حفظ حریم شخصی در شبکههای اجتماعی
حفظ حریم شخصی در شبکههای اجتماعی
هویتِ نامشخصِ مجازی، به ما امکان میدهد جدیتر و جسورتر باشیم. چه بسا این امکان موجب شود نقاب چهرهی خود را پس بزنیم و شخصیت واقعیِ ناشناخته یا شخصیت آرمانیمان را نمایان کنیم. همچنین، اسارت در دام هویت پنهان، بهشدت به عزت نفس ما صدمه میزند، مگر اینکه از این کار هدف خاصی داشته باشیم. مثلا برای مأموران پلیس فتا، یا هنرمندانی که میخواهند بدون شناخته شدن، صرفا از مخاطب خود بازخورد بگیرند، بیشک استفاده از هویت پنهان مانعی ندارد. مثلا برخی از هنرمندان مطرح یا مبتدی، صرفنظر از شهرت، جایگاه یا تبحری که دارند، میخواهند بفهمند آیا عکس، ترانه، موسیقی، مقاله، داستان یا هر اثر هنری و دستاورد دیگری که تولید کردهاند، واقعا در نظر مخاطبهایشان پذیرفتنی و خواستنی است یا نه؟
در صورت داشتن هویت آشکار هم باید به قدر لازم مراقب و حساس باشیم، زیرا هویت آشکار، خواهناخواه بخشی از رزومهی ما خواهد شد. این نکته ممکن است در سرنوشت ازدواج و استخدام تأثیرگذار باشد. لذا معقول است نسبت به محتوایی که در این فضا منتشر میکنیم، سختگیری بیشتری داشته باشیم. در این خصوص کامنتهایی که مینویسیم، فیلمها و عکسهایی که از خود منتشر میکنیم و … دقت نظر بیشتری را میطلبد.
در صورت لزوم، چطور به حریم شخصی دیگران وارد شویم؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، ورود به حریم شخصی دیگران برای ما لذتبخش است و حس کنجکاویمان را برمیانگیزد اما نباید چنین کرد؛ مگر زمانی که نیاز باشد، تازه در این مورد هم باید از قبل اجازه بگیریم. از سوی دیگر، اگر بخواهیم یک دفعه به این میل طبیعی خود پشت کنیم، و سر خود را به کل در لاک فرو ببریم، به مشکل بر میخوریم.
بر همین اساس پیشنهاد میشود در گفتوگو با افراد، قبل از ارائهی پاسخ، بیشتر سؤال کنید. هرچه به طرف مقابل فرصت بدهید بیشتر صحبت کند، هم اطلاعات بیشتری بهدست میآورید و هم به او حس اعتماد بیشتری میدهید. در غیر این صورت، شاید از روی خیرخواهی راهحلی ارائه بدهید اما مخاطب اصلا در پی یافتن راهحل نباشد. باید به خاطر داشت تا کسی مایل به دریافت کمک نباشد، کمک کردن به او، همانند آبیاری گل مصنوعی است؛ بیتأثیر و مضحک!