده است؟ موارد مشهور از گم شدن کودکان در جنگل قبل از سن سهسالگی (که زبان عمدتاً یاد گرفته میشود) و پیدا کردن آنها در سالها بعد نشان داده است که طی آن دوران توانایی محدودی در یادگیری زبان انسانی داشتهاند و یادگیری زبان نیاز به ایجاد رابطه با دیگران دارد. به نظر میرسد که مغز دورهای دارد که در آن گفتار را یاد میگیرد و اگر این دوره نادیده گرفته شود، فرد بعدها قادر به کسب مهارت گفتار نخواهد بود. مهارت گفتار فقط با حضور در یک اجتماع و در سن رشد مغزی ایجاد میشود.
7. گفتار پیچیده انسان به دو هسته مغزی مرتبط است که زبان را کنترل میکنند (کنترل حرف زدن، ذخیره اطلاعات و ادغام قوانین دستور زبان) و در نیمکره چپ مغز قرار دارد. آنچه میخواهیم بر زبان بیاوریم در ناحیهای در نیمکره چپ که «منطقه ورنیک» (Wernicke zone) نام دارد تولید میشود. این قسمت با «منطقه بروکا» (Broca zone)که مسئول قوانین دستور زبان است در ارتباط میباشد. ضربهها از این نواحی به عضلات دخیل در گفتار میروند. این مناطق با سیستم بصری (به همین دلیل میتوانیم بخوانیم) و سیستم شنیداری (به همین دلیل میتوانیم حرفهای دیگران را بشنویم، درک کنیم و به آن پاسخ دهیم) نیز در ارتباط است و همچنین یک بانک حافظه برای یادآوری عبارات مهم و باارزش دارد. همین نیمکره چپ حرکات دست راست را کنترل میکند و 99 درصد از انسانها راستدست هستند. نیمکره چپ همچنین مرکز تفکر تحلیلی است که با تواناییهای منطقی در ارتباط است.
8. با ظهور زبان حدود 50،000 سال پیش، تحول و پیشرفتی ناگهانی در تکامل گفتار پدید آمد.