آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش سخنرانی در اجتماعات و جمع» ثبت شده است

۰۷
آبان

تردیدی نیست که نشانه‌های غیرکلامی در تبلیغات اثرگذارند. برای نفوذ برند و پیام در همه‌ی ابعاد برنامه‌ی ترویج‌تان، نشانه‌های غیرکلامی و زبان بدن نقش مهمی در تبلیغات و بازاریابی ایفا می‌کنند. در این مطلب به شما می‌گوییم چطور از زبان بدن در تبلیغات بهره بگیرید تا منجربه افزایش اثرگذاری آن و درنتیجه افزایش درآمدتان شود.

نشانه‌های غیرکلامی در تبلیغات

۱. تعیین نقطه‌ی دید

تبلیغات در بهترین حالت، توجه مخاطب را باید روی عنوان موردانتظار شما مانند محصول یا عبارت «کلیک کنید»، متمرکز شود. یک ترفند غیرکلامی مؤثر برای جلب نظر مخاطب این است که در آگهی، شخصی به هدف موردنظر اشاره یا نگاه کند. انسان به‌طور طبیعی جلب چیزی می‌شود که دیگران به آن نگاه می‌کنند. پس اگر هدف‌تان تمرکز روی دکمه‌ی خرید یا کالایی مثل کفش برای خرید است، عکس فردی که درحال نگاه‌کردن به هدف یا پیام‌تان است، کمک مؤثری می‌کند. مانند نمونه‌ی زیر:

زبان بدن در تبلیغات

چشمان شما ناخودآگاه نقطه‌ی دیدِ مردِ درونِ عکس را دنبال می‌کند.

۲. سرنخ‌دادن با چشم‌ها

تصویری مانند تصویر قبل روش خوبی برای هدایت نگاه مشتری در تبلیغات است. به تصویر زیر که نقشه‌ای است از نقطه‌ی دید افراد، توجه کنید. این نقشه نقاطی را که بیشترین توجه را در نگاه نخست جلب می‌کنند، نشان می‌دهد. همان‌طور که می‌بینید بیشترین تمرکز روی چشم‌هاست، بنابراین چشم‌ها به هر سو خیره باشند، ما همان جهت را دنبال می‌کنیم.

در تصویر زیر می‌بینید که چطور غول بازاریابی و تبلیغات «ست گودین»، از این اصل برای تبلیغ سایتش استفاده می‌کند. او توجه شما را به‌نقطه‌ای که به آن خیره شده است، جلب می‌کند.

زبان بدن در تبلیغات

۳. اشاره‌کردن

اشاره‌کردن راه مؤثر دیگری برای جلب توجه مخاطب به هدف است. به‌همین‌دلیل است که عکس‌هایی از مردمی که به جهت‌های خاصی نگاه یا اشاره می‌کنند، بسیار پرطرف‌دار هستند.

اینجا نمونه‌ای از تبلیغی را می‌بینید که فرد به پیام اصلی اشاره می‌کند و ما را وامی‌دارد، ناخودآگاه به پیام نگاه کنیم.

زبان بدن در تبلیغات

۴. چهره‌های شاد

عملکردی عصبی در انسان وجود دارد که ما را به الگوبرداری و تقلید از شخصی که نگاهش می‌کنیم، تشویق می‌کند. این امر که «فرضیه‌ی بازخورد چهره» نام دارد، نشانه‌ی همدردی است. با تقلید حالت چهره‌ی دیگران سعی می‌کنیم احساس آنها را درک کنیم. با دیدن چهره‌ای گیج و سردرگم در آگهی، همان حالت را الگوبرداری و درنتیجه احساس گیجی و سردرگمی می‌کنیم. وقتی محصول‌تان مشکلی را حل یا زحمتی را کم می‌کند، حس خوب پایانیِ حاصل استفاده از آن و نه گیجی و نگرانی نقطه‌ی آغاز را، به نمایش بگذارید.

زبان بدن در تبلیغات

۵. بچه‌ها

انسان عاشق تماشای بچه‌هاست. اگر استفاده از بچه‌ها در تبلیغ‌تان ممکن و منطقی است، از آن بهره بگیرید.

بچه‌ها قسمت‌های مختلفی از مغز را، به‌ویژه در زنان، تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. بچه‌ها دردم حس گرمی، توجه و مهربانی را به ما منتقل می‌کنند. این احساسات ما را به خرید‌کردن ترغیب می‌کنند.

زبان بدن در تبلیغات

۶. مردمک‌های گشاد

در سال‌های دهه‌ی ۱۸۷۰، «داروین» کشف کرد درهنگام ترس، مردمک‌های چشمان گشاد می‌شوند تا بتوانیم دامنه‌ی وسیع‌تری را ببینیم؛ این موضوع بر واکنش‌های ما در موقعیت‌های خطرناک و آسیب‌زا تأثیر مثبت دارد. اگر بهتر و بیشتر ببینیم، احتمال اینکه بحران را بدون آسیب پشت‌سر بگذاریم، بیشتر می‌شود. جالب است که مردمک‌های ما همچنین با دیدن چیزهای مورد‌علاقه‌مان، گشاد می‌شوند؛ انگار که سرذوق می‌آیند! در سال ۱۹۶۵ روان‌شناس، اکهارت هِس (Eckhard Hess) آزمایشی انجام داد. در این آزمایش او به دستیارش «جیمز پولت» (James Polt) عکس‌هایی نشان داد و همزمان اندازه‌ی مردمک چشم او را اندازه‌گیری می‌کرد. وقتی «پولت» عکسی از تصویر موردعلاقه‌اش دید، مردمک چشمش بی‌درنگ گشاد شد. نتایج این آزمایش نشان داد: وقتی انسان به‌شکلی مثبت برانگیخته می‌شود، مردمک‌هایش برای جذب بیشتر آنچه اطرافش است، گشاد می‌شود. همچنین یافته‌های پژوهشگران نشان می‌دهد مردم چهره‌هایی با مردمک‌های گشاد را بیشتر می‌پسندند. اگر به‌دنبال جذابیت و تأثیرگذاری بیشتر محصول و تبلیغ‌تان هستید، مردمک چشم‌ها را با نرم‌افرازهای مختلف بزرگ کنید. اگر دقت کنید، متوجه می‌شوید در بیشتر آگهی‌های بازرگانی چنین کاری انجام شده است.

زبان بدن در تبلیغات

۷. روانشناسی رنگ‌ها

پژوهش‌ها نشان داده‌اند رنگ‌ها به‌شدت براحساسات و دریافت‌های ما اثرگذارند. اگر می‌خواهید بیشتر در این‌باره بدانید مقاله‌ی روانشناسی رنگ‌ها را بخوانید.

زبان بدن در تبلیغات

۸. پول و قیمت

در این زمینه، به دو روش غیرکلامی می‌توانید فروش‌تان را افزایش دهید:

  • پژوهش‌ها نشان داده‌اند حذف نشان پول مانند ریال یا $، اثر ناخوشایندِ دیدن قیمت محصول را کاهش می‌دهد.

  • اگر می‌توانید با ذکر قیمتی بالا پیش‌از اعلام قیمت‌تان و ایجاد وضعیت مقایسه‌ای، مخاطب را تحریک کنید. این چیزی است که در آگهی‌های بسیاری دیده می‌شود: «این محصول در بازار به قیمت ۴۵۰ هزار تومان عرضه می‌شود، اما ما آن را فقط ۳۹۹ هزار تومان عرضه می‌کنیم».

۹. اعتماد به واقعیت‌ها نه گروه‌های کانونی

افراد و شرکت‌های زیادی برای نظرسنجی درباره‌ی آگهی‌هایشان به گروه‌های کانونی یا دوستان و آشنایان رجوع می‌کنند. این روش چندان قابل‌اعتماد نیست. تصمیم‌های منطقی ما معمولا با تصمیم‌های احساسی‌مان فرق می‌کند و این احساسات ماست که در تصمیم خرید مؤثر است. پژوهشی در این زمینه انجام شد که طی آن از ۳۰ فرد سیگاری که مایل به ترک سیگار بودند، خواسته شد تبلیغات تلویزیونی شرکت‌های تبلیغاتی مختلف را تماشا کنند. همه‌ی این تبلیغات با نمایش شماره تلفن بخش یاری‌گر ترک سیگار در سازمان ملی سرطان پایان می‌یافت. به‌نظر شرکت‌کنندگان، تبلیغات شرکت‌های «آ» و «ب» بیشترین و تبلیغات شرکت «ج» کمترین تأثیرگذاری را داشتند. پژوهشگران همچنین نظر کارشناسان حوزه‌ی ترک سیگار را درباره‌ی اثرگذاری تبلیغات جویا شدند. آنها هم تبیلغات «آ» و «ب» را در رتبه‌ی نخست و تبلیغات «ج» را در رتبه‌ی آخر قرار دادند.

سپس بااستفاده از دستگاه fMRI (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) فعالیت مغزی افراد سیگاری درحین تماشای تبلیغات، بررسی و مشاهده شد؛ بخشی از مغز که به خواسته‌ها و شخصیت افراد مربوط است بیشترین فعالیت را هنگام تماشای تبلیغات «ج» و نه تبلیغات دو شرکت دیگر، داشته. ظاهرا مغز افراد تصمیم درست‌تری می‌گیرد. پس از نشر و پخش تبلیغات، تبلیغات شرکت «ج» نسبت به دو تبلیغ دیگر به‌شکل چشمگیرتری باعث افزایش تعداد تماس‌ها با مرکز یاری‌گر شد. پس پرسیدن نظر دیگران چندان قابل‌اتکا نیست، بخش کوچکی از مخاطبان هدف‌تان را زیر نظر بگیرید و ببینید چطور نسبت به تبلیغات‌تان واکنش نشان می‌دهند.

زبان بدن در تبلیغات

۱۰. تأکیدبر آماده‌ی مصرف‌بودن

به مخاطب نشان دهید محصول‌تان آماده و دردسترس است. یعنی اگر محصول‌تان خوراکی است باید آن را طوری نمایش بدهید که انگار می‌توانید به‌راحتی آن را بردارید و بخورید. درنتیجه مغز تحریک می‌شود و احساس می‌کنید دل‌تان می‌خواهد چیزی بخورید. به‌‌نظرتان کدام تبلیغ اثرگذاری بیشتری دارد:

زبان بدن در تبلیغات

عکس «الف»

زبان بدن در تبلیغات

عکس «ب»

اگر پاسخ‌تان «الف» بوده است، انتخاب درستی کرده‌اید. این ناشی از تأثیر تصویرسازی دیداری است. «الف» به‌شکل غیرکلامی به مشتری می‌گوید: محصول، آماده‌ی خرید و خورده‌شدن است؛ آن هم تنها با تغییر جهت قرار‌دادن محصول. پژوهش‌ها نشان‌ داده‌اند اگر محصول را درجهتی هماهنگ با دست غالب مخاطب قرار بدهید، باعث افزایش تصویرسازی استفاده از آن محصول می‌شود. در پژوهشی با استفاده از عکس کاسه، فنجان، ساندویچ، قهوه و ماست تأثیر جهت قرارگرفتن اقلام را بر اشتیاق به محصول و خرید آن آزمایش کردند. یافته‌ها نشان دادند تأثیرگذاری این مقوله در راست‌دست‌ها بیشتر است.

از اهمیت پیام‌های غیرکلامی در تبلیغات و نقش آن در افزایش اثرگذاری و فروش غافل نشوید. همچنین تأثیر زبان بدن، جهت و رنگ‌ها را فراموش نکنید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

 

 

تمرین هایی برای تقویت مهارت گوش دادن

 گوش دادن

 

گوش دادن ابزار یادگیری و یک اصل مهم در یادگیری و بخش جدایی ناپذیر برنامه ی آموزش مهارت های زبانی است . تقویت گفتار مستلزم گوش دادن است . نوشتن کلمات به طور صحیح ، لازمه ی تلفظ صحیح است . به همان اندازه که درک خوانده ها مهم است ، درک شنیده ها نیز اهمیت دارد و از طرفی یک منبع مهم کسب اطلاعات ، گوش دادن است . گوش دادن بیش از 50% از وقت کلاس ، یعنی نیمی از فرصت های آموزشی را در بر می گیرد .

برای گوش دادن چهار مرحله ی متوالی بر شمرده اند :

1-شنیدن غیر ارادی و شامل آواهای زبانی و تمیز داده آن هاست ؛

2-دقت و تمرکز حواس ؛

3-دریافت ؛

4-پردازش معنایی ؛

 

گوش دادن انواعی دارد :

1-گوش دادن حاشیه ای مثل گوش دادن به موسیقی حین خواندن روزنامه ؛

2-گوش دادن با دقت ، مثل گوش دادن به سخنان معلم در کلاس ؛

3-گوش دادن فعال که شنونده در تعامل با گوینده است ؛

4-گوش دادن انتقادی که ضمن گوش دادن ، به تجزیه و تحلیل شنیده ها می پردازیم ؛

 

توجه به هر یک از مراحل و انواع ، به شنونده کمک می کند این مهارت را تقویت کند و در مقابل ، بی توجهی به هر یک از این مراحل موجب نا توانی در گوش دادن و در نتیجه باعث شکست تحصیلی و مانع رشد مهارت های زبانی دیگر و مانع رشد اجتماعی و علمی می شود .

تمرین های تقویت گوش دادن

 

مهندس محمد خدارحمی

1-شعر خوانی و قصه گویی

هدف : ایجاد تمرکز برای گوش دادن انتقادی .

پس از خواندن شعر یا داستانی مناسب ، چند سوال از محتوای آن ها طرح می کنیم و از دانش آموزان می خواهیم ضمن پاسخ دادن به سوالات در باره دلایل و انگیزه ها نیز سخن بگویند . همچنین می توانیم برای آزمایش میزان دقت دانش آموزان ، از آنان بخواهیم داستان را دوباره تعریف کنند یا هر یک بخشی از آن را بگویند .

 

2-داستان گویی

هدف : تمیز دادن واقعیت از رویا.

داستانی را در کلاس می خوانیم که جنبه های تخیلی و واقعی آن در هم آمیخته باشد ؛ سپس از دانش آموزان می خواهیم به دقت گوش دهند و بگویند کدام بخش ها واقعیت داشت و کدام غیر واقعی و تخیلی بود .

 

3-رنگ کردن

هدف : پیروی از دستورالعمل ها از طریق گوش دادن .

تصویر ی رنگ نشده را تکثیر وبین دانش آموزان توزیع می کنیم . آن گاه از دانش آموزان می خواهیم به دقت به دستورالعمل ها گوش دهند و نقاشی را، طبق مراحل گفته شده ، رنگ آمیزی کنند .

 

4-گوش دادن دادن به نوار موسیقی

هدف : ایجاد تمرکز برای گوش دادن .

نوار قصه ای از طریق ضبط صوت پخش می شود ؛ پس از اتمام قصه ، تعدادی سوال از محتوای آن طرح می گردد تا دانش آموزان به آن ها پاسخ دهند .

 

5-درست و نادرست

هدف : تشخیص درست از نا درست .

جمله هایی به دانش آموزان می گوییم که از نظر منطقی یا دستور زبان ، نادرست باشد . آنان پس از دقت در گوش دادن ، باید موارد نادرست را مشخص کنند . همچنین می توانیم در آن متن ، کلماتی را با تلفظ اشتباه بخوانیم تا دانش آموزان ضمن تشخیص آن کلمه ، تلفظ صحیح را بیان دارند .

 

6-حدس زدن

هدف : تمرکز و دقت در گفتار و تقویت دریافت .

شعر یا داستانی می خوانیم از دانش آموزان می خواهیم خوب گوش دهند و پایان آن را حدس بزنند . این تمرین به شیوه های دیگری نیز قابل تعمیم است . مثلاً یک کلمه دو هجایی می گوییم واز دانش آموزان می خواهیم کلمات دو هجایی دیگری بگویند . یا بخش اول کلمه ای را می گوییم تا آنان بخش دیگر ان را حدس بزنند .

 

7-مرتب کردن

هدف : گوش دادن با دقت و تمرکز و دستورالعمل .

از دانش آموزان می خواهیم کارتی به ابعاد 5 5 سانتیمتر به کلاس بیاورند و هر یک کلمه های تازه ی سه یا چهار درس گذشته را روی آن بنویسند و به سینه ی خود نصب کنند . سپس از آن ها می خواهیم :

·یک نفر به وسط کلاس بیاید و با آوردن چند دانش آموز به صحن آن ، جمله بسازد .

·یک نفر 10 کلمه را به ترتیب حروف الفبا ردیف کند .

·یک نفر کلماتی را که صدای مشترکی دارند ، پیدا کند .

·و ...

 

8-گوش دادن به سخنان دیگران

هدف : گوش دادن موثر به سخنان دیگران .

از دانش آموزان می خواهیم به یکی از برنامه های تلویزیونی ( ترجیحاً برنامه های کودک ) خوب گوش بدهند و سپس در کلاس ، در باره ی خلاصه ، نتیجه ، موضوع ، نکته های مهم ، گوینده و ... از آنان سوالاتی می پرسیم .

در سطوح بالاتر ، می توان حتی تفسیری کوتاه نیز خواست تا گوش دادن انتقادی تقویت گردد. پرسش در مورد اموری چون واقع بینی گوینده ، تغییرات صوتی وی و منطق کلام نیز ، در حوزه ی تمرین قرار می گیرد .

 

9-گوش دادن صداهای طبیعی

هدف : تبدیل مرحله ی گوش دادن به شنیدن .

از دانش آموزان می خواهیم صداهای اطراف خود را ، اعم از طبیعی و غیر طبیعی ، برای دیگران بگویند یا فهرستی از این صداها تهیه کنند .

 

10-مسابقه شنیدن

هدف : تمرکز در شنیدن و به خاطر سپردن .

نام چند شی را فقط یک بار می گوییم یا روی تخته می نویسیم و پاک می کنیم . آن گاه از بچه ها می خواهیم نام اشیای پاک شده یا گفته شده را بگویند . به جای چند شی ، می توان از یک جمله ی بلند استفاده کرد . تعداد کلمات با توجه به سطح ، متغیر خواهد بود .

 

11-تکرار کلمات بی معنی

هدف : تقویت تمرکز در شنیدن .

تعدادی واژه ی بی معنی را پشت سر هم می خوانیم و از دانش آموزان می خواهیم دقت زیادی به خرج دهند و آن ها را تکرار کنند .

 

12-پخش صداهای طبیعی

هدف : گوش دادن به صداها و شناخت آن ها .

صداهای متفاوتی چون صدای باد، صدای حیوانات ، خش خش ، سوت ، خواندن آواز ، پاره شدن کاغذ و ... را روی نوار کاست ضیط و در کلاس پخش می کنیم . سپس از دانش آموزان می خواهیم با دقت به صداها گوش دهند و نوع آن را مشخص سازند . در مراحل بعدی ، می توانیم چندین صدا پخش کنیم و از آنان بخواهیم پس از شنیدن صداها بگویند چه شنیده اند . همچنین می توانیم از دانش آموزان بخواهیم آن صدا را تقلید کنند .

 

13-گوش کردن ، اصلاح کردن

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی .

داستانی در کلاس می خوانیم و کلماتی بی ربط و غیر مربوطی در داستان می گنجانیم . دانش آموزان باید هر کجا کلمه ی بی ربطی شنیدند ، ان را اصلاح کنند .

 

14-اجرای دستورالعمل

هدف : انجام دادن دستورالعمل ها برای تقویت شنیدن .

دستورالعمل هایی نظیر برو ، بایست ، بپر ، بخند ، دستت را بالا ببر ، به راست برو ، به هوا نگاه کن ، پای راستت را بلند کن ، بنشین ، خم شو ، برگرد ، مدادت را زیر کتاب قرار بده ، دو دایره داخل هم بکش ، صفحه ی 10 کتاب را باز کن ، چهار مثلث بکش که قاعده ی آن ها به هم رسیده باشد و ... به دانش آموزان می دهیم و از آنان می خواهیم ضمن دقت به دستورالعمل ها ، آن ها را به خوبی اجرا کنند .

 

15-صدا آموزی

 

هدف : تقویت گوش دادن از طریق صدای اول یا آخر کلمات .

برای تشخیص صداها می توانیم 5کلمه ، که در اول یا آخر یا وسط صدای مشترک دارند ، مثال بزنیم و از دانش آموزان بخواهیم 5کلمه ی دیگر بگویند .

مثال : موش ، هوش ، گوش ، نوش ، دوش و ...

 

16-تصویر خوانی

هدف : صدا آموزی .

به دانش آموزان تعدادی تصویر می دهیم تا از میان آن ها ، تصاویری را که کلمات هم صدا دارند ، بیابند و یک بار به صدای بلند بخوانند .

 

17-پیام رسانی

هدف : انتقال پیام از طریق درست شنیدن .

رای آن که دانش آموزان در انتقال درست پیام سرعت و مهارت یابند ، می توانیم به صورت یک فعالیت نفننی و برای تنوع بخشیدن به فضای کلاس ، پیامی شامل یک ضرب المثل ، یک جمله ، کلمه ی قصار ، یک بیت شعر ، حدیث ، آیه ی کوتاهی از قرآن و حتی عبارتی بی معنی را ، در گوشی به یکی از شاگردان بگوییم و از او بخواهیم پیام را به همین ترتیب ، به نفر بعدی منتقل کند . نفر آخر باید پیام را با صدای بلند بگوید .

 

18-تلفظ کردن

هدف : گوش دادن به تلفظ برخی کلمات دشوار و یادگیری درست آن ها .

می توانیم کلمات دشوار کتاب های درسی را جمع آوری کنیم و آن ها را بر روی تخته بنویسیم . آن گاه از دانش آموزان بخواهیم هر کلمه یا ترکیب را چند بار به درستی تلفظ کنند .

 

19-قافیه سازی

هدف : دریافت آهنگ کلام .

شعری در کلاس می خوانیم از دانش آموزان می خواهیم کلماتی را که با هم تناسب دارند ، پیدا کنند یا قافیه ی اشعار را حدس بزنند . همچنین می توان یک کلمه نا هم قافیه را در میان کلمات هم قافیه قرار داد تا دانش آموزان آن را پیدا کنند یا با حذف یک یا دو قافیه از شعر آن قافیه حذف شده را حدس بزنند .

 

20-گوش کن ، تشخیص بده

هدف : تشخیص زبان گفتاری از بان رسمی به کمک گوش دادن .

به کمک ضبط صوت ، گونه های متفاوتی از زبان گفتاری و رسمی در کلاس پخش می کنیم . آن گاه دانش آموزان را با تفاوت کاربردهای زبانی و ساختاری آشنا می سازیم . خود معلم نیز می تواند با ارائه ی یک پیام یا مطلب به دو زبان ، دانش آموزان را متوجه این تفاوت سازد .

 

 

21- داستان به هم ریخته

هدف : تنظیم توالی امور از طریق گوش دادن .

داستانی را به صورت چند بخش به هم ریخته برای دانش آموزان تعریف یا از ضبط صوت پخش می کنیم . سپس از دانش آموزان می خواهیم داستان را به طور کامل مرتب و تعریف کنند .

 

22- ا یده یابی

هدف : انتخاب ایده یک پیام از طریق گوش دادن .

پیام های کوتاهی می گوییم تا دانش آموزان در یک کلمه بگویند . پیام اصلی این جمله چیست . مانند : نابرده رنج گنج میسر نمی شود که پیام آن ، نتیجه بردن از تلاش است .

 

23-نتیجه گیری

هدف : استنتاج امور از طریق گوش دادن فعال .

مقدمات موضوعی را به طریق استقرا به دانش آموزان می گوییم تا آنان نتیجه گیری کنند ؛ مثلاً گل ها برای رشد به آب و هوا نیاز دارند . علف ها هم به آب و هوای مناسب نیاز دارند . پس ...

 

24- حل معما

هدف : تقویت گوش دادن فعال .

یکی از اشیای داخل کلاس را وصف می کنیم تا دانش آموزان ، پس از خوب گوش دادن ، حدس های خود را در باره ی شی موصوف بگویند . امکان دارد این شی ، خارج از کلاس باشد یا قبلاً در ظرف یا پاکتی تعبیه شده باشد .

 

25-یادداشت برداری از آن چه نا مفهوم است .

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی .

از دانش آموزان دعوت می کنیم به یک برنامه ی رادیویی یا سخنرانی یا نماز جمعه ، خوب گوش دهند . سپس واژگان یا اصطلاحات نا مفهوم را روی کاغذ یادداشت کنند و در کلاس ارائه دهند .

 

26-نمودار

هدف : تقویت گوش دادن .

از دانش آموزان می خواهیم جدول یا نموداری از گفت و گوهایی که در یک روز می شنوند ، تهیه و در صورت امکان شنیده ها را طبقه بندی کنند .

27-گزارش

هدف : تقویت گوش دادن تحلیلی .

هر دانش آموز باید در باره ی موضوع مورد نظر ، گزارشی به دیگران ارائه دهد ؛ مثل گزارش ورزشی ، گزارش یک گردش ، مسافرت ، خرید و ...

دانش آموزان دیگر در پایان گزارش ، باید نظریات خود را بگویند و گزارش را تحلیل و ارزشیابی کنند .

 

3

28-گوش کردن به شعر

هدف : تقویت گوش دادن التذاذی .

شعری در کلاس می خوانیم ( ترجیحاً به صورت سرود و به کمک ضبط صوت ) و از دانش آموزان می خواهیم خوب به شعر گوش دهند و آن را تکرار کنند .

 

29-گوش کردن به انواع صحت

هدف : گوش کردن انتقادی .

نواری از انواع صحبت کردن خوب ، متوسط ، ضعیف ، تند ، کند ، شمرده ، نا مفهوم ، در فضای شلوغ ، آرام و ... در کلاس پخش می کنیم و از دانش آموزان می خواهیم ضمن دقت به محتوای نوار ، آن را نقد و ارزشیابی کنند .

 

30-اصلاح گفته ها با دوباره گوش دادن

هدف : تقویت مهارت سخن گفتن از طریق گوش دادن .

از دانش آموزان می خواهیم هر یک گزارشی برای ارائه شفاهی در کلاس آماده کنند . اما قبل از ارائه درکلاس ، باید یک بار در منزل آن را ضبط کنند و به گفته های خود گوش دهند تا متوجه معایب آن شوند .

 

31-تمرین نوشتن با گوش دادن

هدف : تمرکز در گوش دادن

از دانش آموزان می خواهیم ابتدا یک بار از روی درس ، شمرده و آرام بخوانند و آن را بط کنند . سپس به متن ضبط شده خوب گوش بدهند و همزمان ، مطالب را بنویسند . این تمرین برای نوشتن املا در منزل ( گفتن املا به خود ) نیز به کار می آید .

 

32-داستان نویسی با صدا ها

هدف : تقویت گوش دادن از طریق تخیل .

تعدادی صدای طبیعی و مصنوعی مربوط به زندگی را ضبط و در کلاس پخش می کنیم . آن گاه از دانش آموزان می خواهیم در باره ی صداهایی که می شنوند ، داستانی بنویسند .

 

33-گوش دادن به گونه های متفاوت زبان رسمی و غیر رسمی

هدف : تقویت قدرت تشخیص گونه های زبان رسمی و غیر رسمی .

از دانش آموزان می خواهیم به سخنان طبقات گوناگونی مثل مردم کوچه و بازار ، معلمان ، بازاریان ، اعضای خانواده و ... خوب گوش کنند و تفاوت گونه های زبانی آن ها را در کلاس گزارش دهند .

 

34-دیدن و گفتن

هدف : تقویت گوش دادن .

فیلم کوتاهی را یک یا دو بار در کلاس نمایش می دهیم و از دانش آموزان می خواهیم آن چه شنیده اند ، به صورت نمایش در کلاس اجرا کنند .

35-گوش دادن به سخنان خود

هدف : اصلاح گفتار به کمک گوش دادن انتقادی .

از دانش آموزان می خواهیم در باره ی موضوعی حرف بزنند و سخنان خود را ضبط کنند و دوباره به آن گوش دهند . آن گاه در دفعه ی اول و دوم گوش دادن ، نواقص کار خود را یادداشت و اصلاح کنند .

 

 

36-تشخیص قیاس نا درست

هدف : تقویت گوش دادن انتقادی

تعدادی تعمیم نا بجا یا می سازیم و در میان جملات منطقی درست قرار می دهیم تا دانش آموزان قیاس های نا روا را از جملات درست منطقی تشخیص دهند ؛ مانند آب در صفر درجه یخ می بندد ؛ پس همه ی مایعات در صفر درجه یخ می بندد .

 

37-توجه به مباحث معنی شناسی

هدف : جلب توجه دانش آموزان به مسائل معنی شناسی .

نوشته ای را برای دانش آموزان می خوانیم و از آنان می خواهیم با توجه به کلمه ها و ترکیبات تازه ی درس ، معادل معنایی دیگری برای آن قرار دهند . این تمرین نشان می دهد چه کلماتی در گونه ی آزاد قابل جایگزین شدن هستند و نیز معلوم می دارد که همه ی مترادف ها در بافت های کلامی متفاوت جایگزین هم نمی شوند . همین تمرین را می توان در باره ی کلمات مخالف هم انجام داد.

 

38-توجه به مسائل نحوی زبان

هدف : آشنایی دانش آموزان با مسائل دستوری از طریق گوش دادن صحیح .

به دانش آموزان ، چند جمله می گوییم که در آن ها ، فعل به شکل صرف نشده (مصدر) است . سپس از آنان می خواهیم که شکل صرفی مناسب را به کار برند . می توانیم مشابه همین تمرین را برای اجزای اصلی و فرعی دیگر کلام ، مثل فاعل ، مفعول ، صفت ، قید و ... انجام دهیم . کاربرد نا درست فاعل یا مفعول جمله به طور غیر مستقیم ، بی آن که لازم باشد قواعد دستوری را ذکر کنیم ، دانش آموزان را به شکل و کاربرد درست این مقوله ها راهنمایی می کند .

 

خوب گوش کنید

کسی خوب گوش می کند که :

·آگاهانه و هوشیارانه تمرکز کند .

·پیام های محوری گوینده را ناسایی کند .

·قادر به شناسایی لحن یا تکیه کلام گوینده باشد .

·هنگام گوش دادن ، سوالاتی در ذهن خود مطرح کند .

·بتواند جزئیات سخن گوینده را به هم ارتباط دهد .

·از موضوع شنیده شده نتیجه بگیرد .

·ابهامات خود را یادداشت کند و بپرسد .

·فضای گوش دادن برای او فراهم باشد . ( نشستن ، نبودن صداهای مزاحم ، و ... )

·هدف از گوش دادن برای او مشخص باشد .

·آداب گوش دادن را بداند .

·از آن چه می شنود زمینه ای داشته باشد .

·عوامل و انگیزه های تشویقی برای او فراهم باشد .

·سخنان گوینده ، رسا ، شمرده و قابل فهم و بدون لهجه باشد .

·فرصت های مناسب انواع شنیدن ، برای او فراهم آید .

·صدای گوینده یک نواخت و خواب آور نباشد .

·در مطالب شنیده شده ، هیجان زیادی وجود داشته باشد .

·نکات شنیده شده ، تازه و نو باشد .

 

غ

ارزشیابی

برای اندازه گیری این مهارت می توان از طریق مشاهده ی رفتار و به کمک چک لیست ، کیفیت گوش دادن را به کمیت تبدیل کرد . معلم می تواند در فرصت های مناسب و طی چند نوبت ، هر یک از دانش آموزان را با سیاهه ی رفتاری ارزشیابی کند .

 

چند نکته

·به دانش آموزان کمک کنید تا هدف از گوش دادن را بیابند .

·از لحن های متفاوت و زیر و بمی صدا و حرکات ایمایی و اشارات دست و چهره استفاده کنید .

·گاه از مطالب هیجانی و جالب توجه استفاده کنید .

·برای آمادگی بیشتر دانش آموزان برای شنیدن ، فضای کلاس را با حرکت دادن دانش آموزان یا بیان یک لطیفه یا مطلب خنده دار تغییر دهید ( تغییر موقعیت آموزشی ) .

·سعی کنید عوامل مزاحمی را که مانع گوش دادن است ، از محیط کلاس دور کنید .

·برای آمادگی ؛ از تجربیات ، آموخته ها و دانسته های دانش آموزان استفاده کنید .

·به دانش آموزان کمک کنید آن چه را می شنوند ، دوباره بگویند و شرح و تفسیر و توصیف یا گزارش کنند .

·آداب گوش دادن به سخنان دیگران ، اجازه گرفتن هنگام سخن گفتن و رعایت نوبت را آموزش دهید .

·از تمام عوامل و منابع صدا ساز مانند رادیو ، تلفن ، اجتماع و ... برای آموزش و تقویت گوش کمک بگیرید .

·به دانش آموزان کمک کنید تا آن چه را می شنوند ، ارزشیابی ، تجزیه و تحلیل و گفت و گو کنند .

·سخنان خود را واضح ، شمرده و گویا و رسا ادا کنید .

·برای ارزشیابی شنیده ها به دانش آموزان فرصت کافی بدهید .

·گاه ، شنیده های دانش آموزان را ارزشیابی و کنترل کنید .

·از خود دانش آموزان کمک بگیرید تا آداب و عادات گوش دادن را یافته و درونی سازند .

·انواع و مراتب گوش دادن را با تمرین ، به دانش آموزان آموزش دهید .

·سرعت گفتار خود را با سرعت گوش دادن بچه ها تنظیم کنید .

·پس از ارائه مطالب ، برای ارزشیابی ، چند سوال کوتاه پاسخ یا درست و نا درست یا تستی از دانش آموزان بپرسید .

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۹
مهر

سخنوری چیست؟

سخنوری بالاترین حد از کلام هست که یک فرد می تونه داشته باشه. سخنوری در فرهنگ لغت فارسی به معنی شاعر و گویندگی و فصاحت و بلاغت آمده است و در زبان انگلیسی سخنوری (eloquence) نامیده میشه و به معنی فصاحت، علم بیان و شیوایی آمده است، شما می توانید معانی دیگه ای که در انگلیسی شده در ترجمه گوگل مشاهده کنید (https://translate.google.com/#en/fa/eloquence)، شاید فردی که یک سخنران خوب هست نتونه سخنور خوبی هم باشه و برعکسش هم صادقه، یعنی اگر شخص سخنور خوبی باشه نتونه سخنرانی در جمع انجام بده.

سخنوری یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتونه به خوبی صحبت کنه و روی افراد تأثیر بذاره.

اجاره بدید یک مثال بزنم، مثلا فردی یک جُکی رو تعریف می کنه و همه از خنده روده بُر میشند، اما یک نفر دیگه همون جُک رو تعریف می کنه اما هیچکس نمی خنده و اون جُک هم خیلی بی مزه به نظر میرسه.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۳۰
شهریور

س 



دیباچه....

از آغازین دوره‌های تمدن بشری ، مقوله‌ی سخن و سخنوری مرکزیت توجه‌ اندیشمندان را به خود داشته است. این مهم چه در رابطه‌ی تنگاتنگی که با تفکر، در ساحت درون دارد و چه در کارکرد بیرونی خودش (در ایجاد ارتباطات)، صاحب هزارتوی پیچیده‌ایست که بشر را به این سمت سوق می‌دهد تا به عنوان یک علم مطمح نظر قرار گیرد. آشنایی هر کس به اصول این علم راهنمای او برای کسب موقعیت‌های بهتر هم خواهد بود.


هر مبحث عقلی در دو دسته‌ی «مستقلات عقلی» و «غیر مستقلات عقلی»جای می‌گیرد.

مستقلات عقلی مباحثی‌اند که نیازی به اثبات ندارند و خود به خود به آنها می‌رسیم؛

غیر مستقلات عقلی مواردی‌اند که نیاز به تحلیل دارند و از این رو علوم در این بخش جای می‌گیرند.

سخنرانی مثل هر مقوله‌ی علمی، صاحب «تعریفی» است که می‌گوید:

سخنرانی،ارائه‌ی کلام است با نگاه راهبری چه برای هزاران نفر و چه برای یک نفر،به گونه‌ای که متکلم یکه‌تاز عرصه‌ی سخن باشد و مثل هر علم دیگری صاحب چهار سرفصل اساسی است:

«موضوع علم»،«مسائل»،«مبادی»،«غایت»

موضوع سخنرانی: سخن؛

مسائل : نقشه‌های دستوری؛

مبادی: چراهایی که پیرامون تکنیکهای آن مطرح می‌شود؛

غایت: راهبری.

 

ارائه‌ی سخن در زمانه‌ی ما بیشتر نیازمند «وقوف به تکنیک» شده‌است چرا که سخنور باید در مدت زمان کوتاهتری بر اساس ماهیتی که برگزیده به مطلوبش دست یابد و این تکنیک‌ها هستند که نقشه‌ای را برای سخن معرفی می‌کنند تا این مسیر آسانتر و دقیق‌تر طی شود. گذشته از آگاهی به تکنیک‌ها در ارائه‌ی سخن، سخنور به شاه‌کلیدی دیگر هم نیازمند است تا به تاثیرگذاری کلامش بیافزاید و این شاه‌کلید چیزی نخواهد بود جز «احساس».

این احساسِ یک کلمه است که به جنسِ آوا و لحن و بیان برآمده از آن رنگ می‌بخشد؛در اینجا باید به شکوه هر واژه برسید و این چیزی نیست که آموزش داده شود، تجربه و دقت در این فرایند است که شما را به پیش می‌برد.

1) ماهیت

برای آماده کردن هر نطقی اولین مرحله‌ای که با آن مواجه هستید، تعیین «ماهیت» کلام است. ماهیت همان نگاه راهبری شماست. مفهومی کاملاً ذهنی که مسیر سخنوری و چگونگی طی این مسیر و نقطه‌ی انتها را برای شما ترسیم می‌کند.ماهیت کلام شما همان منافعی است که برای رسیدن به آن سخن می گویید؛این منافع چه مادی باشند و چه معنوی، تعیین کننده‌ی جنس کلامتان هستند. همه‌ی مفاهیمی که در خلال سخنرانی پرداخت می‌شوند،در حقیقت در خدمت خواسته و منظور اصلی شما می‌شوند. این منظور اصلی معمولاً در سخنرانی مستقیماً بیان نمی‌شود بلکه، در دل موضوعی فرعی گنجانده می‌شود. به بیان واضح، ماهیت چرایی سخن می‌باشد.

 

ماهیت از سه بخش اصلی تشکیل می‌شود: «هدف، شرایط زمانی و مکانی، لذت سخنرانی»

1-1. هدف

اگر هدفتان از سخن گفتن مشخص نباشد، هر اتفاقی در هر لحظه می‌تواند شما را از جریان اصلی سخن دور کند. تعیین هدف، در واقع تعیین نقشه‌ی راه است. ذهنیت ایجاد شده بر اساس هدف، شما را قادر می‌سازد تا بنا بر تحلیلی که از شرایط دارید، فرایند سخن را به نفع خودتان تمام کنید.

خود هدف  شامل سه طبقه می شود : «آنی، میانی، غایی»

ما معمولاً هدف غایی خود را می‌دانیم اما اهداف میانی و آنی را مشخص نکرده‌ایم؛به همین جهت در همان دقایق اولیه هدف غایی خود را آشکار می کنیم. خیلی از مواقع در سخنرانی نیازی به مطرح کردن هدف غایی نیست بلکه، خودِ مخاطب باید به آن برسد؛ در این مورد نیاز به زیرکی در گفتار است. اگر هدفتان در هر سه مرحله تشریح شده باشد، راحت‌تر می‌توانید به کلامتان مسلط شوید.

نکته : ما هیچگاه از هدف آنی به غایی نمی‌رسیم بلکه، از هدف غایی به میانی و از میانی به آنی می‌رسیم.


2-1.  شرایط زمانی و مکانی:

هر سخنران به عنوان یک اندیشمند باید جوانب مختلف سخن‌گفتن را بسنجد و یک سوال کلیدی که باید در تعیین گام‌های اولیه از خود بپرسد این است که: «آیا تعیین هدفش در  راستای درک درستی از شرایط زمانی و مکانی بوده یا خیر» و «آیا می‌تواند مطلب یا موضوعش را همانگونه که هست بیان کند یا برای تطبیق با شرایط باید از روشهای غیرمستقیم استفاده کند». درک صحیح شرایط زمانی و مکانی در گرو شناخت دقیق موقعیت‌ها و تصمیم‌گیری متناسب با آنهاست.

3-1. لذت سخنرانی

آنچه سخنران را برای سخن گفتن تشویق می‌کند این است که: در ابتدا خودش از سخن گفتن لذت ببرد. تا زمانی که خود سخنران التذاذ ذهنی نبرد، نمی‌تواند فضای لذت را به مخاطب هم انتقال بدهد.  لذت مفهومی نسبی است اما مانور هر چه بیشتر بر این مسأله جریان سخن و فضا را بیشتر تحت کنترل سخنران قرار می‌دهد.

2) موضوع

بعد عبور از سه مرحله‌ی مرتبط با ماهیت، تعیین «موضوع» اهمیت می‌یابد.

موضوع مفهومی است عینی وهمان‌طور که گفته شد؛ قالبی است که ماهیت در دل آن بیان می‌شود. سخنران همیشه موضوعی را انتخاب می‌کند که ماهیت کلامش در کنه آن جای بگیرد و در عین حال به طور غیرمستقیم مخاطب را به سمت هدفش ترغیب کند. در واقع موضوع در سخن چه چیزی گفتن است.

مواردی که در شکل‌دهی به موضوع حائز اهمیت‌اند بدین شرح‌اند:

1-2. تهیه‌ی نطق

در این مرحله  نیازی نیست که حتماً سخنرانی نوشته شود؛ تنها در نظر داشتن مراحل به شکل ذهنی کافی است. شکل نوشتاری، در دوره‌های آغازین ِتمرینِ سخنرانی می‌تواند مؤثر باشد؛اما پس از آن، سخنران باید ذهنش را برای این منظور آماده نگه دارد و بهترین مطالب را بر اساس  موضوعش انتخاب کرده و در ذهن سازمان‌دهی کند. اگر متکی به نطق مکتوب شوید ارتجال و بدیهه را از شما دور خواهد نمود و نمی‌توانید درخور و با طراوت با مخاطب سخن بگویید.

3

روش تهیه:

·هر آنچه را که به نظر تان می‌رسد، از دیده ها گرفته تا شنیده‌ها و. . .  روی کاغذ یادداشت کنید.

·شناخت مخاطب و فضای حاکم و زمان را در نظر بگیرید و مطالب را بر اساس آن انتخاب کنید.

·پاکنویس کنید و مطالب را به صورت رئوس مطلب در آورید.

·ساختار مورد نظرتان را بر اساس فرمولهای ساختاری که در بخش «ساختارهای نطق» معرفی می‌شوند،انتخاب کنید.

·به مطالب‌تان نظم و ترتیب بدهید و دور موارد اصلی ـ که باید بقیه‌ی موارد در خدمت آن باشند ـ  خط بکشید.

نکته: تهیه و تنظیم نطق در«موضوع» سخنرانی است؛اما فرمول‌بندی نطق در «ساختار» یا همان فرم سخنرانی می‌باشد.

برای اینکه که متکی به کاغذ نباشید، برای ارائه‌ی نطقتان می‌توانید از دو روش «عددی» یا «حروفی» برای حفظ رئوس مطلب‌تان استفاده کنید.

نکته:اگر سخنور به مفهوم سخنان خود مسلط باشد، از تنظیم کلمات بی‌نیاز می‌شود و کلمات سوار بر مفهوم شکل می‌گیرند.  روی کلمه بسته نشوید؛ مفهوم را بیان کنید معنا، لفظ مورد نظرتان را برایتان می‌یابد.

2-2.مکان سخنرانی

از مواردی که به کلامتان جنس می‌دهد و حدو مرزهای سخن را برایتان مشخص می‌کند، مکان سخنرانی است. مکان سخنرانی می‌تواند سرفصلهای نویی را برای ارائه، تعریف کند و یا سرفصلهایی را حذف نماید.

3-2. فضای حاکم بر جلسه سخنرانی

حس و حالی که در محفل برقرار است و یا مناسبتی که منجر به تشکیل چنین جلسه‌ای شده همگی به کلام سخنران جنس می‌دهند.

4-2.شناخت مخاطب

بعد از اینکه مطالب‌تان را جمع‌آوری کردید، می‌توانید بر اساس شناختی که از نوع مخاطب (میزان آگاهی، سواد،طبقه‌ی اجتماعی، شغل یا...) دارید به انتخاب و سازماندهی اطلاعات‌تان بپردازید و موضوع را بر مبنای آن تبیین کنید.

5-2. قالب موضوعی سخنرانی

قالب آن چیزی است که صاحب قاعده و قانونی باشد. تعیین قالب بر اساس نوع موضوع و نوع شخصیت و جایگاه سخنور شکل می‌گیرد.

نکته: پرداخت کاملتری به ماهیت و موضوع  مربوط به سرفصلهای «سخنوری حرفه‌ای» می‌شود. مفاهیمی که در سخنوری در اجتماعات مطمح نظر می‌باشد بیشتر شناخت تکنیک‌ها و فرمولهای ساختاری است.

3)ساختار

 بعد از تبیین صحیح موضوع،به تبیین ساختار می‌رسیم. در حقیقت ساختار به چگونگی ارائه‌ی سخن می‌پردازد و فن سخنوری نیز فن چگونه گفتن است و نه چه گفتن.


1-3.تشخص

تشخص  واجدمعانی چون:شخصیت،حیثیت، اعتبار و احترام و... می‌باشد.

تشخص یکی از قدرتمندترین ابزارها برای ارائه‌ی یک سخنرانی محسوب می‌شود. بسامد تاثیر این جزء بر سایر اجزاء سخنرانی تا جایی است که حتی می‌تواند بسیاری از ضعف‌های محتوایی را هم بپوشاند. باید گفت که شخصیت سخنران حتی مهم‌تر از اطلاعات اوست.

گاهی اصول تشخصی مغایر با ویژگی‌های فردیتی سخنران می‌باشد؛ از این‌رو سخنران برای به نمایش گذاشتن سخنرانی تاثیرگذار،باید موقتاً قالبهای عادتی خود را کنار بگذارد.

یک سخنران از زمانی که در کانون دید مخاطب قرار می‌گیرد دقیقاً مشخصات بازیگری را دارد که باید قهرمانانه برصحنه ظاهر بشود و شخصیتی را به نمایش بگذارد که با نوع ظاهر و گفتار و رفتارش،کمال مطلوبی را برای مخاطب ترسیم نماید.

از لحظه‌ی حضور شما به عنوان سخنران بر صحنه، مخاطب شروع به پردازش اطلاعات غیر گفتاری شما می‌کند تا از آنچه هستید برای خودش تحلیلی ارائه بدهد و پازل شخصیتی که از شما در ذهنش می‌سازد را کامل کند؛به همین دلیل کوچکترین اشتباهی در انتخاب پوشش، سرعت گام‌ها و...می‌تواند به قیمت پس زده شدن از سوی مخاطب تمام شود.

همه‌ی آنچه گفته شد دال بر این است که، مهمترین جزء ساختار که بر سایر بخشها(حتی ماهیتی و موضوعی) می‌تواند سیطره پیداکند و به نوعی نمایش قدرت را به همراه داشته باشد، همین عنصر تشخص است. باید پذیرفت تا زمانی که مخاطب شخص سخنور را نپذیرد کلام وی را نیز نخواهد پذیرفت و اگر او را باور کند کلام و سخن او را نیز خواهد پذیرفت و ازهمین رو می‌باشد اهمیت اصل تشخص.

این جزء معمولاً در سخنرانی از طریق تکنیک ایجاد می‌شود. برای بروز جلوه‌های تشخص، سخنران باید نکاتی را در ظاهر و گفتار و رفتارش مد نظر داشته باشد

غ

1.وضعیت ظاهری در همه‌ی ابعاد:

ـدر این مورد پوشش گران‌‌قیمت مد نظر نیست بلکه ساخت ظاهری است که سخنران را یک آدم موقر و موجه جلوه بدهد.

ـ سخنران باید بداند که چه نوع پوششی با شخصیت او تطبیق بهتری دارد.  انتخاب حد وسط در اینجا اهمیت فراوانی دارد.  پوشش از طرفی باید با ویژگی‌های شخصیتی سخنران هماهنگ باشد و از طرف دیگر باید به نوع پوشش غالب جامعه نیز نزدیک باشد. آنچه سخنران باید با نوع پوشش ایجاد کند اندکی تمایز است. لباس سخنران باید بیانگر روحیه و چهره‌ی کاملاً انسانی وی باشد و نیز باید بتواند آراستگی و پرهیز از تجمّل و تفاخر را نیز نشان دهد.

ـ استفاده از هر گونه پوششی که تمرکز مخاطب را به چیزی غیر از گفتار سخنران جلب کند، مناسب نخواهد بود.

ـ یک پوشش نُرم و هماهنگ،مطلوب‌ترین پوشش است.در واقع لباس سخنران، لباس طبقه‌ی متوسط دانشگاهی جامعه است با اندک تفاوتی که تبدیل به تمایز وی شود.

ـدر استفاده از رنگ و فرم مناسب پوشش هم دقت کنید. رنگهای تیره برای جلسات رسمی‌تر مناسب‌اند. ترجیحا ًساده و بی نقش و نگار باشد.

ـ تیرگی رنگ لباس وجاهت، وقار و جدیت می‌آفریند.

ـ سخنران با انتخاب نوع پوشش، تصویر انسانی معقول و موجه را می‌سازد تا برای مخاطب قابل پذیرش باشد. چرا که هر سخنوری قبل از آنکه شنیده شود، دیده خواهد شد.

2.نحوه‌ی راه رفتن و گام نهادن بر جایگاه :

سخنران با  نوع گام برداشتن به سمت جایگاه، آغازین لحظات آشنایی با مخاطب را می‌سازد. قدم های موقرانه و متمرکز و قامت کشیده، تصویری از سخنران معتمد به نفس و آگاه را می‌سازد. نماهای آغازین می‌تواند بسترساز تصویر نهایی باشد که شما از یک سخنران متشخص به نمایش می‌گذارید، پس متمرکز و متناسب عمل کنید. هر گونه شتابزدگی در راه رفتن می‌تواند منجر به برداشت‌ها و پیش‌داوری‌های منفی از جانب مخاطب بشود. هر رفتاری در هنگام حضور در جلسات باید کاملاً عادی و در مناسب‌ترین حالت اصلی و همیشگی خود باشد.

3. نحوه‌ی قرارگرفتن بر جایگاه :

هر نقطه و هر مکانی را که یک شخص در آن شروع به سخن گفتن می‌کند، جایگاه سخنرانی می دانیم. جایگاه سخنرانی به خودی خود، در ذهن مخاطب تمایز ایجاد می‌کند و جلوه‌ی نمادینی از اقتدار سخن است؛ اما با لحاظ کردن ویژگی‌های بصری مثل «نور» و اولویتهای مکانی مثل«در صدر مجلس بودن» یا «در نقطه‌ی اشراف بر بقیه بودن» می‌توانید بر برجسته کردن این بخش بیافزاید.

4. آرامش رفتاری از نوع ظاهری (طمانینه ):

آنچه در طی سخنرانی برای مخاطب اهمیت پیدا می‌کند، احساس و انرژی است که با زبان بدن و رفتار و گفتار سخنران انتقال داده می‌شود. هر گونه پریشانی یا عدم تمرکز تشخص سخنران را به ضعف می‌کشاند. حتی اگر اضطراب یا نگرانی هم در سخنران باشد، نباید در ظاهر او دیده شود. آنچه از شما دیده می‌شود بسیار مهم خواهد بود.

ک

5. استفاده از قدرت چشمان:

یکی از مواردی که کمک می‌کند تا مخاطب پیگیر بماند و از گسست‌های ذهنی که عوامل خارجی یا درونی برایش ایجاد می‌کنند در امان نگاه داشته شود، برقراری و حفظ ارتباط چشمی است. چشمان به دلیل توانایی‌های ویژه‌ای که در ایجاد مفهوم دارند، می‌توانند مخاطب را به تأیید و همراهی وادارند و یا به سکوت بکشاند. برقراری ارتباط چشمی با مخاطب، این مفهوم را دارد که مخاطب حائز اهمیت است؛در نتیجه او خود را ملزم به تعهد متقابل می‌بیند. چشم زنده‌ترین عضو خارجی در بدن ما می‌باشد و قابلیت انتقال احساس و حتی مفهوم را دارا می‌باشد و قدرت غلبه و استیلا بر مخاطب را دارد.

6. استفاده مناسب از نگاه:

هر نوع نگاه واجد مفهوم مشخص و معینی است. هر ذهنیتی که در پشت هر نگاه نهفته است تغییراتی را در عضلات چشم و صورت ایجاد می‌کند که مفاهیم مشخص شده‌ای را از فرستنده به گیرنده انتقال می‌دهد؛ مثل اینکه «نگاه به آسمان» مفهوم دعا و طلب کمک از ماوراء را به همراه دارد؛ به همین میزان نگاه هیجان زده، خشمگین، دلسوزانه،امیدوار و... به تناسب با نوع کلامتان می‌تواند معنا را بهتر انتقال بدهد. سعی کنید نسبت به ایجاد ارتباط در سخنوری از ابزار چشم بهره گیرید و به نوعی نگاه،حاکم برحضار باشد تا با همگان ارتباط داشته باشید.

7.ویژه و خاص جلوه نمودن سخنران (عدم انجام کارهای عادی به مانند دیگران در ساعات حضور در جلسه):

 در راستای این اندیشه‌ی بنیادین که سخنران باید متمایز از دیگران جلوه کند، تمامی برخوردها و واکنش‌هایش نیز با محیط باید اینگونه باشد. مثال : در فاصله‌ی زمانی که سخنران در جمع قرار می‌گیرد، چنانچه پذیرایی شد، ترجیهاً از خوردن خودداری کند. یا زیاده‌روی در خوردن ننماید چرا که باید هر عملی و هر رفتاری در جهت تقویت چهره‌ی انسانی و موقر سخنران انجام گیرد و باید به یاد داشت همانطور که ما دیگران را نظاره می‌کنیم و آنها را تحلیل می‌کنیم دیگران نیز در مورد  ما چنین خواهند نمود.

.نحوه‌ی خوشامدگویی:

 اگر قصد خوشامدگویی به مخاطب را داشتید، حتماً هدف آن را هم ذکر کنید و برای این کار متفاوت عمل کنید. به خاطر داشته باشید که خوشامدگویی کلیشه‌ای کار مجریان است. خوشامد‌گویی نباید تعارف و یا تملق به نظر آید و البته باید به یاد داشت که هر سخنی و هر رفتاری در خدمت تبیین موضوع باشد و حتی خوشامدگویی نیز باید در راستای انتقال مفهوم در سخن انجام شود.

9.عدم استفاده از تواضع حقیرانه:

همه‌ی تکنیک‌های ایجاد تشخص، برای ساختن تصویری مقتدر از سخنران است؛در نتیجه هر عملی که منجر به خدشه‌دار شدن این تصویر بشود، در سخنرانی جایز نیست. آنچه در ناخودآگاه مخاطب اهمیت می‌یابد تصویری ایده‌آل از فردیت سخنران است. استفاده از هر کلمه یا جمله‌ای که نشانه‌ی ضعف یا فروتر بودن سخنران نسبت به مخاطب باشد، اقتدار سخنران را در هم می‌شکند. سخنران انسان متکبری نیست اما زمانی تواضع می‌کند که مخاطب آن را نپذیرد و صرفاً آن را به حساب روحیه‌ی والا و ارزشی او قلمداد نماید و در واقع سخنران در مواقعی دست به شکسته نفسی می‌زند.

س

10.عدم استفاده از جملات، کلمات و ضرب‌المثل‌های سطحی:

 به دلیل حساسیتی که جایگاه سخن دارد مخاطب انتظار می‌برد که نمایش متفاوتی از سخن را شاهد باشد؛ پس استفاده از زبان عامیانه یا کوچه بازاری به تشخص سخنور لطمه می‌زند. حد وسط در انتخاب جملات و کلمات این است که، در عین قابل فهم بودنشان نمونه‌ی ممتازی از به کارگیری زبان را بهره‌مند باشند. مخاطب از نوع سخن گفتن سخنران میزان آگاهی او را تخمین می زند. در انتخاب جملات و واژگان دقت کنید. یادتان باشد که مخاطب انتظار ندارد سخنور را همچون افرادی دریابد که درجریانات عادی زندگی شاهد آنان می‌باشد و باید سخنران ویژه و منحصر به فرد به نظر آید.

11.فصاحت کلام :

عدم استفاده از کلمات عجیب و غریب و نامأنوس به گونه‌ای که به شعور مخاطب لطمه بزند. تبعیت از زبان معیارکه در عین گویا و شفاف بودن مبرا از ابهامات و کژتابی‌هاست، برای یک سخنران اهمیت می‌یابد. اگر از این حد قدم فراتر بگذارد و مخاطب را در درک کلامش با مشکل مواجه کند جایگاه خودش هم به ضعف کشیده می‌شود، در نتیجه استفاده از کلمات بیگانه یا مهجور در سخنرانی ممنوع می‌باشد. مگر به ضرورت محتوایی و مفهومی که در این صورت نیز یا باید با علم به آگاهی مخاطب از واژه‌ی غریب استفاده شود و یا در صورت احتمال عدم آگاهی مخاطب باید معنای تقریبی واژه‌ نه به صورت مستقیم بلکه به گونه‌ی تلویحی ذکر گردد.

شششش

12.جدیت در رفتار و جزم‌اندیشی در گفتار (لودگی ممنوع) :

گفتار و رفتار همه جلوه‌هایی از میزان تعقل‌ورزی و تشخص سخنور هستند؛ هر چه متناسب‌تر و جدی‌تر ادا شوند، به پذیرش کلام سخنور و تأثیرگذاری او بر مخاطبش هم می‌افزایند. حتی در مواردی که ذکر لطیفه موجب رساندن  معنا می‌شود، خود سخنور نباید بیشتر از مخاطبش لبخند بزند. رعایت  اعتدال در نوع رفتار و جنس گفتار، مخاطبین بیشتری را هم درگیر جریان کلام می‌کند.

13.استفاده از صدا همراه با انرژی لازم و ایجاد انگیزش کلامی:

نوع استفاده از صدا و میزان بازی با آهنگ کلام، علاوه بر از بین بردن ریتم یکنواخت و فضای رخوت بار در کلام می‌تواند منجر به جلب توجه بیشتر مخاطب هم بشود و به نوعی ایجاد انگیزه در پیگیری سخن می‌کند. از مهمترین اهدافی که سخنران دنبال می‌کند فراهم کردن فضای ترغیبی و تشویقی برای مخاطب است که، در این مورد لحن و نوع استفاده از صدا از روشهای فرمیک برای ایجاد انگیزش محسوب می‌شوند. صدای سخنور باید حاکی از شوق و شور درونی وی نسبت به آنچه می‌گوید باشد و درغیر این‌صورت کلام باور نخواهد شد همانطور که خود سخنران نیز پذیرفته نخواهد شد.

14. مطرح نمودن شادباش به مخاطب و انتقال انرژی و احساس مثبت به ایشان:

صحنه‌ی سخنرانی صحنه‌ی بده بستان احساس و انرژی است. معمولاً به همان میزان که انرژی و احساس از سخنران ساطع می‌شود، به همان میزان هم مخاطب احساس لذت را باز می‌تاباند. سخنران از راههای متفاوت چون: بیان مطالب لطیف و حکایت‌های پرمغز یا خاطرات دل انگیزو...می‌تواند برای مخاطب مسیری را ترسیم کند. پیدا کردن روشهای انتقال لذت از طریق جریان سخن یا فضاسازی،همگی به فراست و هوشیاری سخنران بر می‌گردد. اگر مخاطب در جلسه‌ی سخنرانی دستاوردی نداشته باشد و از نظر روحی و ذهنی تغییری در وی حاصل نگردد تشخصی برای سخنران قایل نخواهد بود و زبدگی وی را کتمان خواهد نمود.

15.ارائه‌ی یک عنوان مطلوب از خود به عنوان سخنران، به وسیله‌ی فرایندهای مختلف (اعلام مجری، دعوت نامه‌ی قبلی برای حضار یا توسط خود سخنران به صورت هوشمندانه):

عناوین همیشه معرف میزان آگاهی و تجربیات و تحقیقات یک سخنران هستند که اگر به درستی بیان شوند، در ایجاد تشخص سهم بسزایی دارند.

نکته قابل توجهی که در این مورد لازم به ذکر است، تطبیق عنوان با نیاز مخاطب و گاهاً تعدیل در ذکر آنهاست؛که باید متناسب با مخاطب و در پاسخگویی به نیازهای او ارائه گردندتا اطمینان خاطری برای مخاطب باشد که روش حل مسائلش را از طریق این مرجع، می‌تواند پیدا کند.

16.به گونه‌ای و باهر وسیله‌ای سخنران باید در ذهن مخاطب به عنوان یک متخصص در موضوع مربوطه جلوه کند. اگر مخاطب احساس نکند که سخنران در موضوع مورد  بحث تخصص و دانش لازم رادارد، مطمئناً کلام وی را به تشکیک و تردید خواهد پذیرفت. تخصص در موضوع در واقع همان تسلط سخنران به آنچه می‌گوید، می‌باشد.

17. تشکری هوشمندانه و به دور از تملق از مجریان، برگزارکنندگان و بانیان جلسه :

حس قدردانی و تشکر از حامیان محفل سخنرانی علاوه بر ایجاد نمایی از روحیه‌ی انسانی سخنران، فضایی گرم و صمیمی ایجاد می کند. از طرف دیگر همیشه بیان یک نیت والا برای شکل‌گیری مجلس، این حس را به مخاطب می‌دهد که در تحقق امر مهمی شرکت داشته است. البته نباید فراموش نمود که همانطور که گفته شد، سخنران هر جمله‌ای و حتی هر کلمه‌ای که می‌گوید باید در خدمت هرچه بهتر تبیین موضوع باشد حتی تشکر از بانیان و یا مخاطبان حاضر در جلسه‌ی سخنرانی.

18.به چالش کشیدن اندیشه‌ی مخاطب:

وقتی دیدگاه فردی و مشخصی برای امور داشته باشید و هر گاه خودتان مسائل را از زوایای دید متفاوت مورد نقد و بررسی قرار بدهید،می‌توانید آنها را هم متفاوت به دیگران ارائه دهید. بیان مسائلی از این دست مخاطب را به اندیشه وامی‌دارد و باعث می‌شود که با امور مختلف عمیق‌تر روبرو شود. دید متفاوت و بیان متفاوت امور خود ابزاری است برای سخنران که تمایز ایجاد کند و با عالمانه نشان دادن سخنانش مخاطب را به سوی هدفش ترغیب و تشویق کند. اگر نتوان مخاطب را نسبت به آنچه می‌اندیشد مردد نمود آنگاه نمی‌توان وی را به آن چه می‌گویید ترغیب نمایید. در واقع تا زمانی که کسی گرسنه نیست غذای جدید شما را نخواهد خورد.

19. عدم انجام سخنرانی در حالت خستگی جسمی و روانی:

یقین بدانید، تازمانی که ذهن و جسم در حالت آرامش قرار نگیرند زبان قادر به ارائه‌ی نطقی منسجم و انگیزشی نخواهد بود. برای انجام سخنرانی باید با همه‌ی قوا عمل کرد؛ چرا که سخنرانی اجرائی است که با توجه به انرژی حاکم در فضا و دریافت و ادراکی که سخنران از محیط به دست می‌آورد،اتفاق می‌افتد و اینگونه است که سخنران دست به تعدیل جریان سخن می‌زند؛ پس تا زمانی که در بهترین شرایط جسمانی و ذهنی به سر نبردید، نمی‌توانید به ارائه‌ی کاملتر و تأثیرگذارتر هم برسید. سخنران باید با طراوات ذهنی و شادابی لازم انعطاف‌پذیری نسبت به آنچه می‌گوید و انجام می‌‌دهد را داشته باشد و در غیراینصورت توانایی تأثیر گذاری بر مخاطب را نخواهد داشت. باید سعی کنید که نسبت به ایجاد آمادگی حتماً استراحت لازم را داشته و قبل از حضور در جلسه استحمام نموده، آراسته و پیراسته در بهترین شرایط جسمی و روانی در حضور دیگران حاضر شوید.

20.عدم انجام سخنرانی از روی متن و نیز عدم وابستگی به یادادشتهای مربوط:

مخاطب، سخنرانی را که متکی به یادداشت باشد،ملال آور می‌داند و از روخواندن متن می‌تواند به راحتی در جریان توجه مخاطب، انقطاع ایجاد کند و از تسلط سخنران بر سخن می‌کاهد و اینگونه در نظر مخاطب می‌نمایاند که سخنران تسلط لازم بر موضوع و سخن را ندارد و اگر یادداشت و متن مکتوب را از وی بگیرند دیگر قادر به ارائه‌ی سخن نخواهد بود. البته در صورت نیاز به یادداشت می‌توان از آن بهره جست فقط به این منظور که مطالب و در واقع رئوس مطالب اصلی از یادمان نرود ونه آنکه در تمام جریان سخن، همه‌ی حواس سخنران به آن بوده و از روی کاغذ سخنرانی کند. البته این قاعده در برخی سخنرانی‌ها به لحاظ حساسیت مانند سخنرانی مسئولین سیاسی مورد بحث نخواهد بود.

21.استفاده از اصل روشنگری در موضوع مربوطه و ارائه‌ی کلامی عجیب و دلنشین:

روشنگری در راستای دیدگاه سخنران شکل می‌گیرد. در این مورد نیازی به ارائه‌ی اطلاعات ندارید؛ بلکه تنها با پرداختی نو و ارائه‌ی متمایز مسائل می‌توانید دست به روشنگری بزنید. باید سعی کنید که دیدگاهتان را از کلیشه‌های مرسوم دور نگه دارید و با زاویه‌ی دید متفاوت به تعمق بپردازید که این ارائه‌ی نو، دید نو را هم برای مخاطب به ارمغان می‌آورد. اگر سخنران همان سخنانی را بگوید که مخاطب پیش‌تر نیز نسبت به موضوع سخن شنیده باشد دیگر منزلتی برای سخنران قائل نخواهد بود. سخنران باید بتواند چیزی به اندیشه و دانش مخاطب بیفزاید و امری را برای وی واضح و روشن سازد.

ف

  • مهدی اصیلی مهابادی