آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۵۹ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۰۶
مهر


9روش تحلیل بازار یابی و فروش که هر مدیری باید بداند
انجام تحلیل‌های بازاریابی و فروش برای کارهایی مثل شفاف‌سازی بینش تجاری، افزایش درآمد و سود و همچنین بهبود وجهه‌ی برند یک ضرورت به حساب میاد. با کمک یک تحلیل درست، شما می‌تونید بازارهای جدید، مخاطبان جدید، مناطق توسعه جدید و… رو به دست بیارید. اما چه نوع تحلیلهایی رو باید انجام داد؟ در اینجا من می‌خوام ۹ تا از انواع تحلیل که هر مدیری برای موفقیت و رشد کسب و کارش باید بدونه رو ذکر کنم. پس اگر به دنبال توسعه و موفقیت کسب و کارتون هستید، بهتون پیشنهاد می‌کنم این مطلب رو از دست ندید.
1.تحلیل نیازهای برآورده نشده
کسب و کار یعنی مواجه شدن با نیازهای مشتریان. تحلیل نیازهای برآورده نشده یعنی فهمیدن اینکه آیا نیاز برآورده نشده‌ای در اطراف محصول، سرویس یا مارکت شما وجود داره که به وسیله‌ی اون بتونید رضایت و درآمد از مشتری رو افزایش بدین. از ابزارهای مفید برای این‌کار میشه به نقد و بررسی محصولات، بررسی کیفی، گروه‌های متمرکز و مصاحبه‌ها اشاره کرد. همچنین می‌تونید برای آشنایی با کلمات جستجو شده توسط کاربران از ابزار “گوگل ترندز” هم استفاده کنید.
نکته: امروزه دیگه سوال پرسیدن از کاربران سختی نداره. می‌تونید فرم‌ها یا گروه‌‌های متمرکز بسازید یا حتی از کاربران بخواید که صفحه فیس‌بوکتون رو لایک کنن یا بهتون بازخورد بدن.
2.تحلیل اندازه بازار
اگر اندازه‌ و پتانسیل بازاری که می‌خواید درش مشغول به کار بشید رو ندونید، پیش‌بینی دوام و پایداری کسب و کارتون هم کار چندان سختی نیست!!!
تحلیل اندازه بازار یعنی اینکه بررسی کنید و ببینید که فلان بازار چقد برای محصول یا سرویس شما اندازه و پتانسیل داره و پتانسیل رشد در این بازار چقدره. بازار رو می‌شه از لحاظ مواردی مثل حجم (چند واحد از یک محصول یا سرویس فرخته می‌شه)، ارزش (میزان پولی که در بازار هزینه می‌شه) و تناوب (چند وقت به چند وقت یک محصول به فروش می‌رسه) اندازه گیری کرد. برای اندازه‌گیری حجم بازار می‌تونید از دیتاهای دولتی، اطلاعات انجمن تجارت، اطلاعات مالی از رقبا و نظرسنجی از مشتریان استفاده کنید.
نکته: بزرگی یک بازار، نمی‌تونه دلیلی بر سودآور بودنش باشه. به خصوص اگر اغلب مشتریان که یک محصول یا سرویس رو می‌خوان در حال حاضر یک نمونه از اون رو دارن و مایل به خرید نمونه دیگه نیستن.
3.پیش‌بینی تقاضا
برای موندن در کورس رقابت، پیش‌بینی تقاضا یکی از ضروریات هست. پیش بینی تقاضا یعنی تخمین تعداد محصول یا سرویسی که مشتریان مایل به خریدش هستن. پیش‌بینی تقاضا چیزی فراتر از حدس‌های آکادمیک هست و به اطلاعات گذشته و حال فروش از بازارسنجی نیاز داره. تکنیک‌های تحلیل مثل تحلیل سری‌های زمانی می‌تونه مفید باشه.
نکته: اطلاعاتی که ازش برای پیش بینی تقاضا استفاده می‌کنید باید واضح و دقیق باشن. اگر اینطور نباشه، نتایج درستی به دست نمیاد و می‌تونه به کسب و کار رو به مسیر نادرست هدایت کنه.

4.تحلیل روند بازار
هر کسب و کار باید روند و جهت بازاری که درش مشغول به کار هست رو بدونه. تحلیل روند بازار یعنی اینکه متوجه بشید که آیا یک بازار در حال رشد، راکد یا در حال نزول هست یا نه و این پروسه چقدر سریع داره اتفاق می‌افته. دونستن اندازه بازار هم مهمه اما دونستن اینکه بازار در حال صعود یا نزول هست هم حائر اهمیته. برای مانیتور کردن روند بازار می‌تونید بعضی از آزمایشات کسب و کار یا سناریو‌های تحلیلی رو انجام بدید تا ببینید که بازار چه چیزی رو می‌پسنده و این مورد چطور روی کسب و کار و رشد، راکد بودن و رشد بازار تاثیر می‌گذاره. نظرسنجی از مشتریان یا گروه‌های متمرکز هم می‌تونن مفید باشن.
نکته: در مورد محیط خارجی مثل تغییر قوانین و انتظارات اجتماعی همیشه آگاهی داشته باشین.
5.تحلیل غیرمشتری‌ها
به طور سنتی ما می‌گیم که باید مشتریان رو فهمید و در نهایت پی برد که اونها چطور مشتریانی هستن و افراد بیشتری هم مثل اونها پیدا کرد. اما گروه دیگه‌ای هم وجود دارن که اهمیت به خصوصی دارن. غیر مشتری‌ها!!! تحلیل غیرمشتری‌ها یعنی اینکه متوجه بشید که چه افرادی در حال حاضر مشتری شما نیستن و در مورد محصول، سرویس یا برند شما فکر می‌کنن. با شناسایی افرادی که از شما خرید نمی‌کنن، می‌تونید بازارتون رو به وسیله اون افراد توسعه بدین. اگر می‌خواید بدونید که چرا افراد از محصول یا سرویس شما استفاده نمی‌کنن، باید ازشون بپرسید، مصاحبه کنید، پرسشنامه بفرستید و از گروه‌های متمرکز استفاده کنید.
نکته: با استفاده از قدرت شبکه‌های اجتماعی امروزه خیلی راحته که از افرادی که مشتری‌تون نیستن بازخورد بگیرید.
6. تحلیل رقبا
کسب و کار شما قطعا نمی‌تونه در یک محیط بسته وجود داشته باشه. تحلیل رقبا برای بازاریابی و برنامه‌ریزی استراتژیک با شناسایی اینکه رقبای اصلی شما چه کسانی هستن، جایگاه اونها در بازار و در ارتباط با کسب و کار شما کجاست اهمیت داره. با فهمیدن نقاط ضعف و قدرت اونها، می‌تونید فرصت‌هایی رو برای بهره‌بردازی و شروع حرکت جدید شناسایی کنید. روش‌های زیادی برای جمع‌آوری اطلاعات رقبا وجود داره. از جمله روزنامه‌ها و مجلات تجاری، گزارشات سالیانه، بروشور محصولات و فعالیت‌های بازاریابی. حتی می‌‌تونید از یکی از دوستان، اعضای خانواده یا… بخواید که یکی از محصولات رقباتون رو خریداری کنه و شما تجربش در استفاده از اون محصول یا سرویس رو جویا بشید.
نکته: مفید‌ترین ترفند برای تحلیل رقبا اینه که دست به کار بشید! کاری که اکثر کسب و کارها انجامش نمیدن.
7.تحلیل قیمت
چی می‌شه اگر بدونید مشتریان در قبال محصول یا سرویس شما دقیقا و هرچند مدت، چقدر پول می‌پردازن؟ هدف تحلیل قیمت هم دقیقا همین هست. یعنی تحلیل قیمت با حساسیت در بخش‌های مختلف بازار. تحلیل قیمت به خصوص در بازارهای رقابتی می‌تونه بسیار مفید باشه. تحلیل قیمت نیازمند داده‌کاوی و توسعه‌ی الگوریتم‌ها و مدل‌های پیشبینی‌گرایانه‌ست. همچنین گاهی اوقات لازم هست که از چندین آزمایش هم‌زمان هم استفاده کنید تا متوجه بشید در موقع تغییر قیمت دقیقا چه اتفاقی می‌افته.
نکته: اگر برای بهبود دادن گردش مالی‌تون از روش‌های تحلیل قیمت استفاده می‌کنین، حتما درنظر داشته باشید که مشتری‌هایی که دارند مبلغ بیشتری می‌پردازند باید احساس رضایت بیشتری داشته باشند، پس حتما ارزش مشتری رو افزایش بدید.
8.تحلیل کانال‌های بازاریابی و فروش
برای بازاریابی و فروش محصول و سرویس، کانال‌های زیادی وجود داره. تحلیل کانال‌‌های بازاریابی و فروش بهتون اجازه می‌ده که به کانال‌های مختلف دسترسی پیدا کنین و متوجه بشید که کدومشون از همه موثرتره. به احتمال زیاد می‌شه از طریق کانال‌های مختلف، به بخش‌های مختلفی از بازار دسترسی پیدا کنین اما باید بدونین که کدومشون بهتر کارساز هستن و کدوم کارایی ندارن. برای هر کدوم از کانال‌های بازاریابی و فروش و پتانسیل‌های بلااستفاده‌‌ی کانال‌ها، باید یکسری نرخ تبدیل رو مشخص کنید تا بدونین کانال‌هاتون دقیقا چه خطی رو دنبال می‌کنن.
نکته: تحلیل کانال‌های بازاریابی و فروش، قطعا به صورت آنلاین آسونتر هست. کانال‌های آنلاین، دیجیتالی هستن و اغلب تحلیل‌ها در پلتفرم‌های بازاریابی و فروش انجام می‌گیرن.
9.تحلیل برند
برند مهمه. هدف از تحلیل برند مشخص‌کردن نقاط قوت شما در مقایسه با رقباست. برند چیزی فراتر از لوگو یا ردای تجاری هست. برند یعنی وجهه و احساس محصولات شما و چیزی که اونها به مشتری ارائه می‌دن. این نکته حائر اهمیته که بدونید مشتریان چطور برند شما رو درک می‌کنن. چون اینکار روی تصمیم‌گیری و هدایت استراتژیک تاثیر می‌گذاره. دیتاهای لازم برای تحلیل برند رو می‌تونید از مکان‌های مختلفی مثل مکالمات سرویس مشتریان، مکالمات فروش، انجمن‌ها، وبلاگ‌ها، سایت‌های نقد و بررسی و شبکه‌های اجتماعی بدست بیارید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

فلسفه‌های مدیریت بازاریابی

 فلسفه تولید، فلسفه کالا، فلسفه فروش، فلسفه بازاریابی، فلسفه رویکرد بازاریابی اجتماعی

فلسفه تولید

این فلسفه از قدیمی‌ترین فلسفه های بازاریابی است در نگرش تولید و پایه و اساس بر این است که مصرف‌کنندگان نیازمند اجناسی می‌باشند که در دسترس بوده وتوانایی خرید آن را داشته باشند بنابراین سازمان باید فعالیت خود را بربهبود کارایی تولید و توزیع متمرکز کندکه در دو حالت این رویکرد سودمند می‌باشد:

الفهنگامی که تقاضا برای یک کالا بیشتر از عرضه آن باشد، که در این صورت تلاش مدیریت بریافتن راه‌هایی جهت افزایش تولید متمرکز می‌گردد.

بهنگامی که هزینه های تولید کالا در سطح بالایی قرار دارد و تلاش برای پایین آوردن هزینه تولید.

ـ کارآییمیزان موفقیت در استفاده از منابع و امکانات یک سازمان را کارآیی آن سازمان می‌نامند

ـ اثر بخشیمیزان موفقیت در راه رسیدن به اهداف یک سازمان را اثر بخشی آن سازمان می نامند

ـ بهره‌ورینسبت خروجی (output) به ورودی (input) را بهره وری می نامند که به صورت نسبی و درصدی بیان می گردد

ـ عرضهرابطه مستقیم بین قیمت یک محصول و مقدار تولید شده را قانون عرضه می نامند.

فلسفه کالا

بسیاری از این رویکرد پیروی می کنند این دیدگاه بر این مبنا است که مصرف کنندگان کالاهایی را که از بهترین کیفیت و کارایی برخوردار باشند، مطالبه خواهند نمودبنابراین مدیریت باید انرژی و توان خود را به بهبود دائمی کالا اختصاص دهد.

  فلسفه فروش

برخی دیگر از شرکت‌ها از این فلسفه تبعیت می‌کنند که طرفداران این نظریه بر این باورند که مصرف‌کنندگان اجناس از کالاهای تولید شده به اندازه کافی نمی‌توانند خریداری نمایند مگر اینکه شرکت به میزان قابل توجهی برای فروش و تبلیغ کالاهای خود بکوشد.

تصمیمات درمورد بودجه آگهی

 این تصمیمات به چهار روش انجام می‌شود:

 الفبه روش مبتنی بر امکانات شرکت: عیب این روش نادیده گرفتن اثر آگهی برمیزان فروش و عدم توجه به برنامه‌ریزی‌های بلند مدت شرکت است

بروش مبتنی بر درصد فروشاین روش مانند روش قبل مبتنی بر امکانات شرکت می‌باشد با این تفاوت که هر چه میزان فروش افزایش می‌یابد میزان بودجه برای آگهی نیز افزایش پیدا می‌کند یکی از عیوب این روش این است که بجای آنکه آگهی علت فروش باشد افزایش فروش است که علت افزایش آگهی می‌باشد و هزینه ها به جای آنکه بر اساس فرصت ها انجام شود صرفاً به دلیل در دسترس بودن سرمایه انجام می شود.

جروش برابر بر رقبادر این روش شرکت میزان هزینه رقیب برای آگهی را برآورد می‌کند و به همان اندازه برای آگهی بودجه‌ریزی می‌کند اما اشکال این روش این است که شرکتهای رقیب بسته به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت و منابع و امکانات خود برای آگهی بودجه ریزی می‌کند و به طور معمول هر شرکت بسته به نیازها وا هداف خود نیازهای تبلیغاتی منحصربه فردی دارد.

دروش مبتنی بر عرف و وظیفهدر این روش شرکت‌ها بودجه تبلیغات خود را با طی کردن سلسه مراحل:

1- تعریف اهداف فروش    

2- تعیین وظایفی که برای دستیابی به این اهداف باید انجام دهند، تعیین می‌کنند.


اعتماد سازی برای مشتری و اطمینان دادن به مشتری

زمانی که فروشنده کمتر از تعهدات خود قول بدهد و بیشتر عمل کنددر این صورت احتمال اینکه مشتری کاملأ راضی و شاد شود و به شما اطمینان و اعتماد کند و مجدداً از شما خرید کند برابر بیشتر از مشتریان حتی راضی خواهد بود.

سیاست دامپینگ و علت اینکه محصولات برخی شرکت‌ها در خارج از کشور کمتر از قیمت داخل فروخته می‌شوند

  سیاست دامپینگ معمولاً برای حضور در بازارهای گسترده جهانی به کار گرفته می‌شود تا اولاً بازارهای خارجی را مورد تاخت و تاز قرار داده و دوماً هزینه تمام شده را برای تولید کننده خارجی افزایش داده سوماً راه را برای فروش دیگر خدمات مانند لوازم یدکی، خدمات فنی، ساخت کارخانه، آموزش، ترویج کالا و... ایجاد نماید و چهارماً برای جلوگیری از پیشرفت رقبا و فتح بازارهای مذکور

تئوری فروش گرا و بازارگرا

 هدف هر دو کسب سود است، اما بازارگرا به ارضاء خریدار، مدیریت بازار و نیازهای مشتری توجه نیز دارد، اما فروش‌گرا به افزایش حجم فروش، فروش و توسعه آن و تولید توجه داردبرای فروش‌گرا رضایت مشتری لزومی ندارد و او تنها کالایی را تولید می‌کند که توانایی تولید آن را دارد اما بازارگرا تنها کالایی را تولید می‌کند که مشتری نیاز دارد و رضایت مشتری جزو الزامات ایشان است، بسته‌بندی ابزار فروش به حساب می‌آید اما برای فروش‌گرا بسته‌بندی تنها کالا را حفاظت می‌کند و کاهش هزینه برای او ریسک را کاهش می‌دهد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

اکثر برندهای معروف دنیا هنگام رونمایی از محصول جدید خود به جای استفاده از روش‌های دشوار بازاریابی راه‌حل بهتر و کاراتری را انتخاب می‌کنند. زیرا تحت تاثیر قرار دادن عواطف مشتری باعث تصمیم‌گیری احساسی او می‌شود که یکی از مهم‌ترین روش‌های بازاریابی به نام بازاریابی احساسی است.

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که بر خلاف باور عمومی بیشتر مردم تصمیمات خود را بر اساس احساسات و عواطف خود می‌گیرند. بنابراین تحت تاثیر قرار دادن افراد برای تصمیم‌گیری احساسی یکی از مهمترین نکات بازاریابی است. برای موفقیت در بازاریابی لازم است که با مشتریان خود ارتباط عاطفی برقرار کنید. این ارتباط عاطفی منجر به تصمیم‌گیری احساسی آن‌ها حین خرید می‌شود و با اشتیاق محصولات برند شما را انتخاب می‌کنند.

شبیه‌سازی عواطف برای تحت تاثیر قرار دادن تصمیم‌گیری احساسی در بازاریابی احساسی

احساسات انسان نقش موثری در تصمیم‌گیری او دارند. حتی انسان‌های منطقی نیز حین تصمیم‌گیری درگیر احساسات خود می‌شوند. متاسفانه در بازاریابی به این عوامل توجه چندانی نمی‌شود. اما جالب است بدانید که اگر مشتری در اولین تجربه‌ی خود هنگام استفاده از محصولات یک برند احساس خوبی را تجربه کند برای همیشه ذهنیت مثبتی نسبت به آن برند پیدا می‌کنند. بر عکس این موضوع نیز صادق است یعنی نارضایتی مشتری در اولین تجربه حس نفرت همیشگی در ذهن او ایجاد خواهد کرد. بنابراین توجه به احساسات مشتری یک روش سرمایه‌گذاری بلند مدت برای جذب مشتری و از اصول اساسی بازاریابی است. زیرا خرید مشتری صرفا بر اساس نیازهای او نیستنیاز مشتری با منطق هدایت می‌شود اما خواسته و در نهایت خرید طبق احساس شکل می‌گیرد و سبب پیشبرد بازاریابی احساسی می‌شود.

به عنوان مثال فرض کنید اولین بار به رستورانی می‌روید، اما از غذای رستوران رضایت کافی ندارید. بدتر از همه اینکه بلافاصله دچار مسمومیت غذایی می‌شود. مطمئنا این ذهنیت باعث می‌شود که دیگر تحت هیچ شرایطی به این رستوران نروید. از طرفی نیز دوستان و آشنایان خود را نیز از رفتن به این رستوران منع می‌کنید. بنابراین گاهی حتی یک تجربه‌ی تلخ باعث ایجاد ذهنیت منفی از یک برند می‌شود و می‌تواند گروه بزرگتری از مشتریان را تحت تاثیر قرار دهد.

تصمیم‌گیری احساسی و به طور کلی احساسات مشتری نقش به سزایی در موفقیت بازاریابی احساسی برند دارد.

روانشناسی با بخش علمی بازاریابی ارتباط تنگاتنگی دارد. روانشناسی تعامل بین احساسات و منطق را حین تصمیم‌گیری بررسی می‌کند و معتقد است که عوامل زیر در یک تصمیم‌گیری احساسی تاثیر دارند:

احساسات مثبت مانند شادی، لذت و رضایت مهمترین عوامل جذب مشتری وفادار هستند. به عبارت ساده‌تر رضایت مشتری تضمینی برای وفاداری مشتری نسبت به برند شما خواهد بود.

محبوبیت برند نیز یکی دیگر از عوامل مهم در تصمیم‌گیری احساسی مشتریان است. در حقیقت محبوبیت نقش بزرگی در پیشبرد استراتژی‌های بازاریابی احساسی دارد و نباید از آن چشم‌پوشی کرد.

تبلیغات عاطفی نقش پررنگ‌تری نسبت به محتوای آگهی دارد و انتخاب مشتریان و تصمیم به خرید آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

تاثیر روانی تصاویر استفاده شده در تبلیغات و بازاریابی، تصمیم‌گیری احساسی و منطقی مغز را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

استفاده از روش‌های هوشمندانه و تبلیغات جذاب که اطلاعات مفیدی را در مورد یک محصول در اختیار مشتری قرار دهد نیز شانس موفقیت در بازاریابی احساسی را چندین برابر می‌کنند.

حین تصمیم گیری احساسات منطق را تحت تاثیر قرار می دهد.

بهره‌گیری از احساس مشتری در بازاریابی احساسی

یک بازاریاب موفق با استفاده از ساختار تعاملات اجتماعی و توجه به احساساتی مثل شادی، غم، سورپرایز، نگرانی، خشم و انزجار و تحریک احساسات مثبت خریدار را ترغیب می‌کند که طی یک تصمیم‌گیری احساسی محصولات یک برند خاص را انتخاب کند. زیرا معمولا تحریک احساس مثبت نفوذ بیشتری بر ذهن مشتری دارد و سبب توسعه استراتژی بازاریابی احساسی می‌شود.

احساس همدلی نوع منحصر به فردی از تبلیغات است. بنابراین ایجاد حس همدلی در مقابل غم و اندوه مشتری باعث ایجاد حس اعتماد و وابستگی شده و تصمیم‌گیری احساسی مشتری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ترس محرک قوی است که همه جنبه‌های زندگی از جمله تصمیم‌گیری را تحت تاثیر قرار می‌دهد. از جمله عوامل احساسی دیگری که می‌تواند در انتخاب استراتژی بازاریابی احساسی و ترغیب مشتری به خرید از آن استفاده شود روش سورپرایز و آزار مشتری هستند که می‌توانند سبب توسعه‌ی بازار شوند. اما نکته‌ی مهمی که در انتخاب استراتژی بازاریابی باید به آن توجه شود شناخت نوع مشتری و آگاهی از احساسات او است.

ارتباط سازنده و موثر با مشتری یکی از عوامل مهم تاثیرگذاری در احساسات مشتری است که منجر به تصمیم‌گیری احساسی می‌شود. ایجاد ارتباط عاطفی و توجه به نظرات و احساسات مشتری باعث تقویت حس همدلی و اعتماد مشتری می‌شود. داستان‌سرایی و توجه و استفاده از تجربیات مشتری هنگام استفاده از محصول نیز می‌تواند سبب جلب اعتماد مشتری نسبت به برند شما شود.

نتیجه‌گیری:

برای موفقیت در بازاریابی احساسی لازم است که به احساسات مشتری خود توجه کنید و با شناخت مشتری و ترغیب او برای تصمیم‌گیری احساسی سبب توسعه‌ی بازار و در نهایت افزایش فروش شما خواهد شد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

مقدمه

یکی از تاکتیک های مهم متقاعد کردن مشتریان آگاه امروزی که حق انتخاب آنان به علت گسترش رقابت، پیوسته رو به افزایش است، ترویج (PROMOTION) است که خود از پنج ابزار تبلیغات، پیشبرد فروش، روابط عمومی، فروش شخصی و بازاریابی مستقیم تشکیل می‌شودازطرفی، باتوجه به بالارفتن ارزش وقت و لزوم مدیریت زمان برای نیل به اهداف بنگاههای اقتصادی و همچنین اثربخشی بیشتر شیوه های ارتباطی دوطرفه (نظیر فروش شخصی و بازاریابی مستقیمدر این مقاله، به یکی از کانال های بازاریابی مستقیم یعنی بازاریابی تلفنی پرداخته شده است.
بازاریابی تلفنی
 اگر بدون وقت قبلی به محل استقرار مشتری مراجعه کنید، زمان زیادی را در راه صرف می‌کنید و امکان دارد طرف در محل حاضر نباشد و یا اینکه ممکن است مدتی را در انتظار باشید ولی بازهم شما را نپذیردپس بهتر است ملاقاتهای حضوری حتی الامکان با وقت قبلی باشدتلفن را دست کم نگیریداز تلفن استفاده کنیداین وسیله سرعت کار شما را افزایش می دهد و اگر هم مشتری نبود زمان اندکی را از دست داده ایدبدانید که تلفن برای شروع ارتباط بسیار مناسب است (مگر برای مشتریان قدیمی که با تلفن سفارش می دهند).
برای برقراری ارتباط با افراد مهم یکی از بهترین زمانهای تماس تلفنی، صبح زود است و یکی آخر وقت که منشی‌ها رفته اندمنشی ها بسیار خوب هستند اما باید پذیرفت که بعضی از مواقع مانع برقراری تماس می‌شوندباید تکنیک‌های بازاریابی تلفنی را یاد بگیرید و از آنها استفاده کنید.
 به موارد زیر توجه کنید و آنها را به کار ببرید:
ـ کار با تلفن باید هدفمند باشد؛
قبل از گرفتن شماره، خود را کاملاً آماده کنیداین آمادگی شامل سرحال بودن، به کاربردن عبارات کلیدی مثبت نظیر اینکهالان می‌خواهم یک بازاریابی تلفنی موفق داشته باشمآراسته بودن، لبخند زدن، فراهم بودن ابزار کار نظیر قلم، اطلاعات موردنیاز و... می‌شودمعطل گذاشتن مشتری برای پیدا کردن خودکار، آمار و... پسندیده نیستاطمینان داشته باشید تمام ارقام و مدارک به روز است؛
صبح زود شروع کنید، کسب و کار از ساعت شروع می شود، ضمن اینکه خیلی از مدیران موفق قبل از ساعت صبح در محل کارشان حضور دارندسحرخیز باش تا کامروا شوی؛
یک عدد آئینه روی میزتان قرار دهید تا در هنگام مکالمه به آن نگاه کنید و لبخند بزنیدحالت چهره شما در صدایتان منعکس می‌شود، به یاد داشته باشید که در بازاریابی تلفنی تنها سلاح شما صداست، پس این سلاح را درست به کار گیرید؛
برای هر یک از مکالمات تلفنی خود از قبل برنامه ریزی کنید، اول تمام مکالمه را در ذهنتان تمرین کنید، مجسم سازید که پیشاپیش در این کار موفق شده‌اید و حالا فقط می‌خواهید این موفقیت را تکرار کنید؛
نام مخاطب را پرسیده و درست تلفظ کنید؛
در مذاکرات تلفنی مهم، ایستاده صحبت کنیددر این صورت آدرنالین بیشتری از مغز ترشح می شود و تسلط شما را بالا می برد؛
دست نوشته داشته باشیدمتنی را از قبل آماده کنید تا در شروع مذاکرات از آن استفاده کنیداین متن باید شما و شرکت را معرفی کند، مقصود شما را از تلفن زدن بیان کند و مزایای محصول و وجه تمایزتان را نشان دهدچنان ماهرانه از متن استفاده کنید که طرف مقابل متوجه روخوانی‌تان نشود؛
مشتری باید در تن و لحن صدای شما شادابی را احساس کندمعایب تلفن به عنوان یک عامل ارتباطی شامل فقدان ارتباط چشمی و احتمال آماده نبودن طرف مقابل یا منحرف شدن توجه او به دلیل سایر فعالیتها (یا شلوغی خیابان در صورتی که فرد در خیابان  باشدمی‌شودلذا تمام این نقایص را باید صدای گرم و جذاب شما جبران کند؛
ـ با مشتری گفتگو کنید نه اینکه به طور یک جانبه مطالبی را به آنها بگویید؛
برای وقت مشتری ارزش قائل شوید و در صورت عدم تمایل او وقت دیگری را برای مذاکره درخواست کنید؛
حوصله داشته باشید؛
در هنگام صحبت با تلفن چای نخورید، سیگار نکشید، روزنامه نخوانید و... و حواس خود را فقط روی گفتگو متمرکز کنید؛
بی جهت روی بعضی از مواضع پافشاری نکنید؛
به آداب و اعتقادات طرف مذاکره کننده احترام بگذارید؛
تلفن را درست نگه دارید تا صدای شما واضح باشدکلمات را واضح و با تلفظ صحیح به کار ببرید؛
تصویر درستی از خود ارائه دهید، نه خود را کوچک بشمارید و نه غلوآمیز صحبت کنید؛
با سرعت مناسب صحبت کنید، به طوری که تاثیر خوبی داشته باشد؛
اگر در مکالمه‌های تلفنی طرف مقابل شما فریاد می‌کشد و سر شما داد می‌زند، هرگز مقابله به مثل نکنیدبلکه آرام و نرم و با ملایمت صحبت کنید، در این گونه مواقع هم بهتر است بایستید و به مکالمه ادامه بدهید؛
شاید طرف صحبت شما سوالهای غیرمرتبط و یا حتی خصوصی مطرح کند، خونسرد باشید و عصبانی نشوید، مدیریت ارائه اطلاعات داشته باشید، لازم نیست به همه سوالها پاسخ دهید، گاهی خود را به نشنیدن بزنید و مجدداً موضوع اصلی را پیش بکشید و گاهی هم شوخی کنید و سوالها را با ظرافت رد کنید به هرحال، سعی کنید مؤدبانه برخورد کنید و با سیاست و بازی با لغات مکالمه را به اتمام برسانیددرهمه حال مواظب شخصیت مشتری باشید، یادتان باشد هدف بازاریابی، رسیدن به تعامل است نه مشغول شدن به تقابل، که نتیجه مثبتی برای کسب و کار ندارد؛
مراقب کلام خود باشید، و در حذف کلمات کلیشه‌ای و عباراتی که تکیه کلام شما شده‌اند ولی خیلی پسندیده نیستند تلاش کنیدخانمها از اصطلاحات مردانه و آقایان از اصطلاحات زنانه نباید استفاده کنند؛
هدف از بازاریابی تلفنی گرفتن وقت از مخاطب برای ملاقات حضوری است، لذا از ارائه اطلاعات زیاد خودداری کنید،‌ در ملاقات حضوری شما علاوه بر صدا، ابزارهای دیگری هم برای تاثیرگذاشتن بر مشتری دراختیار دارید نظیر زبان، تاثیرات تیپ ظاهری، نمونه کالا، کاتالوگ، فیلم و... ، لذا هدف اساسی‌تان گرفتن وقت ملاقات باشد.
صدایتان را ضبط کنید و به آن گوش دهید، این کار باعث می‌شود تا عیوب کارتان را پیدا کنید و با تمرین و مهارت آنها را برطرف سازید؛
سعی کنید سوالها و اعتراضات مشتریان را پیش‌بینی کنید و فهرست سوالهای احتمالی خود را کامل کنیدجوابهای آنها را آماده کنیداین کار میزان آمادگی شما را در مذاکرات بعدی افزایش می دهد؛
حرفه‌ای عمل کنید، از تلفن به عنوان یک وسیله کاری استفاده کنید، زود بروید سر اصل مطلب و از تعارفات کم کنیداختلالاتی را که مکالمات تلفنی در کارتان ایجاد می‌کند را به حداقل برسانیدوسط حرف مشتری ندوید، مهارتهای سخنرانی و گوش کردن را در خودتان بالا ببریدپرشور باشید، با اعتماد به نفس صحبت کنید، از موضوع اصلی خارج نشوید؛
ویژگی محصولتان را بیان کنید اما این ویژگیها را با منافع و مزایایی که برای مشتری دارد پیوند دهید و تایید دیگران را درجهت بالابردن اطمینان مشتری بیان کنید تا اعتبارتان افزایش یابد؛
یادداشت‌برداری کنید، این کار باعث می شود چیزی را از قلم نیندازید اما مواظب باشید یادداشت‌برداری به مذاکرات شما لطمه نزندتندنویسی را تمرین کنید و نکات کلیدی را یادداشت کنید؛
تعداد تلفن زدن‌هایتان را افزایش دهید، قرار نیست تمام تماسهای شما به قرار ملاقات یا معامله منجر شود اما هر چقدر تعداد تماسهای شما بیشتر باشد و تسلط‌تان بالاتر برود قطعاً تعداد قرارملاقاتها و معاملات هم افزایش می‌یابد، رابطه مستقیم بین مشتری‌یابی امروز و منافع فردا وجود دارد؛
مراحل مشتری‌یابی از طریق تلفن را فراگیریدابتدا توجه طرف مقابل را جلب کنید، سپس خود و شرکت را معرفی کنید، آنگاه از یک عبارت کلیدی مثبت استفاده کنید و با قرار ملاقات گذاشتن مکالمه را به پایان برسانید؛
به منشی‌ها خیلی احترام بگذارید، اینها انسانهای مهمی هستند و می‌توانند دوست شما برای برقراری تماس به مدیرشان باشند یا اینکه مانع شما بشونددر اولین تماسها با منشی جمله‌ای که می‌گویید، امری مؤدبانه و سریع باشد تا او را وادار به حرکت سریع کندنظیر سلام، آقای محسنی، لطفاًجمله شروع نباید از ناحیه ضعف و با عبارات دارای بار روانی منفی مثل ببخشید مزاحم شدم یا خسته نباشید همراه باشد، به علاوه اینکه قاطع و با اعتماد به نفس صحبت کنید و من و من نکنید؛ احترام به منشی‌ها عامل مهمی است.
در کتابهای نویسندگان خارجی تاکید می‌شود که شما برای مشتری وقت ملاقات تعیین کنید مثلاً بگویید سه‌شنبه ساعت بعدازظهر چطور است؟ یا سه‌شنبه ساعت بعدازظهر من آنجا خواهم بود ولی این روش در ایران جواب نمی‌دهد و به مشتری برمی‌خوردبهتر است از او بخواهید وقت ملاقات را تعیین کند سپس به تنظیم وقت بپردازیدیادتان باشد که مشتری رئیس است؛
موفقیت و شکستهایتان را در بازاریابی تلفنی تجزیه و تحلیل کنید و از آنها درس بگیرید، یکی از بهترین معلم‌ها تجربه استهر بار که گوشی را برمی‌دارید باید خود را از نو بسازید اجازه ندهید تکراری بودن امور، شما را خسته کند، بــاید هر روز دوباره درمورد آنچه انجام می‌دهید فکر کنید؛ خلاق باشید؛
در پایان هر مذاکره سعی کنید خیلی کوتاه خلاصه مذاکرات را بیان کنید و برای آن از مشتری تاییدیه بگیرید تا مبادا موضوعی برداشت مشترک نشده باشد؛
سوال کردن در جای درست برای فهمیدن صحیح موضوع، مناسب است و ایرادی ندارد؛
اطلاعات شما از رقبا میزان حرفه‌ای بودنتان را نشان می‌دهد و باعث می‌شود در مدیریت مکالمات تلفنی قویتر عمل کنیداین اطلاعات مربوط به مواردی ازجمله محصولات آنها، قیمتهایشان، بازار هدف‌شان، پور درصد فروش آنها، تعداد نیروی فروش، میزان تخفیف، استراتژی فروش، دید رقبا نسبت به شما و... می شود؛
در پایان مذاکرات تلفنی شما بعداز طرف مقابل، گوشی را زمین بگذارید؛
تاریخ، ساعت، مکان و هدف قرارتان را یادداشت کنید؛
درجلب رضایت مشتری از طریق تلفن کاملاً مهارت پیدا کنیدیاد بگیرید مانند یک نوازنده ماهر که با ساز خود هنرنمایی می‌کند، شما هم با تلفن هنر بازاریابی تلفنی خود را به نمایش گذارید؛
بی تردید در فرایند هر گفتگو ممکن است ایرادهایی از سوی مشتری مطرح شودمسلماً هر ایرادی یک مانع است و باید پاسخی برای آن طراحی شوددر چنین موقعیتی بیهوده دلواپس نشوید، سعی کنید دلواپسی‌های خود را کنترل کنیددر اغلب موارد مشخص شده است که دلایل دلواپسی افراد را می‌توان به نحو زیر طبقه بندی کرد:
الف) 40 درصد دلواپسی های افراد درمورد مسائلی است که هرگز اتفاق نمی افتند؛
ب) 40 درصد دلواپسی ها درمورد چیزهایی است که نمی توان آنها را تغییر داد؛
ج) 12 درصد دلواپسی‌ها درارتباط سلامتی است؛
د) 8 درصد دلواپسی‌ها به طور اصولی صحیح و واقعی‌اند.
بنابراین، میان دلواپسی‌ها باید فرق گذاشت و از آنجا که در تماس تلفنی نسبت به تماس حضوری تنها از کانالهای مشخصی برای ارتباط استفاده می‌کنید، در آن صورت در موقعیتهایی که سرحال نیستید، سریعاً صدای شما حالت درونیتان را منعکس کرده و دلواپسی‌های شما را لو می‌دهدبنابراین، زمانی که ایرادی از شما گرفته می‌شود، دلواپس نشوید و آن را یک حسن نظر تلقی کنید، زیرا درهمین ایرادهاست که مسائل و نیازهای مشتری آشکار می گردد؛
اقدام کنید، بهترین راه برای غلبه بر شک و ترس، حرکت استاقدامات فوق را رعایت کنید و ابزارتان را آماده سازید، با تمرین، ایرادتان را برطرف کنید، مهارتهایتان را بالا ببرید، از دوستانتان بخواهید شما را راهنمایی کنند، به صدای خود گوش کنید و از همه چیز یاد بگیرید اما با تمام اینها تا اقدام نکنید موفق نمی‌شوید، با آمادگی، گوشی را بردارید و شروع کنید؛
فرم مذاکرات تلفنی را تنظیم کرده و تاریخ تماس، ساعت تماس، نام مخاطب، شرکت مخاطب، خلاصه مذاکره و اقدام بعدی که باید صورت گیرد را یادداشت کنیدو در پیگیریها از این فرم استفاده کنید.
بازاریابی تلفنی یکی از کانال‌های بازاریابی مستقیم است که در صورت کسب مهارتهای لازم جهت استفاده صحیح از تلفن میزان توفیق فروشندگان در نیل به اهداف فروش و بازاریابی را افزایش می‌دهددر این مقاله اصول بازاریابی تلفنی جهت استفاده صحیح از زمان و تاثیرگذاری مثبت بر مشتریان موردبررسی قرار گرفته است


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

:ارتباطات غیر کلامی
ارتباطات غیر شفاهی فرایند معنا را به صورت پیامهای بدون واژه از طریق ژست-زبان بدن یا استقرار-چهره و تماس چشمی-ارتباط جسم مانند :مدل مو-معماری-نماد ها و سمبل ها وهمچنین از طریق مجموع موارد فوق توصیف میکنند.
 ارتباطات غیرکلامی مشمول تمامی حالتهای ارتباطی می شود که به یک زبان رسمی وابسته نیست. ارتباطاتی که به موجب آن ایده ها و مفاهیم بدون اینکه از مفاهیم و اصطلاحات کلامی استفاده شود ، تشریح و تفسیر می شوند. 
به نظرشما آیا ارتباطات غیرکلامی دارای چنان زمینه ای است که بتواند چنین تعریف مهمی رادربرگیرد؟ پاسخ مثبت است . نسلهای گذشتة ،انسانهایی که قبل از تاریخ می زیسته اند ، ازطریق ارتباط غیرکلامی باهمدیگر رابطه داشته اند.آنها همانند جانوران ، صداهایی از گلوی خود خارج می کردند. 
در واقع علایم، حرکات بدنی ، اشارات ، ترسیم نقشها تا زمانیکه زبانی برای بیان مفاهیم آنها ایجاد شود، نیازهای ارتباطی آنان را برآورده می ساخت. 
با نگاهی به اطراف خود ، در می یابیم که امروز هم روشهای متعدد برای ارتباط غیر کلامی ما را احاطه کرده اند . صرف نظر از مفاهیم ارتباطات غیر کلامی ، بیشتر اینگونه ارتباطات با حسهای ارتباط گر مرتبط اند . آخر از همه نیز این " حسّها " هستند که می توانند اطلاعات را انتقال دهند. 
بشر همیشه فکر می کرد که فقط 5 نوع حس دارد . بعدها دریافت که حس ششمی نیز وجود دارد . اغلب ارتباطات ما انسانها، با این حسها سر و کار دارد. 
ارتباط غیر کلامی مرتبط با حسهای بشری ، با حرکت ، رنگ و شکل توام است. 
بشر به غیر از ابزار تصویری که با حس بینایی وی ارتباط داشت ، ابزارهای دیگری همچون ارتباطات چهره ای و حرکتی را نیز داشته است . نمادهای چهره ا ی همانند اخم کردن ، خندیدن ، عصبانی شدن، گریه کردن و ... حالت های مختلفی هستند که بصورت مؤثر در موقعیتهای مختلف و در ارتباطات رو در رو انتقال دهندة حالات و پیام آنها بوده است . 
حالت های حرکتی نیز در ارتباطات کاربرد دارند که می توانند مبهم یا روشن باشند. 
اگر شخصی به یک تنگ آب و سپس به دهان خود اشاره کند ، این شاید نمونه ای ازیک ارتباط حرکتی روشن و بدون ابهام باشد . یعنی آشکار است که وی تشنه است و در خواست آب می کند از طرف دیگر دراغلب موارد موقعیت های غیرقابل تفسیری نیز وجود دارند که در شرایط متفاوت معانی مختلفی را انتقال می دهندو برداشت دقیق و صحیح آن ها به عوامل مختلفی از قبیل عوامل فرهنگی ، جغرافیایی ، اجتماعی و غیره مربوط می شود. 
در هندوستان ، استرالیا و برخی از کشور های غربی ، چنانچه کسی سرش را بالا و سپس پایین بیاورد، به معنی تأیید است اما همین حرکت در کویت دقیقاً معنی برعکس دارد و مفهوم (نه) را القاء می کند. در شبه قاره هند چنانچه یک زن با انگشت نشانه دماغ خود را لمس نماید ، این حرکت نشاندهندة تعجب و شگفتی وی است. درخاورمیانه همین حرکت به معنی خدمتگزاری بوده و فرد نیت و آمادگی خود را برای انجام کار حتی تحت سرپرستی یک شخص دیگر اعلام می کند والبته این نوع حرکت ها بیشتر از سوی مردان انجام می شود. در ایران نیز اگر شخص بخواهد بگوید که من با کمال میل در خدمت شما هستم وازدستورات شما اطاعت می کنیم،دست راست خودرا روی چشم راست خود می گذارد. 
شاید کاربرد حرکات بدنی حاصل چهارچوب بندیهای ماهرانه ای باشد که همانند زبان انسانهای کرولال کاربردداشته باشد. ما درزندگی روزمره، بطور مداوم ترکیبی ازکلمات وحرکات را جهت بیان منظورمان بکارمی گیریم. صدا زدن کسی همراه با لبخند و گفتگو باوی ، باصدا کردن وی بدون لبخند متفاوت است . 
ارتباطات غیرکلامی ناخود آگاه ، آنچه که ما آن را زبان بدنی و یا درست بگوییم زبان حرکتی (حالت اندامی)می نامیم ، یک اصطلاح علمی است. 
حالات بدن ما گاهی بیانگر حالات روحی روانی ما بوده بطوریکه شاید ما قادر نباشیم آن را با کلمات بیان نماییم.کاربرد زبان حرکتی می تواند بازتابی یا غیربازتابی بوده و حالت بدنی ، یا وضعیت وشرایط روحی ماهمراه پیام به شخصی که منتظردریافت پیام است،منتقل شود. 
زمانیکه تمرکز می کنیم ، مردمک چشممان تنگ می شود و وقتی خسته ایم ، خمیده تر به نظر می رسیم و زمانی که به هیجان می آییم فیزیک چهره مان فرق می کند. 
آقای جولیوس فست (Julius Fast) درکتاب معروف خود به نام (زبان حرکت بدنی) که درسال 1984 منتشر شد ، بیان کرده است که زبان بدنی حاصل نفوذ فرهنگی و محیطی است. شخصی که درآمریکای شمالی زندگی می کند و به زبان حرکات بدنی آشنایی دارد ممکن است به سادگی در درک حس و قصد شخص دیگری که در اسپانیا زندگی می کند ، دچار اشتباه گردد. 
بطور مثال یک دختر اسپانیایی با آگاهی به شرایط حاکم بر جامعه خود ، زیبایی های دخترانه خود را به رخ دیگران می کشد بدون اینکه مفهوم برداشت شده از حرکات وی ، حاکی از تمایل وی برای مردان باشد اما طبق نظریه آقای Fast همان رفتار از طرف یک دختر امریکایی با نیت جلب توجه مردان تفسیر میشود . مطالعات نشان داده است که امکانات برخی از مؤلفه های زبان حرکت بدنی جهانی بوده و به فرهنگ و نوع جنسیت افراد و همچنین محیط آنان بستگی دارد . به هر حال طبقه بندی زبان بدنی به دو بخش وابسته به فرهنگ و عدم وابسته به آن ، در مرحلة شکوفایی است . 
از بین حسهای پنج گانة خودمان ، حس شنوایی اساساً به ارتباطات کلامی متکی است اما می تواند در ارتباطات غیر کلامی نیز کاربرد داشته باشد . به تجربه ثابت شده است که حس متانت و آرامش ، عصبانیت ، بشاشیت و خوشرویی ، افسردگی و امثال آن می تواند از طریق آواهای هماهنگ و موزون به دیگری منتقل شود. از آوا شناسی در درمان و بهبود افسردگی نیزاستفاده می شود (کاسیلیت 1999) 
ارتباطات می تواند با حس بویایی نیز مرتبط باشد مطالعات دانشمندان ثابت کرده است که برخی از جانوران و حشرات از طریق حس بویایی امیال جنسی خود را به جفت خود منتقل می کنند. 
حس لامسه از مدلهای قوی و مؤثر در ارتباطات است . یک بوسه یا یک دست دادن ساده و یا در آغوش کشدن کسی، حتی یک لبخندکوچک توأم بانوازش یا بادست گذاشتن برروی دوش کسی، می توان ارتباط بسیار قوی و مؤثری برقرار نمود که حتی با صدها کلمه و حرف میسر نمی شود. 
برخی ها هم ادعا می کنند که با گرفتن دست کسی حتی می توانند فکر آنها را هم بخوانند . از میان این همه شواهد موجود در طبیعت ، باور نمی کنم که برقراری ارتباط از طریق حس چشایی میسر نباشد. 
تله پاتی (دوهم اندیشی) یکی از راههای ارتباط که در مورد آن بسیار صحبت شده است،یکی از امکانات برقراری اتباط بدون کلام است . تله پاتی با نفی حواس پنجگانه مرتبط است. تعمق در مورد وجود تله پاتی به آواخر قرن بیستم برمی گردد.جنجالی که توسط آقای جوزف بی رینز(Joseph B.Rhines) و سایر روان شناسان دانشگاه گرونینگن Groningen هلند در سال 1937 راه افتاد . 
آینده ممکن است روشهای دیگری رابرای برقراری ارتباطات به ارمغان بیاورد. یکی از روشهایی که اخیراً بشر به آن دست یافته است ، امواج مغزی است .تجربه ثابت کرده است که تمام فرایندهای مغزی که هم در حیوانات و هم در مغز انسانها جریان دارد ، حاصل یک الگوی پیچیده ای از جریان الکتریکی لحظه ای است (Bazier 1961) هر فرایند مغزی با نمونة نوسان الکتریکی فردی تلفیق می شود . تجربه گرایان توانسته اند این نوسانات الکتریکی مغزی را ثبت کنند. همچنین آنان دریافته اند که با برگشت دادن جریان الکتریکی در مسیر طی شده ، امکان اعمال تغییر و اصلاح در ذهن دریافت کننده پیام با یک مجموعه از نمونه های خاص وجود دارد(Delgado 1967). 
تأثیر روش دکتر دلگادو با ایجاد جریان الکتریکی معکوس بر روی مغز یک گاو و در یک سالن و روی رینگ بوکس ، بطور دیدنی برای تماشاچیان تشریح شده است. 
این فرایند زمانی که بر روی یک انسان پیاده می شود، می تواند تله پاتی نام بگیرد. که تحت عنوان انتقال ویژه اطلاعات بین موجودات در طبقه بندی ارتباطات غیرکلامی جای می گیرد. 
در حال حاضر شاید برخی از مفاهیم ارتباطات بطور غیرمستقیم نقشهای عمده ای در زندگی روزمره،داشته باشند بهرصورت اینگونه اثر گذاریها نمی تواند مانع توقف ذهنیت سازیهای نویسندگان در زمینه های مختلف ارتباطی گردد. رینگ بوکس ، بطور دیدنی برای تماشاچیان تشریح شده است. 
این فرایند زمانی که بر روی یک انسان پیاده می شود، می تواند تله پاتی نام بگیرد. که تحت عنوان انتقال ویژه اطلاعات بین موجودات در طبقه بندی ارتباطات غیرکلامی جای می گیرد. 
در حال حاضر شاید برخی از مفاهیم ارتباطات بطور غیرمستقیم نقشهای عمده ای در زندگی روزمره،داشته باشند بهرصورت اینگونه اثر گذاریها نمی تواند مانع توقف ذهنیت سازیهای نویسندگان در زمینه های مختلف
ارتباطی گردد.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر


Image result for ‫راههائی برای ورود به جمع‌های 2 یا 3 نفری‬‎

راههائی برای ورود به جمع‌های 2 یا 3 نفری

معمولاً وقتی دو نفر و یا چند نفر مشغول صحبت هستند نمی‌پذیرند که کس دیگری وارد گفتگوی آنها شود. راه حل:
ـ نزدیک جمع شوید.
نقش مخاطب یا شنونده را بازی کنید.
 ارتباط چشمی.
 نگاه تأییدی.
 فرصت را شکار کنید.
 با جملات کوتاه شروع کنید تا مزاحم شناخته نشوید.البته لازم است که رعایت ادب را بنمایید و متوجه باشید که هر چه باشد تازه واردید و باید حد خود را کاملاً بشناسید و با گوش نمودن دقیق به حرفهای افراد بهترین سخن را بگویید که بتواند به روند بحث کمک کند تا آنها نیز شما را به عنوان عضوی فعال و خودی در بحث بشناسند و قبول نمایند.

Image result for ‫راههائی برای ورود به جمع‌‬‎
مراقب بودن به هنگام انتقال و کسب اطلاعات: از مسائل شخصی خود نگویید چرا که به مخاطب دید می‌دهید و همین طور به حدود شخصی او هم وارد نشوید. مراقب خط قرمز‌های افراد باشید و به نواحی حساس (حساسیت­برانگیز) او نزدیک نشوید. یادتان باشد که تفاوت‌های فرهنگی می‌تواند آفتی بزرگ برای ارتباط سالم باشد. اگر بی‌محابا از اطلاعات شخصی خود حرف بزنید به علت تضادهای فرهنگی می‌تواند روند رابطه را مختل نموده و از شما تصویری منفی در ذهن مخاطب باز سازد. در پی کسب اطلاعات شخصی نیز بی‌پروا نباشید و این را بدانید مردم به کسانی که در پی چنین اطلاعاتی هستند اعتماد نمی‌کنند و بالعکس به کسانی که اطلاعات شخصی دیگران برایشان مهم نیست اعتماد نموده و بسیاری از این اطلاعات را مشتاقانه ارائه می‌دهند.

Image result for ‫راههائی برای ورود به جمع‌‬‎
به احساسات طرف مقابل توجه کافی کنید: فردی که نسبت به افکار، احساسات و حساسیتهای دیگران بی‌توجه است برای ایجاد روابط مؤثر با موانعی جدی روبه‌روست. بعضی افراد زیاد حساس نیستند و از سخن و رفتار نامناسب دیگران رنجش به دل نمی‌گیرند. بعکس برخی افراد بیش از حد حساسند و به رفتارها بها می‌دهند. به طور کلی می‌توان از بازخوردهای شفاهی و غیرشفاهی اطرافیانمان و عقاید و خلق و خو‌هایشان،از حساسیتها و احساسات آنها با خبر شویم و متناسب با آنچه آنها بر آن تمایل یا عدم تمایل دارند رفتار کنیم و همیشه دوست و طرف رابطه‌ای منطقی، متوجه و فهیم باشیم.
اشتیاق شنیدن پاسخ سؤالات مطرح شده از طرف دیگران
بسیاری مواقع در طول مسیر گفتگو سؤالاتی از ما پرسیده می‌شود که طرف رابطه اصلاً منتظر شنیدن پاسخ آن سؤال از طرف مانیست و کاملاً تمایل دارد که ما در مقابل اشتیاق خود را نسبت به شنیدن پاسخ آن سؤال از طرف رابطه نشان دهیم. این عمل به گرمابخشی در رابطه بسیار کمک می‌کند. پس حتی هنگامی که جواب آن سؤال را می‌دانستید، جواب را نگویید و در مقابل از او مشتاقانه بخواهید که جواب را بگوید.

Image result for ‫راههائی برای ورود به جمع‌‬‎
مثلاً وقتی طرف گفتگو از شما می‌پرسد: «باورت نمی‌شه امروز چه اتفاقی برای من افتاد؟» شما باید بگویید: «خب، چی شده، چه اتفاقی افتاده؟» و این نوع برخورد نشاط در رابطه را افزایش خواهد بخشید.
به خاطر سپردن اسامی افراد: هر یک از ما بطور طبیعی خواهان آنیم که در یاد و خاطره دوستان و اطرافیانمان بمانیم و بطور غریزی می‌خواهیم که اطمینان حاصل کنیم که به طریقی در خاطرات افراد شخصی برجسته‌ایم. یکی از نیروهای محرکه‌ی اعتماد به نفس اجتماعی و عمومی شما این است که نام افراد را به خاطر بسپارید. متوجه باشید که نام افراد در حقیقت هویت اشخاص است و بدون آنکه نام آنها را به خاطر بسپاریم نمی‌توانیم با خود آنها نیز رابطه‌ای برقرار کنیم

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۵
مهر

Image result for ‫صدا سازی‬‎

صدا سازی:
صدا سازی در معنای عام به مجموعه تمرین ها / نرمش ها / بایها / نباید ها و دیگر موارد بر نامه ریزی شده گفته میشود که در تولید بهترین صدای موجود در هر فرد به مار بسته می شود.
نکته :حروف از دو دسته ی "صامت" و "مصوت" تشکیل می شوند:
مصوت ها در فارسی 6 تا هستند:اِ اُ  اَ  آ او ای 
صامتها به دو دسته ی انقباضی و انسدادی تقسیم می شوند:
صامتهای انسدادی: پ ب ت د ک گ ق 
صامتهای انقباضی: ف و خ ه س ز ش ژ ث ص ض ط ظ ل ر م ن چ ج ی 
 Image result for ‫صدا سازی‬‎
تمارین تلفظی:
تکرار مصوت های آ - اَ -اُ -اِ -ای با صدای بلند
خواندن آوازهای ریتمیک،مثل آواز "یار دبستانی من"
تمارین حروف نوک زبانی (ل ، ت ، د ، ن ):
تمرین (ل َ) :برای تقویت عضلات نوک زبان شمعک را بین دندانها قرار دهید و بگویید:(لَ) فشار نوک زبان را بر انحنای لثه های فوقانی احساس کنید . لحظه ای نوک زبان را نگاه دارد تا مخرج حرف را بناسید بعد زبان را رها کنید تامصوت اَ تولید شود  نوک زبان پس از جدا شدن از انحنای لثه پایین می آید در کف دهان پشت دندانهای پایین قرار می گیرد . زبان ار محکم و با ضرب معین ورزش دهید سعی کنید نوک زبان به اختیار خودتان باشد . ده بار بگویید: لَ
تمرین (تَ): نوک زبان پشت دندانها و کنارهای آن را به پشت لثه های بالا بفشاریدو بگویید: تَ . قبل از ادای حرف یک لحظه فشار حرکت را حفظ کنید تا تماس بین زبان ،دندانها و لثه ها را احساس کنید. به انفجار هوایی که بعد از آزاد شدن زبان به وجود می آید توجه کنید و ده بار بگویید: تَ
تمرین (دَ) : نوک زبان را محکم پشت دندانها و کنارهای آن را پشت لثه  های بالا بفشارید و بگویید : دَ . فشار را یک لحظه نگه دارید تا محل آن را به خاطر بسپارید لرزش را بین دندانها و زبان احساس کنید. ده بار بگویید: دَ . وقتی زبان رها شد لرزش باید کاملا آشکار شود . هنگام ادای دَ نفس به صوت تبدیل می شود.


Related image

تمرین (نَ) : مصوت بعد از  نَ باید به تمامی از طریق دهان خارج شود .صامت را یک لحظه نگه دارید. به لرزش نوک زبان و تشدید صوت توجه کنید .
 برای چالاکی و فرزی زبان به طور متناوب صامتهای د ل ت ن را تمرین کنید.
تمارین حروف پس زبانی ( ق ، ک ، گ ): ورزیده کردن انتها ی زبان برای وضوح بیان و آزاد کردن صدا اهمیت دارد. اگر انتهای  زبان سست باشد به تن صدا حالتهای خفه ای خواهد داد و مانع سرعت سخن گویی خواهد شد.
تمرین (ق َ): زبان کوچک را به انتهای زبان بفشارید و بگویید : قَ . د ر تلفظ ق توجه داشته باشید که ادای آن با فشار بیش از حد همراه نباشد چون به آن حالتی غلیظ و سخت خواهد داد و آن را تو گلویی خواهد کرد . ده بار بگویید: ق 
تمرین (کَ) : تماس بین زبان کوچک و انتهای زبان باید محکم باشد . اگر زبان را زیاد به بالا فشار دهید تنش ایجاد خواهد کرد و اگر زیاد به عقب فشار دهید حالت توگلویی خواهد یافت . ده بار بگویید: ک و ده بار بگویید: گ 
حروف ک گ ق را با شمعک و بدن شمعک چندین بار تمرین کنید تا قسمت پسین زبان ورزیده گردد.

 Related image

تمارین حروف لبی (م ، ب ، پ): 
تمرین (پَ):  هر دو لب را به هم بفشارید به طوری که یکدیگر را بپوشانند بگویید :پَ.  با ادای این حرف مقدار زیادی هوا بیرون می زند و حالتی شبیه باز شدن چوب پنبه بطری باید ایجاد شود . ده بار با شمعک و ده بار بدون شمعک بگویید: پَ 
تمرین ( ب َ) :لبها را برای لحظه ای چسبیده به هم نگاه دارید، لرزش را احساس کنید و بگویید :بَ
تمرین ( م َ ): حرکت لبها در سخن گفتن ارتباط مستقیمی با آنچه شما می گویید دارد .بی حرکتی لبها نشانه بی میلی به سخن گفتن است.  یکی دیگر از حروفی که برای وررزیده کردن لبها مقید است حرف م می باشد. هنگام تلفظ م زبان باید کاملا آزاد باشد.  ده بار بگویید :مَ اگر صوت را یک لحظه نگاه دارید لرزش را احساس می کنید.
متنی انتخاب کنید و با شدت و دقت مبالغه آمیز اجرایش کنید . این تمرین را در چهار مرحله انجام دهید: 
با شمعک 
بدون شمعک 
آهسته 

با صدای بلند

 Image result for ‫صدا سازی‬‎

خوانش متن برای حروف هم مخرج:

 تلفظ "چ" و "ج" : رزمندگان چچن امروز با یورش به چهار کاروان نظامی روسیه چهل و چهار تن از نظامیان روس را زخمی کردند و چهارده نفر از آنها را به اسارت گرفتند . این چهارمین حمله ی سنگین نیروهای چچن به کاروان های روس در چند روز باقیمانده به آغاز سال جدید مسیحی است  .فرماندهان نظامی چچن خواستار برگزاری اجلاس چهار جانبه ی کشورهای همجوار برای مبادله اسرای چچنی و روسی شده اند . 

Image result for ‫صدا سازی‬‎
تلفظ "س": انفجار یک بمب دست ساز که در داخل یک اتوبوس جاسازی شده بود سبب به هلاکت رسیدن سی و سه سرباز اسراییلی شد . این اتوبوس که در مسیر بیت المقدس به سوی پایگاه نظامی در حوالی صحرای سینا در حرکت بود، در فاصله سه کیلومتری این پایگاه منفجر شد .  در پی این سانحه سربازان رژیم صهیونیستی به سرعت مسیر های سه جاده ی اصلی منطقه را مسدود کردند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۲
مهر

Image result for ‫چگونه می‌توان زبان بدن را آموخت‬‎

چگونه می‌توان زبان بدن را آموخت
اگر هر روز حداقل یک ربع ادا و اطوار دیگران را زیر نظر بگیرید، از حرکات خود نیز آگاه می‌شوید. بهترین محل برای چنین تمریناتی، جایی است که آدم‌ها در کنار هم جمع می‌شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. به خصوص در فرودگاه می‌توان حالات مختلف افراد را بررسی کرد، همانند تبِ سفر، هیچان، شادی، غم، عصبانیت، بی‌صبری و حالت‌های دیگر. همچنین فضاهای عمومی، جلسات و مهمانی‌ها موقعیت‌های فوق‌‌العاده‌ای برای بررسی محسوب می‌شوند. اگر یاد بگیرید زبان بدن را تفسیر کنید، می‌توانید به مهمانی بروید و تمام شب در گوشه‌‌ای مثل مجسمه بنشینید و ساعت‌های هیجان‌انگیزی را با ملاحظه پیام‌های مختلف بدن دیگران به سر ببرید. تلویزیون نیز موقعیت‌هایی را ایجاد می‌کند که بتوانید ارتباطات غیرکلامی را بررسی کنید. صدای تلویزیون را قطع کنید و سعی کنید از طریق تصاویر موضوع را حدس بزنید. وقتی هر پنج دقیقه یک بار صدای تلویزیون را برای مدت کوتاهی بلند کنید، خواهید فهمید که آیا حدستان در مورد قسمت تصویری درست بوده یا خیر. بعد از مدت کوتاهی می‌توانید تمام برنامه را بدون صدا دنبال کرده و بفهمید چه اتفاقی می‌افتد، درست مثل افراد ناشنوا.

Related image

حریم  و قلمرو

کتاب‌ها و مقالات بسیاری در این مورد نوشته شده است که چگونه حیوانات، پرندگان، پستانداران نخستین و ماهی‌ها قلمرو خود را تعیین و از آن محافظت می‌کنند. اما مدت زیادی نیست که کشف کرده‌اند انسان هم برای خود قلمرویی دارد. وقتی این موضوع را به رسمیت بشناسیم و تأثیرات آن را درک کنیم، نه تنها با حیرت به رفتار خود و دیگران نگاه می‌کنیم بلکه واکنش طرف مقابل را نیز پیش‌بینی خواهیم کرد. ادوارد تی‌هال، انسان‌شناس آمریکایی، یکی از نخستین کسانی بود که نیاز به داشتن قلمرو را در انسان بررسی کرد. تحقیقات او در این زمینه ما را به سمت تناسب تازه‌ای در روابط‌امان با دیگران هدایت کرد. هر سرزمین قلمرویی است با مرزهای کاملاً مشخص که گاهی هم توسط نگهبانان مسلح محافظت می‌شود. داخل هر سرزمین قلمروهای کوچکی به شکل استان یا منطقه وجود دارد که باز به قلمروهای کوچک‌تری تقسیم می‌شوند، مثل شهر و به همین ترتیب مناطق شهری و در آنها خیابان‌ها و هر خیابان نیز برای ساکنین آن به قلمروهای کوچک‌تری تقسیم می‌شود. ساکنین هر قلمرو به حریم خود وابسته است و آماده است تا از آن، حتی تا پای جان، دفاع کند.

Related image
فضایی را که یک فرد ادعای مالکیت آن را داردـ طوری که انگار ادامه‌ی اجزای بدنش است ـ حریم نامیده می‌شود. فضایی که دارایی هر فرد اشغال می‌کند، حریم شخصی او محسوب می‌شود از جمله خانهوزمین او که با پرچینی مشخص شده است، فضای داخل اتومبیل‌ او، اتاق شخصی او، صندلی مورد علاقه‌اش و حتی محدوده‌ی معینی از فضای دور تا دور بدنش. این بخش از کتاب اصولاً به محدوده‌ی دور تا دور بدن و همچنین واکنش انسان در صورت تجاوز به این حریم، می‌پردازد

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۲
مهر


دست دادن سلطه‌جویانه و مطیعانه
اکنون پس از شناخت تأثیر یک فرمان چه با کف دست رو به بالا، چه با کف دست رو به پایین، می‌خواهیم معنای این دو حالت دست را در هنگام دست دادن بررسی کنیم.
فرض کنیم شما با کسی آشنا می‌شوید و به او دست می‌دهید. با این دست دادن می‌توان سه نگرش اساسی را تشخیص داد.

تسلط: «این فرد می‌خواهد بر من مسلط شود. باید حواسم را جمع کنم
اطاعت: «می‌توانم بر این فرد مسلط شوم. او کوتاه می‌آید
برابری: «از او خوشم آمد. خوب می‌توانیم با هم کنار بیاییم
نگرش‌های مذکور کاملاً ناآگاهانه ایجاد شده‌اند. اما زمانی که بر این موضوع واقف باشید، می‌توانید تکنیک‌های دست دادن را که در زیر می‌آید، به کار بگیرید تا برخوردی مثبت ایجاد نمایید.
در هنگام دست دادن، وقتی کف دست به سمت پایین باشد، به معنای تسلط است.. لزومی ندارد که کف دست دقیقاً به سمت زمین باشد، همین که در مقایسه با دست دیگر، به سمت پایین اشاره کند، کافی است. به این صورت طرف مقابل متوجه می‌شود که شما می‌خواهید بر گفت‌وگو مسلط باشید. در یک آزمایش پنجاه و چهار مدیر موفق زیرنظر گرفته می­شدند؛ معلوم شد چهل و دو نفر از آنان نه تنها هنگام دست دادن ابتکار عمل را به دست گرفتند بلکه تسلط خود را هم نشان دادند.
یک سگ موقع تسلیم به پشت می‌خوابد و گلویش را جلو می‌آورد، انسان نیز دست گشوده‌اش را به سمت بالا می‌گیرد تا به خدمت‌گذاری خود اشاره کند. او هنگام دست دادن کف دست‌اش رو به بالا است.  اگر بخواهید کنترل را به دیگری بسپرید یا احساس برتری را به او بدهید، این روش تأثیرگذار است.

همانطور که قبلاً ذکر شد، باید توجه داشته‌باشیم بعضی‌ها دلیل قانع‌کننده‌ای دارند که هنگام دست دادن، احتیاط کنند. زیرا آن‌ها از آرتروز رنج می‌برند و یا شغل‌اشان به شدت دست‌های حساس و ظریف نیاز دارد، بنابر این فشردن ضعیف دست به تنهایی چیزی را ثابت نمی‌کند. حرکاتی که به همراه آن است، برای شناخت فرد تازه به ما کمک می کند. انسان خوش برخورد از حرکات مطیعانه استفاده می‌کند، در حالی که یک آدم عصبی حرکات سلطه‌جویانه را به کار می‌برد.
وقتی دو نفر سلطه‌جو به هم دست می‌دهند، به مبارزه‌ای سمبولیک وارد می‌شوند، چرا که هر دو سعی می‌کنند دست دیگری را به وضعیت مطیعانه بکشاند و نتیجه این خواهد شد که هر دو دست در حالت عمود قرار می‌گیرد. این حالت، حس جلب توجه و به رسمیت شناختن متقابل را منتقل می‌کند. پدر این گونه به پسرش دست می‌دهد: « دست دادن مردانه».
اگر بخواهید دست فرد سلطه جویی را به زیر بکشید، نه تنها سخت است بلکه تلاش شما کاملاً آشکار خواهد بود. البته روش کاملاً ساده‌ای وجود دارد تا بتوان فرد سلطه‌جو را خلع سلاح کرد. این روش نه تنها کمک می‌کند تا کنترل را در دست بگیرید بلکه می‌توانید از فرد مورد نظر نیز زهرچشم بگیرید، چرا که شما پا به حریم شخصی او گذاشته‌اید. برای خلع سلاح حریف، به محض این که حریف برای سلام کردن دست‌اش را دراز کرد، با پای چپ جلو بروید.  بعد پای راست خود را جلو بکشید و از سمت چپ طرف مقابل حرکت کنید

  • مهدی اصیلی مهابادی