آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۵۹ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۳
مهر

در باره بلاغت در مقالابت پیشین مطالبی خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتیم رعایت زمان، یکی از مهم‌ترین شاخصه های یک کلام بلیغ است. زمان را به سه قسم زمان طبیعی، زمان تاریخی و زمان اجتماعی تقسیم کردیم.

 

توضیحات قسم اول گذشت. در این مقاله پیرامون قسم دوم، یعنی زمان تاریخی با شما سخن خواهیم گفت. پس با ما همراه باشید.

 

در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمان‏هاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.

خطیب بلیغ اسلامى، باید زمان‏هاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آن‏ها، به مناسبت بحث کند و خاطره‏هاى گران‏قدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدین‏وسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.

 

البته قدر و منزلت زمان‏هاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعه‏اى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مى‏دهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مى‏برد.

 

مثال:

مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقه‏مندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نموده‏اند. تما مجلس، با چراغ‏هاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نموده‏اند تا از واردین پذیرایى نمایند.

 

دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهره‏هاى شاد و لب‏هاى متبسم وارد مجلس مى‏شوند. به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى وارد مى‏شوند که به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مى‏فشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارى‏تعالى مى‏گشایند و این عبارت را با هم مى‏خوانند:

الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)

 

کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.

 

خطیب، که در کرسى سخن مستقر مى‏گردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مى‏بارید و در بیابان‏ها سیلاب به راه مى‏افتاد، سیلاب‏ها به طرف زمین‏هاى گود سرازیر مى‏شد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آب‏هایى که در غدیرها جمع مى‏شد، استفاده مى‏نمودند.

نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‏خواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.

 

پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر این‏ها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.

 

اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.

 

مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعه‏اى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مى‏شود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروان‏ها و رهگذرهاى بیابان بوده است.

بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آن‏ها را که از کتب تواریخ جمع‏آورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.

 

چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهم‏تر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمده‏اند برآورده نساخته است. بى‏گمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مى‏نماید، موسسین مجلس را ناراحت مى‏سازد و مستمعین را آزرده خاطر مى‏کند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

هدف گذاری در دیجیتال مارکتیگ

بازاریابی محتوا راهکارهای جذب صحیح اعضای بازار هدف و ترغیب آنان به انجام فعالیت سوده آور از طریق جلب اعتماد آنان به وسیله محتوایی است که منتشر میشود.

معیارهای بازاریابی محتوا ابزاری و مفاهیمی است که نشان دهنده موفقیت فعالیت های یک دیجیتال مارکتینگ در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده آن است.

برای اینکه بتوانید معیار خوبی برای ارزیابی کارکردها و فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود پیدا کنید باید ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا و طراحی و راه اندازی وب سایت را به دقت روشن نمایید.معیار سنجش را برای رصد و کنترل صحت عملکرد آن انتخاب کنید.

در این مقاله من سعی کردم عمده ترین اهداف که یک وب سایت و دیجیتال مارکتینگ میتواند متصور شود را در 9 دسته تقسیم کنم و بر اساس آن معیار های برای سنجش موفقیت ارائه دهم

هدف اول :برندینگ و معرفی نام تجاری

برندینگ و معرفی نام و نشان تجاری یکی از اهداف جدایی ناپذیر دیجیتال مارکتینگ است. اتفاقی که سالها پیش نیاز به مبالغ هنگفت و کلانی بود و برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شبیه خواب و رویا بود.

  1. آیا بازدید کنندگان میتوانند از نوع ،سبک و سیاق محتوای ،شما را بشناسند؟
  2. آیا بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ نام تجاری شما مطرح کرده است؟
  3. آیا بازاریایی محتوا نام تجاری شما را محبوب تر کرده است؟
  4. آیا بازاریابی محتوا درخواست های خرید شما را افزایش داده است؟

هدف دوم:جذب مخاطبان و مشتریان بالقوه جدید

جذاب و هدایت بازدید و ترافیک به سمت وب سایت باعث آشناشدن مخاطبان جدید با کسب و کار است.

  1. وضعیت بازدیدها از وب سایت چطور است؟آیا افزایش یافته ،کاهش یافته؟تغییری نکرده است؟این معیار نشان دهنده میزان تاثیر گذاری فعالیت های آنلاین شماست.
  2. وب سایت چه میزان بازدید یکتا داشته است؟ (یعنی تعداد شناسه و IP که از وب سایت شما بازدید کرده اند.)
  3. Bounce rate یا ضریب بازگشت وب سایت چطور است؟این ضریب نشان می دهد چقدر کاربران محتوای شما را مفید دانسته و چه میزان آن را مرتبط به موضوعی که معرفی کرده اید یافته اند.
  4. کاربران شما بیشتر در چه کشور ،شهر و منطقه ای قرار دارد؟
  5. کاربران شما بیشتر با چه ابزاری وب سایت شما را مشاهده کردند؟طراحان سایت باید تمرکز بیشتری روی صحت عملکرد وب سایت روی ابزار های پر استفاده تر شما داشته باشند؟
  6. چه تعداد ایمیل و شماره تلفن به پایگاه داده شما اضافه شده است ؟
  7. چه میزان درخواست های خرید شما افزایش یافته است؟

هدف سوم:افزایش تعامل با مشتریان

هرچه کاربران بیشتر با محتوای گرم بگیرند و تعامل داشته باشند،این فرصت را در اختیار میگذارد تا موانع فروش بیشتری را رفع نماییم.

  1. کاربران چه زمانی را برای مطالعه یک صفحه شما صرف کرده اند؟
  2. هر کاربر چه تعداد صفحه وب سایت را مشاهده کرده اند؟
  3. چه تعداد از مطالب شما را از طریق ایمیل و شبکه اجتماعی منتشر کرده اند؟
  4. چه تعداد نظر برای شما درج کرده اند؟

هدف چهارم دیجیتال مارکتیگ:بهینه سازی برای موتور های جستجو و سئو

یکی از اهداف وب سایت ها و بازاریابی محتوا یافت شدن آنها در نتایج موتورهای جستجو روی کلمات کلیدی مورد نظرشان است

  1. آیا آدرس صفحه شما دارای لغات معنی دار است؟
  2. آیا از فرمت های متفاوت محتوا استفاده میکنید؟
  3. آیا تصاویر شما برای جستجو بهینه شده اند؟یعنی کلمات معنا داری در نام فایل و خصوصیت ALT و Title آن مقادیر درستی دارند.
  4. چه تعداد لینک از سایر سایت ها به وب سایت شما پیوند داده اند؟
  5. چه تعداد مقالات و محتوای شما به هم پیوند دارد؟چقدر محتوا های شما به هم پیوند دارد؟
  6. رنکینگ الکسا و اعتبار دامنه شما چه میزان پیشرفت داشته است؟

هدف پنجم بازاریابی محتوا:شکل دادن راهبردها و تفکر راهبرانه سازمان

شکل دادن یک تفکر راهبرانه نقش مهمی در موفقیت نام تجاری ، بالا بردن سود دهی و اعتبار کسب و کار را دارد.

  1. آیا محتوا شما کشش ایجاد کرده است؟
  2. کدام یک از محتوای شما بیشتر کلیک خورده است؟چه نوع محتوایی بیشتر مقبول کاربرانتان بوده ؟ کدام گروه و دسته بندی شما بیشتر محبوبیت داشته است؟
  3. آیا کاربران از شما خواسته اند روی گروه و نوع خواستی از مطالب بیشتر محتوا تولید کنید؟
  4. آیا کاربران از شما خواسته اند در مورد رویداد خواستی بیشتر توضیح دهید؟

هدف ششم :هدایت ومسیر دهی به کاربران

قدرت نفوذ یازاریابی محتوا منجر به فروش های جدید میشود.پس در وب سایت شما فراخوان های call-to-action مرتبط و ترغیب کننده ، Landing Page یا صفحات هدف که معرف برند و نام تجاری شما باشند اهمیت ویژه ای دارد.آنها عمده ترین نقش در رسیدن به این هدف را ایفا میکنند.

  1. آیا موفق شده اید از جامعه هدف خود اطلاعات ارتباطی دریافت کنید؟
  2. آیا موفق شده اید با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار کنید و یا رابطه گرم و دوجانبه برقرار کنید؟

هدف هفتم: فروش

; بسته به نوع کسب و کار و تمرکز آن،معیار سنجش درآمد برای فروش در بازاریابی محتوا متفاوت است.برای اینکه در مورد نقش و عملکرد بازاریابی محتوا فروش بیشتر آشنا شوید مفالهقیف فروش در بازاریابی محتوا را بخوانید

  1. آیا صفحه محتوا به صفحه کالا مرتبط متصل شده است؟آیا صفحه محصولات به صفحه محتوای مرتبط پیوند داده شده است؟
  2. آیا فروش شما از طریق محتوایی که به سوالات مشتریان پاسخ می دهد حمایت میشود؟آیا برای ویژه گی های محصولتتان محتوا تولید کرده اید؟
  3. آیا بازاریابی محتوا فروش شما را پیگیری میکند ؟ آیا از طریق ایمیل هدایت مشتریانی که درخواست خرید داشته اند را به سمت قطعی کردن خرید شان پیش رفته اید؟
  4. آیا در صفحات محتوا و آگاهی بخش شما تبلیغات و بنر های تبلیغاتی محصولات و خدمات شما وجود دارد؟

هدف هشتم بازاریابی محتوا:افزایش وفاداری مشتریان

وفاداری مشتریان نقش عمده ای در تکرار فروش و برند سازی دارد.

  1. آیا وب سایت شما میزان مراجعه و تماس با تیم پشتیبانی را کاهش داده است؟آیا وب سایت شما نحوه استفاده و بهره گیری از محصولات را آموزش داده است.
  2. آیا مشتریان قبلی از شما خدمات و کالا جدید خریده اند؟
  3. آیا مشتریان شما اطلاعات شما را با خانواده و دوستانشان به اشتراک گذاشته اند؟

هدف نهم :کاهش هزینه ها

.

برتری وب سایت ها و بازاریابی محتوا نسبت به سایر تبلیغات این است که پایداراند و هر چه از عمرشان بگذرد (البته با ویرایش های اندکی که روی آن انجام میشود ) بهاعتبار آن افزوده میشود.وب سایت ها میتواند هزینه های شرکت را به طرز گسترده ای کاهش دهند.

  1. هزینه بازاریابی محتوای چقدر است؟هزینه های مستقیم و غیر مستقیم را محاسبه کنید.چقدر پول و زمان برای بازاریابی محتوا هزینه کرده و میکنید.
  2. آیا بازاریابی محتوا هزینه های تبلیغات شما را کاهش داده؟
  3. آیا بازاریابی محتوا هزینه پشتیبانی شما را کاهش داده؟
  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

10 ویژگی یک کارشناس فروش حرفه ای
دیگر سالهاست زمان آن گذشته که در دفتر کار خود بنشینید تا مشتری به سراغ شما بیاید . در بازار پر رقابت امروز که حتی نانوایی ها  که روزگاری مجبور بودید در صف های طولانی آنها نوبت بگیرید هم به فکرراه هایی برای جذب مشتری هستند ، چاره ای نیست جز مجهز شدن به توانمندی های بازاریابی و فروش.
اگر دقت کرده باشید و یا سری به نیازمندیها زده باشید شرکت ها و موسسات، بیش از هر نیروی کار دیگری، به دنبال فروشنده و بازاریاب هستند . دائما با آگهی های این گونه مواجه هستیم :"بازاریاب حرفه ای با در آمد عالی"و یا "کارشناس فروش با حقوق و پورسانت بالا "
 نکته جالبی که مشخصا با آن درگیر بوده ام این است که پیدا کردن کارشناس فروشی که کارش را بلد باشد بسیار سخت است .من مصاحبه های شغلی زیادی با افراد متقاضی کار در این رشته داشته ام که متاسفانه بسیاری از آنها الفبای بازاریابی و فروشندگی راهم نمی دانند ، خیلی از آنها تا کنون حتی یک جلد کتاب هم در این زمینه نخوانده اند و بسیاری از آنان ازآن جهت که کار دیگری گیرشان نیامده به سراغ این کار آمده اند.!
این مطلب را از این جهت می نویسم که هم مرجعی باشد برای مدیران که بر اساس آن بتوانند به نکات با اهمیت در زمان مصاحبه بپردازند و نیز سوالات مناسبی در فرم استخدامی خود قرار دهند و همینطور منبع مناسبی باشد برای کارشناسان فروش که ویژگی های شخصی خود را بر این اساس محک زده و در صورت لزوم وضعیت خود را اصلاح نمایند.
پس بیایید به برخی ازمهمترین ویژگی های یک کارشناس فروش حرفه ای اشاره ای داشته باشیم .

1-مانند یک پزشک حرفه ای عمل می کند 

بدترین کاری که یک کارشناس فروش (و یا بازاریاب ) می تواند انجام دهد تجویز بدون معاینه است!
من به دلیل نوع کارم با دقت زیادی به رفتار بازاریاب ها و فروشندگان توجه می کنم .در جلسات زیادی شاهد این بوده ام که بازاریاب ، بلافاصله در ابتدای جلسه وارد مرحله ارائه  محصول (presentation)   شده و لیستی از خدمات و محصولات و قیمت های آنها ارائه کرده بدون اینکه به این توجه کند که آیا اساسا محصولات وخدماتش به کار این مشتری می آید یا خیر .در یک جلسه که خودم در آن حضور داشتم من و همکارم برای ارائه توضیحاتی به یک مشتری که کارش ساختمان سازی بود با وی مشغول صحبت بودیم که ناگهان بازاریابی از راه رسید .من زیرچشمی حرکات و رفتار او را رصد می کردم. با کمی توجه می شد فهمید  که ضعف های زیادی از لحاظ ارتباط اجتماعی دارد  ولی بدتر ازهمه اینکه در زمانی که قرار شد صحبت کند از ابتدا در مورد ویژگی های محصولاتش که کلید های برق هوشمند بود توضیحات مفصلی داد، ازمرغوبیت و کیفیت جنس گرفته تا لیسانس ها و گواهینامه های مربوط به آن ، به هر حال آنقدرحرف زد  که کم کم مشتری را بی حوصله کرد و وقتی مشتری در جائی حرفش را قطع کرد که :"خوب چطور می شود در این ساختمان از آنها استفاده کرد؟"  بازاریاب با نگاهی به دیوارهای اطراف به وی جواب داد :"البته برای ساختمان شما دیگر دیر شده و باید زودتر از این سیستم نصب می شد !"
خوب ، این  بازاریاب حداقل یک ساعت وقت و انرژی اش را برای کسی هدر داد که حتی اگر خواهان محصولش بود نیز نمی توانست از آن استفاده کند . بنابراین یک کارشناس فروش ابتدا شناخت کافی از مشتری و مسائلش پیدا می کند و سوالهای موثری می پرسد و با گوش دادن به مسائل او در نهایت راه حل مناسبی به وی پیشنهاد می نماید.دقیقا مثل یک پزشک که ابتدا معاینه می کند و جواب آزمایش ها را بررسی می کند ، آنگاه به ارائه راه حل و تجویز دارو می پردازد.

2-"نه شنیدن"را به عنوان بخشی از حرفه خود پذیرفته است 

بعضی ها هنر فروش کردن را " بازی اعداد" و "بازی نه شنیدن "هم نامیده اند .یک کارشناس فروش ابتدا به تهیه بانکی از مشتریان بالقوه می پردازد، سپس با آنها تماس می گیرد ، بعضی از این افراد حاضر به ملاقات وی می شوند و از بین افرادی که حاضر به ملاقات با او می شوند چند نفر خرید می کنند .حال تصور کنید شما به 50 نفر زنگ می زنید 20 نفر در همان ابتدا می گویند که به خدمات شما نیازی ندارند .30 نفر به توضیحات شما گوش می دهند ، از این دسته نیز 25 نفر به شما نه می گویند و 5 نفر حاضر می شوند به شما وقت ملاقات دهند وبعد از چند  ملاقات حضوری و صرف وقت  1 نفر از شما خرید می کند . بنابراین شما 49 نه و 1 بله شنیدید !بنابراین  اگر کسی تحمل نه شنیدن را نداشته باشد به درد این شغل نمی خورد و باید حرفه اش را تغییر دهد .
 یک کارشناس فروش حرفه ای نه شنیدن را بخشی از فرایند فروش دانسته و روحیه اش را از دست نمی دهد و به اصطلاح به او بر نمی خورد .
نکته جالب این است که این مدل در ایران سخت تر اجرا می شود چون با توجه به نوع فرهنگ ما و وجود تعارفات و احترام بیشتر بین افراد ، خیلی ها ممکن است در ابتدا به شما نه نگویند  و پس از مدتی  طولانی و پیگیری های مکرر متوجه می شوید که خریدار خدمات شما نیستند و شما چاره ای ندارید جز اینکه شناخت خود را از مشتریان بیشتر کرده و بدانید بیشترین وقت خود را صرف کدام دسته از آنها بکنید واز طرفی   باید از آنهایی که به راحتی به شما نه می گویند و وقتتان را تلف نمی کنند، سپاسگزارهم باشید !

3- از هر فرصتی برای مشتری یابی استفاده می کند

برای خودم اوقات زیادی پیش آمده که به عنوان خریدار همزمان باخرید، مشغول معرفی کسب و کار خودم نیز بوده ام .
یک کارشناس فروش حرفه ای هر فرصتی را غنیمت شمرده و به هر کس به عنوان مشتری بالقوه نگاه می کنند.همیشه کارت ویزیت به همراه داشته باشید شاید زمانی که در صف نانوایی و یا کارواش هستید فرصتی پیش بیاد تا یک مشتری بالقوه را به سیستم کسب و کار تان اضافه کنید .
من فروشندگان زیادی را دیده ام که فرصت ها را به راحتی از دست می دهند مثلا در یک کلاس 2 روزه در مورد بازاریابی شرکت می کنند اما در این 2 روز حتی با بغل دستی خود هم وارد صحبت نمی شوند .در صورتی که شاید می توانستند در همان فرصت کوتاه استراحت و با معرفی خود چند مشتری جدید جذب کنند .شخصا بعضی از مشتریانم را از همین طریق پیدا می کنم در مجامع اجتماعی مختلف حضور داشته باشید ، بگذارید دیگران شما را بشناسند و بدانند در چه زمینه ای فعالیت می کنید..بنابراین یک کارشناس فروش حرفه ای خود را محدود به دفتر کارش نمی کند بلکه از هر فرصت ایجاد شده برای ارتباط با مشتریان بالقوه به بهترین شکل ممکن استفاده می کند .
 
4-حرفه بازاریابی و فروش را دوست دارد 

به شما شدیدا توصیه می کنم به هیچ وجه از سر اجبار این شغل را انتخاب نکنید . کسی که وارد این حرفه می شود باید با تمام وجودش شغلش را دوست داشته باشد و گرنه رشد و پیشرفتی در کار نخواهد بود .  من معمولا در مصاحبه های استخدامی که در آن قصد جذب نیروی فروش و بازاریابی دارم ،  بخشی از انرژی خود را صرف کشف این موضوع می کنم که آیا متقاضی واقعا این حرفه را دوست دارد و یا از سر اجبار آن را انتخاب کرده است و معتقدم افرادی که علاقه ای به این حرفه ندارند نمی توانند فرد مفیدی برای سازمان شان باشند و تحمل سختی های این حرفه را نخواهند داشت و در نهایت  باعث هدر رفت سرمایه سازمان شده و خودشان هم در دراز مدت بهره چندانی نخواهند برد . از طرفی به مدیران پیشنهاد می کنم در هنگام استخدام توجه خاصی به این موضوع نشان داده و وقت کافی برای کند و کاو پیرامون آن صرف نمایند و صرف اینکه فردی مدرک مرتبط داشته و یا سابقه فعالیت در این زمینه را دارد، دلیل خوبی برای جذب محسوب نمی شود.

5-نگرش مثبتی دارد 

شخصا در هنگام استخدام کارشناس فروش روی دو  موضوع مختلف متمرکز می شوم . اعتقاد دارم که متقاضی این شغل از دو جنبه باید سنجیده شود .اولین مساله نوع نگرش اوست و مساله دوم تخصص او در زمینه فروش است .اما اگر فردی نگرش مثبتی نداشته باشد تخصص هایش در درازمدت آنچنان به کار نمی آید.کارشناس فروش خود باید از گروه عقاب ها باشد و نه مرغابی ها!..فردی با نگرش مثبت و انگیزه بالا هم برای خودش مفید است و هم برای سازمانش.من به کارشناس فروشی که به درآمدهای بالا می اندیشد بهای بیشتری می دهم، چون در این صورت می تواند سازمان را به سود بیشتر برساندو در این مورد به مدیران عزیز پیشنهاد می کنم حداقل برای این بخش به دنبال افراد ارزان قیمت نباشند زیرا عددهای بزرگتری را در پایان سال از دست خواهند داد.  بنابراین داشتن یک نگرش مثبت که پایه و اساس روحیه و رفتارشخص می باشد،.جزو لازمه های وجودی یک کارشناس فروش حرفه ای است.افکار مثبت تولید ارتعاشات مثبت می کند و این ارتعاشات در جذب اهداف تاثیر بسزایی دارد . همانگونه که اشاره شد تعداد نه شنیدن ها در فرایند فروش معمولا بیشتر از جواب های بله است .بنابراین یک نگرش مثبت ابزاری است قدرتمند در دست یک کارشناس فروش حرفه ای تا به او کمک کند انگیزه هایش تحت الشعاع این نه شنیدن ها قرار نگیرد و به صورت خود انگیزشی به سمت کسب موفقیت های بیشتر وبیشتر پیش برود.

6-به شدت پیگیر است

پیگیری یکی از مهم ترین ویژگی های یک کارشناس فروش حرفه ای است . طبق تحقیقات انجام شده بسیاری از فرایندهای فروش پس از 5بار پیگیری به مرحله عقد قرار داد می رسند و بسیاری از فروشندگان قبل از رسیدن به این مرحله دست از پیگیری می کشند و تقریبا 10 درصد از فروشندگان این مسیر را طی می کنند . یکی از اصولی که هر کارشناس فروش باید رعایت کند این است که در پایان جلسه ای که منجر به فروش نشده از مشتری بالقوه تعهدی بگیرد یعنی یا روز دیگری را برای جلسه بعدی مشخص کند یا زمانی را برای تماس مجددتعیین نماید . به هر حال بدون پیگیری تعداد فروش های نهایی کاهش خواهد یافت . کارشناس فروش هیچگاه نباید انتظار داشته باشد مشتری به او زنگ بزند و باید این اصل را در نظر داشته باشد که مردم آنقدر سرشان شلوغ است که به شما فکر نمی کنند و این شما هستید که باید پیگیری های لازم را انجام دهید . استفاده از نرم افزارCRM(مدیریت ارتباط با مشتری)   متناسب با کار شما ، می تواند در هدایت این مسیر بسیار موثر باشد و در صورتی که چنین نرم افزارهایی در اختیار شما نیست می توانید از فرمی استفاده کنید که در آن روند پیگیری مشخص باشد . مکتوب کردن مکالمات ( چه روی کاعذ و چه ثبت در نرم افزار ) فرایند پیگیری را تسهیل می نماید . نمونه چنین فرمی را می توانید در وب سایت www.sokhanparsi.irملاحظه نمایید .

7-دارای مهارتهای ارتباطی بالایی است

طبق فرمول های جدید فروش حداقل 40% از انرژی شما باید در راستای برقراری ارتباط موثر و ایجاد اعتمادصرف گردد . اهمیت ارتباطات در ایران بیشتر از غرب می باشد فرهنگ ارتباطی در کشور ما نسبت به کشورهای غربی شکل دیگری دارد . بنابراین یک کارشناس فروش در ایران می بایستی اهمیت زیادی برای این موضوع قائل شده و در این زمینه آموزشهای لازم را دیده باشد . صرف داشتن یک محصول یا خدمت مناسب تضمینی برای فروش ایجاد نمی کند بلکه علاوه بر آن ، ایجاد اعتماد در مشتریان  و درک و همدلی با آنان است که تسهیل کننده فرایند فروش بوده و نیز باعث می شود که سهم شما از هر مشتری بیشتر و بیشتر شود . یعنی مهارت های ارتباطی هم در فروش اولیه و هم در تکرار آن بسیار اثرگذار است . اگر یک کارشناس فروش یک ارتباط ساز حرفه ای نباشد مجبور است انرژی زیادی را برای متقاعد کردن هر مشتری  و نهایی کردن فروش صرف نموده و بدون تردید فروش بالایی هم نخواهد داشت. هر چه رقابت سنگین تر می شود ترس مشتریان از اینکه در  فرایند خرید  مغبون       شوند بیشتر می شود،  بنابراین کسی در این عرصه موفق تر است که از طریق برقراری رابطه ای موثر و بادوام اعتماد مشتریان ارا به خود جلب کرده و کاری کند تا او را دوست خود و حافظ منافعشان بدانند . بنابراین یک کارشناس فروش باید دربخش های مختلفی مثل تاثیر گذاری در اولین برخورد، هنر گوش دادن ، مهارتهای پرسیدن ، آشنایی با زبان بدن و هرآنچه که به مهارتهای ارتباطی مربوط می شود خود را تقویت نماید.

8-کارایی و اثر بخشی بالایی دارد 

شاید شما هم با کارشناس فروشی برخورد کرده باشید که به ظاهر سرش خیلی شلوغ است و دائم مشغول کار به نظر می رسد اما در پایان ماه فروشی انجام نداده است . این گونه افراد در گیر کارایی شده و به اثر بخشی کارهای خود نمی اندیشند . پیتر دراکر کارایی را"انجام درست کار"و اثر بخشی را"انجام کار درست"می نامد و بهره وری حاصل کارایی و اثربخشی می باشد..با این تعریف شما ممکن است کارا باشید اما اثر بخش نباشید . یعنی دائم  مشغول کارهایی هستید که اساسا بخشی از آنها اضافی بوده و در راستای رسیدن به اهداف نمی باشند . یک کارشناس فروش حرفه ای انرژی خود را صرف کارهای موثری می کند که بهترین نتایج ممکن را برایش ایجاد کند ، با بهترین مشتری ها تماس می گیرد،خود را به تکنیک های  روانشناسی مجهز می کند،با مطالعه کتب مربوط به کارش و افزایش دانش خود را به یک مشاور حرفه ای بدل می کند،  نقاط ضعفش را پیدا کرده و روی آنها  کار می کند تا آنها را به قوت تبدیل کندو...مثلا اگر احساس کرد که در بازاریابی تلفنی مشکل دارد و نمی تواند مشتری بالقوه را متقاعد کند که وقت ملاقاتی به وی بدهد تمام تلاشش را برای یادگیری تکنیک های موثر در این زمینه به خرج می دهد . اینگونه می تواند بهره وری خود را افزایش داده و در راستای کسب سود شخصی و سازمانی قدم بردارد.

  9-اهل یادگیری بوده و به شدت آموزش پذیر است

یکی از بزرگترین بیماری هایی که انسان را به خود مبتلا می کند بیماری"من می دانم"! است
هرگاه احساس کردید گوشتان به نکته های جدید بسته شده و یا فکر کردید که در هیچ زمینه ای نیاز به آموزش و مشاوره ندارید، بدانید که پایان رشد و پیشرفتتان است . یک کارشناس فروش حرفه ای نیاز دارد که در زمینه های مختلف اطلاعاتش را بالا ببرد و صرفا دانستن اطلاعات تخصصی در مورد محصول و خدماتی که ارائه می کند،  کفایت نمی کند . به اصطلاح باید اقیانوسی از دانش باشد به عمق 5 سانتی متر. اماعمق این اقیانوس در بخش های تخصصی خودش باید خیلی بیشتر باشد از آنجایی که  یک کارشناس فروش با افراد زیادی به عنوان مشتری سرو کار دارد باید در زمینه های مختلف اطلاعاتی داشته باشد تا فضای مشترکی با مشتری خود ایجاد کند . بنابراین باید از هر فرصتی برای یادگیری و آموزش استفاده کند . این موضوع زمانی که صحبت از کار تخصصی وی یعنی فروش و بازاریابی می شود اهمیت دو چندانی پیدا می کند . باید در کلاس ها  و سمینارهایی که در زمینه های مرتبط با فروش و بازاریابی  برگزار می شود شرکت کند و جدیدترین کتاب های چاپ شده در این مقوله را مطالعه نماید . برای خود من اوقاتی که مشغول رانندگی هستم بهترین فرصت  برای یادگیری است. CDِ های صوتی مختلفی را در زمینه فروش و بازاریابی تهیه کرده و به آنها گوش می دهم . این موضوع باعث شده که ترافیک هم کمتر مرا آزار می دهد چون احساس می کنم از وقتم به شکل مفیدی استفاده می کنم .

10-مردم را دوست داشته و نگاه مشتری مدارانه ای دارد

بارها با فروشندگانی برخورد کرده ام که دائم در مسند قضاوت نشسته و به انسانها برچسب می زنند :" چه آدم بی کلاسیه" ، "حالم از اون به هم می خوره "، "حوصله  این یکی رو ندارم" ، " هر چی آدم مزخرفه گیر من میفته" و چیز هایی از این قبیل که شاید به گوش شما هم آشنا باشد.اینها جملاتی هستند که از دهان آدمهای غیر حرفه ای بیرون می آید ، اما در کار فروش کسی موفق تر است که نگرش مثبتی نسبت به دیگر انسانها داشته باشد .
یکی از خصوصیات یک کارشناس فروش حرفه ای این است که در مجموع احساس خوبی به دیگران دارد . کسی که مشتریانش را دوست داشته باشد امکان ارتباط طولانی تری با آنها خواهد داشت و با افزایش سهم از هر مشتری در دراز مدت به سود بیشتری خواهید رسید .
من شخصا جزو خریدارانی هستم که اگر اشکالی در فروشنده ببینم به صورت دوستانه با او مطرح می کنم .مواردی پیش آمده که یک فروشنده رفتاری با من به عنوان یک خریدار داشته که گویی که من هیچگونه حق انتخابی ندارم  و مجبورم از او خرید کنم و در جواب اعتراض من که : "این روش برخورد شما با اصول مشتری مداری  سازگار نیست ! " پاسخ داده : "شما که مشتری نیستید ! "  آیا اگر شما به جای من باشید پولتان را به چنین فردی خواهید داد ؟ برای یک مشتری فقط کیفیت محصول و خدمات کفایت نمی کند و در شرایطی که حق انتخاب داشته باشد آن محصول و خدمت را از کسی می گیرد که احساس خوبی در او ایجاد کند و به شخصیت انسانی اش احترام بگذارد.بنابراین بدون شک کارشناس فروشی موفق تر خواهد بود که به مشتریانش به دیده احترام بنگرد و آنها را دوست خود فرض نماید.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

مدیریت کانال‌های توزیع

تصمیم‌گیری در باره کانال توزیع کالا یکی از مهمترین تصمیماتی است که پیش‌روی مدیران قرار دارد،توزیع فیزیکی کالا بر سایر تصمیمات بازاریابی تأثیر مستقیم داشته و خط مشی قیمت‌گذاری و تبلیغات کالابه سیستم توزیع و کانال‌های واسطه فروش وابستگی کامل دارد. کانال‌های توزیع مجموعه‌ای ازمؤسسات وابسته به یکدیگر می‌باشند که مسئولیت ارائه کالا یا خدمت بر عهده ایشان است. تولیدکنندگان به دلیل عدم توانایی مالی لازم جهت بازاریابی مستقیم کالای خویش، این کار را به واسطه ها واگذار کرده وبه این ترتیب بهره‌وری لازم در امر توزیع کالا به بازارهای هدف خویش را افزایش می‌دهند. توزیع کالا عمدتاً به دو صورت خرده فروش و عمده فروش انجام می­پذیرد.

خرده فروشی

شامل تمام فعالیت‌هایی است که صرف فروش کالا یاخدمات به‌طور مستقیم به مصرف‌کنندگان نهایی برای استفاده شخصی و غیر تجاری ایشان می‌شود . یک خرده فروش یا یک فروشگاه خرده‌فروشی به هر واحد اقتصادی اطلاق می‌شود که حجم فروش او تحت تأثیر ناحیه خرده‌فروشی او قراردارد . هر موسسه‌ای که فروش آن چنین است . اعم از این که تولید کننده، عمده فروش یا خرده فروش باشد. به خرده‌فروشی مبادرت نموده است. مهم نیست که کالا یاخدمات چگونه (توسط شخص، پست، تلفن و…) یا کجا (در فروشگاه، در خیابان، درب منزل) به فروش می‌رسند .

انواع خرده فروشی

1- تقسیم‌بندی بر اساس میزان خدمات (شامل سلف‌سرویس، خدمات محدود و خدمات کامل)

2- بر اساس نوع کالایی که می‌فروشند(شامل فروشگاه کالای اختصاصی، فروشگاه‌های بزرگ، سوپرمارکت‌ها، فروشگاه‌های راحت، فروشگاه‌های ترکیبی، فوق بازارها و مراکز خدماتی)

3- براساس سطح قیمتهای فروش(شامل فروشگاه‌های تخفیف‌دار،خرده فروشان زیر قیمت ونمایشگاه‌های فروش با کاتالوگ)

4- براساس نحوه کنترل مجاری فروش (شامل زنجیره‌های مشارکتی، تعاونی‌های خرده‌فروشی و زنجیره داوطلبانه، تعاونی‌های مصرفی، مؤسسات امتیازی و شرکت‌های ترکیبی تجاری)

5- براساس چگونگی گردهمایی(شامل مناطق تجاری مرکزی و مراکز خرید)

علی‌رغم اینکه قسمت اعظم کالاها و خدمات از طریق فروشگاه‌ها به فروش می‌رسند، رشد خرده‌فروشی غیر فروشگاهی به مراتب بیش از خرده‌فروشی فروشگاهی بوده است.خرده‌فروشان غیر فروشگاهی هم اکنون بیش از ۱۴ درصد کل خریدهای مصرف‌کنندگان را به خود اختصاص داده‌اند. این امکان وجود دارد که تا پایان قرن حاضر این در صد تا یک سوم افزایش یابد. خرده‌فروشی غیر فروشگاهی شامل بازاریابی مستقیم، فروش در منزل و خرید اتوماتیک است (خرید اینترنتی).

بازاریابی مستقیم خود شامل پست مستقیم، خرده‌فروشی با کاتالوگ، بازاریابی تلفنی، بازاریابی تلویزیونی و خرید کامپیوتری است. در بازاریابی مستقیم مرکب که در آن از چند وسیله ناقل پیام و برنامه تبلیغاتی چند مرحله‌ای استفاده می‌شود، پاسخ به بازاریابان به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد. برای استفاده و به کارگیری بازاریابی مستقیم مرکب، شرکت‌ها باید سیستم‌های پایگاه اطلاعات بازاریابی مؤثری دایر کنند.

هر خرده‌فروشی باید درباره بازار هدف، ترکیب کالاها و خدمات، سطح قیمت فروش، تبلیغات پیشبردی و مکان خرده‌فروشی خود تصمیم گیرد. خرده‌فروشان باید بازار هدف خود را به دقت انتخاب کنند و جایگاه خود را در این بازار استحکام بخشند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

چگونه یک سخنرانی خوب ارائه کنیم...

 

چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می‌توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد.

سخنرانی مهارتی است که همه می‌توانند با تمرین، آن را بیاموزند. با استفاده از ابزار ارتباطی زیر، یاد بگیرید که چطور با اعتماد به نفس صحبت کنید و اجرایی جالب توجه  داشته باشید.

ارتباط چشمی

یک ارتباط چشمی خوب کمک می‌کند تا مخاطب احساس آرامش بیشتری نماید و در توانایی‌هایی کلامی شما نیز اعتماد به وجود می‌آورد. ارتباط چشمی خود را (پیوسته) حفظ کنید؛ برای اینکار باید آنقدر بر متن سخنرانی خود تسلط داشته باشید که فقط هرازگاهی نیاز به نگاه کردن به متن خود پیدا کنید.چند چهره صمیمی را ـ که به مضمون سخنان شما واکنش نشان می‌دهند ـ در بین حضار پیدا کنید و سخنرانی خود را با تمرکز بر روی آنان انجام دهید. در هر نوبت، ارتباط چشمی خود را چهار تا پنج ثانیه حفظ کنید و سپس به سراغ نفر بعدی بروید.

ارتباط چشمی در سخنرانی یعنی همه چیز

 10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

طرز ایستادن و حرکات بدن

صحیح ایستادن نشان دهنده اعتماد به نفس است. محکم بایستید. حرکات بیش از حد ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند.
طبیعتا در هنگام ایستادن دستان خود را در کنار بدن قرار می‌دهید. برای تاکید بر روی نکات مهم، از حرکاتی استفاده کنید که آهسته و دقیق و در عین حال طبیعی باشند.
به عاداتی که ممکن است داشته باشید، توجه کنید؛ عاداتی مثل دست روی دست انداختن، تکیه دادن به دیوار یا با خودکار به جایی زدن. این کارها نیز می‌تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند یا به آنها بگوید که شما (نسبت به موضوع) بی‌علاقه و یا اینکه دستپاچه‌اید.
سخنرانی خود را در مقابل آینه تمرین کنید تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسی کرده و در صورت لزوم آنها را تغییر دهید. شیوه‌های متفاوتی را مورد آزمایش قرار دهید تا در مجموعه حرکات و ژست‌های خود به آن هماهنگی که با آن احساس راحتی می‌کنید، برسید و همان را در برابر حضار به کار ببرید.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)


حالت چهره

وجود صمیمیت در حالت و حرکات چهره‌ کمک می‌کند تا رابطه‌ای گرم و مثبت با مخاطبان خود بوجود آورید. خنده‌ای که شما به چهره دارید به مخاطب می‌فهماند که شما هم یک انسان و (در نتیجه) قابل اعتمادید، و بدین ترتیب به آنان این فرصت را می‌دهد که نظرات شما را بپذیرند. حالت چهره شما (در حقیقت) بیانگر حال و هوای سخنان شماست و مخاطبتان را (در سخنرانی) درگیر می‌کند.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

لباس مناسب
انتخاب خوب لباس کمک می‌کند تا برای مخاطب خود احترام قایل شوید. قبل از حضور در محل سخنرانی، نظر دیگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نیز تناسب آن با مناسبت مربوطه جویا شوید.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)


رسا بودن صدا

گاهی آهنگ و لحن کلام اثری به مراتب قویتر از محتوای آن دارد. با تمرین کردن، احساس و انرژی را به صدای خود بیفزایید. شما می‌توانید با رعایت موارد زیر، گفتار خود را تنوع ببخشید:
بالا بردن و پایین آوردن صدا
تغییر دادن سرعت کلام به منظور تهییج مخاطب
استفاده از مکث و سکوت بجای گفتن «آه»، «اووم»، «راستش»
کم و زیاد کردن دانگ صدا برای تاکید بر روی نکات مهم و درگیر نمودن مخاطب
انرژی بخشیدن به صدا به این منظور که صدا خسته‌کننده و بی‌روح نباشد، وتمرین روزانه و ضبط صدا برای پی بردن به نکات نیازمند تغییر

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

درگیر کردن مخاطب

با پرسیدن سوال، صحبت مستقیم و علاقه‌مند کردن مخاطبان، آنان را در سخنرانی خود درگیر کنید. این کار باعث می‌شود با مخاطب خود یک ارتباط راحت برقرار کنید.
با استفاده از جملاتی جذاب در ابتدای کار، عکس، نقشه یا بخش‌هایی از یک فیلم، و یا درخواست کمک از خود حضار، آنها را در بحث خود درگیر کنید (شرکت بدهید).

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)


شوخ طبعی

غرض از شوخی این نیست که نقش یک کمدین را بازی کنید بلکه به این وسیله باید فضایی آرام را بوجود بیاورید و با مخاطب خود مزاح کنید. شوخی می‌تواند وجه تمایز یک سخنرانی معمولی و یک سخنرانی عالی به حساب آید.
اگر در گفتار خود کمی شوخی به خرج دهید، مخاطب پی می‌برد که شما نیز انسانید و در عمل نیز یادگیری انسان هنگام انبساط خاطر بیشتر است. سعی کنید در سخنان خود داستان‌های شخصی و وقایع جاری را بگنجانید تا سخنرانی‌تان خشک نباشد.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)



کنترل اضطراب

اکثر افراد از سخنرانی در جمع هراس دارند، حتی بیشتر از مرگ. همه هنگام صحبت در برابر جمع به میزان معینی اضطراب دچار می‌شوند، اما نکته اینجاست که نباید به این اضطراب پایان داد بلکه باید آن را کنترل کرد.
درست قبل از ایراد سخنرانی چند نرمش تنفسی عمقی انجام بدهید تا کمی آرامش پیدا کنید.
از اضطراب خود برای هیجان بخشیدن به سخنرانی خود استفاده نمایید.
به خاطر داشته باشید که از شما برای ایراد سخنرانی دعوت شده است چرا که شما حرف مهمی برای زدن داشته‌اید.
همه خواستار موفقیت شما هستند.


صحبت کردن در جمع مهارتی است که شما می‌توانید آن را با تمرین و ممارست بیاموزید.

مهار کردن اضطراب و نیز تمرین و تکرار فنون فوق در سخنرانی‌ می‌تواند برایتان موفقیت به همراه آورد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

فن بیان چیست ؟ می توانیم توانایی صحبت کردن را فن بیان بنامیم .

فن بیان خوب یک مهارت است که با تمرین و ممارست می توانید از آن

برخوردار شوید. فن بیان، در حقیقت انتخاب رویکرد ما برای برقراری ارتباط

با دیگران است..بر همین اساس ما با افراد مختلف یکسان صحبت نمی کنیم .

صحبت من با یک کودک ۵ ساله آیا می تواند با صحبت من با یک فرد سالخورده

یکسان باشد؟ آیا کلماتی که من هنگام صحبت کردن با یک همکار استفاده می کنم با

واژه هایی که در صحبت با مدیر بانک یا یک شخص با جایگاه بالاتربه کار می برم ، یکسان

است؟!

اما یک مثال فرض کنیم من قرار است یک دوره جدید و متفاوت را برگزار کنم و با ذوق و شوق

دوست دارم با همه راجع به آن صحبت کنم ..

⊗زمانی که در مورد دوره مذکور با بهترین همکارم صحبت می‌کنم، درباره‌ی دوره با جزئیات و

 آب‌ و‌ تاب حرف می‌زنم، هر کاری که انجام داده‌ ام مفصل برای او تعریف می‌کنم

⊗زمانی که در مورد آن با مادرم صحبت می‌کنم،آیا به نظر شما درباره جزئیات با آب‌و‌تاب حرف بزنم یا 

  نیازی نیست؟

⊗زمانی که با مخاطبین دوره صحبت می کنم ایا نیاز به دادن همه اطلاعات هست یا خیر؟ژ

 پس صحبت ما در موقعیت های مختلف متفاوت خواهد بود.

 

 فن بیان و ملک الشعرای بهار

.

ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی، ضعف نحوه سخن گویی ما را امری کلی دانست

 و ازضایع شدن آهنگ صدای ما وجود الحان عاجزانه، صوت های نازک و شکسته و بسته، حروف

  جویده جویده مظلومانه و حیلت گرانه در آن سخن گفت و از قول مردی فاضل نقل کرد که “مردم

 ما به جای سخن گفتن ، ناله می ک‌نند”

 فن بیان فقط به پرورش صدا و بیان و کار فنی و فیز کیی ختم نمی شو د . بیان خوب ، با دانش

 ما از زبان و نیز با آگاهی م ا نسبت به آنچه که «بیانش میک‌نیم» ارتباطی تنگاتنگ دار د .

 صدا و بیان انسان محصول عوامل مختلف فیزیولوژیک )

 مانند چگونگی اندام های تنفسی و گفتاری (، روانشناختی )مانند شخصیت ( و اجتماعی)

 مانند آموزش و پرورش و پایگاه اجتماعی ( است .     

                                                                                                                                                  

 عوامل تأثیرگذار در فن بیان

.

  • نویسنده، مؤلف، سخنران یا گوینده که با عنوان ریتور (rhetor) شناخته می‌شود؛
  • مخاطب
  • موضوع بحث
  • هدف گفتگو 

  و زمینه و فرهنگی که یک بحث در قالب آن شکل می‌گیرد.

 باید توجه کنیم که فن بیان مختص به یک قشر یا افرادی با یک جایگاه اجتماعی خاص نیست.

 گاهی افراد این تصور اشتباه را دارند که فن بیان خوب فقط به کار یک سخنران یا یک گوینده

 می خورد یا اینکه یادگیری فن بیان برای یک سن خاص مناسب است .

.


.

اما کجا این فن بیان به کار می آید و استفاده می شود؟

.

  • در حین سخنرانی
  • هنگام صحبت در جلسات رسمی
  • زمان مشاوره دادن
  • صحبت یک وکیل یا قاضی و…
  • صحبت کردن یک کارمند با مشتری یا با مدیر خود
  • صحبت کردن یک معلم یا استاد دانشگاه
  • صحبت کردن یک گوینده یا مجری

    و…

نقش گوش دادن در فن بیان چیست ؟

.

برای داشتن بیان خوب باید دارای «گوش خوب » بود . مفهوم داشتن گوش خوب

آن است که باید به شنیدن – و درست شنیدن – صدای خود و دیگران و صداهای

اطرافمان که ما اصطلاحاً آن را «صدای طبیعت » می نامیم ، عادت کنید

دقت و توجه نسبت به صدای خود و صدای طبیعت امکان داشتن یک گوش خوب

را می دهد به شرط آنکه این توجه و دقت به صورت تمرین مستمر و همیشگی درارتباط

تا نتیجه مطلوبی به دست دهد .

رابطه بین اعتماد به نفس و  فن بیان چیست ؟

.

برای فن بیان خوب داشتن و روان صحبت کردن با دیگران، سعی کنید اعتماد به نفس

خو د را بالا ببرید که لازمه آن تسلط داشتن بر موضوع سخن است. که باید این

اهرم را در اختیار داشته باشید و بعد از آن در برابر هر ذهنیتی که به شما ناتوانی

را القا می کند ایستادگی کرده و بلکه خو د را کاماً مسلط و توانا بشمارید و همین

اوصاف را به خود تلقین کنید و با خود بگوئید من توانا، قادر، مسلط بر خود،

سخنرانی ماهر و زبر دست هستم و تحت تأثیر جو و محیط و ایرادات دیگران و

حتی مزاحمتهای شنوندگان قرار نمی گیرم و… .

.

.

راههای قوی شدن فن بیان چیست ؟

.

– زیاد مطالعه کنید تا با واژه ها و کلمات و جمله بندی های مختلف بیشتر آشنا

شده و هنگام نیاز از آن استفاده کنید و سطح قدرت و توان خو د را بالا ببرید.

– با دوستان و نزدیکان سر سخن را باز کنید و درباره یکی از موضوعات روز و

عمومی صحبت کنید و یا درباره نقطه نظرات دیگران فعال برخورد کنید و اظهار

نظر کنید تا با روش و روحیه مواجهه با دیگران آشنا شوید و بیان تان روان تر شود.                                                                                                                                                                               – سعی کنید در کلاس درس درباره یکی از موضوعات رشته تحصیلی و مواد درسی

 خود، مطالعه بیشتری انجام داده و در قالب کنفرانس و یا سوال و جواب، مطالب گرد

 آوری شده را به دیگر دانشجویان منتقل کنید.

– کتاب هایی که درباره سخن و سخنوری و فن ایراد سخنرانی، نوشته شده است

 مطالعه کنید. مانند ” آیین سخنرانی، دیل کارنگی ” انتشارات پیمان و نیز سخن و

سخنوری، نوشته مرحوم فلسفی.

– به صحبت های دیگران توجه کنید، لحن شان، ریتم و.. ببنید رمز عالی بودن فن بیان

 چیست ؟ 

 یک پیشنهاد عالی:

 شما می توانید محصول مهارت خوب صحبت کردن را از لینک زیر تهیه کنید.

.

فن بیان چیست

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

نام دیگر سخنوری در حقیقت همان فن بیان است .  سخنوری یعنی اینکه گوینده  بتواند به خوبی

صحبت کند و در مخاطبین تأثیر بگذارد.  هدف از سخنوری این است که مخاطب سخن گوینده را بپذیرد و

مهارتی است که فرد اگر دارا باشد تفاوت قابل ملاحظه ای با اطرافیان خود خواهد داشت و باعث جلب

توجه اطرافیان بهسمت او می شود.

انسان موجودی است اجتماعی و به سبب مراودات اجتماعی گوناگونی که دارد مهم است که سخنور

خوبی باشد . 

آیا سخنوری ذاتی است؟

.

سخنوری ذاتی نیست و مانند سخنرانی یک مهارت آموختنی است . مختص فردی با جایگاه یا موقعیت

خاص نیست و هرکسی می تواند آن را یاد بگیرد. اگر شما نگران نداشتن مهارت سخنوری هستید باید

زمانی را صرف تمرین برای کسب این مهارت اختصاص دهید . سخنوری فقط این نیست که من چه بگویم

بلکه علاوه بر آن باید تمرین کنم که چطور بگویم ..توجه به داشتن لحن و ریتم در کلام هم یکی از پارامتر

های مهم در سخنور خوب شدن است.

گام اول سخنوری: چه بگویم؟

.

یکی از مهمترین نکات در بحث سخنوری این است که ما از کلمات واضح استفاده کنیم نه لزماً کلمات دشوار

که مخاطبان متوجه صحبت ما نشوند. البته ما همواره باید تلاش کنیم که کلمات جدید را وارد صحبت های

روزمره مان بکنیم و به عبارتی دایره واژگان خود را گسترش دهیم. به مقاله ای که در این زمینه در سایت

موجود است مراجعه کنید .

.

.

گام دوم سخنوری: حداقل استفاده از جا پر کن ها و تکیه کلام ها

.

استفاده از جا پرکن ها مثل اوم، عه، آ  و….و یا استفاده از تکیه کلام هایی مثل درواقع، بنابراین، مثلاً،‌عرضم

به حضور شما و… از اثربخشی کلام می کاهد. برای اینکه کمتر از این جا پرکن ها یا تکیه کلام ها استفاده

کنیم می توانیم از کش استفاده کنیم به این صورت که کش را در مچ دست بیندازیم و هر وقت که از آن

تکیه کلام یا جاپرکن استفاده کردیم کش را می کشیم تا یک ضربه ای آرام به مچ دستمان بخورد .

در حقیقت با کش ذهن خودمان را شرطی می کنیم که اگر از آنها استفاده کنم این ضربه به دست من

می خورد. در هنگام مکث به جای استفاده از جا پرکن ها و تکیه کلام ها سکوت کنید! بله سکوت بهتر از

استفاده از جاپرکن هاست.

دقیقا به آنچه می خواهید بگوئید پیش از آنکه بگویید، فکر کنید تا به این پرکننده ها نیاز نباشد.

گام سوم سخنوری: تلفظ و ادای کامل واژه ها 

.

چند وقت پیش در کلاس فن بیان یکی از شرکت کننده ها آمد نزد من و از من پرسید که ایراد بیان من

کجاست..یکی از بارزترین ایرادات در بیان او جویده شدن ( ادا نکردن) تعدادی از حروف بود . مثلاً وقتی

می خواست بگوید دقیقاً می گفت دییقاً…یعنی “ق” اول تلفظ نمی شد . یا هنگام گفتن کلمه “پشت سر

هم” می گفت ” پش سرهم” یعنی “ت” دوم ادا  نمی شد. پس باید در هنگام صحبت کردن دقت کنیم  که

حروف و کلمات بدون لهجه و کامل ادا شوند. مقاله لهجه ر امطالعه کنید.

.


.

گام چهارم سخنوری:فکر کردن قبل از حرف زدن

.

قبل از حرف زدن به صحبت های خود فکر کنید. مخصوصاً‌ اگر جلسه یا سخنرانی شما خیلی رسمی و

جدی است که در این صورت حتماً یادداشت برداری کنید و به  پاسخ سئوالات احتمالی هم فکر کنید.

فقط باید مراقب این موضوع باشید که صحبت شما خیلی کتابی و رسمی هم نباشد که مخاطبین نتوانند

ارتباط خوب را با شما برقرار کنند.

گام پنجم سخنوری: با اعتماد به نفس صحبت کنید

.

آیا تا به حال دقت کردید که افرادی که اعتماد به نفس بیشتری دارند چقدر سخنور و جذاب تر به نظر

می رسند؟؟ اگر هنگام صحبت کردن یا سخنرانی  اعتماد به نفس بالایی داشته باشید یا حداقل وانمود

کنید که اعتماد به نفس بالایی دارید این احساس شما به شدت روی مخاطبان شما تاثیر مثبت می گذارد.

  زمانی که در کلاس های فن بیان در حال تمرین هستیم به وضوح مسئله خجالت و عدم اعتماد به نفس را

در برخی از شرکت کننده ها می بینم . همین خجالت و عدم اعتماد به نفس کافی مانع از این می شود که

افراد بتوانند خود را رها کنند و با کمال راحت صحبت کنند .

گام ششم سخنوری: شمرده شمرده صحبت کنید.سرعت کلام تان نباید زیاد باشد

.

سرعت صحبت کردن خود را کاهش دهید. صحبت کرن سریع القا کننده حس استرس و نگرانی و حتی آماده

نبودن سخنران و گوینده است. وقتی شما درباره موضوعی نگرانی دارید به صورت طبیعی سرعت صحبت

کردن شما زیاد می شود. این عکس العمل طبیعی بدن باعث می شود که اینطور به نظر برسد که شما

استرس دارید و از حرفه ای بودنتان کم می شود. پس سرعت کلامتان را کاهش دهید . آرام صحبت کردن از

تند و سریع بدون وقفه صحبت کردن بهتر است.

گام هفتم سخنوری: زیاد مطالعه کنید و الگوبرداری کنید

.

سعی کنید زیاد مطالعه کنید. مطالعه زیاد نه تنها باعث گسترش دایره لغات ما می شود بلکه میزان دانش و

مطالعه ما روی صحبت کردنمان،‌نحوه معرفی خودمان، نحوه ارتباط برقرار کردنمان با دیگران و ….تأثیر

می گذارد. در بین سخنوران و سخنرانان بزرگ  افرادی را الگو قرار دهید

ببینید که چطور از واژگان برای برقراری ارتباط عالی تر استفاده می کنند. 

گام هشتم سخنوری: تمرین مقابل آینه 

.

تمرین مقابل آینه برای تبدیل شدن به یک سخنور خوب بسیار مفید است. یکی از پارامترهای سخنوری

داشتن زبان بدن خوب است . زبان بدن شامل حرکات دست، حالات چهره، طرز ایستادن و راه رفتن، طرز

صحبت کردن و…را می توانیم در مورد خودمان بررسی کنیم. وقتی در مقابل آینه می ایستیم و به دقت رفتار

و زبان بدن خودمان را بررسی می کنیم در این حالت اگر موردی نیاز به تغییر و بهبود داشت آن را اصلاح

می کنیم. اگر در این حالت بتوانید از خودتان فیلم هم بگیرید بسیار می تواند کمک کننده باشد. 

گام نهم سخنوری: ارتباط چشمی

.

پیام شما به جایی انتقال پیدا می کند که نگاه شما آن را هدایت می کند .  یکی از مؤثرترین راههای

برقراری ارتباط چه ارتباطات دو نفره چه  در سخنرانی ها و در جلسات ارتباط چشمی است . یک ارتباط

چشمی منظم با همه حضار که نشاندهنده این است که سخنران برای هوا یا برای خودش سخنرانی

نمی کند بلکه برایش مهم است که مخاطبین به صحبت های او کامل گوش کنند.بسیاری از افراد هنگام

صحبت ارتباط چشمی اثربخشی برقرار نمی کنند یا تنها به یک نفر یا یک سمت نگاه می کنند یا اینکه به

سقف یا اینور و آنور نگاه می کنند! 

گام دهم سخنوری: گوش دادن مؤثر

.

یکی از مهارتهای مهم ارتباطی که همانند سخنرانی باید آموخته شود مهارت گوش دادن مؤثر است .

گوش دادن با شنیدن فرق دارد. همین الان به صداهای اطرافتان توجه کنید شما بدون اینکه به این صداها

توجه کنید از صبح تا شب با صداهای زیادی از این قبیل مواجه می شوید.شما این صداها را می شنوید .

اما گوش دادن نیاز به تمرکز دارد و انرژی بیشتری را هم می طلبد. مارک تواین نویسنده معروف آمریکایی

می گوید اگر قرار بود ما دوبرابر مدت زمانی که گوش کنیم صحبت کنیم باید دو دهان و یک گوش داشتیم .

یکی از مهمترین کارهایی که ما برای اثربخشی و همراهی مخاطبمان انجام دهیم دادن حس مهم بودن به

افراد است و زمانی که به صحبت های طرف مقابل گوش می دهیم یعنی اینکه تو انسان مهمی هستی و

من به صحبت های تو گوش می دهم . من در محصول مهارت خوب صحبت کردن و ارتباط مؤثر کامل

درباره مهارت گوش دادن موثر صحبت کردم .

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

فن بیان چیست؟

واقعا فن بیان چیست ، فن بیان یا به قول خارجیا (Rhetorical) یا (Speaking Skills) قدرت سخنوری و قدرت انتقال بیان هست. اینکه بتونیم خوب و عالی صحبت کنیم و پیام خودمون رو به اطرافیانِ خودمون انتقال بدیم.

فن بیان می تونه نوعی قدرت متقاعد کردن افراد باشه، یعنی زمانی که درخواستی از کسی داریم بتونیم با حرف هایی که میزنیم تحت تأثیر قرارش بدیم تا به خواسته هایی که می خواهیم برسیم، ( البته نه هر خواسته ای 😐 )

فن بیان چیست

فن بیان هنر خوب ارتباط بر قرار کردن با همه افراد و از هر قشری است. اینکه بتونیم با هر فردی ارتباط موثری برقرار کنیم خارج از اینکه اون فرد چه خصوصیات اخلافی داره، است.

شاید دیدید یا شنیدید که اصلاً نمی شه با خیلی از آدم ها و یا با خیلی از مدیرهای بد اخلاق خوب ارتباط بر قرار کرد. اما افرادی که فن بیان قوی و قدرت برقرار ارتباط موثر بالایی دارند به خوبی با این افراد ارتباط برقرار می کنند و از طرفی هم باعث رشد خودشون می شن و هم باعث رشد بقیه.

پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقالات بیاندازید: چگونه خوب صحبت کنیم و چگونه فن بیان قوی داشته باشیم

فن بیان کاری می کنه که، افرادی که با ما معاشرت دارند از هم نشنی با ما لذت ببرند. باعث می شه که آدم دلچسبی باشیم و یا به قولی آدمِ نچسبی نباشیم. (البته صرف اینکه فن بیان داشته باشیم کافی نیست، علاوه بر اون باید رفتاری عالی و ظاهری متناسب داشته باشیم.)

فن بیان چیست

پیشنهاد می کنم نگاهی به این مقاله بیاندازید: داشتن مهارت ارتباط موثر با دیگران


فن بیان چی نیست؟

  • فن بیان قطعاً پُر حرفی نیست

  • فن بیان داشتن صدایی زیبا و پُر طنین نیست

  • فن بیان حاضر جوابی و داشتن جواب در آستین نیست

  • فن بیان چرب زبانی و چاپلوسی کردن نیست

افراد زیادی هستند که صدای فوق العاده ای دارند، اما اون درک و شعوری که می بایست ندارند.

فن بیان چیست وقتی نتونیم با افراد ارتباط برقرار کنیم

فن بیان چیست وقتی دل افراد رو با صحبت های نیش دارمون بشکنیم

متاسفانه خیلی از افراد این موارد رو با فن بیان اشتباه می گیرند و به اشخاصی که این خصوصیات رو دارند می گن که فن بیان قوی دارند. البته اگر هم به این شکل باشه طرز استفاده این افراد از فن بیانشون اشتباه است.

بنابراین نمیشه گفت که فقط صرف داشتنِ اینکه خوب صحبت کنم می تونم فن بیان قوی داشته باشم. داشتن فن بیان قوی زمانی به وجود میاد که بتونیم از همه جنبه های ارتباطی با افراد معاشرت داشته باشیم.


کاربردهای فن بیان

فن بیان به قدری گسترده است که فقط به اشاره چند مورد از اون بسنده می کنم:

فن بیان چیست

  • فن بیان در تدرس و قدرت انتقال موثر پیام

  • فن بیان برای وکلا (مخصوصا زمانی که برای دفاع از موکلشون اقدام می کنند)

  • فن بیان برای روانشناسان و مشاوران

  • فن بیان در جلسات استخدامی

  • فن بیان برای مدیران سازمان ها

  • فن بیان برای بیان احساسات خود (ارتباط با همسر)

  • فن بیان برای کارمندان (مخصوصا برای رشدشون در مجموعه)

  • فن بیان برای گرفتن حق خود


تَوَهم دانش و تَوَهم خود برتر بینی

تَوَهم دانش یعنی اینکه فکر کنیم کاری رو بلدیم و با مهارت کافی انجامش میدیم، از همین رو وقتی تصور می کنیم که کاری رو بلدیم بنابراین به سراغ آموزش های مربوطه اش نمیریم (در صورتی که فقط فکر می کنیم که بلدیم اما بلد نیستیم و یا با مهارت کافی نمی تونیم انجامش بدیم)

مثلا فرض کنید سر کلاس نشستیم، استاد یک جمله ای رو میگه و اون طرفی که توهم دانش داره یک متن کوچیکی در این مورد خونده و فکر میکنه که اون مبحث رو بلده. فقط چون به گوشش آشناست دیگه به صحبت ها استاد گوش نمیده. و جالب اینجاست این افراد خیلی هم ادعاشون میشه و فکر می کنند که دیگه توی اون مبحث حرف اول رو میزنه.

اما  اینکه من خیلی فن بیان قوی دارم رو خودِ ما تعیین نمی کنیم و ملاک ما نیستیم، در حقیقت افرادی که با ما در ارتباط هستند مشخص می کنند که آیا من فن بیان خوبی دارم یا خیر.

بله متاسفانه توهم دانش و توهم خود برتر بینی در خیلی از افراد به شدت وجود داره که باعث می شه این افراد در همون جایگاهی که هستند بمونند ((یا به قولی همون آقایی که بودند، باشند)) و همین موضوع باعث می شه که هیچ موفقیت جدید به دست نیارند، چون تصور می کنند که همه چی رو می دونند و علامه دهر هستند و از همین رو به سراغ آموزش و تمرین هایی که باید انجام بدند نمی رند.

فن بیان چیست

در کلاس های آموزش سخنرانی که برگزار می کنم افرادی بودند که فقط به صرف دونستن یکسری مطالب بسنده می کردند و توهم این رو داشتند که من موقع سخنرانی می دونم که باید چی کار کنم، اما زمانیکه به روی سِن می آمدند، دست از پا درازتر بر می گشتند و می نشستند، چون توهم این رو داشتند که می تونن سخنرانی کنند.

مثل شخصی که فکر می کنه رانندگی کردن کار سختی نیست، اما زمانی که پشت فرمون می شینه دست و پاش رو گم می کنه.

بنابراین بهتره که برای رشد خودمون مهارتهایی که در زندگی لازم داریم رو به سراغشون بریم و به دور از داشتن توهم دانش و خود برتر بینی اونها رو به نحو احسنت یاد بگیریم، تمرین کنیم و بعد مورد استفاده قرارشون بدیم.


من و دیگر دوستانی که در این سایت هستند خوشحال می شویم که دیدگاه و یا تجربیاتی خودتون رو در مورد نوشته فن بیان چیست با ما به اشتراک بگذارید تا با هم تبادل نظر داشته باشیم.

اگر به نوشته ها و آموزش های این سایت علاقه مند هستید پیشنهاد می کنم در سایت ثبت نام نمایید تا از انتشار مطالب آن مطلع شوید.

و در آخر اگر سوالی برایتان پیش آمده یا جایی از مقاله نیاز به توضیح بیشتر دارد و یا اگر نظری درباره این نوشته دارید می توانید در پایین همین صفحه در قسمت نظرات، سوال خودتان را مطرح بفرمایید تا در سریع ترین زمانِ ممکن به آن پاسخ داده شود

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

سخنوری چیست؟

سخنوری بالاترین حد از کلام هست که یک فرد می تونه داشته باشه. سخنوری در فرهنگ لغت فارسی به معنی شاعر و گویندگی و فصاحت و بلاغت آمده است و در زبان انگلیسی سخنوری (eloquence) نامیده میشه و به معنی فصاحت، علم بیان و شیوایی آمده است، شما می توانید معانی دیگه ای که در انگلیسی شده در ترجمه گوگل مشاهده کنید (https://translate.google.com/#en/fa/eloquence)، شاید فردی که یک سخنران خوب هست نتونه سخنور خوبی هم باشه و برعکسش هم صادقه، یعنی اگر شخص سخنور خوبی باشه نتونه سخنرانی در جمع انجام بده.

سخنوری یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتونه به خوبی صحبت کنه و روی افراد تأثیر بذاره.

اجاره بدید یک مثال بزنم، مثلا فردی یک جُکی رو تعریف می کنه و همه از خنده روده بُر میشند، اما یک نفر دیگه همون جُک رو تعریف می کنه اما هیچکس نمی خنده و اون جُک هم خیلی بی مزه به نظر میرسه.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

نحوه ی حرف زدن شما به مثابه دروازه ای میان شما و میزان مشارکتی است که می توانید از هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید به نفع شرکت خود جذب کنید. اگر خوب ارتباط برقرار کنید، این دروازه را رو به گفتگویی مفصل تر خواهید گشود که ممکن است در نهایت شما را به یک مشتری، مشاور، و یا حتی سرمایه گذار جدید برساند. اما اگر به اصطلاح کم بیاورید و قافیه را ببازید، شاید حتی شانس یک گفتگوی دوباره را نیز از دست بدهید.

اصلی ترین کلید یک گفتمان موفق، ارائه ی آن به شکلی جذاب، متقاعد کننده و مؤثر است و این، به مهارتهای پیشرفته ی سخنوری نیاز خواهد داشت.

اگر در پی تقویت نحوه ی برقراری ارتباط کلامی خود با دیگران هستید، از این 7 تمرین ساده ی سخنوری برای رسیدن به این مهم کمک بگیرید:

1- ایده های خود را برای کودکان توضیح دهید

این تمرین قرار است به شما یاد بدهد چطور ایده های کسب و کاری خود را با کمترین جملات و ساده ترین شکل ممکن به دیگران منتقل کنید. کودکان نسبت به بزرگسالان تجربه ی بسیار کمتری در زندگی واقعی دارند و باید ایده ها را برایشان ساده کرد. این بدان معنی است که باید از تمام کلمات و جملات پیچیده و به اصطلاح قلمبه سلمبه ای که در حالت عادی استفاده می کنید بپرهیزید. دشواری کار در این است که در عین ساده کردن لحن، باید به کلمات و جمله هایی برسید که قادر باشند معنای بیشتری را منتقل کنند. از این تمرین برای عادت کردن به استفاده از جملات ساده و موجز بهره بگیرید.

2- مکالمات کوتاه روزمره را تمرین کنید

مکالمات کوتاه روزمره برای باز کردن سر صحبت و کشاندن آن به مکالمه ی اصلی، وسیله ی قابل اعتمادی است. هیچ گاه بلافاصله در بدو ملاقات با شخصی تازه، صحبت خود را با اصل موضوع آغاز نکنید. در عوض، مکالمه ی کوتاهی درباره ی آب و هوا، محل ملاقات، یا لباسی که طرف مقابل پوشیده با او داشته باشید. برای اینکه مکالمات کوتاه شما آهنگ و و دلنشینی لازم را پیدا کنند، روزانه این کار را تمرین کنید. هر روز با شخص تازه ای سر صحبت را باز کنید تا کم کم این کار برایتان عادی شود.

3- نکات اصلی خود را یادداشت کنید

تمرین های نوشتاری بیشتر از تمرین های گفتاری به ذهن شما در تجسم و جذب اطلاعات کمک می کنند. صحبت شما ممکن است از لحاظ آوایی در ذهن خودتان زیبا به نظر برسند، اما وقتی آنها را روی کاغذ می آورید، ممکن است متوجه شوید نکات مهمی را از قلم انداخته اید و یا اینکه ذکر برخی نکات مورد اشاره لزومی نداشته است. نکات محوری سخنان خود را روی کاغذ یادداشت کنید و از آن به عنوان پلتفرمی برای بهبود سخنوری خود بهره بگیرید.

4- حالت بدن خود را اصلاح کنید

طرز قرارگیری بدن شاید عامل مهمی به نظر نرسد، اما می تواند در عین بالا بردن توانایی بیان و ارائه، وجهه و تأثیر اولین برخورد شما را نیز بهبود ببخشد. صاف و کشیده بایستید و شانه های خود را عقب نگه دارید. دستهای خود را یا جلو و یا در طرفین بدن خود قرار دهید. با مخاطبان خود ارتباط چشمی برقرار کنید و نفس عمیق بکشید؛ این کار بسیار به شما کمک می کند.

5- حالت های مختلف را بیازمایید

هنگام تمرین در هر بار تکرار، سخنان خود را با کلمات و الگوهای جدید بیان کنید، در غیر این صورت لحنتان بسیار مصنوعی خواهد شد. به عمد با کلمات، جملات و نکات مختلف بازی کنید. این نوع تمرین از ماشینی شدن لحنتان جلوگیری خواهد کرد و شما را سخنور کارکشته تری نشان خواهد داد.

6- سرعت گفتار خود را تغییر دهید

افراد مختلف با سرعت های گوناگونی صحبت می کنند، اما صحبت های شما اگر شمرده تر ادا شوند احتمالاً بهتر شنیده خواهند شد. با سرعت های مختلفی صحبت کنید و ببینید کدام یک آهنگ بهتری دارد. شاید لازم باشد از کسی بخواهید در این کار به شما کمک کند. فرقی نمی کند با چه سرعتی احساس راحتی کنید، حداقلش این است که با این تمرین با سرعت ها و شیوه های مختلف و بالقوه ی ارائه ی سخنان خود آشنا خواهید شد.

7- صدای خود را ضبط کنید

از یک ابزار ضبط برای ضبط کردن صدا و یا تصویر خود هنگام صحبت کردن استفاده کنید. وقتی به حرف زدن خود از زاویه ی سوم شخص گوش یا نگاه کنید به احتمال زیاد متوجه سکته های کوچکی خواهید شد که پیش از آن از وجودشان آگاه نبودید. مثلاً ممکن است متوجه شوید بین صحبت هایتان بیش از حد مکث دارید یا حتی شانه هایتان را زیاد بالا می اندازید. از این تمرین برای شناسایی و از بین بردن این نقایص استفاده کنید.

هر چقدر لازم است به تکرار این تمرین ها بپردازید تا جایی که به صحبت کردن در مقابل مخاطبین بیشتر عادت کنید. فراموش نکنید که هر سخنی هر چقدر هم خوب ارائه شده باشد باز هم ممکن است توسط درصدی از مخاطبان مورد توجه قرار نگیرد. بنابراین بهتر است به خودتان نگیرید. جریان بیان خود را آرام و طبیعی نگه دارید و از هر فرصتی برای سخنرانی در برابر مخاطبینی از گروه های مختلف استفاده کنید تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید

  • مهدی اصیلی مهابادی