داشتن فن بیان خوب، مزیتی عالی برای کسبوکار شماست که میتواند موجب رونق آن یا در صورت اشکال شکست آن شود. شاید برای خیلیها فن بیان خوب در زندگی روزمره اهمیت چندانی نداشته باشد، اما آیا میدانید، یک لغزش ساده در نحوهی صحبت کردن میتواند به قیمت از دست رفتن یک سرمایهگذار یا مشتریِ خوب باشد؟ فن بیان خوب مهارتی است که میتواند، نتایج باورنکردنی برای کسبوکار شما به بار بیاورد.
فن بیان را جدی بگیرید، فن بیان شما ممکن است درها را به روی گفتوگویی مهمتر باز کند، گفتوگوهایی که میتواند به جذب یک مشتریجدید، یک مشاور جدید یا سرمایهگذاری خوب منتهی شود. اما اگر در فن بیان خود لغزش داشته باشید، ممکن است، فرصت دوبارهای به دست نیاورید. البته واضح است که ایدههای خوب همیشه بهطور طبیعی جایگاه خود را به دست میآورند، اما شما باید به دنبال روشهایی باشید که طرح کسبوکارتان را کاملتر کند. کلید واقعی یک فن بیان موفق، ارائهی آن به صورتی عالی، قانعکننده و مؤثر است و برای رسیدن به چنین چیزی، شما نیاز به کسب مهارتهای قوی زبانی برای صحبت کردن در جمع دارید. اگر میخواهید سخنوری عالی باشید و همکاران و مشتریانتان را قانع کنید، این ۷ تمرین فن بیان را حتما انجام بدهید.
در این تمرین باید بتوانید، تا جای ممکن با عباراتی ساده ایدهی کسبوکارتان را به مخاطبتان منتقل کنید. بچهها به نسبت همتایان بزرگسالشان تجربهی کمتری دارند، بنابراین نیاز است که ایدههایتان را ساده کنید. در واقع لازم است، حتما قبل از اینکه این تمرین را انجام دهید، از به کار بردن اصطلاحات سخت بپرهیزید. بله، اگرچه شما ایدههایتان را سادهتر کردهاید، بازهم ایدهای دارید که معقول است. با این تمرین، میتوانید بهراحتی از عبارتهای ساده و کوتاه در صحبتهایتان استفاده کنید.
صحبتهای مختصر و کوتاه، فن بیان شما را تقویت میکند. هیچوقت با ملاقات یک شخص جدید بلافاصله شروع به صحبت نکنید. بلکه در عوض سعی کنید، صحبت کوتاهی در مورد وضعیت آبوهوا، اخبار روز یا حتی در مورد پوشش شخص موردنظر شروع کنید. اگر میخواهید، در صحبتهای کوتاه ماهر شوید، این تمرین را هرروز انجام دهید. شخص جدیدی برای این دست صحبتها پیدا کنید تا بهتدریج راحتتر بتوانید، با هرکسی که ملاقات میکنید، گفتوگوهای کوتاه و دلپذیری داشته باشید.
تمرینهای نوشتنی میتواند بیشتر از تمرین فن بیان، به شما کمک کند، ایدههایتان را مجسم کنید و میزان تأثیرگذار بودنشان را بسنجید. شاید فن بیان شما در صحبت کردن مناسب به نظر برسد، اما وقتی یادداشت میکنید، ممکن است، متوجه شوید نکات مهمی را فراموش کردهاید یا راجع به یکی از نکاتی که مدنظرتان بوده اصلا صحبت نکردهاید. نکات اصلی فن بیان خود را یادداشت کنید و از آن برای بهتر کردن فن بیانتان استفاده کنید.
ممکن است، تصور کنید، زبان بدن برای داشتن فن بیانی عالی اهمیت زیادی ندارد، اما زبان بدن مناسب میتواند تصویر شما (اولین تصورات) در ذهن مخاطب را بهطور چشمگیری بهبود بخشد و در همین حال تأثیر صحبتهای شما را هم بیشتر کند. اعتماد به نفس برای داشتن فن بیان خوب اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین، مطمئن شوید، صحبتهای شما به خوبی مکمل زبان بدنتان هستند. راست بایستید و شانههایتان را عقب بدهید، دستهایتان را هم جلوی بدنتان (نه در جیب) قرار دهید. سعی کنید با مخاطبان خود تماس چشمی برقرار کنید و روی زبان بدنتان تسلط داشته باشید.
همیشه فن بیان خود را با گفتهها و عبارات مشابه تمرین نکنید. چراکه به این نحو بیشتر شبیه به یک ربات میشوید تا شخصی که مسلط به صحبت است. در عوض، کلمات و عبارات مختلفی به کار ببرید و برداشتهای جدیدی از گفتههای خودتان داشته باشید. این تمرین مانع حرکات غیرطبیعی و تمرین بیشازحد میشود و باعث میشود، بیانات شما طبیعیتر به نظر برسد. حتی شاید برخی تصور کنند، شما فیالبداهه صحبت میکنید.
افراد مختلف با سرعتهای متفاوتی صحبت میکنند، اما شاید متوجه شده باشید که وقتی آهستهتر صحبت میکنید، بهتر از زمانی که تند صحبت میکنید، صحبتهایتان شنیده میشود. با سرعتهای مختلف صحبت کنید، به صدای خود گوش کنید و چند ریتم مختلف را با هم مقایسه کنید. شاید در این مورد نیاز به نظر شخص دیگری داشته باشید، از دوست یا همسرتان بخواهید، به صحبتهایتان گوش دهد. نتیجهی این مقایسهها مهم نیست، شما حداقل به این روش تمرینهای مختلفی انجام دادهاید و مدلهای مختلفی را امتحان کردهاید.
صدایتان را با هر دستگاهی که به آن دسترسی دارید، ضبط کنید و به آن گوش دهید (یا اگر از خودتان فیلم گرفتهاید،آن را تماشا کنید). به احتمال زیاد وقتی دقت میکنید، متوجه تیکهای ظریف یا نقصهای جزئی میشوید که ممکن است قبلا متوجه آنها نشده باشید. این اشتباهات کوچک میتوانند، پیام صحبتهای شما را منحرف کنند. بهعنوانمثال، ممکن است، متوجه شوید، خیلی زیاد مکث میکنید یا بعد از هر جمله شانههایتان را بالا میاندازید. از ویدئوها و صداهایی که ضبط کردهاید، برای حل این نقصهای جزئی اما تأثیرگذار استفاده کنید.
این تمرینات را تا آنجایی که احساس میکنید، تسلط بالایی در فن بیان به دست آوردهاید، ادامه دهید. به خاطر داشته باشید که حتی کاملترین فن بیان هم از طرف درصدی از مخاطبان پذیرفته نمیشود، بنابراین این مسئله را شخصی تلقی نکنید. به صحبتهایتان ادامه دهید و به دنبال مخاطبان جدیدی برای افزایش شانس موفقیتتان باشید.
رائه ی 101 ایده برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک پرداخته ایم که می تواند کسب و کار شما را متحول کند.
هدف اصلی یک کسب و کار کوچک جهانی، فروش محصولات و خدمات کسب و کار است.
این کار با قرار دادن کسب و کار مقابل مخاطبان هدف است.
سپس قرار دادن چیزی جلوی آنها که برای آنها مشکلی را حل می کند که نمی توانند آنرا رد کنند و یا جای دیگری آنرا پیدا کنند.
هوشمندانه ترین کاری که صاحب کسب و کار می تواند بکند، درست کردن برنامه ی بازرایابی است.
این باعث ویژه شدن کسب و کار او از رقبا می شود.
راه های زیادی وجود دارند که شما می توانید کسب و کار خود را متمایز کنید.
با ترکیب درستی از فعالیت ها، می توانید روی موثرترین آنها تمرکز کنید.
در اینجا 101 روشی را آورده ایم که شما با آ« می توانید کسب و کار خود را بهینه کنید.
امروز شما تصمیم می گیرید چطور هفته ی را سپری کنید.
اولویت های خود را تنظیم می کنید.
اهداف خود را یادآوری می کنید.
عادت های خود را به کار میندازدید تا شما را زودتر به اهدافتان برسانند.
این 8 کار را انجام بدهید و شما وارد مسابقه شده اید.
1- لیستی از کارهایی که در هفته می خواهید انجام دهید تهیه کنید و کارهای مشابه را گروه بندی کنید.
من این را از تونی رابینز دزدیده ام .
این یک تکنیک فوق العاده است و خوب جواب می دهد.
کارهای از یک گروه را در یک زمان مشخص و پشت هم انجام دهید.
از نظر ذهنی اینکار بهترین جواب را برای شما می دهد.
اینکار برای اینست که شما حس خوبی برای انجام وظایفتان در اول صبح داشته باشید.
شما ممکن است کار راحتتان جواب دادن به یک ایمیل و یا آپلود کردن پستی در بلاگ باشد.
کاری را بکنید که ناخودآگاه شما را حالت خوبی قرار بدهد.
اگر قرار است کاری اجتماعی را انجام دهید، آنرا باید برنامه ریزی کنید و اجازه ندهید چیزی خارج از برنامه ی شما اتفاق بیفتد.
بسیاری از مردم اجازه می دهند برنامه ها به آنها دیکته شوند، در حالی که باید ما آنها را تنظیم کنیم.
کار اشتباه بسیاری اینست که زمان زیادی را قرار می دهند که دیگران هر جوری خواستند آنرا پر کنند.
مسئولیت را بعهده ی کس دیگری واگذار نکنید.
این هدف نباید یک هدف بزرگ باشد .
نگویئد این هفته می خواهم یک کتاب بنویسم . یک فصل را برای نوشتن تعیین کنید.
ممکن است هدف شما مرتب کردن کمد لباستان باشد.
مهم این نیست که هدف شما چیست، مهم اینست که عادت درست کنید برای خود.
عادت به اینکه اول هفته برای خود هدفی معین کنید.
اول آن یک هدف کوچک است.
اما وقتی عادت شد، شما می توانید آنرا بزرگتر کنید و به اهداف بزرگتری برسید.
از کوچک شروع کنید.
” شکست برای آمادگی در واقع آمادگی برای شکست است”.
برای نمونه در مورد غذا.
به جای اینکه برنامه ی شما بگوید کی غذا بخورید برنامه ی غذایی خود را تنظیم کنید.
به فروشگاه بروید و برای غذای هفته ی خود خرید کنید.
نوشیدن قهوه توان و کارآیی شما را به صورت توانی بالا میبرد. این یک قانون است.
صبح جمعه ی شما بسیار پربازده است.
باید آنرا با یک کار سخت شروع کنید.
به جای اینکه صبح نتوانید چند ایمیل را پاسخ بدهید و شکست بخورید.
هر کسی که می گوید برای کار کردن باید بی وقفه بدون در نظر گرفتن ساعت کار کرد کارآیی را کشته است.
برای اینکه بتوانید جمعه های خود را کارآتر بکنید باید بتوانید از کارهای روتین هر روزه ی خود دور شوید.
تا بتوانید ذهن خود را خالی کنید.
در ضمن باید در نظر داشته باشید که نباید کلا کامپیوتر خود را رها کنید و به تلفن همراه خود بچسبید.
وگرنه کل هدف ارا از دست داده اید.
بروید و مقداری پیاده روی کنید، وقتی برگشتید آماده اید به سر کار خود برگردید.
نمایشگاه
نمایشگاه بطور رسمی از اواخر قرن 5 میلادی توسط رومیان که با ایجاد بازارهایی برای عرضه و فروش کالاهای خود اقدام نمودند، شروع شده است ولی اولین نمایشگاه به شکل فعلی در حدود 800 سال پیش در شهر لایب زیگ آلمان تشکیل شد. در ایران نمایشگاه بینالمللی در سال 1351 ایجاد و اولین نمایشگاه به نام نمایشگاه بین المللی بازرگانی در سال 1352 در تهران برگزار شد.
ایجاد نمایشگاه بر اساس دو هدف کلی زیر میباشد:
1- اهداف اصلی: که شامل هدفهایی است که دولتها برای تشکیل و ایجاد نمایشگاه دنبال میکنند. بطور مثال: تشویق سرمایه گذاران خارجی به سرمایه گذاری در صنایع داخلی یا آشنایی شرکتهای بین المللی با بازار داخلی
2- اهداف شرکت ها:
ـ شامل تقویت و بهبود سیستم توزیع
ـ معرفی شرکت در محیط کسب و کار
ـ شناخت شرکت های رقیب و آشنایی نزدیک با توانایی ها و کادر فروش سایر شرکت ها
انواع نمایشگاه:
1ـ نمایشگاههای عمومی: نمایشگاههایی هستند با ابعاد وسیع وبا حضور شرکتهای مختلف فعالیت میکنند. نمایشگاههای عمومی معمولاً در کشورهای در حال توسعه به یک تفریحگاه مبدل میشود تا محل کسب و کار.
2- نمایشگاههای تخصصی: نمایشگاهی است که در خصوص صنعت خاص تشکیل میشود نظیر نمایشگاه الکترونیک، فرش و کاشی و سرامیک؛ لذا ایرادات عمومی را نداشته و عمدتاً صنعتگران، اساتید و دانشجویان آن رشته بازدیدکننده این نمایشگاهها هستند در نتیجه اثر بخشی نمایشگاههای تخصصی بیشتر از نمایشگاههای عمومی میباشد.
3- نمایشگاههای اختصاصی: نمایشگاهی است به صورت اختصاصی که توسط یک یا چند شرکت به منظور معرفی محصولات شرکت در داخل یا خارج از کشور برگزار میشود.
4- نمایشگاههای غیر بازرگانی: این نمایشگاهها توسط شرکتها یا مؤسسات غیرانتفاعی به منظور القای یک هدف یا ایده یا طرز فکر خاص برگزار میشود.
5- نمایشگاه عرضه مستقیم کالا: تنها با هدف فروش برگزار میشود به همین خاطر معمولاً شامل غرفههای بزرگ و متعدد میباشد و به صورت فصلی یا با هدف کاهش قیمت و قیمت شکنی در بازار تشکیل میشود مثل نمایشگاه پوشاک
مدیریت غرفه ها
1- اقدامات قبل از شرکت در نمایشگاه: مهمترین وظیفه مدیران فروش قبل از شرکت در نمایشگاه برنامهریزی میباشد، مشخص کردن محصولاتی که در غرفه به نمایش گذاشته میشوند، تعیین کادر شرکتکننده در نمایشگاه، برنامهریزی کاری برای تخصیص ساعتهای استراحت نیروهای نمایشگاه، آموزش و هماهنگی طراحی بهینه غرفه، آمادهسازی بروشورها، هدایای تبلیغاتی یا کالاهای نمونه برای توزیع در نمایشگاه و مشخص کردن چگونگی نحوه اقلام فوقالذکر.
2- اقدامات در حین نمایشگاه: استفاده از تجربیات قبلی برگزاری نمایشگاه نظیر تقسمبندی نیروها به نیروهای پذیرش ونیروهای مذاکره کننده که یعنی وظیفه مذاکره با مشتریان به عهدهی نیروهای باتجربهی بیشتر با دانش فنی بالاتر میباشد.
3- اقدامات بعد از نمایشگاه: تا سه ماه پس از برگزاری نمایشگاه میبایست موارد مربوط به آن پیگیری شود یعنی بعد از پایان نمایشگاه در جلسهای کلیه اطلاعات از فروشندگان شرکتکننده در غرفه جمعآوری و ترتیب ملاقات یا ایجاد جلسه با مشتریانی که در طول نمایشگاه به غرفه شرکت مراجعه کردهاند به وقوع بپیوندد..
صداهای زیر معمولا" از اوج و انعطاف بیشتری برخوردارند و صداهای بم حجم و طنین بیشتری دارند
زیر صدا
در مبحث زیر صدا دو مقوله وجود دارد :
1-نوای زیر صدا
2-سبک زیر صدا
نوای زیر صدا : در مداحی بعضی اساتید نوایی وجود دارد که در پرده و حجم صدای پایین با هاله ای از هوا همراه
است و معمولا در ابتدای خواندن و فرودها و نشست ها کاربرد دارد و این نوا را زیر صدا مینامیم .
مراحل پیدا کردن زیر صدا
1-حالت در گوشی حرف زدن : نفس+ کلام
2-حالت بیدار کردن از خواب : نفس + کلام + جوهر صدا
3-پیدا شدن زیر صدا :نفس + کلام +جوهر صدا + آهنگ و سبک
کسب زیر صدا : با توجه به اینکه نوای زیر صدا در بعضی سبکها مثل سبک استاد موسوی بر نواهای دیگر غلبه
دارد , سبک ایشان را زیرنام نهاده ایم
مذاکره بخش مهمی از فرآیند فروش است. هر مشتری که ملاقات میکنید خواهان بهترین توافق ممکن بوده و برخی از آنها در مذاکره بر سر شرایط مطلوب خودشان بسیار خوب عمل میکنند. قبل از اینکه وارد مذاکره بعدی شوید، با این نبایدها آشنا شده تا در مذاکرات زمان بهتری را سپری کنید.
در یک معامله فروش پیچیده، در نهایت با افرادی متعددی صحبت خواهید کرد، امّا همه آنها تصمیمگیرنده نهایی نیستند. پس اگر کسی بر سر شرایط و جزئیات با شما وارد مذاکره شد، با احتیاط مطمئن شوید که این فرد تصمیمگیرنده اصلی است. برای مثال، اگر در حال توضیح محصولتان به مشتری بوده و او از شما درخواست ویژگی خاصی کرد، لیستی از خواستههایش تهیه و سعی نکنید بر سر آنها مذاکره کنید. وقتی با تصمیم گیرنده نهایی مذاکره کنید متوجه خواهید شد که نیازها و درخواستهای او کاملاً متفاوت است.
در چرخه فروش، مرحله مذاکره باید تا جایی که امکان دارد دیرتر شروع شود. هر چقدر زمان و انرژی روی ارائه ارزش محصولتان بگذارید، موقعیت قدرتمندتری در مذاکره خواهید داشت. اگر مشتری شما درست از همان اول مذاکره را شروع کرد، شانس فهمیدن نیازهای مشتری یا حرف زدن درباره مزایا را نخواهید داشت. پس در عوض پیوستن زودهنگام به مذاکره، بگویید که قبل از اینکه بتوانید بحث بر سر گزینههای خاص را شروع کنید، نیازمند دانستن خواستههایش هستید.
قبل از شروع مذاکره، برای بستن یک قرارداد ساده تلاش کنید. متوجه خواهید شد بسیاری از مشتریان احتمالی بدون اعطای امتیاز خاصی از خرید محصول شما کاملاً خوشحال هستند. پس تا وقتی مشتری احتمالی شخصاً خواهان خرید نبود پیشنهاد ویژهای ارائه ندهید. وضعیت ایدهآل برای مذاکره زمانی است که مشتری احتمالی علاقهاش به محصول یا خدمات شما را نشان داده، امّا به دلایلی از خرید انصراف داده است.
وقتی در فرآیند مذاکره هستید، به دقت به دنبال نشانههای مربوط به خواستهها و نیازهای مشتری باشید. سعی کنید حداقل 5 مورد از خواستههایی که میتوانید به آنها ارائه بدهید را لیست کنید. این کار فرصتهای زیادی برای مذاکره در اختیار شما قرار میدهد، چون این خواستهها مربوط به حوزههایی است که میتوانید به مشتری واگذار کنید، البته تا موقعی که در دیگر حوزههای مهم هم برجسته و عالی باشید.
برخی از مشتریان احتمالی، مخصوصاً آنهایی که مذاکرهکننده سفت و سختی هستند، با رفتارهای اهانتآمیز و خصومتآمیز سعی میکنند شما را مجبور کنند تا هر چه میخواهند را به آنها بدهید. مثل آنها نباشید. اگر احساس میکنید کنترل شرایط را از دست میدهید، مذاکره را متوقف کرده و بعداً آن را ادامه دهید. بسیار مهم است وقتی با کسی که شناخت خوبی از او داشته و مشتری چندین ساله است در حال مذاکره و توافق هستید، مانع از بروز احساساتتان شوید.
وقتی چیزی را بنویسید، تغییر عقیده در مورد آن برای شما سختتر خواهد شد. پس اگر درباره جزئیات بخصوصی مطمئن نیستید، آن را ننویسید. از مشتری درخواست کنید اگر امکان دارد بعداً روی آن بحث کنید. به خوبی به خاطر داشته باشید که نسبت به کاری که مشتری با سند مذاکره خواهد کرد کنترلی ندارید. ممکن است آن را با شخص بخصوصی مثل رقیب شما به اشتراک بگذارد. وقتی شرایطی را مینویسید، سعی کنید تاریخ انقضاء هم برای هر کدام معین کنید، در اینصورت مشتری انگیزه پیدا میکند تا هر چه سریعتر قرارداد را ببندد.
برخی از معاملات فروش به نتیجه نمیرسند. مشتری احتمالی بیش از توان شما خواسته و حاضر به تن دادن به درخواستهای غیرمنطقی نیست. حتی اگر چنین قرارداد فروشی را مدیریت کنید، احتمالاً ضرر کرده و مشتری خواهید داشت که در آینده برای توافق باید هزینه زیادی متقبل شوید. قبل از اینکه مذاکره را شروع کنید، تصمیم بگیرید در کدام نقطه مذاکره را ترک کنید. اگر در مورد زمان مناسب ترک مذاکره مطمئن نیستید، از مدیر فروش خود درخواست توصیه کنید. در حالت ایدهال، هر کس در تیم فروش شما تجربهای مثل این را داشته، میتوانید از آنها بخواهید تجربهشان را در اختیار شما قرار دهند.