آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۵۹ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۱
مهر

اینجا به شما هشت روش زبان بدن را معرفی می‌کنیم که ارزش سختی یاد گرفتن را دارند:

حرکات طرف مقابل را بازتاب دهید

حرکات طرف مقابل را بازتاب دهید

مسلط شدن بر مهارت بازتاب دادن یعنی انجام هر کاری که طرف مقابل انجام می‌دهد، البته زیرکانه و نامحسوس می‌تواند سخت باشد. امّا انجام این کار  نشان از تحسین و موافقت با نظرات طرف مقابل است. انجام این کار به صورت زیرکانه و نامحسوس و به شکلی که تقلید و کپی کاری محسوب نشود کار بسیار سختی است، امّا اگر واقعاً سعی می‌کنید تاثیر خوبی بگذارید قطعاً ارزش سختی آن را دارد.

با عزم و انرژی قدم بزنید

با عزم و انرژی قدم بزنید

هیچ کس با اعتماد به نفس قدم نمی‌زند. برخی از ما در طول زندگی به شکل بد، شل و بی‌حال قدم زده‌ایم. مطمئناً تغییر شیوه‌ی راه رفتن‌مان کار بسیار سختی است. امّا اگر برای بهتر شدن آن چند گام بردارید، می‌توانید مطمئن شوید که مردم درباره اعتماد به نفس، جذابیت و قابلیت اعتماد شما سریع قضاوت نخواهند کرد.

ارتباط چشمی خوبی برقرار کنید

ارتباط چشمی خوبی برقرار کنید

همه چیز را می‌توان از چشم‌ها فهمید. نگاه‌های ضعیف افراد معمولاً به عنوان اضطراب، حواس‌پرتی یا فقدان صداقت تفسیر می‌شود. مسلط شدن به این مهارت می‌تواند کار بسیار سختی باشد. همچنین برقراری ارتباط چشمی برای برخی از افراد می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده و غیرطبیعی باشد. امّا تنها تمرین کردن است که به شما کمک می‌کند تا در زندگی فوق‌العاده باشید.

دست‌هایتان را در معرض دید قرار دهید

دست‌هایتان را در معرض دید قرار دهید

گاهی فهمیدن اینکه با دست‌هایتان چه کار می‌کنید کار سختی است، مخصوصاً اگر شخص عصبی و دستپاچه‌ای باشید. در نتیجه شما ممکن است مجبور شوید آنها را داخل جیب‌تان قرار داده یا بین بازوهایتان پنهان کنید. چنین حرکاتی قابل فهم هستند، امّا تصویر منفی از شما نمایش می‌دهند.  مهم است که دست‌هایتان را در معرض دید قرار دهید، در غیراینصورت به نظر می‌رسد که چیزی را می‌خواهید پنهان کنید. به افراد اجازه دهید با زبان بدن بازی که دارید به شما اعتماد کنند. از حالاتی که شما را تدافعی نشان می‌دهد پرهیز کنید.

بی‌قراری نکنید، امّا خیلی شق و رق هم نباشید

بی‌قراری نکنید، امّا خیلی شق و رق هم نباشید

برخی از افراد همیشه با انگشت‌هایشان ضرب می‌گیرند، پایشان را به زمین می‌کوبند و با موهایشان بازی می‌کنند. برخی هم به طور غیرطبیعی بی‌حرکت هستند. مشکل اینجاست که دیگران ممکن است این حرکات را نشانه‌ای از ترس یا عدم صداقت ببینند. شاید بی‌حرکت بودن مورد خاصی نباشد، امّا دکتر لیلیان گلس، تحلیلگر رفتار و متخصص زبان بدن که با FBI در این زمینه کار کرده می‌گوید: شما باید آدم‌هایی که به هیچ عنوان حرکتی انجام نمی‌دهند را هم تحت نظر بگیرید.

گلس می‌گوید: وقتی صحبت می‌کنید و در یک گفتگوی معمولی درگیر می‌شوید، طبیعی است که بدن‌تان را به صورت نامحسوس و آرام حرکت بدهید و در اغلب موارد این حرکات به صورت ناخودآگاه انجام می‌شوند. پس اگر حالت ایستاده سفت و سخت و بی‌حرکتی مشاهده کردید، اغلب علامت وجود مشکل است. اگر بتوانید تعادلی بین این دو ایجاد کنید، مطمئناً می‌توانید تاثیر بهتری روی طرف مقابل‌تان بگذارید.

صاف بنشینید

صاف بنشینید

وقتی نوجوان بدخلقی بودید، والدین‌تان حق داشتند مداوم بابت درست کردن حالت‌های بد بدن‌تان به شما تذکر بدهند. اگر روی صندلی لم بدهید، استخدام کننده آن را به عنوان نشانه‌ای از بی‌علاقه‌ای به موقعیت شغلی موجود یا جدی نگرفتن مصاحبه تفسیر ‌کند. به یکباره نشستن روی صندلی هم می‌تواند نشان از فقدان اعتماد به نفس باشد. صاف نشستن به عنوان نشانه‌ای از هوش، اعتماد به نفس و اعتبار دیده می‌شود. هر کسی که این تجربه را دارد می‌تواند به شما بگوید که رفع این ضعف همیشه کار راحتی نخواهد بود. امّا مطمئناً در طولانی مدت ارزشش را خواهد داشت.

روی نحوه دست دادن‌تان کار کنید

روی نحوه دست دادن‌تان کار کنید

هیچ کس دوست ندارد کسی با آنها به حالت شل و بی روحی دست بدهد که نشانه بی علاقگی به  آنهاست. غالباً ما هنگامی که مجبوریم با شخصی که مایل به دیدارش نیستیم دست بدهیم به این طریق عمل می‌کنیم. در ذهن اکثر افراد یک دست دادن ضعیف برابر است با یک شخص ضعیف.

آرام باشید

آرام باشید

وقتی عصبی هستید، باعث می‌شود سرعت همه چیز را بالا ببرید، برای مثال صحبت کردن‌ و حرکت کردن‌تان. پس بهتر است سعی کنید سرعت برخی چیزها را کم کنید. وقتی نسبت به حرکات‌مان دقت داریم، قدرتمندتر از زمانی خواهد بود که صرفاً آن کار را انجام می‌دهیم. مغز ما آن را می‌داند و مغز دیگران هم با آن به خوبی آشناست. پس نفس عمیقی بکشید، آرام باشید و دفعه بعد نسبت به حرکات‌تان دقت بیشتری داشته باشید. با اعتماد به نفس‌تر و شایسته‌تر دیده خواهید شد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۱
مهر




شیوه های اقناع

1. «تشخص» سخنورولین و مهمترین شیوه است چرا که؛ آن زمان که من مورد قبول تو شده باشم، سخنم هم مقبول خواهد شد.
خیلی اوقات تشخص وابسته به «سخن سخنور» است و تکنیک‌های کلامی می‌توانند تشخص ما را قدرتمندتر کنند.
قدرتمندتر کردن تشخص سخنور به اقناع مخاطب یاری می‌رساند و سخنور با بیانی قوی می‌تواند تشخص را در حین ارائه کلام ثابت کند.
چنانچه مخاطب «
قدرت تفکر و تعقل» را در جریان کلام تو ببیند، تشخص توهم به اثبات رسیده. کلام بی‌مایه مانع از شکل‌گیری تشخص می شود.
در حقیقت سخنور می‌تواند با توجه به فرم و تکنیک ایجاد «
نمائی» از تفکر و تعقل کند. چه بسا تفکر در ذات کلام ما نباشد اما در ظاهر نشان می‌دهیم که هست.
اگر در ساختار و ارائه‌ی کلام به درستی عمل کنید دیگر هر چه بگوئید، درست خواهد بود و حرف پرمایه به نظر می‌رسد.
«
شناختی» که در ابتدا از شخص به دست می‌آوریم ما را متقاعد می‌کند که او متفکر است یا خیر.
 تشخص نسبت به نوع مخاطب تغییر می‌کند زیرا؛ هر یک ازمخاطبان عام یا خاص نیاز به نوع مشخصی از تشخص دارند.


2. برانگیختن احساسات
:
به معنای هیجانی کردن مخاطب نیست.
اگر سخن با جایی از دغدغه ما برخورد کندو آن دغدغه تحریک شود تو قادر به اقناع من خواهی بود.
در برانگیختن احساسات خیلی مسائل کمک می‌کنند. این دغدغه‌ها می توانند«
وجودی» یا «اجتماعی»باشند.
چنانچه به مسائل اجتماعی فرد اشاره کنید به مسائل وجودی او هم پرداخته اید.
انسان تا زمانی که احساس ناامنی برای وجودش نکند اقدام به کاری نمی‌کند. مخاطب باید برای «
خودش» احساس خطر کند و نه برای بشریت و نه حتی برای جامعه، پس نقاط حساس و اصلی او را بیابید.
مسأله باید تبدیل به معضلی برای مخاطب شود و امنیت وجودی او را زیر سوال ببرد وگرنه تنها طرح مساله مهم نیست.
اقناع به روش برانگیختن احساسات زمانی مهم می‌شود که تأثیر جدی در خودِ جلسه اتفاق بیافتد، سخنور به تأثیر کلامش به بعد از جلسه کاری ندارد.
چنانچه سخنرانی به شکل هنر ارائه شود می‌تواند به مانند اثر هنری در درازمدت هم تاثیر گذار باشد.
سخنور حرفه‌ای کسی است که مخاطب را تحریک کند تا کاری را انجام دهد.


3. حقیقت سازی( شبه حقیقت): برای ساختن هر حقیقتی نیاز به منطق داریم و منطق یعنی؛ « ساختن چهارچوب فکری» و نه علم منطق.
حقیقت، ذهنیت پذیرفته شده ی مخاطب است.
سخنور حرفه‌ای از این ذهنیات پذیرفته شده استفاده می‌کند برای ساختن چهارچوبی که متصل به حقایق قبلی است.
سخنور از این دانسته‌ها حقیقتی می‌سازد که شاید با دانسته‌ی اصلی شما یکی باشد و شاید هم متصل به حقایق خودش باشد.
سخنور از منابع مورد وثوق تو و از سخنان افراد مورد پذیرش تو استفاده می‌کند برای ساختن حقیقتی جدید برای تو.
این روش سوم اقناع بیشترین بار اقناعی را به همراه دارد به خصوص برای افرادی که اهل چرائی‌اند.
مخاطب ممکن است نسبت به تشخص سخنور و یا کسانی که احساسات او را برانگیخته کرده‌اند تجربه‌ی منفی داشته باشد از این جهت حتی اگر در زمینه‌ی اندیشه حرفی  هم برای زدن نداشته باشد اما با توجه به تجربیات گذشته‌اش می‌تواند تحلیل بهتری از سخنور امروزی داشته باشد.
امروزه با توجه به تشتت آراء، سخنور حرفه‌ای به ضرورت از هر سه روش اقناعی در یک سخنرانی بهره می‌برد.
4. گفتار و بیان:روش جدیدی برای اقناع مخاطب است.

در گذشته اقناع به این روش به دست قدرتمندان ادبی صورت می‌گرفته. آنها از علم بیان برای اقناع مخاطب استفاده می‌کردند و همیشه بین ادبیات و خطابه‌ی یک فرد فاصله‌ای وجود داشتهکه ما عملاً خطابه را مستقل می‌دانستیم اما امروزه تغییر کرده و هر دو ارتباطی مستقیم دارند.

در گذشته هر متفکری لزوماً سخنران نبوده اما امروزه هر متفکری باید بتواند در جمع سخن بگوید.
بیان را از دو منظر بررسی می‌کنیم:«علم بیان» که به چگونگی ساخت مفاهیم به بهترین شکل می‌پردازد و دیگری«فن بیان» که به چگونگی ارائه مفهوم به بهترین شکل پرداخت دارد.
امروزه فن بیان در حال پیشی گرفتن از علم بیان است و معمولاً سخنرانی را بافن بیان اشتباه می گیرند.
اگر در فن بیان توانا باشید، احتمالاً در اقناع هم موفق خواهید بود.
سخن در دو حالت مورد قبول مخاطب می‌شود :
یا مناسب با احوال مخاطب باشد یا حالو هوای خودِ سخنور باشد که به بهترین شکل گفته می‌شود.
هر اثر هنری برای مقبول شدن باید یکی از دوعنصر یاد شده را دارا باشد.
اگر نمی‌توانید از حال وهوای مخاطب بگوئید، باید مطلب را به بهترین صورت ارائه کنید. اگر سخنور به یک شیوه‌ی ساختاری مسلط باشد می‌تواند اقناع را به خوبی شکل دهد.
سخنرانی در شکل مهارت یا فن قائم به فرم  وساختار می‌شود و
در شکلهنر  قائم بهتفکر هنرمند.


اگرسخنور
ساختار را خوب بداند عملاً سخنرانی شکل می گیرد اما زمانی زیباتر خواهد بود که فرم و ساختار جزئی از تفکر او شده باشد. هنرمند وابسته به تفکر است.
در فن بیان مهم نیست که چه می‌گوئید فقط، باید خوب ارائه دهید اما، به عنوان یک هنرمند باید تفکر را در فرم جاری بسازید و تفکر بومیِ تو در اثر دیده شود.
شکل‌گیری قوه‌ی تخیل باعث هنرمندانه سخن گفتن می‌شود و برای هنرمند شدن باید مهارت کسب کرد.
نکات :
·صرفاً هیجانی کردن مخاطب کافی نیست زیرا؛ عمر اثر را کوتاه می‌کند اما، درگذشته تنها هیجانی کردن را برای اقناع کافی می‌دانستند.
·اگراقناع به درستی اتفاق نیافتد در راهبری هم به مشکل برمی‌خوریم.
·سردرگم ماندن موضوع و عدم پیوستگی اطلاعات از موانع اقناع است.
·یکی از روشهای اقناع ملموس کردن موضوع است که سخنور از راه آوردن مثال می تواند با مخاطب ارتباط بیشتری برقرار کند.

آموزش سخنوری


·چنانچه مخاطب را عصبانی کنید دیگر به اقناع نخواهید رسید.
·سخنور باید فردی با خرد به نظر بیاید که این با وجاهت در کلام او همراه است.
·تنها یک کلمه می‌تواند فضای سخنرانی را بشکند.
·برخی سخنوران امروزی حتی در همراه کردن مخاطب موافق هم ناتوانند.

·زبان سخنور باید قابل فهم باشد.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۰
مهر


6 ویژگی مدرس سخنرانی

1-بازخوردکلمات

اقتضای هرحرفه وهرشغل مسئولیتها یویژهای دارد،مدرس باارائه بازخوردهای موثردربهبودسطح عملکردوفکری دانشجویان تاثیرمیگذارند.باتاکیدبه جنبه های تکنیکی وحرفهای پاسخگوی نیازفرایرانوالگوی آنان محسوب میشوند.

2-توانایی استفاده از مفاهیم در موقعیت های واقعی

ذهن هر انسانی در زمان یادگیری،طلب قیاس و مثابه هست تا با کنار هم قرار دادن در تطبیق بتواند موضوع را در  ضمیر ناخود آگاه خود بنشاند،از این رو یک مدرس می بایست آمادگی ذهنی داشته باشد برای ایجاد فضای قایل قیاس،او برای محوریت موضوع درس مثال هایی می بایست تنظیم کند تا برای دانشپذیر قابل لمس باشد.

3-جلب اعتماد

ویژگی اصلی برای برقراری ارتباط اثر بخش،اعتماد به خودتان و اعتماد مخاطبان به شماست.این دو مکمل یکدیگر بوده زیرا اعتماد به خودتان چهره و برداشتنی از شما نشان خواهد داد که موجب اعتماد مخاطبان به شما میشود.

4- صداقت

دانشپذیر؛ بی صداقتی را کشف خواهدکرد،اگر آنان شما را عاری از اخلاص بدانند، وزن و ارزش چندانی به آنچه می گویند نخواهند داشت.

5-جامعیت در بیان

پوشش دادن کامل بیان ،این احساس و برداشت را به شنوندگان می دهد که در تهیه و عرضه ی مطالب ،دقت و زمان کافی صرف شده است و چنین برداشتی،مطالب ارائه شده را باور پذیر تر میسازد.اما از طرفی جامعیت و کامل بودن میتواند حالتی افراطی پیدا کند .ورود بیش از حد به جزییات و بیان مسایل کم اهمیت و غیر ضروری ممکن است شنوندگان را خسته و در دریایی از اطلاعات ،غرق سازد.

6-صمیمیت

مدرسی که تصویری از صمیمت ارائه می دهد، شانس بزرگی برای برقراری ارتباط مطلوب و اثر بخش دارد.مردم،افراد صمیمی و مهربان را دوست دارند و معمولا پذیرای گفته های آنان هستند.در واقع،ارتباط موفق و موثر،در سایه صمیمت صادقانه شکل می گیرد.صداقت و صمیمت، هردو،اجزای مهمی از توافقات مربوط به آداب کسب و کار و مناسبات اجتماعی اند

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۰
مهر

 ویژگی هایی مدرس سخنوری و فن بیان

1-شناخت و تحلیل

برای آنکه سخنران و مدرس خوبی باشید لازم است مخاطب خود را  بشناسید .

ویژگی های شخصی،سن،جنس ،تحصیلات،تجارب،شغل،بافت فرهنگی و میزان آشنایی با موضوع از جمله عوامل موثر بر محتوا و شیوه ارائه مطالب شما به شمار می آید.

2-حافظه قوی

هر مدرسی میبایست بهره کافی از قدرت حافظه داشته باشد تا بتواند مطالب را خوب و ماندگار به خاطر بسپارد و مطالب آموخته شده و ذخیره شده در حافظه را به موقع به یاد بیاورد و بر زبان جاری سازد.

- علاوه بر ویژگی  ها و مهارت هایی که تا اینجا توصیف شده اند،مدرس سخنوری موفق باید صفات و توانمندی های دیگری نیز داشته باشد:

3- قدرت و جذابیت در بیان

4-هوش هیجانی مطلوب

5-انتقاد پذیری

6-قدرت پیش بینی سوالات و برخی رفتارهای دانشپذیران

7-انعطاف پذیری

در فن  و هنر  سخنوری ویژگی های گسترده ای وجود دارد ولو آنکه مدرسی قصد تدریس و پرورش اشخاصی را در این زمینه داشته باشد.اولین قدم که موجب پیشرفت بک مدرس در این زمینه می شود آن است که مدرس سخنوری تبدیل به یک سخنور شود.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۰
مهر

1-خرد

خرد به معنای آن است که در رابطه مسلط باشید،در غیر این صورت در موضع ضعف خواهید بود،زیرا می بایست بدانید که چه موقعیتی را ندارید و برای کسب آن تلاش نمایید و اگر دارای موقعیت هستید آن را ارتقا دهید

2-شناخت اصول

مذاکرات موفق، مذاکراتیست که چهارچوب 2 طرف شناخته شود و گذر از خط قرمز یکدیگر رخ ندهد،زیرا گذر از خط قرمز مرگ یک مذاکره است.

3-تغییر نظام اجتماعی

در گذشته تنها ستون ارتباطات اعتماد بود،اما در این روزگار ،اعتماد پاسخ گو نیست،بلکه تخصص در حرفه امری چشمگیر است و کسب منفعت در همین حوزه موج میخورد.

4-منابع قدرت انسانی

شکل گیری هدف زمانی شکل میگیرد که اولویت های ارتباطی به وجود می آید، پس از شناخت اولویت می توانیم به درک درست از هدف،مفهوم،انگیزش و نوع نگرش مخاطبان برسیم

5-مبانی تحلیل

نوع کنش،نوع سخن،نوع رفتار،برخورد و بازخورد از جانب مخاطب ما،در طول مذاکره می بایست تحلیل گردد.زیسرا با علم بر این امر می توانید مسیر مذاکره را کارگردانی نمایید.

6-طرز نشستن

اقتدار حالتی ست که سنگینی فرد بر جایگاه است ،در مذاکرات خاص این فرد می تواند آدم سخت و پیچیده ای باشد و نمی شود با برخوردهای سنجیده بدون پیش فرض با او برخورد کرد،اصولا این شخص خود را بروز نمی دهد و اجازه می دهد دیگر اشخاص لب به سخن بگشایند.

7-جرات ورزی جهت بیان افکار

اطمینان از آنکه می توانید کمک های شایان توجهی به گفت و گویی خاص بکنید،باعث تفاوت میگردد.از این رو پیشاپیش از نظرات و احساسات خود مطلع شوید تا آن ها را به طور موثر به دیگران انتقال دهید.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۰
مهر

1-بداهه گویی

هماهنگی چشم با متنی که اولین بار در اختیار شما قرار می گیرد.

اصول سخنوری صحیح تمرین و ممارست قبل از جلسه ی سخنوریست.اما برای یک سخنور امکان دارد که سخنرانی غیر منتظره ای رخ دهد.به همین جهت یک سخنور می بایست همیشه آماده باشد به همین امر تمرین نگاه و بیان متون مختلف در آن واحد بهترین نوع تمرین می باشد.

2-تمرین

بهترین هنرمندان دوبله می توانند هزاران کلمه را بدون ارتکاب اشتباه بیان کنند، اما برای به‌دست آوردن این مهارت، سال‌ها زمان لازم است. تمرین باعث از بین بردن نواقص می شود و صداپیشه ها از این راه به موفقیت می‌رسند.

3-درگیر سازی مخاطب

با پرسیدن سوال، صحبت مستقیم و علاقه‌مند کردن مخاطبان، آنان را در سخنرانی خود درگیر کنید. این کار باعث می‌شود با مخاطب خود یک ارتباط راحت برقرار کنید.

4-تجربه محل سخنرانی

یک روز قبل در محل سخنرانی آماده شوید و همه چیز را تست و تجربه کنید. روی صندلی بنشینید و در Stage حرکت کنید، صدا را چک کنید. حتی اگر محل سخنرانی در جایی خارج از محل زندگی شما می باشد سعی کنید یک شب زودتر در آنجا حاضر شوید تا از لحاظ فیزیکی و روحی با محیط آشناتر باشید.

5-آغاز با شکوه

یک سخنور 30 ثانیه طلایی دارد تا مخاطب جذب او گردد.آغازی با شکوه،پایانی باشکوه خواهد داشت.

6-وقفه

شتاب در کلام میتواند  شما را از ادامه ی مسیر بازدارد.بنابراین سعی بر آن کنید تا با ایجاد وقفه هم ذهن خود را آرام سازید و هم تاثیر کلام بر ذهن مخاطب را افزایش دهید

7-نقطه

جمله ی خود را با توقفی کوتاه که نشان نقطه و پایان است به اتمام رسانید

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

اقناع در بازاریابی و فروش :

دنیا را فن اقناع اداره میکند. هرچیزی که امروز توسط انسانها مشاهده و ملاحظه می گردد به نوعی به دنبال قانع ساختن آنها

می باشدو واقعیت آن است که تمام آنچه در دوران باستان نسبت به فن سخنوری که تمام ابزار آن وسایل اقناعی است تبیین

و تنظیم شده امروزه به صورت علمی و کاربردی در زمینه های مختلف اعم از تبلیغات ،بازاریابی ، فروش و به طور کلی

ایجاد الویت ذهنی نقش آفرینی می نماید.

بدون وجود ابزار اقناعی و تسلط بر سخنوری حرفه ای و استفاده از بیان قدرتمند و موثر نمی توان انتظار نتیجه گیری

داشت و همگان اذعان دارندکه امروزه می بایست از تسلط کافی در این زمینه برخوردار بود تا بتوان بر آنچه که لازم

است چیره شد و به نتایج دلخواه رسید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

اهمیت فن سخنوری در وکالت

آنچه که در مورد شغل وکالت مهم است مسئله ی نیابت از شخصی است که قصد دفاع از او را داریم که با تمام توان وتخصص

 در پی انجام این امر تلاش لازم را انجام می دهیم .

وکلای معتبر و قدرتمند نیک می دانند که استفاده از بیان موثر و کلام متنفذ همراه با حجج قابل قبول چه مقدار می تواند اثر

 گذاری حرفه ای آن ها را افزایش دهد .

" سیسرون " بزرگ درجمله ای  جاودان می گوید : وکالت ترکیبی از فن ، علم و هنر است و دقیقا هنر وکالت نهفته در فن

 بیان موثر می باشد .

در دوران باستان سخنوری حرفه ای به دو دسته ی کلی سیاسی و قضایی طبقه بندی می شد لازم به ذکر است که سخنوری

قضایی ارجح  بر سیاسی بود .

امروزه با گسترش ارتباطات  همه ی اقشار و متخصصین در زمینه های مختلف باید بتوانند از قوه تبیین قابل قبولی برخوردار

 باشند تا ذهنیات و درونیات خویش را به درستی بر ملا سازند .

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر

آموزش سخنوری

حال بازمیگردیم به ارتفاع (فرکانس ) صدا:

اول اینکه کلا" صداهای بم در عالم هستی تحت شرایط خاصی تولید میشوند . در مورد سازها , انهایی که صدای بم

تولید میکنند که کاسه های بزرگی دارند یا سطح وسیعی دارند . مثلا" اندازه کاسه یک کنتر باس که صدای بم تولید

میکند رابا ویولون معمولی که صدای زیرتری دارد مقایسه کنید . یا اندازه کاسه یک عود را بایک کاسه سه تار

مقایسه کنید یا وسعت یک دف را با یک دایره قیاس  کنید . هرچه کاسه ساز بزرگتر میشود صدای بم تری تولید میکند

یا به عبارتی صدای بم از کاسه ای تولید میشود که عمق بیشتری دارد .

در مورد صداهای انسانی هم به همین صورت است . صداهای بم از حنجره هایی بلند میشوند که ویژگیهای فیزیکی

خاص داشته باشند و این ها با حنجره های معمولی تفاوت دارند.

به عبارتی می توان گفت که صداهای بم از عمق برمی خیزند و صداهای زیر بیشتر از سطح بلند می شوند. می توان

حتی با ریختن مقادیر متفاوتی از اب در لیوان های کریستالی صداهای زیر را رانتهای مختلف از آنها استخراج کرد ,

ولی ایجاد صدای بم به ظرف عمیق تری نیاز دارد .

دوم این که صداهای بم کلا" کمیاب تر هستند و صداهای زیر فراوان تر.: در جمعیت سازها تعداد سارهایی که صدای

بم تولید میکنند مثل کنتر باس بسیار کمتر از تعداد سازهای شبیه به آنها است که صدای زیر ایجاد میکنند مثل ویولون

به همین صورت در یک مدت زمانی خاص تعداد سازهای باس که تولید میشوند در مقایسه با سازهای معمولی بسیار

 کمترند , مثل سنتور باس و سنتور , عود و سازهای کاسه دار کوچک همچون سه تار و ...البته این مسئله خود دلایل

متعددی دارد که از آنها میتوان به هزینه بر بودن تولید سازهای بزرگ اشاره نمود .


در جمعیت انسانی هم به همین صورت است : حدود نیمی از جمعیت انسانی را زنان تشکیل می دهند که عموما"

صدای زیری دارند و در بین مردان هم عده کسانی که صدای بمی با تون دلپذیر داشته باشند کم است .

با توجه به تو نکته ای که ذکر شد میتوان به راز ارزشمندی صداهای بم (دارای تن مناسب )پی برد .

کمیاب بودن صدای بم واجد طنین مناسب باعث شده است که فردی به نام لوچیانو پاواروتی در دنیا منحصر به فرد و

دارای چنین جایگاه رفیعی باشد .

آیا دقت کرده اید که برای تداعی  شب  در ذهن ها مثلا"در اثر  "شب سکوت کویر" از صدای بم بربت یا سازهای

دیگر واجد صدای بم استفاده شده است . این دقیقا به این دلیل است که شب عمیق است و یا به عبارتی تاریکی عمیق

زیادی دارد و چنین عمقی فقط با صداهای بم قابل تصویر سازی است .

اگر اهل شنیدن تصنیف ها و ترانه های قدیمی ایرانی هستید شاید متوجه شره باشید که در بین خوانندگان زن بیشتر

تمایل به شنیدن صدای آنهایی دارید که صدای بم تری نسبت به سایرین دارند .

و دقیقا" بنا به مطالبی که ارائه شد صدای مرحوم  "ناصر عبداللهی"  یکی از ارزشمندترین صداهایی بود که طی

سالهای اخیربروز کرده بود که متاسفانه برای همیشه خاموش شد و این ضایعه دردناکی برای موسیقی ایران بود که

شاید تا سالها و یا دهها سال جبران نشود .

البته مطالب ذکر شده به هیچ وجه دلیدی بر کم ارزش بودن صداهای زیر نیستند و در بین صداهای زیر واجد تون

مناسب هم صداهایی وجود دارند که بسیار دلپذیر و بعضا" آسمانی هستند , فلوت سحرآمیز موتسارت را حتما

شنیده اید .

و نیز حتما ذکر شود که هر صدای بمی هم لزوما" ارزشمند نیست و برای اینکه واجد ارزش شود شرایط دیگری نیز

لازم است ,منجمله داشتن طنین مناسب و همینطور استقفاده مناسب و به جا از صداهای بم در ارکستراسیون 


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۶
مهر


آواشناسی :به برسی چگونگی تولید صدا بوسیله اندامهای صوتی انسان می پردازد .

صدای اولیه (صدای خام ) در گلوی انسان , با ورزش هوای شش ها از تارهای صوتی تولید می شود . بنابراین ,

اندازه تارهای صوتی , نسبت مستقیم با کیفیت صدای انسان دارد .همچنین انسان با نزدیک و دور کردن و تغیر میزان

لرزش تارهای صوتی , بسامد صدای خویش را تنظیم میکند . بسامد فردی با صدای بم , بین 75 تا 150 هرتز(سیکل

در ثانیه ) است . کسانی که صدای سوپرانو دارند (خانم ها یا دخترانی که صدای بسیار زیر دارند ) حتی میتوانند

آوایی با بسامد بیش از 400 هرتز تولید کنند . کوتاهی یا بلندی صدای انسان نیز وظیفه ی تارهای صوتی است و به

دامنه نوسان " صدا بستگی دارد .

البته باید توجه داشت که هیچیک  از این اعمال , خودآگاهانه صورت نمیگیرد , بلکه این مغز آدمی است که از زمان

تولد , به صورت از پیش برنامه ریزی شده , با همه فرکانسهای صوتی آشنایی دارد و می داند که مثلا"برای صدای

گریه یا جیغ یه.... چه بسامدی مورد نیاز است و این بسامد را چگونه میتوان با استفاده از دو تار صوتی تولید کرد .

در مرحله بعد , صدای خام با پیچش و عبور از حفره های دهانی و بینی (دماغی ), طنین دار میشود . بنابراین ,

یک خواننده خوش صدا , هم تارهای صوتی و هم حفره های دهانی و بینی مناسبی دارد .

زبان و دیگر موانع موجود در حفره دهانی , هنگام عبور صدا از این حفره  ع آنرا به آواهای گویشی تبدیل می کند .

چون اصطلاحات کاربردی در آواشناسی , همگی لاتین هستند ع لازم است نامهای انگلیسی تصویر بالا را به خاطر

بساریم . با این حال برای آسانتر شدن کار , ترجمه فارسی وازگان مورد بحث رادرپی آورده ام.

Oralcavityا :حفره دهانی      

Vocalcords :تارهای صوتی

Nasalcavity :حفره بینی

 Hard(palate) : سخت کام

Uvula : زبان کوچک

(softpalate) velum :نرم کام

Farynx :نایسر(حنجره )

Lip : لب

Glottis : چاکنای ( ته حلق )

Teeth : دندانها

Alveolarridge :لثه

Tongue : زبان

Apix : جلوی زبان

(tip ) ofthetongue  :نوک زبان

  • مهدی اصیلی مهابادی