يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۰۶ ب.ظ

همه ما می دانیم که یکی از مهمترین و اساسی ترین وظایف طلاب، تبلیغ است. اما بحث از چگونگی تبلیغ و شیوه ها و راهکارهای آن فعلا مورد نظر ما نیست.
در این مقاله درباره راهکارها و آداب و شیوه های سخنوری سخن خواهیم گفت. بدون شک، وعظ و خطابه و منبر یکی از مهمترین شیوههای تبلیغی است. اگر چه گستره اطلاعات و جذابیتهای تکنولوژی جدید، راهکارهای دیگری را نیز پیشنهاد میکند ولی به جرات می توان گفت، وعظ و خطابه از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
لذا برای کسب موفقیت در این زمینه لازم است با شیوه ها و آداب و روشهای سخنوری آشنا شده و از آنها استفاده کنیم:
در بحث ابزارهای تبلیغ و ترکیب آن ها با هم به تفصیل خواهیم آورد که «تبلیغ گفتاری» منحصر به خطابه و سخنرانی نیست بلکه ممکن است در قالب های مختلفی صورت بگیرد که مشهورترین و رایج ترین آن، در جامعه ما نوع سنتی آن، یعنی خطابه و سخنرانی است. عده ای می خواهند کاربرد این نوع تبلیغ را نادیده بگیرند یا ضعیف بشمرند. اگر منصفانه به موضوع بنگریم در می یابیم که هر یک از قالب های تبلیغی کارکرد خاصّ خود را دارد و به تناسب موقعیت خاصّی که در آن قرار می گیریم، کارآمد است. و هیچ کدام جای دیگری را نخواهد گرفت.
البته نباید از نظر دور داشت که بُرد این نوع تبلیغ، به ویژه با رخ نمودن ابزارها و قالب های جذاب و متنوع تبلیغی، محدودتر شده است. به عنوان مثال، وقتی یک موضوع دینی یا قصه ای از قصه های قرآن، در قالب فیلم در می آید مانند سریال «مردان آنجلس» گذشته از جاذبه های دیگر، مخاطبان بسیاری را با خود همراه می کند. طبعا میزان تأثیرگذاری آن نیز بیشتر است لیکن این امر به معنای آن نیست که از خطابه و تبلیغ رو در رو که دارای تأثیر غیرقابل انکاری است، غافل بمانیم. بنابراین خوب است درباره ی خطابه و سخنرانی که هنوز در میان جامعه ی ما جایگاهی قابل توجّه دارد، مطالبی را بیان کنیم.
خطابه صرف سخن گفتن در یک جمع نیست بلکه «برانگیختن» افراد است، چه نسبت به انجام یک کار، چه نسبت به بازداشتن از یک عمل.
«خطابه» که تنها نوعی از «تبلیغ گفتاری» به شمار می آید، از دیر هنگام مورد توجّه رهبران معصوم علیهم السلام بوده است. آنان که خود امیران کشور سخن بوده اند،(1) با خطابه های خود در مسیر تبلیغ معارف الهی گام های بلندی برداشته اند که خطبه های نهج البلاغه نمونه ای از آن هاست.
در پیروی از این خاندان پاک است که دانشمندان ربانی و مبلّغان پاکباخته نیز در کار تبلیغ به این فن نگرشی دینی دارند و فنون آن را فرا می گیرند و از این «هنر» در سنگر تبلیغ بهره می برند.
ماهیت خطابه:
«خطابه صرف سخن گفتن در یک جمع نیست بلکه «برانگیختن» افراد است، چه نسبت به انجام یک کار، چه نسبت به بازداشتن از یک عمل. از این رو، در خطابه چنان باید سخن گفت که مستمعان برانگیخته شوند و دارای انگیزه «عمل» یا «ترک عمل» شوند به همین دلیل است که خطابه یک هنر است و ویژگی های خاصی می طلبد؛ مثلا، باید چنان سخن گفت که شنوندگان برای جهاد، انفاق، کار، تحصیل، خدمتگزاری، ایثار و ... برانگیخته شوند یا از اموری همچون گناه تنبلی، ترس، عقب نشینی، دنیاگرایی و حرص، تکبر و خود برتربینی و ... دست بکشند. این در سایه ی تأثیرپذیری روحی شنوندگان و تأثیرگذاری نیرومند گوینده در دل و جان شنونده است.
برانگیختن ها، یا براساس «مهر» و «محبت» است یا بر پایه «کین» و «نفرت»؛ یعنی، یا باید در دل طرف شور عشق و امید و مهربانی آفرید تا تحریک بر عمل شود یا باید سردی، افسردگی و ناخوشایندی پدید آورد، تا ترک کند.»(2)
در این میان می توانید به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده، رجوع کنید(3).
در این جا تنها به بیان نکاتی بسنده می کنیم.
الف ـ خطابه و ادبیات:
پیشتر نیز اشاره کردیم که بین تبلیغ نوشتاری و گفتاری رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد. سر و کار داشتن با ادبیات، نوشته های جذاب و شیوا و پرداختن به کار نگارش، به صورت غیرمستقیم در گفتار انسان تأثیر می گذارد. از این رو استادان «فن خطابه» به شاگردان خود سفارش می کنند که همواره با آثار ادبی و نوشته های هنرمندانه در ارتباط باشند تا بتوانند سخنی جذاب و دلنشین داشته باشند و توان به تصویر کشیدن ماهرانه وقایع را بیابند و در مخاطبان خود بیشتر تأثیر بگذارند.
پیوند خطابه با ادبیات را نیز می توان در تعریف دانش ادبیات به دست آورد. جرجانی و زمخشری در این باره گفته اند:
«علم الادب علم یُحترز به عن جمیع الخطأ فی کلام العرب لفظا و کتابةً»(4)
از این رو استادان «فن خطابه» به شاگردان خود سفارش می کنند که همواره با آثار ادبی و نوشته های هنرمندانه در ارتباط باشند تا بتوانند سخنی جذاب و دلنشین داشته باشند و توان به تصویر کشیدن ماهرانه وقایع را بیابند و در مخاطبان خود بیشتر تأثیر بگذارند.
و اشتباه گفتاری و نوشتاری در زبان عرب.
«در کتاب بستان الادب» ـ که علوم ادبی در آن گرد آمده ـ «خطابه» در ردیف این دانش قرار گرفته است. این علوم عبارتند از: لغت، اشتقاق، نحو، معانی، بیان، بدیع، عروض، قافیه، خطابه، قرض الشعر، انشاء النشر، المحاضرات، خطابه و تواریخ.»(5)
آداب سخنوری یکی از مهارتهایی است که یادگیری آن ضروری است. حتی اگر به نظر خودتان، استاداصول سخنوری هستید این مقاله را جدی بگیرید و راهکارهای آن را به کار بگیرید؛ چرا که اشتباهات زیادی در آداب سخنوری به ما گفته شده است!
متأسفانه در ذهن اکثر ما این شکل گرفته است که آداب سخنوری یعنی:
چگونه در جمع خوب صحبت کنیم؟!
چگونه افراد را متقاعد کنیم؟!
چگونه با قدرت کلام خود فرد اثرگذاری در جمع باشیم؟!
و…
امّا باید بگویم آداب سخنوری فقط این نیست!!!
اتفاق بدتر در یادگیری آداب سخنوری این است که بعضی از آموزشهای غلط نیز ما را به این سمت بردهاند که فکر میکنیم سخنوری یعنی فقط و فقط صحبت در جمع و متقاعدکننده صحبت کردن!

سوال بسیار خوبیست اگر بپرسید آداب سخنوری پس چیه؟!
ابتدا از شما دوست بیشتر از یک نفر و ارزشمندم میخواهم دقت کنید!
من میگویم آداب سخنوری فقط و فقط به معنی صحبت و اثرگذاری در جمع به وسیله کلام نیست! بلکه آداب سخنوری علاوه بر مهارت سخنوری و صحبت کردن در جمع و غیره، شامل موارد بسیار بسیار مهمی نیز میشود که اغلب ما از آن غافل هستیم!
بله! آداب سخنوری شامل خوب صحبت کردن در جمع، متقاعدسازی کلامی و غیره هم میشود امّا به اعتقاد من زیربنای آداب سخنوری درست گوش دادن است!
شاید بپرسید مهارت درست گوش دادن چه ربطی به آداب سخنوری دارد؟!
اجازه بدهید شما را با ویدیویی از سخنرانی تد آشنا کنم. مطمئنم اگر این سخنرانی را با دقت گوش دهید و تصمیم بگیرید به آن عمل کنید، شما مجهز به آداب سخنوری میشوید!
اگر هنوز هم شک دارید که آداب سخنوری فقط و فقط خوب صحبت کردن نیست، پیشنهاد میکنم حتماً سخنرانی خانم سلستی هیدلی را به دقت ببینید!
خانم سلستی هیدلی که روزنامه نگار هستند، در سخنرانی خود در تد بسیار عالی به این موضوع پرداختهاند و مطمئنم اگر حتی یکی از ۱۰ روشی که ایشان در سخنرانیشان میگویند را در زندگیمان پیاده کنیم، نتیجهی فوق العاده ای خواهیم گرفت!
آداب سخنوری فقط این نیست!!!
زیربنای آداب سخنوری چیست؟!