آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی
۲۶
مهر

استرس چیست ؟ با بدنمان چه میکند ؟ چه راههای برای مقابله با آن داریم ؟
تاریخچه
دکتر هانس سلی در سال ۱۹۳۰ واژه استرس را انتخاب کرد . وی استرس را میزان و شدت استهلاک رَوی بدن تعریف میکند. این شدت با طرز واکنش ما به تغییرات محیط در زندگی ، ارتباط دارد. دکتر سلی به یکسری واکنش فیزیولوژیکی اشاره کرد که به واکنش جنگ یا گریز شهرت یافت.
آفرینش بدن انسان به گونه ای است که تمام اجزاء آن همواره برای بقای آن در مقابله با تهدید های محیطی تلاش میکنند و برای پیاده سازی این هدف ، یکسری تغییرات فیزیولوژیک انجام میدهند ، تا بدن واکنش مناسبی را داشته باشد.
این واکنش یا پاسخ ، روش طبیعی است که ما را برای روبرو شدن با تهدیدهایی که با آن روبرو میشویم ، آماده میکند.
یک تهدید جدی مانند روبرو شدن با یک حیوان درنده در جنگل و یا یک دزد کیف قاپ در خیابان است.
واکنش بدن در مقابل استرس
اجازه دهید بازتاب های فیزیولوژیکی که در بدن شما هنگام روبرو شدن با تهدیدهای اشاره شده در بالا ایجاد میشود را بررسی کنیم.
ابتدا ضربان قلب و فشار خونتان افزایش می یابد.عضلات ، سفت و سخت میشود و شما به ناگزیر ، یا از برابر عامل تهدید کننده (حیوان وحشی یا دزد) می گریزید و یا با آن مبارزه میکنید. (واکنش جنگ یا گریز)
در این شرایط ، خون از ناحیه پوست و اندامهای گوارشی دور میشود تا درعضلات متمرکز گردد (اصطلاحا فرد دچار رنگ پریدگی چهره میشود)
از سوی دیگر میزان لخته شدن خون افزایش می یابد تا در صورت ایجاد جراحت ، خونریزی کمتری ایجاد گردد. مردمک چشمها گشوده تر میشوند تا تمام جزئیات صحنه را زیر نظر داشته باشند. همه حواستان تیز و قبراق میشود.
در شرایط بسیار حاد و شدید مثانه و روده بزرگ تخلیه میشود.
تمامی این اتفاقات ، توسط هورمونهایی که وارد خون میشوند ، اعمال میگردد. همه این تغییرات فیزیولوژیک تنها یک هدف را دنبال میکنند و آن بقا و دوام زندگی شماست.
بسیار خوب ، در سناریوی فوق حدود بیست دقیقه برای نجات زندگیتان یا فرار کرده اید و یا ایستادگی نموده اید. در این مدت آدرنالین و سایر هورمونها ، سوخته میشود و بدنبال آن بدن در شرایط آرمیدگی قرار میگیرد. در واقع شما توان تان را از دست میدهید و نیاز به استراحت و تجدید قوا دارید. حالا مابقی توان بدنتان به بازسازی و التیام آن مصرف میشود.

استرس در دنیای مدرن
اما در زندگی روزمره بشر امروزی ، منابع استرس متفاوت و متنوع هستند. و شاید خبری از حمله حیوان وحشی یا کیف قاپ نباشد. اما ما همواره در معرض استرس هستیم. اجازه بدهید تعدادی از منابع استرس در دنیای جدید را نام ببریم:
خواسته ها و توقعات اطرافیان ، برنامه های زندگی ، هزینه های غیر قابل کنترل ، ضرب الاجلها ، بدهیها ، بچه ها ، روابط اجتماعی ، آلودگی هوا ، جرم و جنایت ، اخبار ناخوشایند ، حوادث طبیعی و .... تمامی این موارد ، اتفاقاتی هستند که معمولا از کنترل ما خارج هستند و این خود تنش زا و استرس آفرین میباشد. بسیاری از این منابع استرس بگونه ای هستند که با واکنش جنگ یا گریز مغایرت دارند. بعبارت دیگر نه میتوان از آنها گریخت و نه میتوان با آنها مقابله کرد. پس برای روبرو شدن با این عوامل استرس زا ، انسان امروزی به مهارتهای دیگری نیاز دارد. تا زمانیکه در برابر این عوامل اقدامی صورت ندهیم ، در شرایط ادامه استرس به سر خواهیم برد و کالبدمان را فرسوده خواهیم کرد.
مراحل رویارویی با استرس
دکتر سلی مراحل مقابله با استرس را در ۳ بخش بیان میکند :
۱- احساس خطر
۲- مقاومت
۳- فرسودگی
اگر دو مرحله نخست زیاد دوام بیاورد فرسودگی ایجاد میشود.
در این شرایط نمیتوانید به مقاومت و ایستادگی خود ادامه دهید. سیستمهای بدنتان یکی پس از دیگری از کار می افتد و در این زمان ، به شدت در برابر بیماریها ، آسیب پذیر میگردید. شاید این نکته ، دلیل افزایش رشد بیماریها ، در میان افراد جامعه امروزی را به روشنی توضیح میدهد. اکثر مردمان امروزی هر روز در تیررس انواع استرسهای محیطی میباشند ، بدون آنکه مهارت مقابله و دفع آنها را داشته باشند. بنابراین رفته رفته فرسوده تر شده و در برابر بیماریها آسیب پذیرتر میگردند.
مدیریت استرس در دنیای مدرن


مدیریت استرس جنبه مهم و مهارت کلیدی زندگی مدرن امروزی است و از دو استراتژی تشکیل میشود :
۱- تغییر دادن آندسته از عوامل مولد استرس ، که امکانش وجود دارد.
۲- تغییر دادن نگرش و پاسخهای خود به آن دسته از عوامل ، که تغییر آنها امکن پذیر نیست.
یک راه مهم برای کاهش فشار استرس روی سیستم بدن ، استفاده از روشهای قرار گیری در حالت آرمیدگی و یا بعبارت دیگر ریلاکس شدن است.
آرمیدگی فیزیولوژی همان مهارت مهم است که به طرق مختلف ، مخالف واکنش جنگ یا گریز در برابر استرس است که به بدن شما امکان میدهد که به بازسازی خود اقدام نمایید. قرار گرفتن در شرایط آرمیدگی اگر بطور منظم انجام شود مانع بزرگی در برابر استرس ایجاد میکند و به شما امکان میدهد از انواع بیماریها بدور باشید.
یک نظریه جالب و قابل توجه
در طب باستانی چینی بر این معتقدند که انسان با یک انرژی اجدادی ، به دنیا می آید. این انرژی ، محدود و غیر قابل افزایش است و هر موقع تمام شود ، میمیریم ! در مقابل ، انسان ، تحت احاطه انرژیهای دیگری نیز قرار دارد و آن انرژی اولیه را تکمیل میکند. این انرژی ثانویه قابل ذخیره سازی و یا مصرف است و از طریق خوردن ، تنفس ، استراحت ، ورزش و ... به بدن مان سرازیر میشود. میتوان اینگونه تعبیر کرد که این انرژی اجدادی ، مانند حساب پس انداز است و بقیه انرژیها ، حساب جاری .
هدف باید بگونه ای باشد که با توجه به حساب جاریمان زندگی کنیم . هر روز سپرده ای در آن واریز کنیم و آنقدر در آن سرمایه بگذاریم که بتوانیم از عهده پرداخت های روزانه مان برآئیم. خوردن غذاهایی با کیفیت مطلوب ، کشیدن نفسهای عمیق در هوای پاک ، ورزش منظم ، میتوانند انرژی حساب جاری شما را افزایش دهند.
در مقابل ، استرس ، به مقدار زیادی این منابع را مصرف مینماید. در واقع انرژی ، بیش از حد معمول خرج میشود. اگر خرج شما از دخلتان بیشتر باشد ، مجبورید از منابع حساب پس اندازتان (انرژی اجدادی) برداشت نمایید. زمانیکه تحت تاثیر بیماریها به استراحت میپردازید بصورت اجباری به ذخیره انرژی در حساب جاری می پردازید. تا خود را بازسازی نمایید.
اما اگر بطور مداوم از حسابتان برداشت کنید بدون آنکه حسابتان را شارژ نمایید ، بزودی بانک ، حسابتان را میبندد.


آرمیدگی و ریلاکسیشن ، یک مهارت کاربردی در مقابله با استرس
دریافتیم که طبق نظریه طب سنتی چینی ، همه ما انرژی محدودی داریم. و اگر آنرا ذخیره کرده و بدرستی استفاده کنیم. این سبک زندگی ، به رضایت خاطر و طول عمر ما کمک میکند. حال آنکه با مصرف بی رویه آن ، دچار بیماریهای غیر ضروری شده و طول عمر و کیفیت زندگیمان کاهش میابد.
قرار گرفتن در حالتهای آرمیدگی و ریلاکس ، روشی مناسب و در دسترس برای ذخیره و حفظ انرژی به حساب می آید. در شرایط آرمیدگی ، متابولیسم بدن ، در جهت ذخیره سازی انرژی رفتار میکند.
مصرف اکسیژن و دفع اکسید کربن کاهش می یابد. که هر دو نشانه متابولیسم کند ، در سلولهاست. ضربان قلب و فشار خون کاهش می یابد. فرکانس مغز کندتر و عضلات شل میشوند. تمامی آنها نشان از ذخیره انرژی بدن است. انرژی که میتوان از آن برای تقویت سلامتی و افزایش التیام و بازسازی بدن استفاده کرد.
هوش هیجانی و استرس
یکی دیگر از ابزارهای در دسترس برای مقابله با استرس بالا بردن و تقویت هوش هیجانی افراد میباشد.
هوش هیجانی ، توانایی اداره و بکارگیری صحیح احساسات در راه مثبت و سازنده است‌. که به کنترل استرس کمک زیادی می کند. این مهارت قابل یادگیری و آموزش است و با شاخص EQ معرفی میشود.
کنترل احساسات در موقعیتهای استرس زا ، موجب میشود از بسیاری از تنشهای غیر ضروری و عصبانیتهای بی فایده و فرسوده کننده ، به دور باشیم. در نتیجه از پیامدهای آن نیز، کمتر آسیب ببینیم.
ارسطو جمله زیبایی در این رابطه دارد ، او میگوید :
"عصبانی شدن آسان است؛ همه می‌توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب ، آسان نیست"

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

بیست و شش  مهارت مقابله با استرس
برای مقابله با استرس ها یا فشارهای روانی، راهکارهای مختلفی وجود دارد که شیوه مدیریت صحیح، آنها را به ما می آموزد. با رعایت و بکارگیری این روشها، می توانیم علاوه بر حل یا کم کردن مشکلات به آرامش پایدارتری دست یابیم و استرس خود را کنترل کنیم:

1- به خداوند توکل کنیم.
توکل به خدا یکی از راههای کاهش استرس است.وقتی انسان یاد خدا را در دل خود زنده نگهدارد و ارتباط روحی و معنوی بین خود و خدا برقرار کند، به آرامش عمیق، همراه با خشنودی می رسد و با توکل به خدا از هرگونه استرس و اضطراب و فشار روانی رها می شود.

قرآن کریم در سوره رعد آیه 29 می فرماید: کسانی که ایمان آوردند قلبهایشان با یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشند تنها با یاد خدا قلبها آرامش می یابد.
2- عوامل استرس زا را  کم کنیم.
عوامل بی شماری ممکن است باعث استرس ما شوند. که باید این عوامل استرس زا را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کنیم. برای مثال، اگر شلوغی موجب ناراحتی ما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنیم که خلوت باشد.

3- از وقایع اطراف خود با اطلاع باشیم.
بی اطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان، دلیل بر شادی و عدم وجود مشکل نیست. گاهی اوقات آن چه ما بعلت عدم آگاهی از اصل موضوع در ذهن خود تصور می کنیم، بسیار بدتر و ناراحت کننده تر از آن چیزی است که واقعا" اتفاق افتاده است.

4- از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم.
از نشانه های پریشانی در خود از قبیل سردرد، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشیم. زیرا این علائم می توانند نشانه های استرس باشد که باعث اختلالات جدی تر از قبیل: زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و..... باشند.

5- برنامه های زندگی را اولویت بندی کنیم .
از راههای دیگر کاهش استرس برنامه ریزی و الویت بندی کارها است.هنگامی که با انبوهی از مشکلات بطور همزمان روبه رو هستیم، به آسانی در مقابل آنها به زانو در آمده و از حل آنها عاجز می شویم. زیرا آشفتگی و بی نظمی، در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن از شکست طرح های ناتمام می شود. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را می دهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرحها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانیم.

6- به موقع از خانه خارج شویم.
اگر به موقع از خانه خارج شویم، می توانیم بسیاری از تنش ها و استرس های خود را کم کنیم و همچنین از بروز مشکلات احتمالی بعدی جلوگیری کنیم.

7- وقت خود را تنظیم کنیم.
کارهای روزمره خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنیم، با این کار در می یابیم وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود و دچار استرس نشویم. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود نداریم، شاید بیش از حد و بیهوده تلاش می کنیم.

8- از شر وسایل اضافی خلاص می شویم.
از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص می شویم و اطراف خود را خلوت کنیم. وسایل اضافی و به درد نخور و شلوغی محیط می تواند استرس زا باشد.

9- شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم.
برای کاهش استرس بهتر است خواب کافی داشته باشیم بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

10- صبح زود از خواب بیدار شویم.
سعی کنیم صبح ها، حتی روزهای تعطیل زود از خواب بیدار شویم. در این صورت ساعت زیستی بدن ما منظم می شود و طبق برنامه خاصی زمان خواب و بیداری ما را تنظیم می کند. در نتیجه پس از مدتی هنگام بیدار شدن، احساس بهتری خواهیم داشت.

11- عادت های استرس زای خود را عوض کنیم.
ما از عادت های خوب و بد خود اطلاع داریم و آنها را خوب می شناسیم. می توانیم آنهایی را که موجب آزار روحی ما می شوند را ترک کنیم. یا اگر ترک آنها مشکل است سعی کنیم از حال و هوای آن عادت خود را خارج کرده یا مسیر فکر خود را تغییر دهیم.

12- از معاشرت با افراد استرس زا بپرهیزیم.
از ارتباط با افرادی که سبب استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان مشکل است، می توانیم ارتباط خود را با او در جمع برقرار کنیم.

13- ار رقابت با دیگران خودداری کنیم.
رقابت با دیگران در کار، شغل، مقام، زندگی و مخصوصا" تجملات و ظواهر، می تواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر استرس یا فشار روانی باشد شاید هم افرادی را بشناسید که کار می کنند تا حسادت و خشم دیگران را برانگیزانند ولی در واقع استرس حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.

14- از تکنولوژی درست استفاده کنیم.
وسائلی مانند موبایل، کامپیوتر،.... باعث می شوند که طی یک روز بیش از حد کار و فعالیت انجام دهیم و گاهی همین وسایل باعث استرس میشوند.قبل از خرید وسائل و تجهیزات جدید مطمئن شویم که این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی ما کمک می کند.

15- به چشمان خود استراحت بدهیم.
آیا مدت طولانی به تلویزیون یا مانیتور نگاه می کنیم؟ باید به چشمان خود استراحت  دهیم هر چند کم. در این زمان به فضای سبز، آسمان یا درختان خیره شویم. اگر در دسترس نیستند می توانیم یک عکس یا پوستر بر روی دیوار نصب کنیم که بیشتر رنگ های آبی و سبز در آن به کار رفته باشد. این رنگها بسیار آرام بخش هستند.

16- مشکلات را بپذیریم.
باید پذیرفت که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید می آید و کاری نیز از دست ما بر نمی آید. در این شرایط باید با صبر و پذیرش مشکل و دگرگون کردن موقعیت، بار عاطفی مشکل را کم کنیم.
17- ورزش کنیم.
یکی دیگر از راههای کاهش استرس ورزش کردن است.تحقیقات نشان داده است که ورزشکاران از استرس و افسردگی کمتری نسبت به دیگران برخوردارند. همچنین برنامه تمرینات هوازی باعث بهبود حالات افسردگی، اضطراب، آشفتگی فکری و خستگی شدید می باشد. یک پیاده روی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان استرس را بطور متوسط تا 14 درصد کاهش می دهد.

18- قدم بزنیم.
در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام گرفته، آمده است افرادی که 4 بار در هفته پیاده روی می کنند، استرس کمتری دارند و را حت تر می خوابند.

19- بطور صحیح تنفس کنیم.
تنفس صحیح باید به این صورت باشد: دم ( دادن هوا به ریه ها ) یک شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره ، بازدم ( بیرون فرستادن هوا از ریه ها ) دو شماره .

20- به تغذیه خود برسیم.
خوردن مناسب بسیار مهم است. زیرا انرژی مورد نیاز بدن را تامین می کند و کمتر دچار حالت عصبی یا فشار روانی می شویم. همیشه از مواد غذایی سبوس دار، میوه، ترکیبات کربوهیدرات، سبزیجات و حبوبات ثابت ماندن اندازه ی قند خون شده و کمتر خسته می شویم. از مصرف زیاد نمک، چربی، خوراکی های سرخ شده و مواد قندی ساده که به آزاد شدن اپی نفرین کمک و باعث عدم مقاومت بدن در برابر فشار روانی می شود خودداری کنیم. به مقدار کافی آب بنوشیم و از مصرف زیاد قهوه، چای و نوشابه های گازدار تا حد امکان پرهیز نماییم.

21- با آرامش غذا بخوریم.
در هنگام غذا خوردن بهتر است از عجله کردن ، گوش دادن به رادیو یا خواندن روزنامه مخصوصا" خبرهای استرس زا پرهیز کنیم.

22- روابط اجتماعی خود را  گسترش دهیم.
هنگامی که تحت استرس یا فشار روانی هستیم، بطور غریزی تمایل داریم که به گوشه تنهایی پناه ببریم. کاری اشتباه تر از این وجود ندارد، چون گوشه گیری باعث می شود تا حواس خود را بیشتر روی مشکلات و افکار منفی متمرکز کنیم که به جای حل آن به تشدید استرس کمک  می کند.

23- هیجانات سرکوب شده خود را تخلیه کنیم.
متخصصان معتقدند عمل ساده افشای خود باعث تسکین فشار روانی می شود. نوشتن احساساتمان در دفترچه یا صحبت کردن در نوار کمک می کند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل، شروطی، ... کم شده و راحت تر و منطقی تر درباره راه حل های مشکلاتمان بیندیشیم.

24- مثبت بیندیشیم.
مثبت فکر کردن باعث آرامش فکر می شود، که این امر می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتد، مقابله کند، بسیاری از استرس هایی که تجربه می کنیم از احساسات منفی اطرافمان ناشی می شوند.اندیشیدن به اشخاص یا چیزهایی که به آنها عشق می ورزیم آثار خوبی را برجای می گذارد.
25- روی موضوع آرامش بخش تمرکز کنیم.
اگر افکارمان به دام اوضاع و احوال نگران کننده ای اسیر شد، سعی کنیم با انحراف افکار روی موضوع های آرام بخش مانند یادآوری خاطرات لذت بخش و یا دقت در تصاویر زیبا، از افکار منفی دوری کنیم.

26- به زمان حال فکر کنیم.
دکتر ژان بورسینکو در " پرورش روح و جسم " می نویسد: اگر بتوانیم ذهن خود را چنان پرورش دهیم که امیدها و آمال خود را کنار گذاشته و در موقع مناسب به سراغ تک تک آنها برویم، به آرامش ذهنی دست خواهیم یافت
.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

3
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند.
برای تحقق ارتباط صحیح وموثربا دیگران لازم است که ازسه قاعده مهم روانشناختی انسان ها که خواست درونی وفطری آن ها است ، آگاه باشیم. 
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند :
سه نتیجه مهم این قانون عبارت است از:
1- تایید طلب وانتقاد گریزند. پس یک ارتباط موفق با انتقاد حاصل نمی شود. مگراین که بتوانیم تصویرذهنی مخاطب را از انتقاد تغییردهیم . عنوان انتقاد سازنده برای همین منظورانتخاب می شود. 
دراین صورت شما در صورتی موفق خواهید شد که در بانک عاطفی مخاطب ، از میزان حساب بالایی برخوردار باشید. در این رابطه مطالعه کتاب هیچکس کامل نیست نوشته دکتر هندری وایزینگر ، ترجمه پریچهر معتمد گرجی را پیشنهادمی کنم .
2- تکریم پذیروتحقیر گریزند . بنابراین هرگز در ارتباط خود نباید احساس تحقیررا ایجاد کنیم ودر نقطه مقابل هرچقدربتوانیم احساس تکریم را در مخاطب فعال نماییم از سطح ارتباطی موفق تری برخوردار خواهیم شد . این نتیجه بیش از همه باید مورد توجه مدیران وپدران باشد. اجازه دهیم زیردستان ما ، فقدان مارایک کمبود احساس کنند ونه یک فرصت.
3- تشویق پذیروتنبیه گریزند. هیچ گرفتن به منظورتنبیه در رفتار ما بسیار رایج است. می توانیم به عنوان یک انسان برتر در کمین تشویق دیگران برآییم . تشویق وتنبیه را همچون دوبال در نظر نگیریم. می توانیم دوروی سکه ای در نظربگیریم که یک روی آن تشویق بوده وهمواره در برابر مخاطب قرارداشته باشد. دراین صورت محروم شدن ازتشویق، خودیک تنبیه موثراست.
4- آرامش خواه وامنیت طلب می باشند. لذا در برابر عواملی که این آرامش را برهم می زندواکنش نشان می دهند. به همین دلیل چندان روی خوشی به تغییرات وتحولات ، به ویژه درسازمان ها از خود نشان نمی دهند.
قانون دوم : انسان ها کمال خواه ونقص گریزند.
قانون دوم عبارت ازاین است که انسان ها به دنبال دست یابی به کمال مطلقند ولذا ازهرچه مایه نقص وضعف آنان باشد، گریزانند . البته مصادیق کمال ونقص از زوایای دید آنان متفاوت است وهمین امرباعث بروز اختلافات اساسی در ارتباطات آنان می گردد. نتایج مهمی که ازاین قانون روانشناختی به دست می آید وماباید در ارتباطات خود آن را مورد توجه قرار دهیم عبارتنداز:
1- اقتدارگرا وضعف ستیزند. لذا به عنوان یک رفتار مهم مدیریتی ، یک مدیر باید رفتار مقتدرانه داشته باشد . اما متاسفانه افراد کم تجربه رفتار مقتدرانه را با مستبدانه اشتباه می گیرند. همچنین باید توجه داشته باشیم که اقدار با قدرت طلبی نیز متفاوت است . مهمترین شاخص اقتدار نفوذ ومهترین شاخص استبداد وقدرت طلبی ، سیطره است.
2- اعتماد به نفس طلب هستند. لذا در برابر هر عاملی که اعتماد به نفس آنها را تضعیف نماید، به طور خودناآگاه مقاومت می کنند.
3- خواهان ابراز وجود بوده وبه حق این موقعیت را برای خود کمال می پندارند. 
ابرازوجود ، به معنای تبیین نقطه تاثیرگذاری یک فردمی باشد که عامل شادمانی درونی است . درصورت عدم وجود نقطه تاثیرگذاری ، فرد احساس پوچی وبی مصرفی می نماید . لذا به منظور دست یابی به یک ارتباط موفق ، می توانیم درپی کشف این نقاط در رابطه با طرفین ارتباط باشیم . البته باید توجه کنیم که اشکال ابراز وجود در سنین مختلف متفاوت است .
4- به منظورتبدیل به الگوی کامل انسانی ، به دنبال کشف الگوی انسانی کامل می باشندودرصورتی که بدان دست نیابند. به الگوی جمعی حاصل از ارتباطات روی می آورند، یعنی همه چیز را همگان دانند وهمه کاررا همگان می توانند.
قانون سوم : عدالت خواه وظلم ستیزند:
قانون سوم : انسان ها فطرتا عدالت خواه وظلم ستیزدند . ولذا اگر در حرکت های عمومی جوامع در انقلاب های بزرگ دقت کنیم ، همواره نشانه های بارزی از این عامل خواهیم یافت. نتایج حاصل از این قانون: 
1- تبعیض گریزند ؛ لذا به محض اساس تبعیض ، به ویژه درسازمان ها محیط خلاقیت وابتکارواحساس مسئولیت درافراد از بین می رود. حتی به عنوان یک تجربه شخصی دریافته ام که مخاطبین انتظاردارند که به طوریکسان مورد توجه گوینده در نگاه به آنان قرار گیرند. 
2- حامی مظلوم وخصم ظالمند( به ویژه ایرانیان) . به سرعت دربرابرظالم جبهه گیری می کنند وبه طرفداری ازمظلوم برمی خیزند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

11 ویژگی مدیران تاثیر گذار در دنیای کسب‌ و‌ کار


«اگر اعمال شما الهام بخش دیگران شود تا آنها بیشتر ببینند، بیشتر بیاموزند و بهتر عمل کنند و به افراد مفیدتری تبدیل شوند این یعنی اینکه شما مدیر و رهبر موفقی هستید

داشتن شخصیتی تاثیرگذار، بانفوذ یا کاریزماتیک همواره یکی از آرزوهای انسان بوده و خواهد بود چه در عرصه اجتماعی، سیاسی، ورزشی، هنری، مذهبی و چه در حوزه تجارت و کسب‌و‌کار. به راستی این افراد با تکیه بر چه نیرویی می‌توانند به این حد از موفقیت نایل آیند؟ آنها چگونه در مسیر حرکت‌شان به راحتی می‌توانند به قله‌های رفیع پیروزی دست یابند و دیگران را مسحور و پیرو خود کنند؟ این سوال و ده‌ها سوال دیگر همواره ذهن انسان‌ها را به طور مستمر به خود مشغول کرده است. حال می‌خواهیم بدانیم که آیا این ویژگی به‌صورت ارثی یا به واسطه علوم اکتسابی به دست می‌آید؟

 

هنر توانایی برقراری ارتباط با دیگران و تسلط به آن و نفوذ به اعماق قلب مردم عاملی است از ترکیب ارث و علم و در نوع خود بی‌همتا که قادر است در طول مسیر برای رسیدن به اهداف، انسان‌های موفق را فرسنگ‌ها به جلو سوق دهد و دستیابی به آمال و آرزوها را سرعت بخشد. دردنیای کسب‌و‌کار کنونی داشتن چنین امتیازها و مهارت‌هایی موجب عقب راندن رقبا، افزایش فروش، توسعه و رونق تجارت و افزایش سهم بازار و در نهایت رشد سود خواهد شد. پس درمی‌یابیم مسلح و مسلط شدن به این مهارت‌ها چه امتیازاتی را برای افراد به ارمغان خواهد آورد، مشروط بر اینکه هر یک از این مهارت‌ها به خوبی شناسایی و برای نیل به آنها از هیچ کوششی دریغ نشود.

 

-1‌ این افراد سخنرانان فوق‌العاده‌ای هستند

 

آنها قادرند با استفاده از کلمات و جملات تاثیرگذار و هیجانی در سخنرانی‌های‌شان و استفاده حرفه‌ای از لحن مناسب در هر جمعی، غوغایی به پا کنند و هنگام ارائه موضوعی خاص، کیفیت و جذابیت را توامان در یک جمله هنرمندانه به مخاطبان خود هدیه دهند و این بخشی از دلایل موفقیت و شهرت منحصر به فرد آنها در ایجاد انگیزه در ذهن مشتریان و مخاطبان‌شان است، چرا که به این اصل اعتقاد راسخ دارند. سخنرانی‌های عمومی یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به اهداف است.

 

در این راستا اگر نیم‌نگاهی به بنگاه‌های اقتصادی مهم و برندهای بزرگ دنیا بیندازیم و آنها را واشکافی کنیم به خوبی درمی‌یابیم که مدیران ارشد این بنگاه‌ها بدون استثنا سخنرانان ماهری هستند که توانایی جلب و جذب مردم به سوی خود و محصولات‌شان را دارند و در مقابل، شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی به دلیل عدم وجود چنین مدیرانی با همه بزرگی و شوکت‌شان هیچ‌گاه نتوانسته‌اند در حوزه کسب‌و‌کار در عرصه‌های بین‌المللی موفق عمل کنند.

 

-2‌ مهارت‌های فردی فوق‌العاده‌ای دارند

 

یکی از مهم‌ترین توانایی‌های انحصاری افراد تاثیر‌گذار این است که همواره قادرند در هنگام صحبت کردن با دیگران احساس خاص بودن را به طرف مقابل القا کنند، آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند و اثبات کنند که نسبت به سایرین دارای ویژگی‌های خاصی هستند و همین موضوع موجب می‌شود رقبا و سایر مدعیان با ترسی ناشناخته و ناخودآگاه فضا را برایشان خالی کنند و این یعنی رشد سریع و بی‌بدیل در کمترین زمان ممکن. لذا استفاده بجا از توانایی‌های فردی در لحظه‌های حساس یکی از رموز موفقیت و پیروزی این افراد محسوب می‌شود.

 

-3‌ با تلفیق آموزش و سرگرمی به راحتی دیگران را به سوی خود جلب می‌کنند

 

مدیران برتر در سطح جهانی همواره با خلق جذابیت‌های ویژه، قدرت و توانایی خاصی در انتقال دانش خود به سایرین دارند تا به این وسیله ضمن رفع نیاز مخاطبان، در فرآیند دستیابی به اهداف، بیشترین منافع را نصیب مجموعه خود کنند و جایگاه‌شان را در ضمیر مخاطبان همیشگی کنند. آنها به خوبی واقفند عنصر حیاتی آموزش در همه حوزه‌ها و مقاطع مختلف سنی، تحصیلی، جنسیتی و... به یکی از نیازهای اصلی انسان در عصر حاضر تبدیل شده است.

 

-4‌ داشتن شور و شوق و انگیزه فراوان در موضوعات مورد علاقه خود

 

همان‌طوری که استیو جابز می‌گوید: «با شور و شوق می‌توان جهان را تغییر داد» لذا انگیزه بالا و اشتیاق فراوان در وجود این افراد موج می‌زند. هرگاه راجع به علایق و اهداف خویش صحبت می‌کنند دیگران را شیفته خود و ایده‌های‌شان می‌کنند، گویی هیچ نیرویی در این دنیا قادر نیست آنها را در مسیر موفقیت‌شان متوقف کند. بودن در کنار آنها به هر کس اعتماد و اشتیاق وافری می‌دهد که بتواند با عزمی راسخ و به سرعت در جاده موفقیت گام‌های بزرگی بردارد. آنها در تبیین و تفسیر اهداف‌شان چنان مصمم، با اراده و اشتیاق فراوان لب به سخن باز می‌کنند که تجسم واقعی و عینی ایمان در اعماق وجود انسان‌های بزرگ را تداعی می‌کند.
 

-5‌ کشف جنبه‌های مثبت در همه موارد

 

مثبت‌اندیشی و دوری از افکار پوچ و منفی در دنیای پیرامونی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد بانفوذ است. آنها عادت دارند در دنیای اطراف خود همواره خوبی‌ها را به درستی در درون اشیا، افراد و روابط کشف کنند و به تعبیر نگارنده در این مسیر تا جایی پیش می‌روند که پس از مدتی به کارشناس حرفه‌ای خوبی‌ها تبدیل می‌شوند و جز خوبی چیز دیگری را نمی‌بینند، دقیقا در نقطه مقابل افرادی در جامعه هستند که همواره در پی کشف بدی‌ها و ابراز ناخرسندی از وضعیت موجودند و به کارشناسان بدی‌ها تبدیل شده و پس از مدتی دیگر نمی‌توانند خوبی‌ها را رویت کنند. افراد تاثیرگذار به خوبی می‌دانند در هر موضوعی چه منابع غنی و با ارزشی از خوبی‌ها نهفته است که با کشف آنها قادر خواهند بود عامل تغییر و تحول در جامعه خود باشند همان‌طور که به گفته میکل آنژ، در دل هر تخته سنگی مجسمه‌ای زیبا ست که او آنها را از درون سنگ‌ها بیرون می‌کشد.

 

-6‌ قدرت فوق‌العاده‌ای در ترغیب و متقاعد‌سازی دیگران دارند

 

افراد بانفوذ اگر فاقد توانایی ترغیب و متقاعد‌سازی مردم بودند در جذب آنها به سوی خود همواره با مشکل مواجه می‌شدند زیرا آنها به خوبی قادرند با دلایل و مستندات خود دیگران را به آنچه می‌پندارند درست است هدایت و رهنمون سازند تا ضمن افزایش محبوبیت خود اثبات کنند که در مسیر متقاعد‌سازی، همواره حامل بهترین پیشنهادها هستند و عمل به آنها می‌تواند هر انسانی را تا مرز موفقیت به پیش ببرد.

 

-7‌ریسک‌پذیری و اعتماد به نفس کافی در عمل به آنچه که ایمان دارند

 

در مرحله اول آنها به توانایی‌ها و پشتکار منحصر به فرد خود ایمان و اطمینان کامل دارند و آماده‌اند در هر مرحله از کار دست به ریسک‌های بزرگ و خطرناک بزنند و در مسیر پیش‌رو هیچ‌گاه تسلیم مخالفت‌ها و موانع موجود نشوند و راز رسیدن به آمال‌‌شان را در سینه خود نگه می‌دارند و بی‌صبرانه همچون تیری در چله کمان برای رسیدن به هدف اشتیاق و انگیزه بالایی دارند.

 

-8‌ قابلیت ایجاد و حفظ تمرکز بسیار بالا در راه رسیدن به هدف نهایی

 

این افراد با قدرت و قابلیت تمرکز روی هدف به بهترین متخصصان در حوزه حرفه‌ای خود تبدیل می‌‌شوند زیرا نیازی نمی‌بینند که همچون افراد عادی، خود را اسیر امور خسته‌کننده تکراری، بیهوده و سطحی روزمره کنند و همیشه در رأس امور قرار دارند تا بدین وسیله از گزند حاشیه‌پردازی و مقدمه‌چینی معمول در سطح جامعه در امان بمانند. لذا چگونگی رفتار اجتماعی و موقعیت و انتخاب‌های‌شان برای قرار گرفتن در جایگاهی که همواره در پی کسب آن هستند، نقش بسیار بزرگی را برای آنها ایفا می‌کند.

 

-9 ایجاد تعادل در همه امور متنوع با توجه به استعداد و توانایی‌های متعدد

 

پرمشغله بودن این‌گونه افراد یکی از ویژگی‌های‌شان است. گاهی در مصاحبت با آنان این‌گونه به نظر می‌رسد که گویا در همان حال حداقل 25‌درصد از فکر و حواس‌شان درگیر موضوع دیگری است اما جای هیچ نگرانی نیست زیرا مطمئن باشید که 75‌درصد از حواس و توجه آنها به گفت‌وگوی با شما معطوف شده است. صرف‌نظر از این حجم زیاد فعالیت مغزی و جسمی در حوزه‌های مختلف، آنها قطعا توانایی کنترل و تمرکز بر هدف مشخص و ایجاد تعادل در امور مربوطه را توامان دارا هستند و مطمئن باشید تمام وظایف خود را به درستی و بهترین وجه به انجام خواهند رساند.

 

-10‌ مانند آهن‌ربا دیگران را با ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد به سوی خود جذب می‌کنند

 

افراد موثر به‌گونه‌ای گیرایی خاصی دارند که موجب می‌شود به راحتی دیگران را به سمت تفکر و اهداف خود سوق دهند. چرا که کاریزماتیک بودن از خصوصیات بارز آنهاست. کاریزما همان نیروی عجیب و حیرت‌انگیزی است که موجب جذب افراد به عقاید و عملکرد افراد خاص می‌شود و در سلسله موجودیت مجموعه کسب وکار همچون قلب تپنده که یکی از عضوهای حیاتی بدن محسوب می‌شود به حساب می‌آیند. از همه مهم‌تر اینکه عامل جذابیت همیشه می‌تواند به‌عنوان کلید طلایی، پیچیده‌ترین قفل در‌های بسته را به روی‌تان بگشاید.

 

این امر میسر نمی‌شود مگر اینکه همچون آنها با نفوذ به تمام اجزای ریز و درشت اطراف و توجه کافی و حرفه‌ای به پیرامون خود، نیاز‌ها و خواسته‌های مخاطبان را سریعا شناسایی و در جهت رفع آنها بی‌درنگ تلاش کنید. پس کاریزما یعنی هیچ‌گاه فراموش نکنیم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در زمینه موفقیت در مدیریت قرن حاضر این است که توجه به تفاوت‌های کوچک و جزئی در توانمندی‌ها و قابلیت‌ها می‌تواند دستاوردهای عظیمی را پدید آورد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۵
مهر

ده نکته مهم در سخنرانی و بیان مطلب

 

تحقیق نشان داده است , فقط کمتر از ۷ کلمات و لغات بکار رفته در واقعیت مفهوم گفتار ما , موجب نقد و پیش آگاهی در دیگران یا منجر به تصمیم گیری آنها می گردد
علم و تحقیق به ما می گوید وقتی برای افراد دیگر صحبت یا سخنرانی می کنیم ، فقط کمتر از ۷% کلمات و لغات بکار رفته در واقعیت مفهوم گفتار ما ، موجب نقد و پیش آگاهی در دیگران یا منجر به تصمیم گیری آنها می گردد .

۷% مفاهیمی که شنوندگان از کلمات و گفته های ما برداشت می کنند ازکاربرد لغات حاصل می شود . بنابراین ، وقتی آنها نسبت به گفتار شما داوری دارند ، باور کنید که آنها در مورد پیام گفته شما قضاوت می کنند ، آنها در باره خود شما ، پیام شما ، باور نهفته در پیام شما، احساس شما و هر چیزی نتیجه گیری می کنند ، و ۹۳% بقیه ، از سایر چیزها نشاًت می گیرد بعلاوه از چیزی که شما اغلب بدان طریق رفتار کرده یا عمل می کنید .

مدیران ، فروشندگاه حرفه ای ، تحلیلگران ، ناظران ، مهندسان و به طور کلی ، یقه سفیدهای حرفه ای به دانستن این واقعیت ، نیاز دارند . اگر شما در انجام کارهای خود ، صرفاً از طریق بیان و ادای کلمات ارتباط برقرار می کنید ، چندان کارآمد نخواهید بود !

دکتر آلبرت محرابیان استاد دانشگاه یو سی ال ا ( UCLA) در پژوهشی گسترده که این پژوهش مجدداً توسط همکارانش در حوزه ارتباط انسانی مورد بررسی قرارگرفت ، در سطح جهانی اثبات کردند که فقط ۷% مفاهیمی که یک شنونده از یک سخنرانی یا گفتگو درک می کند و مطلب فرا می گیرد از طریق لغاتی است که گوینده بکار می برد . حدود ۵۵% مفاهیم ، از نشانه های دیداری و اطلاعاتی که آگاهانه یا ناآگاهانه از طریق زبان بدن ، انتقال پیام از طریق چهره و شکل و حرکات صورت ، لباس گوینده ، حرکات دست و سایر داده هایی که از طریق چشم به شنونده منتقل می شود، مفاهیم اصلی گفتار سخنران را دریافت می کند .

لازم است در گفتارهایتان روش های دیگری غیر از بیان صرف کلمات بکار ببرید ، زیرا بعد از مدتی که شنودگان و حاضران فرموش کردند که شما چه گفته اید، بیشتر آنها روش بیان موضوع و ادا و اطوار شما را در ارائه مطلب را بخاطر خواهند آورد .

اگر به آموزگاران دوران دبستانی خود فکر کنید ، همین مطلب را تایید خواهید کرد ، چون آنچه که از آنها بخاطر دارید رفتار و روش بیان مطالب است یا حرکات خاصی که آنها در مقابل بچه های داشته اند .

بعد از سالها تدریس ، آموزش و صحبت کردن در زندگی فردی ، این نکات بعد از هزینه سنگین و آزمون و خطا ، بدست آمده است . بیشتر افراد حرفه ای کار راهه خوبی برای خود ایجاد می کنند بدون آنکه نکات مهم ، فنون و مهارتها را بیاموزند . تصور کنید که اگر ده نکته مهم در سخنوری بیاموزید ، در عمل برای انتقال مفاهیم و تشویق دیگران برای شنیدن سخنان شما و برای اقدام ، مهارت بیشتری بکار خواهید برد .

3

در زیر ده نکته کاربردی در باره سخن گفتن و بیان مطالب به دیگران ، به صورت خلاصه آورده می شود:

تماس چشمی ضروری است
به صورت تصادفی با شنودگان یا مشتریان خود به صورت رودرو ملاقات داشته باشید . اوضاع را زیر نظر داشته و عصبی نباشید . وقتی با شنودگان یا مشتریان خود برای چند ثانیه یا لحظه ای ملاقات می کنید این موضوع به شما اجازه میدهد که بعضی مطالب را از قبل متوجه شده و بعداً کنترل کنید زیرا در اغلب موارد احساسات و عواطف افراد در چهره آنها نهفته است .

نکته و نشانه لباس
بعنوان یک قاعده سرانگشتی ، معمولاً باید لباس سخنران یک درجه از سطح پوشش شنودگان و حاضران در جلسه بهتر و بالاتر باشد . اگر شنوندگان با لباس راحت و پیراهن های آستین کوتاه و شلوار راحت در جلسه حضور یافته اند ، سخنران باید کت و شلوار پوشیده و مرتب باشد . اگر با یک گروه تجاری مذاکره دارید حداقل آنکه لبایس راحت تر با یک کت اسپرت بپوشید . اگر در سازمانی فعالیت دارید توجه کنید کارشناس مسئول یا مدیر مربوطه در مورد آراسته بودن ظاهر چه انتظاری از شما دارند .

صبر و شکیبایی
تند و با شتاب صحبت کردن هیچوقت پسندیده نیست . به یا آورید وقتی را که شما شنونده بوده و سخنرانی را که به همین روش صحبت کرده است ، حتماً احساس خوبی نداشته اید . هیچوقت شنیده نشده که کسی که با شتاب صحبت می کند بتواند با کیفیت مطلوب و اثر بخش سخنرانی نماید . شتاب و عجله یکی از چالش های بزرگ سخنرانان است .

شنودگان را درک کنید
توجه کنید برای چگونه افرادی سخن می گویید، ادراک آنها از پیام گفتار شما چه اندازه است و میزان آگاهی و دانش آنها نسبت به موضوع مورد بحث چقدر است . پیام خود را با سطح دانش افراد هماهنگ نمایید بدون آنکه حالت معلم یا مربی را داشته باشید . اگر نسبت به پیام و گفته شما در مستمعین مقاومت وجود دارد ، فکر کنید که چگونه می توانید وضعیت و شخصیت خود را بدانها عرضه کنید و گفتار خود را با خواسته و نیازهای آنها تطبیق دهید .

وقتی شکی هست ، روشنگری شود
ما تقریباً بی شمار ایده ها، باورها و فرضیات در ذهن خود داریم . پیام سخن خود را با ایده یا محصول معمولی ربط دهید یا دیدگاه خود را از طریق ابزارهای نظریه پردازی مجدد مانند مقایسه ، مثال و مشابهت بیان کنید – اما کلیشه ای نباشید !

استفاده از ابزار نمایشی
ابزارها نمایشی در اجرای سخنرانی جالب هستند ، ممکن است شما بدرستی از آنها استفاده نکنید ، از جمله پاور پوینت ( Power point) یا سایر برنامه های نمایش تصویری مانند ؛ عکس و اسلاید ، نمودار و هرگونه داده هایی که قابل دیدن است . فقط برای تکرار بعدی مطلب ، استفاده از متن و نوشته لازم است .

در جستجوی کاربرد حتمی ابزارهای دیداری باشید که موجب ارتباط بهتر و مضاعف با شنوندگان می گردد .

تُن صدا را بخاطر داشته باشید
نزدیک به ۴۰% از مفاهیمی که شنودگان از یک گوینده کسب می کنند و می آموزند از کیفیت صدای وی حاصل می شود . عمق ، پژواک تُن صدا مقدار زیادی از احترام به رهبران و حاکمان را ایجاد می کند . تغییرات مناسب تُن صدا در هنگام صجبت کردن ، به احساس و علاقه گوینده نسبت به موضوع سخنرانی بستگی دارد . تجسم قوی، اعتقاد راسخ را نشان میدهد .

انسانها متفاوتند ؛ رضایت هدف باشد
هر کسی روش ارزیابی شخصیت مایرز بریگ ۱( Meyers Brigg) را خوانده باشد، می داند که در انسانها ، چهار روش یا سبک شخصیتی وجود دارد ( حسی ، شمی ، داوری کننده و فکری ) که هر یک از سبکها به روش رفتاری خاص خود نیاز دارند. پیام سخن خود را با هریک از چهار سبک اصلی شخصیتی شنوندگان تطبیق دهید . سخت به نظر میرسد ! ولی با کاربرد تعدادی نشانه های کلیدی این امر می تواند ساده شود .

اگر خوشحال و شاد هستید ، این امر را با چهره خود نشان دهید
لباس و ظاهر مطابق انتظارات و توقعات ، تماس چشمی ، بیان با حرکات چهره ، زبان بدن و حرکات بدن ، همه اینها کانالهای مهم ارتباطات هستند که گروه ( تیم ) تحقیقاتی محرابیان اثبات کردند که نزدیک به ۶۰% از آنچه که شنوندگان از گفته های یک سخنران دریافت می کنند از این کانالها محقق می شود . با آنچه که در انتهای ساعد شما قرار دارد و دست نامیده می شود شما چه می کنید؟ اگر شما نمی دانید ، توقف کنید ! سه حرکت عمده تهاجمی بدنی وجود دارد که افراد را عصبی یا منفعل می کند ، و تعدادی از سخنوران حرفه ای ، هنرپیشه ها و شخصیت های تلویزیونی به صورت مرتب و غیر ارادی انجام میدهند که اشتباه است . آنها را بیاموزید تا در دام آنها گرفتار نشوید .

غ

تمرین ما را کامل نمی کند ، تمرین کامل موجب کمال می شود
برای سخنرانی چگونه آماده می شوید ؟ آیا در حین قدم زدن با ادای کلمات و جملات تمرین می کنید ؟ متن سخنرانی را چند بار مرور می کنید ؟ چند سطر از نوشته را قبل از حاضر شدن برای سخنرانی جلوی آینه می خوانید ؟
اگر شما بصورت مرتب در جلوی افراد زنده قرار نگرفته اید ، پس شما تمرینی ندارید . بهترین تمرین آن است که در شرایط که مانند شرایط واقعی ارائه سخنرانی قرار بگیرید و بازخورد لازم را از افراد حاضر در جلسه دریافت کنید .

از کلمات قصار افراد خردمند است که ؛ « آهن می تواند آهن را تیز کند ، بنابراین فردی باید فرد دیگری را تیز کند » . تمرین کامل به بازخور، اظهار نظر و دیدگاه فردی که در این زمینه آگاهی دارد ، نیازمند است ، یعنی کسانی که آموزش دیده و آموخته اند و به درجه برتر رسیده اند. شما می توانید با آزمون و خطا یا فراگیری در دوره های کوتاه مدت نزد افراد برتر و متخصص ، تجربه کسب کنید .

 

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۵
مهر

نکات مهم در سخنرانی

 

برای بیان اندیشه‌های ناب، نیازمند به آشنایی با مهارت سخنوری هستیم،خصوصا برای مبلغین که رسالت عظیمی را دارند،آشنایی و تسلط به این مهارت‌ها لازم و ضروری است.

همه‌ی کسانی که سخنرانی دارند از جمله سخنرانان کنفرانس ، اساتید و معلمان و مجریان و مبلغین دین، حتی کسانی که در جمع های خصوصی و اعیاد و می خواهند به ایراد سخنرانی بپردازند می توانند از این مباحث حداکثر استفاده را ببرند.

 

نکات مهمی که در  ایراد سخنرانی باید توجه کرد:

 

۱.مشاهده و ارزیابی مخاطبان

 

پیش از اینکه شروع به سخنرانی کنید مشاهده مخاطبان ، می تواند در اندازه گیری میزان گرایش و توجه مخاطبان به شما کمک کرده و با فضای حاکم در بین حاضران شما را آشنا سازد. شما شاید برای اولین بار است در جمع این مخاطبان به سخنرانی می پردازید. بنابر این به نکات زیر توجه نمایید و آنها را به خاطر بسپارید.

 

۲.در سخنرانی مراقب آنچه می گویید باشید.

 

بسیار مهم است که در سخنرانی تان مراقب آنچه می گویید باشید.

لغات و گفتار اشتباه می تواند اعتبار شما را تحت تاثیر قرار داده و هر تاثیر مثبتی که سخنان شما می توانست داشته باشد را از بین ببرد.


من این مبحث را با دو سوال آغاز می کنم :

چگونه می توانیم از معذرت خواهی به خاطر آنچه که می گوییم اجتناب کنیم؟چگونه می توانیم مطمئن باشیم که آنچه که در سخنرانی می گوییم می تواند اعتبار واطمینان قابل قبولی برای ما از جانب مخاطبان مهیا سازد؟

 

۳-کنترل و قایع غیر منتظره در سخنرانی

 

ممکن است به خوبی برای سخنرانی خود آماده باشید اما هنوز هم در هنگام سخنرانی با اشتباهات و مشکلاتی روبرو شوید و آن نیز به خاطر وقایع غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی است. در اینجا نکاتی را برای کنترل کردن این وقایع آورده ایم.

 

۴.نگاه مثبت به مخاطبان

 

بسیار ساده لوح هستیم اگر فکر کنیم که مخاطبان هر آنچه را که می گوییم به خاطر می سپارند.

این اتفاق هرگز رخ نمی دهد. خوش بینانه ترین حالت این است که انتظار داشته باشیم مخاطبان نکات کلیدی و داستان هایی را که برایشان تعریف می کنیم به خاطر بسپارند. به هر حال، با تکنیک هایی که در زیر به آنها اشاره خواهیم کرد می توانید شانس اینکه مخاطبان مطالب بیشتری را در ذهن خود نگه دارند را افزایش دهید.

در آن صورت است که وقتی مخاطبان فرم ارزشیابی سخنرانان را تکمیل می کنند نام شما را بیشتر از دیگران به یاد خواهند آورد و به شما امتیاز عالی می دهند.
 

۵. خودداری از صحبت های خشک و جدی

 

از اینکه صحبت هایتان خشک و جدی شود خودداری کنید.(یعنی به صورت یکنواخت خشک و جدی سخنرانی نکنید)

اگر شما زیاد سخنرانی می کنید، لحظاتی وجود دارند که ممکن است احساس کنید که صحبت هایتان کسل کننده می شوند و  شور و ذوقی در کلامتان وجود ندارد. اگر این گونه شود نیاز دارید که از موضوعات جدیدی که باعث ایجاد شوق در شما می شوند استفاده کنید و بنابراین سخنرانی خود را مهیج تر کنید.

 

۶. ارائه سخنرانی در شرایط دشوار

 

به عنوان یک سخنران، جلب توجه کردن از مخاطبان در هر شرایطی کار دشوار و پیچیده ای است. ذهن هر یک از مخاطبان بر روی موضوع خاصی متمرکز است، بعضی بر روی خانواده، بعضی بر روی دوستان و عده ای بر روی مسائل اجتماعی و یا شخصی زندگی خود می اندیشند. عده ای دیگر به فکر بلیط و پرواز هستند و فکر می کنند مبادا از پرواز جا بمانند.

شما به عنوان یک سخنران چه کارهایی  می توانید در جهت متمرکز کردن تمام حواس به موضوع مورد بحث خود انجام دهید؟

 

۷نحوه به کارگیری بروشور در سخنرانی

 

آیا تا به حال  دقایق اولیه سخنرانی خود را به خاطر اینکه حواستان به یادداشت هایی که از قبل تهیه کرده اید معطوف شده است؛ از دست داده اید؟
این مشکل رایجی است که بسیاری از ما با آن روبرو شده ایم. از نظر بسیاری از سخنرانان این اوراق برای فهم بهتر مطالب به مخاطبان ضروری است، در عین حال یکی از بزرگترین منابع گیج کننده و پرت کننده حواس در طول سخنرانی محسوب می شود. چگونه می توانیم از دست نوشته های خود به شکل موثر و مفید استفاده کنیم؟
بهترین حالت این است که در شروع سخنرانی به مخاطبان خود بگویید که یک نسخه کامل از خلاصه صحبت های خود، محصولات و یا ایده ها را در پایان سخنرانی خود  در اختیار آنها قرار خواهید داد.

 

۸. قدرت پیش بینی در سخنرانی

 

همه ما می دانیم برای اینکه راننده با دقت و با احتیاطی باشیم، نیازمند این هستیم که همیشه پیش بینی کنیم. وقتی ببینیم که جلوتر از چراغ راهنمایی ماشین ها توقف کرده اند، می توانیم پیش بینی یک مشکل ترافیکی را داشته باشیم. اگر می خواهیم از تقاطعی عبور کنیم، قبل از رسیدن به تقاطع خوب دقت می کنیم تا عابر پیاده و یا وسیله نقلیه دیگری وارد نشود. همین طور اگر بخواهیم سخنران خوبی باشیم، باید نیازمند داشتن قدرت پیش بینی خوبی باشیم.

 

۹. ارتقاء سخنرانی در هر مرحله ای لازم است

 

بسیاری از شما که درحال خواندن این مطالب هستید سخنرانان با تجربه و تاثیر گذاری هستید. اما مانند هر مهارت دیگری که نیاز به بهتر شدن دارد، در سخنرانی هم باید مهارت های خود را روز به روز بهتر از قبل کنید و کار خود را پیشرفت دهید. در اینجا چند پیشنهاد برای سخنرانان خوب برای اینکه موثرتر و بهتر باشند آورده ام.

 

۱۰- ترک تند گویی در سخنرانی

 

مطمئنا برای اینکه مخاطبان بتوانند متوجه صحبت های شما شوند و پیامتان را دریافت کنند، باید به اندازه کافی آهسته صحبت کنید ولی در بعضی مواقع تنها راه انتقال پیام این است که صحبت های خود را آرام و شمرده شمرده بیان کنید، به خصوص زمانی که مخاطبان شما آشنایی کمی با زبان سخنرانی دارند و زبان سخنرانی به عنوان زبان دوم آنها تلقی شود.
 

۱۱. ابراز احساسات در خلال سخنرانی

 

احساسات خود را در خلال گفته هایتان ابراز کنید.

یکی از اولین نگرانی های سخنرانان در طول ارائه سخنرانی این است که مطمئن شوند احساس خود را در خلال بیانات خود به مخاطبانشان انتقال داده اند.

در سخنرانی، دلایل استقرایی بهترین راه برای ایجاد احساس در مخاطبان است؛ در این روش دلایل از کل به جزء می باشند. ما همواره می خواهیم که بخش اصلی سخنرانی خود را با تایید و اثبات ادعای خود یا کلیت بخشی آغاز کنیم.

 

۱۲.اقدامات مفید بعد از انجام سخنرانی

 

معمولا آماده سازی قبل از سخنرانی به ایجاد یک سخنرانی موثر می انجامد. اما اگر زیاد سخنرانی می کنید، آنچه را بعد از سخنرانی انجام می دهید می تواند به شما کمک کند که سخنران خوب و تاثیر گذاری باشید.

 

۱۳. مخاطبان را نرنجانید!

 

هیچ سخنرانی دوست ندارد که باعث آزار و رنجش مخاطبان باشد، اما در هنگام سخنرانی بعضی افراد مورد آزار واقع می شوند. یک سخنران برای جلوگیری از آزار و اذیت مخاطبان چه کارهایی می تواند انجام دهد؟
در اینجا چند راه کار برای چگونگی برخورد با مخاطبان بدخلق و خشمگین را برای اینکه کمتر مورد اذیت و آزار واقع شوند آورده ایم.
 

۱۴.حق مطلب را بجا آورید.

 

معنا در مردم است نه در لغات و عبارات. بنابراین وقتی در حال مکالمه با مخاطب خود هستید، لغاتی را به کار گیرید که برای هر دوی شما یک معنی مشابه را می دهند.

افرادی که به سخنانتان گوش می دهند تفاسیر مختلفی از گفته های شما خواهند داشت! می توانید از کلماتی که مرسوم و برای همه روشن است اتفاده کنید،خصوصا طلاب برای اینکه بتوانند مطالب را خوب تفهیم کنند بایستی از کلمات و واژه‌های ساده و قابل فهم استفاده کنند.

 

۱۵. ایجاد رابطه صمیمی

 

ایجاد کردن رابطه صمیمی بین مخاطبان راهی برای شروع سخنرانی است. با این کار به مخاطبان کمک می کنید تا احساس راحتی بیشتری داشته باشند، درک بهتری از صحبت هایتان داشته و حس همکاری بیشتری داشته باشند. همچنین باعث ایجاد فضای گروهی و ایجاد انگیزه و علاقه بین گروه های مختلف می شود.

با ایجاد رابطه صمیمی پیش از سخنرانی، مخاطبان می توانند جزئیاتی را درباره خود در اختیار یکدیگر بگذارند، و تشویق می شوند تا یکدیگر را بیشتر بشناسند. این کار باعث ایجاد اعتماد و ادراک دوطرفه بین مخاطبان می شود.

 

۱۶.استفاده موثر از جزوه و بروشور

 

در بسیاری از سخنرانی ها باید چکیده ای از اطلاعات خود را به شکل بروشور در اختیار مخاطبان قرار دهید. دغدغه ی هر سخنرانی این است که چگونه باید از این بروشورها به بهترین و موثرترین شکل استفاده کند. در اینجا پیشنهاداتی را برای استفاده بهینه از این بروشورها ارائه کرده ایم.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۴
مهر

در جایی بایستید یا بنشینید که شنوندگان، شما را ببینند و صدایتان را بشنوند تا با استفاده از روش سمعی - بصری، بر شنوندگان خویش تاثیر بگذارید . مثلا مواظب باشید پشت تابلو یا نوشته و یا دسته گلی که روی میز و تریبون سخنرانی تان گذاشته اند، قرار نگیرید و پنهان نشوید .

 

1-در صورت امکان، میکروفون را به دست نگیرید و آن را در جای مناسبی ثابت نگه دارید تا با آسودگی خاطر، سخنرانی کنید .

 

2-مواظب باشید که با جیبهای برآمده و یا پر از کاغذهای یادداشت، سخنرانی نکنید . این امر ممکن است که یا توجه شنوندگان را به سوی خود جلب نماید و یا مورد تمسخر ذهنی آنان شود .

 

3-می توانید یادداشتهای سخنرانی تان را همراه خود داشته باشید، ولی آنها را به گونه ای کنار میز یا تریبون سخنرانی خود بگذارید که در معرض دید مخاطبانتان قرار نگیرند .

 

4-اگر یکی از شخصیتها یا بزرگان، به مجلس سخنرانی شما وارد شدند و توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کردند، مواظب باشید که اختیار مدیریت مجلس را از دست ندهید و در صورت لزوم، احترام لازم را به ایشان بگذارید . مثلا می توانید از شنوندگان خود بخواهید که یک صلوات بفرستند .

 

5-اگر در بین سخنرانی تان نوشته ای به دست شما دادند، سعی کنید بدون مکث و وقفه در سخن گفتن، آن را برای خود بخوانید و چنانچه باید درباره آن سخنی بگویید و یا توضیحی بدهید، در همان هنگام و یا در فرصتی که مناسبتر است، این کار را انجام دهید .

 

-6چنانچه شخصی در میان سخنرانی، از شما سؤالی کرد، در صورت امکان و ضرورت و با در اختیارگرفتن مدیریت جلسه، آن سؤال را پاسخ دهید و در غیر این صورت، به آن شخص بگویید که پس از سخنرانی، پاسخ سؤالش را خواهید داد .

 

7-اگر هنگام سخنرانی، مطلب بعدی خود را فراموش کردید، مطلب قبلی آن را تکرار کنید و برای شنوندگانتان شرح دهید و ضمن این کار، به جستجوی مطلب بعدی در ذهن خود بپردازید تا آن را به یاد آورید . این امر در خواندن مصراعها و یا بیتهای بعدی یک شعر، فراوان پیش می آید .

 

9-اگر در محل سخنرانی شما یا بیرون از آن، اتفاقی افتاد، آن را به گونه ای با سخنرانی تان ارتباط دهید یا در حل آن بکوشید و یا حواس شنوندگان را به سوی سخنان خود جلب کنید . مثلا چنانچه صدای رعد و برق، توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کرد، می توانید چنین بگویید: «امیدواریم لطف الهی شامل حال ما شود و این رعد و برق، به باران رحمت الهی تبدیل گردد و کشاورزان ما را نیز خوشحال کند

 

س

10-جز در موارد ضرورت، سعی کنید از کلمه «من » کمتر استفاده نمایید و به جای آن، کلمه «ما» را به کار گیرید تا بر تکبر و خود بزرگ بینی شما حمل نشود و سخنانتان را کم تاثیر و یا بی تاثیر نکند . به طور نمونه، به جای اینکه بگویید: «من با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهم کرد» ، بگویید: «ما با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهیم کرد

 

11-گاهی نگاه کردن به ساعت از سوی شنوندگان و جا به جا شدن آنان در جای خود و بستن دفتر و کتابهایشان با صدای بلند، نشان دهنده خستگی آنان است . پس، یا با ایجاد تنوع در سخنانتان، خستگی شان را برطرف نمایید و یا اصلا بهتر است به سخنان خود ادامه ندهید و سخنرانی تان را به پایان برید .

 

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۴
مهر

    استرس

استرس به عنوان یک واکنش حسی به وضعیتی خارجی، موجب تغییر وضع جسمی، روانی و رفتاری فرد می شود.

استرس در ادبیات مدیریت به عنوان واکنشی برای سازش با عوامل یا شرایطی که فشاری روانی یا فیزیکی بر فرد وارد می نماید، تعریف شده است. در این وضعیت فرد تحت تاثیر محرک های بیرونی استرس زا از وضعیت خارج می گردد و ناخود آگاه برای تطبیق خود با محرک های یاد شده تلاش می کند، واکنشهای برآمده از این تلاش به صورت استرس نمایان می شوند.

علائم و نشانه های فیزیولوژیک، روانی، رفتاری مانند ضربان قلب، عصبانیت و بی خوابی همراه است. مدیریت استرس  را می توان به عنوان مجموعه ( راهکارهای موثر برای پیشگیری از استرس ، مهار و کنترل استرس و بالاخره به حداقل رسانیدن نتایج و پیامدهای زیانبار آن) تعریف کرد.

·        بهبود مدیریت استرس و مدیریت زمان

هانس سلیه که از وی به عنوان پدر استرس نام می برند، در تحقیق برای یافتن یک هورمون جدید به طور تصادفی دریافت که صدمه دیدن نسوج در حقیقت پاسخی غیر مشخص به محرکی زیان آور استو وی پدیده کشف شده خود را علائم سازگاری عمومی نامید و در حدود یک دهه بعد در نوشته هایش واژه استرس را به کار برد.

استرس می تواند مشکلات متفاوتی را برای افراد به وجود آورد، که این مشکلات با درجات مختلف در افراد مختلف متفاوت است.

همانطور که قبلاً گفته شد یکی از عواملی که به وجود آمدن استرس و یا تشدید آن می توان موثر باشد شغل افراد است.

داشتن شغل پر استرس می تواند برای هر فردی مضر باشد و اورا دچار بیماری های جزئی و دائمی کند. به عنوان مثال افرادی که استرس اندک دارند به بیماریهای دائمی دچار می شوند و هم بیماری های جزئی (سردرد، کمر درد، اضطراب، خستگی مفرط و کوفتگی) و هم بیماری های سخت (حمله قلبی، زخم معده، فشار خون بالا و حمله مغزی)

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

در باره بلاغت در مقالابت پیشین مطالبی خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتیم رعایت زمان، یکی از مهم‌ترین شاخصه های یک کلام بلیغ است. زمان را به سه قسم زمان طبیعی، زمان تاریخی و زمان اجتماعی تقسیم کردیم.

 

توضیحات قسم اول گذشت. در این مقاله پیرامون قسم دوم، یعنی زمان تاریخی با شما سخن خواهیم گفت. پس با ما همراه باشید.

 

در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمان‏هاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.

خطیب بلیغ اسلامى، باید زمان‏هاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آن‏ها، به مناسبت بحث کند و خاطره‏هاى گران‏قدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدین‏وسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.

 

البته قدر و منزلت زمان‏هاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعه‏اى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مى‏دهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مى‏برد.

 

مثال:

مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقه‏مندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نموده‏اند. تما مجلس، با چراغ‏هاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نموده‏اند تا از واردین پذیرایى نمایند.

 

دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهره‏هاى شاد و لب‏هاى متبسم وارد مجلس مى‏شوند. به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى وارد مى‏شوند که به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مى‏فشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارى‏تعالى مى‏گشایند و این عبارت را با هم مى‏خوانند:

الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)

 

کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.

 

خطیب، که در کرسى سخن مستقر مى‏گردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مى‏بارید و در بیابان‏ها سیلاب به راه مى‏افتاد، سیلاب‏ها به طرف زمین‏هاى گود سرازیر مى‏شد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آب‏هایى که در غدیرها جمع مى‏شد، استفاده مى‏نمودند.

نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‏خواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.

 

پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر این‏ها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.

 

اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.

 

مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعه‏اى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مى‏شود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروان‏ها و رهگذرهاى بیابان بوده است.

بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آن‏ها را که از کتب تواریخ جمع‏آورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.

 

چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهم‏تر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمده‏اند برآورده نساخته است. بى‏گمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مى‏نماید، موسسین مجلس را ناراحت مى‏سازد و مستمعین را آزرده خاطر مى‏کند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

هدف گذاری در دیجیتال مارکتیگ

بازاریابی محتوا راهکارهای جذب صحیح اعضای بازار هدف و ترغیب آنان به انجام فعالیت سوده آور از طریق جلب اعتماد آنان به وسیله محتوایی است که منتشر میشود.

معیارهای بازاریابی محتوا ابزاری و مفاهیمی است که نشان دهنده موفقیت فعالیت های یک دیجیتال مارکتینگ در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده آن است.

برای اینکه بتوانید معیار خوبی برای ارزیابی کارکردها و فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود پیدا کنید باید ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا و طراحی و راه اندازی وب سایت را به دقت روشن نمایید.معیار سنجش را برای رصد و کنترل صحت عملکرد آن انتخاب کنید.

در این مقاله من سعی کردم عمده ترین اهداف که یک وب سایت و دیجیتال مارکتینگ میتواند متصور شود را در 9 دسته تقسیم کنم و بر اساس آن معیار های برای سنجش موفقیت ارائه دهم

هدف اول :برندینگ و معرفی نام تجاری

برندینگ و معرفی نام و نشان تجاری یکی از اهداف جدایی ناپذیر دیجیتال مارکتینگ است. اتفاقی که سالها پیش نیاز به مبالغ هنگفت و کلانی بود و برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شبیه خواب و رویا بود.

  1. آیا بازدید کنندگان میتوانند از نوع ،سبک و سیاق محتوای ،شما را بشناسند؟
  2. آیا بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ نام تجاری شما مطرح کرده است؟
  3. آیا بازاریایی محتوا نام تجاری شما را محبوب تر کرده است؟
  4. آیا بازاریابی محتوا درخواست های خرید شما را افزایش داده است؟

هدف دوم:جذب مخاطبان و مشتریان بالقوه جدید

جذاب و هدایت بازدید و ترافیک به سمت وب سایت باعث آشناشدن مخاطبان جدید با کسب و کار است.

  1. وضعیت بازدیدها از وب سایت چطور است؟آیا افزایش یافته ،کاهش یافته؟تغییری نکرده است؟این معیار نشان دهنده میزان تاثیر گذاری فعالیت های آنلاین شماست.
  2. وب سایت چه میزان بازدید یکتا داشته است؟ (یعنی تعداد شناسه و IP که از وب سایت شما بازدید کرده اند.)
  3. Bounce rate یا ضریب بازگشت وب سایت چطور است؟این ضریب نشان می دهد چقدر کاربران محتوای شما را مفید دانسته و چه میزان آن را مرتبط به موضوعی که معرفی کرده اید یافته اند.
  4. کاربران شما بیشتر در چه کشور ،شهر و منطقه ای قرار دارد؟
  5. کاربران شما بیشتر با چه ابزاری وب سایت شما را مشاهده کردند؟طراحان سایت باید تمرکز بیشتری روی صحت عملکرد وب سایت روی ابزار های پر استفاده تر شما داشته باشند؟
  6. چه تعداد ایمیل و شماره تلفن به پایگاه داده شما اضافه شده است ؟
  7. چه میزان درخواست های خرید شما افزایش یافته است؟

هدف سوم:افزایش تعامل با مشتریان

هرچه کاربران بیشتر با محتوای گرم بگیرند و تعامل داشته باشند،این فرصت را در اختیار میگذارد تا موانع فروش بیشتری را رفع نماییم.

  1. کاربران چه زمانی را برای مطالعه یک صفحه شما صرف کرده اند؟
  2. هر کاربر چه تعداد صفحه وب سایت را مشاهده کرده اند؟
  3. چه تعداد از مطالب شما را از طریق ایمیل و شبکه اجتماعی منتشر کرده اند؟
  4. چه تعداد نظر برای شما درج کرده اند؟

هدف چهارم دیجیتال مارکتیگ:بهینه سازی برای موتور های جستجو و سئو

یکی از اهداف وب سایت ها و بازاریابی محتوا یافت شدن آنها در نتایج موتورهای جستجو روی کلمات کلیدی مورد نظرشان است

  1. آیا آدرس صفحه شما دارای لغات معنی دار است؟
  2. آیا از فرمت های متفاوت محتوا استفاده میکنید؟
  3. آیا تصاویر شما برای جستجو بهینه شده اند؟یعنی کلمات معنا داری در نام فایل و خصوصیت ALT و Title آن مقادیر درستی دارند.
  4. چه تعداد لینک از سایر سایت ها به وب سایت شما پیوند داده اند؟
  5. چه تعداد مقالات و محتوای شما به هم پیوند دارد؟چقدر محتوا های شما به هم پیوند دارد؟
  6. رنکینگ الکسا و اعتبار دامنه شما چه میزان پیشرفت داشته است؟

هدف پنجم بازاریابی محتوا:شکل دادن راهبردها و تفکر راهبرانه سازمان

شکل دادن یک تفکر راهبرانه نقش مهمی در موفقیت نام تجاری ، بالا بردن سود دهی و اعتبار کسب و کار را دارد.

  1. آیا محتوا شما کشش ایجاد کرده است؟
  2. کدام یک از محتوای شما بیشتر کلیک خورده است؟چه نوع محتوایی بیشتر مقبول کاربرانتان بوده ؟ کدام گروه و دسته بندی شما بیشتر محبوبیت داشته است؟
  3. آیا کاربران از شما خواسته اند روی گروه و نوع خواستی از مطالب بیشتر محتوا تولید کنید؟
  4. آیا کاربران از شما خواسته اند در مورد رویداد خواستی بیشتر توضیح دهید؟

هدف ششم :هدایت ومسیر دهی به کاربران

قدرت نفوذ یازاریابی محتوا منجر به فروش های جدید میشود.پس در وب سایت شما فراخوان های call-to-action مرتبط و ترغیب کننده ، Landing Page یا صفحات هدف که معرف برند و نام تجاری شما باشند اهمیت ویژه ای دارد.آنها عمده ترین نقش در رسیدن به این هدف را ایفا میکنند.

  1. آیا موفق شده اید از جامعه هدف خود اطلاعات ارتباطی دریافت کنید؟
  2. آیا موفق شده اید با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار کنید و یا رابطه گرم و دوجانبه برقرار کنید؟

هدف هفتم: فروش

; بسته به نوع کسب و کار و تمرکز آن،معیار سنجش درآمد برای فروش در بازاریابی محتوا متفاوت است.برای اینکه در مورد نقش و عملکرد بازاریابی محتوا فروش بیشتر آشنا شوید مفالهقیف فروش در بازاریابی محتوا را بخوانید

  1. آیا صفحه محتوا به صفحه کالا مرتبط متصل شده است؟آیا صفحه محصولات به صفحه محتوای مرتبط پیوند داده شده است؟
  2. آیا فروش شما از طریق محتوایی که به سوالات مشتریان پاسخ می دهد حمایت میشود؟آیا برای ویژه گی های محصولتتان محتوا تولید کرده اید؟
  3. آیا بازاریابی محتوا فروش شما را پیگیری میکند ؟ آیا از طریق ایمیل هدایت مشتریانی که درخواست خرید داشته اند را به سمت قطعی کردن خرید شان پیش رفته اید؟
  4. آیا در صفحات محتوا و آگاهی بخش شما تبلیغات و بنر های تبلیغاتی محصولات و خدمات شما وجود دارد؟

هدف هشتم بازاریابی محتوا:افزایش وفاداری مشتریان

وفاداری مشتریان نقش عمده ای در تکرار فروش و برند سازی دارد.

  1. آیا وب سایت شما میزان مراجعه و تماس با تیم پشتیبانی را کاهش داده است؟آیا وب سایت شما نحوه استفاده و بهره گیری از محصولات را آموزش داده است.
  2. آیا مشتریان قبلی از شما خدمات و کالا جدید خریده اند؟
  3. آیا مشتریان شما اطلاعات شما را با خانواده و دوستانشان به اشتراک گذاشته اند؟

هدف نهم :کاهش هزینه ها

.

برتری وب سایت ها و بازاریابی محتوا نسبت به سایر تبلیغات این است که پایداراند و هر چه از عمرشان بگذرد (البته با ویرایش های اندکی که روی آن انجام میشود ) بهاعتبار آن افزوده میشود.وب سایت ها میتواند هزینه های شرکت را به طرز گسترده ای کاهش دهند.

  1. هزینه بازاریابی محتوای چقدر است؟هزینه های مستقیم و غیر مستقیم را محاسبه کنید.چقدر پول و زمان برای بازاریابی محتوا هزینه کرده و میکنید.
  2. آیا بازاریابی محتوا هزینه های تبلیغات شما را کاهش داده؟
  3. آیا بازاریابی محتوا هزینه پشتیبانی شما را کاهش داده؟
  • مهدی اصیلی مهابادی