آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی
۱۱
آبان

فن بیان آموزش

مدیران کسب‌وکار به ارتباطات اهمیت زیادی می دهند

 

مدیران کسب‌وکار به ارتباطات اهمیت زیادی می دهند. اگر می خواهید ارتباطات مؤثری برقرار کنید، تسلط بر آنچه لازم است بگویید و چگونگی بیان آن، فاکتورهای مهمی هستند.


راز افرادی که در ارتباط برقرار کردن مهارت دارند، چیست؟ همه‌چیز به رساندن پیام مربوط است. در ادامه‌ی این مقاله یاد می گیریم چگونه فن بیان‌مان را تقویت کنیم و واضح‌تر صحبت کنیم.
 
مدیران کسب‌وکار به ارتباطات اهمیت زیادی می دهند. اگر می خواهید ارتباطات مؤثری برقرار کنید، تسلط بر آنچه لازم است بگویید و چگونگی بیان آن، فاکتورهای مهمی هستند. هرچند یکی از عناصر ارتباط کلامی معمولا اهمیت بیش تری دارد، شیوه ی صحبت کردن. ۱۱ راه زیر در این زمینه به شما کمک می‌کند.
 
همه ی ما تا به‌حال با افرادی سَر  و  کار داشته ایم که صدای شان خیلی دل خراش، نازک یا مصنوعی بوده است. صحبت کردن بعضی افراد آنقدر ناخوشآیند است که پیام گوینده را کاملا خراب می کند. شما در چند قدم می توانید کیفیت، لحن، حالت بیان و صدای تان را بهتر کنید. فقط به دانستن چند فوت‌و‌فن ساده و تمرین آنها نیاز دارید.
 
از فرصت استفاده کنید تا صدای تان، توانایی متقاعد کردن افراد و تعهدتان به متنی که می خوانید را تقویت کنید. این یعنی کسب‌وکار و میزان رضایت مشتری های‌تان ارتقا می یابد و خدمات شما را بیشتر به دیگران توصیه می کنند.

۱. شمرده صحبت کنید

با هر صدا و سرعتی که صحبت می کنید، «وضوح» کلید موفقیت‌تان است. شنونده باید قادر باشد تمام کلمات را بشنود، بنابراین هر عبارت مبهمی می تواند این وضوح را از بین ببرد. درست صحبت کردن را با تلفظ و ادای صحیح کلمات تمرین کنید.
 
کِیتی شوارتز، مدیر شرکت دورام، در کارگاهی که با موضوع بهبود مهارت سخنرانی برای کسب‌وکار در کالیفرنیای شمالی برگزار شد، به نکته‌ی مهمی اشاره کرده است: «یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید تا وضوح کلام تان را بیشتر کنید، کم کردن سرعت است.»
 
افراد وقتی نگران هستند یا درباره ی آنچه می‌گویند تردید دارند، تمایل دارند سریع صحبت کنند. همچنین او می گوید: «شمرده صحبت کردن نه‌تنها فهم شنونده را از صحبت‌های شما تقویت می کند، بلکه باعث می شود مطمئن و آرام به نظر برسید.»
 
معیاری خوب وجود دارد تا کیفیتِ سرعت صحبت‌تان را ارزیابی کنید، فرض کنید که شماره  تلفنی را می‌خوانید، فردی که گوشش با شماست، باید بتواند آن را یادداشت کند. برای تمرین سرعتِ گفتار، رشته ی بلندی از اعداد را بخوانید و حین انجام این کار آنها را در هوا یادداشت کنید. این تکنیک برای رسیدن به ضرب آهنگی عالی است.

۲. با اعتمادبه‌نفس صحبت کنید


«اِاِ…، سلام به همگی…، اسم من، اِاِ…، امینه.»
متأسفانه باید بگویم کسی به ادامه ی این سخنرانی گوش نمی کند. این مثال نشان می دهد که چگونه نداشتن اعتمادبه‌نفس به همه‌چیز لطمه می‌زند، مخصوصا به صدای‌تان.

احساس کنید حرفی که می‌زنید، متعلق به خودتان است. با تمام اعتمادبه‌نفسی که در دنیا وجود دارد، صحبت کنید. فرض کنید می خواهید با کاراته‌بازی، تعدادی بلوک محکم را بشکنید. اندکی تردید باعث می شود به جای بلوک ها دست‌های شما بشکنند.

۳. منظورتان را به‌درستی بیان کنید


نکته ی قبل در مورد اعتمادبه‌نفس موقع صحبت کردن بود و این نکته مربوط به لحنِ صحبت کردن با توجه به موضوع مورد بحث است. وقتی با اشتیاق صحبت می کنید، مردم تفاوت را حس می کنند. شاید این نکته‌، بسیار لطیف و کمی نامحسوس باشد اما در حقیقت وقتی در متن تان طنین انداز شود، صدای تان قابل قبول تر و متقاعد کننده تر به نظر خواهد رسید.

۴. خودپرستی را کنار بگذارید


مایک تایسون می گوید: "باید در زندگی فروتن باشید، اگر فروتن نباشید، زندگی شما را فروتن می کند."

برای تقویت این مورد می توانید خودتان را با افرادی احاطه کنید که بهتر از شما هستند. می توانید از هم جواری با آنها درس‌های زیادی یاد بگیرید که از روش های دیگر، آموختن این درس‌ها امکان پذیر نیست و مهارت تان را ارتقا دهید. در کلاس ها و کارگاه هایی شرکت کنید که از افرادی تشکیل شده است که در حرفه شان از شما بهتر هستند. به تجربیات شان گوش کنید، ممکن است سخت باشد اما قطعا به بهتر شدن تان کمک می کند.
  
۵. با صدای تان با ملایمت رفتار کنید


برخلاف یک نوازنده ی گیتار، پیانو یا طبل، به عنوان یک سخنران، ابزار کار شما بدن تان است. ببینید چطور نوازنده های حرفه ای از آلات موسیقی شان نگهداری می کنند. باوسواس آن را تمیز، از آن محافظت، قطعات شکسته اش را تعمیر و در جای خوب و راحتی از آن نگه‌داری می کنند.

شما چطور با ابزار کارتان رفتار می کنید؟ برای نگه‌داری، مراقبت و حفاظت از طراوتش چه کارهایی انجام می دهید؟

 

آموزش فن بیان

تسلط بر آنچه لازم است بگویید و چگونگی بیان آن، فاکتورهای مهمی برای ارتباطات مؤثر هستند

 

برای حفاظت از صدای تان این نکات را رعایت کنید:
نفس عمیق بکشید و با استفاده از الگوهای تنفسیِ مناسب، گام اول را در این راه محکم بردارید. کیت دِوُر، مؤسس توتال وُیس، می گوید: «اگر به‌جای تنفسِ عمیق شکمی، از راه سینه و سطحی نفس بکشید، صدای تان ضعیف تر و وحشت‌زده به‌نظر می‌رسد، همچنین این کار می تواند باعث کشش غیرضروری تارهای صوتی تان شود.
 
وقتی اضطراب دارید یا وحشت زده هستید شاید کمی سخت باشد یادتان بماند نفس عمیق بکشید، اما نفس‌های آرام، عمق صدای تان را بهبود می بخشد و به شما کمک می کند مطمئن تر به نظر برسید.»

زیاد آب بنوشید. دِوُر می گوید: «سیراب نگه داشتن بدن به کیفیت صدای تان کمک بسیاری می کند.» اگر در طول روز قهوه، نوشابه یا نوشیدنی های الکی بنوشید، ممکن است تارهای صوتی تان رطوبت لازم برای تولید بهترین صدای ممکن را نداشته باشند. همچنین او می گوید: «تارهای صوتی باید انعطاف پذیری خوبی باشند، چون با سرعت زیادی می‌لرزند.»
 
تارهای صوتی زنان به طور متوسط ۲۰۰ بار در ثانیه می لرزند، این عدد برای مردان حدود ۱۲۰ بار در ثانیه است. با هر وعده ی غذایی، آب بنوشید. یک بطری کوچک آب را پر کنید و مرتب از آن کم کم بنوشید. شاید این مقدار آب زیاد به نظر برسد اما باید بدانید اغلب مردم کم تر از حد مورد نیازشان آب می نوشند.

از فریاد زدن پرهیز کنید. شوارتز می گوید: «عاشقِ فریاد زدن برای تشویق تیم مورد علاقه تان هستید؟ باید بگویم قطعا این کار برای تارهای صوتی تان خوب نیست.» فریاد زدن می تواند باعث کشیده شدن آنها شود و صحبت کردن را برای تان مشکل کند. در بدترین حالت، فریاد زدن می تواند به گره های صوتی و برآمدگیِ تارهای صوتی منجر شود.

حداقل ۷ ساعت در شب بخوابید. یک صدای خسته، بد به‌نظر خواهد رسید. همچنین خستگی برای صدای‌تان مضر است.

زمزمه نکنید. این کار برای صدای تان مشکل ایجاد می‌کند و باعث کشیدگی تارهای صوتی تان می شود.
 
۶. حواس‌تان به وضع نشستن یا ایستادن تان باشد


دِوُر اعتقاد دارد طرز نشستن یا ایستادن هم می تواند سخنرانی شما را تحت‌تأثیر قرار بدهد. صاف ایستادن یا نشستن به شما اجازه می دهد به خوبی نفس بکشید و صدای‌تان قدرت نفوذ بیشتری داشته باشد. کمی تکان دادن سر هم می تواند مفید باشد.
 
اگر چانه تان را بالا ببرید و سرتان را کمی کج کنید، می توانید طنینِ صدای تان را کم کنید و در نتیجه صدای تان شفاف تر به گوش برسد. او می گوید: «اگر شانه های تان به هم نزدیک باشد و به سمت سرتان قوز داشته باشد، بخش بزرگی از قدرت بالقوه ی صدای خود را از دست می دهید.»

۷. مراقب زیر و بَم صدای‌تان باشید


شوارتز می گوید: «معمولا صداهایی با شیب زیاد یا خیلی زیر، به دلیل اضطراب یا عدم اطمینان گوینده به وجود می آیند.» استفاده  از شیب صحیحِ صدا به شما کمک می کند ارتباطات بهتری برقرار کنید. می توانید بهترین اوج صدای‌تان را با گفتن «آ-ها» پیدا کنید (همان عبارتی که به جای «بله» در جواب یک دوست می گویید). شوارتز اعتقاد دارد که اوج صدای تان در هنگام صحبت کردن باید با «آ» همخوانی داشته باشد.


۸. خودتان را آماده کنید


شاید باورتان نشود اما یک قهرمان دویِ سرعت المپیک، قبل از اینکه سعی کند رکورد دنیا را جا به جا کند، حداقل ۳ ساعت را صرف گرم کردن تمام اعضای بدنش می کند. راستش را بخواهید من به جایی رسیده ام که قبل از پیاده روی حتما باید بدنم را گرم کنم، وگرنه عضلات پشت پایم به شدت درد می گیرند.

داشتن آمادگی یک ضرورت است. هر روز صبح را با گرم کردن صدای تان شروع کنید. عضلات صورت تان را بکشید. برنامه های تان را به ترتیب اجرا کنید. یکی از تمرین‌هایی که برای گرم کردن تارهای صوتی می توانید انجام دهید ارتعاش لب‌ها با عبور هوا از بین آنهاست (برای آشنایی با این تمرین ویدئوهای Lip Roll را در اینترنت جستجو کنید.) ماهیچه‌های گردن تان را شُل کنید.
 
تمرین های تنفسی تان را انجام دهید. حتی اگر زمانی برای گرم کردن صدای تان صرف نمی کنید، هر روز صبح ۵ دقیقه را به آماده کردن صدای‌تان اختصاص دهید. این تکنیک برای صدای تان به‌طور شگفت انگیزی خوب و برای سلامتی‌تان مفید است.
 
اگر هنوز فکر می کنید این ترفند احمقانه است، توجه داشته باشید «سلین دیون» که سال‌ها در زمینه ی خوانندگی تجربه دارد و در کارش بسیار موفق است هنوز هم، هر روز صبح را با این تمرین های پایه‌ای آغاز می کند.
 
۹. «بدون آمادگی خواندن» را شروع کنید


در موسیقی، به توانایی خواندن یک برگه ی موسیقی (که تا به حال آن را ندیده اید) و نواختن آن به وسیله ی آلت موسیقی، «بداهه‌نوازی» می گویند.

برای سخنرانی های طولانی یا پروژه های بزرگ مثل صداگذاری کتاب های صوتی یا ویدئوهای آموزشی، ممکن است وقت تان برای چندین‌بار روخوانی متن، قبل از شروع کار تلف شود، بدون اینکه نیازی به این کار باشد. به جای آن می‌توانید تمرین کنید هنگامی که برای بار اول متنی را می‌خوانید، آن را خوب بیان کنید. ممکن است مدتی طول بکشد تا دهان و چشم های‌تان هماهنگ شوند اما این مهارت به‌خوبی با گام بعدی که از آن صحبت خواهیم کرد در ارتباط است.

۱۰. تمرین کنید


«در مورد تمرین کردن صحبت می کنیم؟» با اینکه دیگران بارها و بارها اهمیت تمرین را برای نتیجه دادن کارها توضیح داده‌اند. بله، ما هم در مورد تمرین کردن صحبت می کنیم. بهترین هنرمندان دوبله می توانند هزاران کلمه را بدون ارتکاب اشتباه بیان کنند، اما برای به‌دست آوردن این مهارت، سال‌ها زمان لازم است. تمرین باعث از بین بردن نواقص می شود و صداپیشه ها از این راه به موفقیت می‌رسند.

خیلی‌زود روی غلتک می افتید و خواندن و گفتارتان به‌هم‌ پیوسته و بدون اشتباه می شود. به این ترتیب در وقت تان صرفه جویی، در کارتان پیشرفت و از مهارت تان سود کسب می کنید.

۱۱. آرام باشید


شاید این آخرین نکته باشد اما مهم ترین مسئله است. چرا؟ چون اگر تازه کار هستید، هر یک از سخنرانی ها یا آزمون ها می‌تواند برای تان به آخرین‌شان هم تبدیل شود. پس همه چیز به این چنددقیقه یا حتی چندثانیه بستگی دارد و این موضوع می تواند شما را نگران کند.
 

عمیق نفس بکشید و لبخندی بزنید (که می توانید صدایش را از طریق بلندگو بشنوید). به توانایی های خودتان اعتماد داشته باشید و بدانید فرقی ندارد چه اتفاقی می افتد، مهم این است که شما به بهترین شکل تلاش کرده اید.
  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۱
آبان

 ما در زندگی خود با سوالات مختلفی روبرو هستیم که هیچوقت قرار نیست جواب قانع‌کننده‌ای برای آنها بدست آوریم. این باعث می‌شود که هیچوقت آرامش خاطر نداشته باشیم. همیشه خطرات مختلفی وجود دارند که باعث می‌شوند ترس بر ما غلبه کند. حتی در ارتباط ما با آدم‌های دیگر نیز می‌توان تاثیر ترس را دید. از آنجا که طرف مقابل خود را نمی‌شناسیم، همواره ترس این را داریم که از طرف آنها صدمه بخوریم. همه می‌دانیم که امکان ندارد هیچکدام از این موارد را تغییر داد. همیشه این امکان وجود دارد که بدترین اتفاق برای ما بیافتد. کسی به ما خیانت کند و به احساسات ما لطمه بزند. یا حتی با خطر مرگ روبرو شویم.

اما چگونه می‌توانیم با تهدید‌های مختلفی که علیه جهان ما وجود دارد روبرو شویم؟ چگونه می‌توانیم ذهن مضطرب خود را آرام گردانیم؟ هیچکس نمی‌تواند جوابی بدهد که برای همۀ افراد کارکرد داشته باشد. اما این چهار روش بهترین راه‌حل‌ها برای شروع هستند:

1. احتمالات دور از ذهن را از خود دور کنید.

fear1

بله، ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر اتفاق بدی در آن ممکن است. ممکن است هواپیمای شما سقوط کند. ممکن است عزیزان خود را از دست بدهید. ممکن است برای کودکان شما در مدرسه اتفاقی بیافتد. ممکن است آنکه انتظارش را ندارید به شما خیانت بکند. اما حقیقت این است که روزانه هزاران هواپیما سالم به مقصد خود می‌رسند. می‌خواهیم بگوئیم که اتفاقات بد بسیار کمتر از آنچه فکر می‌کنید خواهند افتاد. پس احتمالا کودک شما در مدرسه امن است، عزیزان شما عمر طولانی خواهند داشت و نزدیکان به شما وفادار هستند.

2. اگر اخبار برای شما بیش از حد است دیگر آنها را دنبال نکنید.

به این موضوع آگاه باشید که اخبار حوادث چگونه بی‌انتها هستند و تا چه حد می‌توانند بروی شما تاثیر بگذارند. برای بعضی افراد، اخبار واقعا جذاب هستند. آنها می‌خواهند در جریان همۀ اتفاقات جدید باشند. برای سایرین، اخبار لحظه‌ای یک حادثۀ غم‌انگیز می‌تواند به اضطراب بسیار زیادی منجر شود. اگر شما در دستۀ دوم هستید، به خود این اجازه را بدهید که همۀ اخبار را دنبال نکنید. بجای آن توجه خود را روی آنچه بگذارید که به شما آرامش می‌بخشد.

3. بیشترین تلاش را داشته باشید تا ترس خود را در نزد کودکان بروز ندهید.

fear2

به یاد داشته باشید که کودکان به حرف‌های ما گوش می‌دهند و اضطراب ما را احساس می‌کنند. ممکن است کودکان شما برای ماه‌ها یا سال‌ها با این ترس‌ها همراه باشند – حتی تا مدت‌ها بعد از آن زمانی که مشکل برای شما حل شده است. برای مثال، در جریان یک حادثۀ هوایی شما تا مدتی نگرانی داشتید. اما مدتی از این ماجرا گذشته و اکنون که می‌خواهید با هواپیما یک مسافرت خانوادگی داشته باشید دیگر چندان ترسی از این موضوع ندارید. اما احتمالا کودک شما هنوز هم اضطراب و ترس قبلی شما را به خاطر دارد. بنابرین سعی کنید ترس‌های خود را در میان بزرگسالان نگاه دارید و به کودکان خود این اطمینان را بدهید که آنها امن هستند.

4. با کمک به دیگران می‌توانند احساس قوت قلب کنید.

هیچکس نمی‌خواهد احساس عدم قدرت کند. بنابراین اینکه در موقعیتی قرار بگیریم که غیر قابل تغییر است می‌تواند برای ما بسیار ترسناک باشد. با اینحال اگر در مقابل این موقعیت دست به کار شویم و سعی به کمک کنیم، احساس داشتن کنترل بیشتری بر موقعیت خود می‌کنیم. مثلا در جریان یک حادثه می‌توانید برای آرام شدن کسانی که وضعیت بدتری نسبت به شما دارند راهی پیدا کنید و سعی کنید به آنها دلداری دهید. یا اگر به کمک خاصی نیاز دارند، اینکار را برای آنها انجام دهید. حتی می‌توانید به دعا برای دیگران بپردازید و اینگونه به خود آرامش دهید.

در نهایت، همۀ ما می‌دانیم که ترس نمی‌تواند جلوی مرگ را بگیرد، اما همین ترس می‌تواند ما را از زندگی بیاندازد. پس با آگاهی به این موضوع به زندگی خود ادامه دهید و همواره به یاد داشته باشید که از هیچ چیز نمی‌توان مطمئن بود. پس این ترس دلیل قانع‌کننده‌ای برای انجام ندادن یک کار نیست.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۹
آبان

3

سعی کنید در هنگام ترس با استفاده از تکنیکهای ریلکسیشن خودتان را آرام کنید . با استفاده از روشها و تمرینات ریلکسیشن ، سعی کنید چرخه ترس خود را قطع کنید…

با ترس هایمان چگونه مقابله کنیم؟

ترس واکنش طبیعی بدن ما به بحرانها و حوادث است . حتی مثبت ترین و طبیعی ترین حوادث زندگی مثل ازدواج ، بچه دارشدن ، نقل مکان به یک جای جدید هم با ترس همراه است .

اگرچه برخی ترسها کاملا” طبیعی و گاهی حتی عاقلانه و مفید هستند اما بسیاری از ترسهای نیزغیر منطقی هستند و ما می توانیم با یادگیری روشهای غلبه بر آنها زندگی کم استرس تر و شادتری را تجربه کنیم.

بر روی بدنتان تمرکز کنید

سعی کنید در هنگام ترس با استفاده از تکنیکهای ریلکسیشن خودتان را آرام کنید .با استفاده از روشها و تمرینات ریلکسیشن ، سعی کنید چرخه ترس خود را قطع کنید. برای مثال سعی کنید روی ماهیچه های خود تمرکز کنید و برای چند ثانیه آنها را تا آنجا که می توانید سفت کنید و سپس رها کنید.

غ

روی افکارتان تمرکز کنید

وقتی بدنتان را آرام کردید می توانید سراغ مغزتان بروید و روی آن تمرکز کنید . برای مثال از خودتان بپرسید ، « آیا این ترس منطقی و عاقلانه است یا غیر منطقی است؟» سعی کنید براحساس ترستان غلبه کنید و پاسخ درست و واقعی را به خودتان بدهید .

برای مثال اینکه فکر می کنید همه به شما خواهند خندید ، یک ترس و احساس غیر منطقی و غیر واقعی است . سپس سعی کنید با بیان جملات مثبت به خودتان انرژی مثبت بدهید و ترس را دور کنید .

برای مثال اگر از سخنرانی در یک جمع وحشت دارید به خودتان بگویید :« من یک سخنران عالی هستم ، مهم نیست جمعیت حاضر در اینجا چه عکس العملی نشان می دهند چون من یک انسان با ارزش هستم و کاملا” اعتماد به نفس دارم.»

با ترستان روبرو شوید

اگر چیزی مثل سوارشدن یکی از وسایل شهربازی در گذشته شما را ترسانده ، بهترین راه برای غلبه بر ترستان این است که دوبار آن وسیله را امتحان کنید.اما این بار حتما” همراه یک دوست مطمئن و قابل اعتماد سوار آن وسیله شوید و سعی کنید از تکنیکهای غلبه بر ترس مثل ریلکسیشن و تمرکز روی افکار مثبت استفاده کنید و لبخند بزنید .

لبخند زدن احساسات مثبت را افزایش می دهد و حسهای منفی را مختل می کند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۹
آبان

سخنرانی مقابل جمع، برای بسیاری از ما ترسناک و طاقت فرسا است. بر اساس آمارها از هر 4 انسان، 3 نفر از این موضوع هراس دارند. خوشبختانه روانشناسان راه کارهایی برای غلبه بر این ترس ارائه داده اند. در ادامه 12 راهنمایی را ارائه می دهیم که به لطف آنها می توانید سخنرانی بعدیتان را در کمال آرامش و به بهترین نحو برگزار کنید:

1- به زبان بدن خود توجه کنید

همواره به حرکات بدنتان که در نحوه ارتباط شما با دیگران تأثیر می گذارد، توجه نمایید. برای بهبود زبان بدن، نفس عمیق پیش از آغاز صحبت، صاف ایستادن و بالا نگه داشتن سر، به افزایش میزان اعتماد به نفستان کمک می کند.

2- به جای استفاده از ضمایر اول شخص، مخاطبین را خطاب قرار دهید

هر چه شما بیشتر تأکیدتان را روی مخاطبین قرار دهید، تأکید بر خودتان را کمتر کرده اید و توجه ها به اینکه صدایتان چگونه است یا ظاهرتان چطور به نظر می آید را کاهش می دهید و در نتیجه استرستان کاهش میابد.

3- آماده پاسخ باشید

همواره به یاد داشته باشید که شما روی صحنه می روید و در مقابل دیگران سخنرانی می کنید تا در نهایت مخاطبین از شما سوالاتی بپرسند. پس، از قبل برای این موارد آماده باشید تا دستپاچه نشوید.

4- عدم استفاده زیاد حد از اسلاید

با نمایش اسلایدهای بیش از حد، مخاطبان خود را گیج نکنید. زیرا این مسئله در نهایت موجب می شود به واسطه واکنش های آنها، شما نیز دچار استرس شوید.

5- در مورد سخنرانی موفق خود رویا پردازی کنید

در مورد سخنرانی پر شور و جذاب خود تخیل کنید؛ ولی به یاد داشته باشید که به آنچه قرار است بگویید، فکر کنید؛ نه آن مواردی که نباید از آنها صحبت کنید. این رویا پردازی مثبت، به اجرای راحت تر شما کمک می کند.

6-عکس العمل های بدنی ناشی از استرس خود را اصلاح کنید

عکس العمل های بدنی خود به استرس را بررسی و اصلاح نمایید. به عنوان مثال، اگر در هنگام استرس، ناگهان تُن صدایتان عوض می شود، سعی کنید تأثیر تنش ها بر صدایتان را اصلاح نمایید.

7- زمان سخن رانی خود را تنظیم کنید

بهترین ارائه ها در 10 تا 20 دقیقه تمام می شوند، اگر صحبت های شما بیش از این زمان طول می کشد، خلاصه گویی را تمرین کنید. اگر باز هم هیچ راهی برای کاهش زمان سخن رانیتان نبود، می توانید به مخاطبین، فرصت استراحت دهید و پس از آن مجدداً ادامه دهید.

8- با ترس های خود روبرو شوید

روبرو شدن با ترس هایتان می تواند وحشتناک باشد! ولی در نهایت به شما کمک می کند. به عنوان مثال، پیش از رفتن روی صحنه سخنرانی، به این فکر کنید که چطور می خواهید صحبت های خود را شروع کنید و چگونه در اولین ملاقات با حضار، خود را کنترل می کنید؟ یا حتی اگر مخاطبین خود را از قبل می شناسید، می توانید از بدترین آنها بنویسید و بدین ترتیب بخشی از نگرانی های فکری خود را تخلیه کنید.

9- به پرسش های ذهنی خود پاسخ دهید

آیا افکارتان به شما می گویند: «تو نمی توانی»، «تو عصبی به نظر می رسی» یا «به محض اینکه برای سخنرانی، مقابل دیگران قرار بگیری، همه چیز خراب می شود». در این صورت راه حل ساده است. با خودتان صحبت کنید و جواب افکار منفی تان را با جملات مثبت بدهید.

10- مخاطبین را با خود همراه کنید

اگر اشتباهی را در حین صحبت ها مرتکب شدید، نهراسید. کافی است حضار را با خود همراه کنید. به عنوان مثال اسلایدتان درست نمایش داده نمی شود و کامپیوترتان هَنگ کرده؛ به جای نگرانی، بگویید: «بیایید یک بار دیگر با هم امتحان کنیم». با این کار به نظر می رسد که مخاطبان را با خودتان در یک تیم قرار داده اید.

11- خودتان باشید

نیازی نیست برای اینکه دیگران را به صحبت های خود جذب کنید، ادای فرد دیگری را در بیاورید؛ بلکه کافیست خوتان باشید و سعی کنید رفتارهای بدنی جذاب مخصوص به خود را داشته باشید.

12- در صورت از دست رفتن تمرکز، به کلمات کلیدی یا هدف نهاییتان فکر کنید

اگر حین صحبت، تمرکز خود را از دست می دهید، به یاد کلمات کلیدی بیفتید یا می توانید در ذهنتان در خصوص هدف نهایی تان تصویر سازی کنید. مثلاً در حال سخنرانی در مورد گزارش مالی اخیر شرکت هستید که ناگهان پرواز پرنده ای از کنار پنجره، تمرکزتان را به هم می زند. کافیست از قبل تمرین کرده باشد که در صورت وقوع چنین حواس پرتی هایی، به آینده پر سود شرکتتان فکر کنید یا به یاد کلمه کلیدی «گزارش مالی» بیفتید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

تردیدی نیست که نشانه‌های غیرکلامی در تبلیغات اثرگذارند. برای نفوذ برند و پیام در همه‌ی ابعاد برنامه‌ی ترویج‌تان، نشانه‌های غیرکلامی و زبان بدن نقش مهمی در تبلیغات و بازاریابی ایفا می‌کنند. در این مطلب به شما می‌گوییم چطور از زبان بدن در تبلیغات بهره بگیرید تا منجربه افزایش اثرگذاری آن و درنتیجه افزایش درآمدتان شود.

نشانه‌های غیرکلامی در تبلیغات

۱. تعیین نقطه‌ی دید

تبلیغات در بهترین حالت، توجه مخاطب را باید روی عنوان موردانتظار شما مانند محصول یا عبارت «کلیک کنید»، متمرکز شود. یک ترفند غیرکلامی مؤثر برای جلب نظر مخاطب این است که در آگهی، شخصی به هدف موردنظر اشاره یا نگاه کند. انسان به‌طور طبیعی جلب چیزی می‌شود که دیگران به آن نگاه می‌کنند. پس اگر هدف‌تان تمرکز روی دکمه‌ی خرید یا کالایی مثل کفش برای خرید است، عکس فردی که درحال نگاه‌کردن به هدف یا پیام‌تان است، کمک مؤثری می‌کند. مانند نمونه‌ی زیر:

زبان بدن در تبلیغات

چشمان شما ناخودآگاه نقطه‌ی دیدِ مردِ درونِ عکس را دنبال می‌کند.

۲. سرنخ‌دادن با چشم‌ها

تصویری مانند تصویر قبل روش خوبی برای هدایت نگاه مشتری در تبلیغات است. به تصویر زیر که نقشه‌ای است از نقطه‌ی دید افراد، توجه کنید. این نقشه نقاطی را که بیشترین توجه را در نگاه نخست جلب می‌کنند، نشان می‌دهد. همان‌طور که می‌بینید بیشترین تمرکز روی چشم‌هاست، بنابراین چشم‌ها به هر سو خیره باشند، ما همان جهت را دنبال می‌کنیم.

در تصویر زیر می‌بینید که چطور غول بازاریابی و تبلیغات «ست گودین»، از این اصل برای تبلیغ سایتش استفاده می‌کند. او توجه شما را به‌نقطه‌ای که به آن خیره شده است، جلب می‌کند.

زبان بدن در تبلیغات

۳. اشاره‌کردن

اشاره‌کردن راه مؤثر دیگری برای جلب توجه مخاطب به هدف است. به‌همین‌دلیل است که عکس‌هایی از مردمی که به جهت‌های خاصی نگاه یا اشاره می‌کنند، بسیار پرطرف‌دار هستند.

اینجا نمونه‌ای از تبلیغی را می‌بینید که فرد به پیام اصلی اشاره می‌کند و ما را وامی‌دارد، ناخودآگاه به پیام نگاه کنیم.

زبان بدن در تبلیغات

۴. چهره‌های شاد

عملکردی عصبی در انسان وجود دارد که ما را به الگوبرداری و تقلید از شخصی که نگاهش می‌کنیم، تشویق می‌کند. این امر که «فرضیه‌ی بازخورد چهره» نام دارد، نشانه‌ی همدردی است. با تقلید حالت چهره‌ی دیگران سعی می‌کنیم احساس آنها را درک کنیم. با دیدن چهره‌ای گیج و سردرگم در آگهی، همان حالت را الگوبرداری و درنتیجه احساس گیجی و سردرگمی می‌کنیم. وقتی محصول‌تان مشکلی را حل یا زحمتی را کم می‌کند، حس خوب پایانیِ حاصل استفاده از آن و نه گیجی و نگرانی نقطه‌ی آغاز را، به نمایش بگذارید.

زبان بدن در تبلیغات

۵. بچه‌ها

انسان عاشق تماشای بچه‌هاست. اگر استفاده از بچه‌ها در تبلیغ‌تان ممکن و منطقی است، از آن بهره بگیرید.

بچه‌ها قسمت‌های مختلفی از مغز را، به‌ویژه در زنان، تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. بچه‌ها دردم حس گرمی، توجه و مهربانی را به ما منتقل می‌کنند. این احساسات ما را به خرید‌کردن ترغیب می‌کنند.

زبان بدن در تبلیغات

۶. مردمک‌های گشاد

در سال‌های دهه‌ی ۱۸۷۰، «داروین» کشف کرد درهنگام ترس، مردمک‌های چشمان گشاد می‌شوند تا بتوانیم دامنه‌ی وسیع‌تری را ببینیم؛ این موضوع بر واکنش‌های ما در موقعیت‌های خطرناک و آسیب‌زا تأثیر مثبت دارد. اگر بهتر و بیشتر ببینیم، احتمال اینکه بحران را بدون آسیب پشت‌سر بگذاریم، بیشتر می‌شود. جالب است که مردمک‌های ما همچنین با دیدن چیزهای مورد‌علاقه‌مان، گشاد می‌شوند؛ انگار که سرذوق می‌آیند! در سال ۱۹۶۵ روان‌شناس، اکهارت هِس (Eckhard Hess) آزمایشی انجام داد. در این آزمایش او به دستیارش «جیمز پولت» (James Polt) عکس‌هایی نشان داد و همزمان اندازه‌ی مردمک چشم او را اندازه‌گیری می‌کرد. وقتی «پولت» عکسی از تصویر موردعلاقه‌اش دید، مردمک چشمش بی‌درنگ گشاد شد. نتایج این آزمایش نشان داد: وقتی انسان به‌شکلی مثبت برانگیخته می‌شود، مردمک‌هایش برای جذب بیشتر آنچه اطرافش است، گشاد می‌شود. همچنین یافته‌های پژوهشگران نشان می‌دهد مردم چهره‌هایی با مردمک‌های گشاد را بیشتر می‌پسندند. اگر به‌دنبال جذابیت و تأثیرگذاری بیشتر محصول و تبلیغ‌تان هستید، مردمک چشم‌ها را با نرم‌افرازهای مختلف بزرگ کنید. اگر دقت کنید، متوجه می‌شوید در بیشتر آگهی‌های بازرگانی چنین کاری انجام شده است.

زبان بدن در تبلیغات

۷. روانشناسی رنگ‌ها

پژوهش‌ها نشان داده‌اند رنگ‌ها به‌شدت براحساسات و دریافت‌های ما اثرگذارند. اگر می‌خواهید بیشتر در این‌باره بدانید مقاله‌ی روانشناسی رنگ‌ها را بخوانید.

زبان بدن در تبلیغات

۸. پول و قیمت

در این زمینه، به دو روش غیرکلامی می‌توانید فروش‌تان را افزایش دهید:

  • پژوهش‌ها نشان داده‌اند حذف نشان پول مانند ریال یا $، اثر ناخوشایندِ دیدن قیمت محصول را کاهش می‌دهد.

  • اگر می‌توانید با ذکر قیمتی بالا پیش‌از اعلام قیمت‌تان و ایجاد وضعیت مقایسه‌ای، مخاطب را تحریک کنید. این چیزی است که در آگهی‌های بسیاری دیده می‌شود: «این محصول در بازار به قیمت ۴۵۰ هزار تومان عرضه می‌شود، اما ما آن را فقط ۳۹۹ هزار تومان عرضه می‌کنیم».

۹. اعتماد به واقعیت‌ها نه گروه‌های کانونی

افراد و شرکت‌های زیادی برای نظرسنجی درباره‌ی آگهی‌هایشان به گروه‌های کانونی یا دوستان و آشنایان رجوع می‌کنند. این روش چندان قابل‌اعتماد نیست. تصمیم‌های منطقی ما معمولا با تصمیم‌های احساسی‌مان فرق می‌کند و این احساسات ماست که در تصمیم خرید مؤثر است. پژوهشی در این زمینه انجام شد که طی آن از ۳۰ فرد سیگاری که مایل به ترک سیگار بودند، خواسته شد تبلیغات تلویزیونی شرکت‌های تبلیغاتی مختلف را تماشا کنند. همه‌ی این تبلیغات با نمایش شماره تلفن بخش یاری‌گر ترک سیگار در سازمان ملی سرطان پایان می‌یافت. به‌نظر شرکت‌کنندگان، تبلیغات شرکت‌های «آ» و «ب» بیشترین و تبلیغات شرکت «ج» کمترین تأثیرگذاری را داشتند. پژوهشگران همچنین نظر کارشناسان حوزه‌ی ترک سیگار را درباره‌ی اثرگذاری تبلیغات جویا شدند. آنها هم تبیلغات «آ» و «ب» را در رتبه‌ی نخست و تبلیغات «ج» را در رتبه‌ی آخر قرار دادند.

سپس بااستفاده از دستگاه fMRI (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) فعالیت مغزی افراد سیگاری درحین تماشای تبلیغات، بررسی و مشاهده شد؛ بخشی از مغز که به خواسته‌ها و شخصیت افراد مربوط است بیشترین فعالیت را هنگام تماشای تبلیغات «ج» و نه تبلیغات دو شرکت دیگر، داشته. ظاهرا مغز افراد تصمیم درست‌تری می‌گیرد. پس از نشر و پخش تبلیغات، تبلیغات شرکت «ج» نسبت به دو تبلیغ دیگر به‌شکل چشمگیرتری باعث افزایش تعداد تماس‌ها با مرکز یاری‌گر شد. پس پرسیدن نظر دیگران چندان قابل‌اتکا نیست، بخش کوچکی از مخاطبان هدف‌تان را زیر نظر بگیرید و ببینید چطور نسبت به تبلیغات‌تان واکنش نشان می‌دهند.

زبان بدن در تبلیغات

۱۰. تأکیدبر آماده‌ی مصرف‌بودن

به مخاطب نشان دهید محصول‌تان آماده و دردسترس است. یعنی اگر محصول‌تان خوراکی است باید آن را طوری نمایش بدهید که انگار می‌توانید به‌راحتی آن را بردارید و بخورید. درنتیجه مغز تحریک می‌شود و احساس می‌کنید دل‌تان می‌خواهد چیزی بخورید. به‌‌نظرتان کدام تبلیغ اثرگذاری بیشتری دارد:

زبان بدن در تبلیغات

عکس «الف»

زبان بدن در تبلیغات

عکس «ب»

اگر پاسخ‌تان «الف» بوده است، انتخاب درستی کرده‌اید. این ناشی از تأثیر تصویرسازی دیداری است. «الف» به‌شکل غیرکلامی به مشتری می‌گوید: محصول، آماده‌ی خرید و خورده‌شدن است؛ آن هم تنها با تغییر جهت قرار‌دادن محصول. پژوهش‌ها نشان‌ داده‌اند اگر محصول را درجهتی هماهنگ با دست غالب مخاطب قرار بدهید، باعث افزایش تصویرسازی استفاده از آن محصول می‌شود. در پژوهشی با استفاده از عکس کاسه، فنجان، ساندویچ، قهوه و ماست تأثیر جهت قرارگرفتن اقلام را بر اشتیاق به محصول و خرید آن آزمایش کردند. یافته‌ها نشان دادند تأثیرگذاری این مقوله در راست‌دست‌ها بیشتر است.

از اهمیت پیام‌های غیرکلامی در تبلیغات و نقش آن در افزایش اثرگذاری و فروش غافل نشوید. همچنین تأثیر زبان بدن، جهت و رنگ‌ها را فراموش نکنید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چک کردن گوشی موبایل

این جمله را به‌خاطر داشته‌ باشید: هیچ‌کس نمی‌تواند آرام بنشیند و ببیند دیگران وسایل شخصی او را کندوکاو می‌کنند. این کار برای هیچ‌کس خوشایند نیست. فرض کنید خیلی اتفاقی گوشی موبایل همسرتان را برمی‌دارید و در آن سرکی می‌کشید. از قضا واکنش او به این کار شما تندوتیز و منفی است. شما کاملا مطمئن هستید او از لحاظ روانی سالم است و این واکنش مربوط به کاری است که انجام داده‌اید .دراین‌صورت شاید بتوان نتیجه گرفت که او تلاش می‌کند چیزی را از شما پنهان کند.

چک کردن گوشی موبایل می‌تواند باعث ازبین رفتن اطمینان در رابطه شما شود.

تا دیروقت سرِ کار ماندن

گاهی اوقات کسانی که ادعا می‌کنند تا دیروقت سر کار می‌مانند واقعا مشغول به کار هستند، اما در مواردی هم تا دیروقت سر کار بودن می‌تواند نشانه‌ی وجود رابطه‌‌ی عاشقانه‌ای در محل کار یا بی‌علاقگی به دیدن طرف مقابل باشد. سؤال اینجاست که این اتفاق به چه دلیل رخ داده است؟ شما باید جواب این سؤال را در یک گفت‌و‌گوی آرام و به دور از تنش پیدا کنید؛ به امید اینکه بعد از حل موضوع هردوی شما بعد از کار، برای رسیدن به منزل و ملاقات یکدیگر لحظه‌شماری کنید.


بی‌دلیل حسود شدن

حسادت مداوم می‌تواند یکی از نشانه‌های دوری در رابطه باشد.

در حد مطلوب و کم، حسادت حسی فوق‌العاده است! و خصوصا در سال‌های اول رابطه این حس بسیار دلپذیر و مطلوب است، چراکه عشق شما را به طرف مقابل‌تان نشان می‌دهد. اما اگر معشوق یا معشوقه‌ی شما پس از گذشت سال‌ها از شروع رابطه به‌طور دائم و بی‌دلیل به شما حسادت کرد، احتمال دارد که خودش در خیانت دستی بر آتش داشته باشد!


ناراحتی از توجه و علاقه‌ی زیاد

ما اغلب از طرف کسی که دوست‌مان دارد یا عاشق‌مان است کمبود توجه و ابراز عشق را احساس می‌کنیم. اغلب مردم از ابراز عشق و صمیمیت شریک عاطفی‌شان لذت می‌برند، اما اگر شما به شریک عاطفی‌تان توجه نشان می‌دهید و او از دریافت آن دوری می‌کند و تمایلی به آن ندارد، بهتر است دست از این‌ کار بکشید و تا دلیل آن را متوجه نشده‌اید از توجه نشان دادن یک‌طرفه دست بردارید.

از بین‌ رفتن صمیمیت

بایستی ریشه‌ی نبود صمیمت در رابطه را زودتر مشخص کرد

صمیمیت عامل مهم و تأثیرگذار در یک رابطه‌ی هماهنگ است. شوروشوقی که در ابتدای یک رابطه‌ وجود دارد طبیعتا پس از مدتی رنگ‌وبوی خود را از دست می‌دهد، اما از بین رفتن صمیمیت در رابطه نشانه‌ی خطرناکی است. برای نجات رابطه‌تان بهتر است در این‌ خصوص با شریک عاطفی‌تان صحبت کنید و از او بخواهید بگوید که در قلبش چه می‌گذرد و چرا مدتی‌ است که نسبت‌به شما سرد شده است.


برنامه‌ریزی نداشتن برای آینده

کسانی که در یک رابطه سالم هستند مایلند برنامه‌هایشان را با شریک عاطفی‌شان در میان بگذارند. این موضوع خصوصا در سال اول رابطه شدت بیشتری دارد. موضوعات بحث می‌تواند متنوع باشد مثلا اینکه قرار است کجا زندگی کنید؛ در شهر یا در جای خلوت و آرامی در خارج از شهر؟ آیا هردوی شما دوست دارید حیوان خانگی داشته باشید؟ و موار مشابه. اگر یکی از شما تمایل ندارد درباره‌ی آینده‌ی مشترک با دیگری صحبت کند، بایستی تلاش کنید دلیل این امر را پیدا کنید.

بی‌دلیل و پشت سرهم هدیه دادن

هدیه دادن زیاد می‌تواند موجب بدبینی طرف مقابل شود.

همه هدیه گرفتن را دوست دارند. این حس خصوصا در مورد خانم‌ها قوی‌تر است. آنها وقتی هدیه می‌گیرند احساس می‌کنند یک الهه هستند! اما چه پیش می‌آید اگر کسی بیش‌ از اندازه به شما هدیه بدهد؟ در ابتدا احتمالا هیجان‌زده خواهید شد، اما پس از مدتی شک و دلایل منطقی به سراغ‌تان می‌آید. از خود می‌پرسید برای چه این‌ کار را می‌کند؟ آیا چیزی هست که بابت آن احساس گناه یا شرم می‌کند؟ آیا این هدایا پوششی بر آنهاست؟


خلق‌و‌خوی خشن پیدا کردن

در زندگی همه‌ی ما شرایط سختی اتفاق می‌افتد که ما را تحت فشارِ استرس یا تنش قرار می‌دهد. به همین دلیل هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که همیشه خلق‌و‌خوی ثابتی دارد، اما اگر دفعات این نوسان زیاد است یا اطمینان دارید که دلیل آن استرس و فشارهای کاری نیست، باید آن را جدی بگیرید. بهتر است در این مورد خودمانی و صمیمانه صحبت کنید تا متوجه شوید در رابطه‌تان چه می‌گذرد.

عوض کردن بحث در حین یک گفت‌و‌گوی جدی

بحث عوض کردن در حین یک گفتگوی جدی از نشانه‌های تنش در رابطه است

واضح است که بلافاصله پس از رسیدن به منزل از سر کار یا وقتی برای خواب و استراحت آماده می‌شویم زمان‌های مناسبی برای یک بحث جدی نیستند، اما گاهی شریک‌ عاطفی شما از بحث درباره‌ی هر موضوعی طفره می‌رود. گویا او در تلاش است تا از صحبت کردن در خصوص آنچه شما مطرح کرده‌اید اجتناب کند. می‌توان گفت این نشانه‌ای‌ است که شما باید درخصوص آینده‌ی رابطه‌تان کمی نگران باشید.

معرفی نکردن شما به دوستان

اگر مدت‌هاست در رابطه هستید و شریک‌عاطفی‌تان چندان علاقه‌ای ندارد که شما را به دوستان صمیمی‌اش معرفی کند، می‌توانید آن را نشانه‌‌ای منفی درنظر بگیرید. اگر او در مورد شما جدی است، نباید در این مورد تردید نشان بدهد. آیا دائم می‌گوید آمادگی این کار را ندارد و حس می‌کنید برای این کار بهانه می‌تراشد!؟ احتمالا در این شرایط شما نمی‌خواهید با حقیقت مواجه شوید. زیرا به‌نظر می‌رسد آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید در دل او جای ندارید!

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

حفظ حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی

حریم خصوصی - حفظ حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی

هویتِ نامشخصِ مجازی، به ما امکان می‌دهد جدی‌تر و جسور‌تر باشیم. چه بسا این امکان موجب شود نقاب چهره‌ی خود را پس بزنیم و شخصیت واقعیِ ناشناخته یا شخصیت آرمانی‌مان را نمایان کنیم. همچنین، اسارت در دام هویت پنهان، به‌شدت به عزت نفس ما صدمه می‌زند، مگر اینکه از این کار هدف خاصی داشته باشیم. مثلا برای مأموران پلیس فتا، یا هنرمندانی که می‌خواهند بدون شناخته شدن، صرفا از مخاطب خود بازخورد بگیرند، بی‌شک استفاده از هویت پنهان مانعی ندارد. مثلا برخی از هنرمندان مطرح یا مبتدی، صرف‌نظر از شهرت، جایگاه یا تبحری که دارند، می‌خواهند بفهمند آیا عکس، ترانه، موسیقی، مقاله، داستان یا هر اثر هنری و دستاورد دیگری که تولید کرده‌اند، واقعا در نظر مخاطب‌هایشان پذیرفتنی و خواستنی است یا نه؟

در صورت داشتن هویت آشکار هم باید به قدر لازم مراقب و حساس باشیم، زیرا هویت آشکار، خواه‌ناخواه بخشی از رزومه‌ی ما خواهد شد. این نکته ممکن است در سرنوشت ازدواج و استخدام تأثیرگذار باشد. لذا معقول است نسبت به محتوایی که در این فضا منتشر می‌کنیم، سخت‌گیری بیشتری داشته باشیم. در این خصوص کامنت‌هایی که می‌نویسیم، فیلم‌ها و عکس‌هایی که از خود منتشر می‌کنیم و … دقت نظر بیشتری را می‌طلبد.

در صورت لزوم، چطور به حریم شخصی دیگران وارد شویم؟

همان‌طور که در ابتدای مقاله گفته شد، ورود به حریم شخصی دیگران برای ما لذت‌بخش است و حس کنجکاوی‌مان را برمی‌انگیزد اما نباید چنین کرد؛ مگر زمانی که نیاز باشد، تازه در این مورد هم باید از قبل اجازه بگیریم. از سوی دیگر، اگر بخواهیم یک دفعه به این میل طبیعی خود پشت کنیم، و سر خود را به کل در لاک فرو ببریم، به مشکل بر می‌خوریم.

بر همین اساس پیشنهاد می‌شود در گفت‌وگو با افراد، قبل از ارائه‌ی پاسخ، بیشتر سؤال کنید. هرچه به طرف مقابل فرصت بدهید بیشتر صحبت کند، هم اطلاعات بیشتری به‌دست می‌آورید و هم به او حس اعتماد بیشتری می‌دهید. در غیر این صورت، شاید از روی خیرخواهی راه‌حلی ارائه بدهید اما مخاطب اصلا در پی یافتن راه‌حل نباشد. باید به خاطر داشت تا کسی مایل به دریافت کمک نباشد، کمک کردن به او، همانند آبیاری گل مصنوعی است؛ بی‌تأثیر و مضحک!

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چرا تمایل داریم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟

یکی از دلایلی که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب می‌کند، کسبِ لذتِ تسلط و تأیید شدن است. نیاز به دیده شدن و قرار گرفتن در کانون توجه، یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین نیازهای معنوی انسان است. ما انسان‌ها بسیار دوست داریم نظر و عقیده‌مان از سوی دیگران پذیرفته شود. پیام پنهان این پذیرش و تأیید، این است: «من و دیدگاه من از نظر مخاطب مقبول و مطلوب ارزیابی شده است و این بازخورد، حال من را خوب می‌کند.»

مسئله‌ی دیگر، اثر مالکیت است. اثر مالکیت به ما کمک می‌کند تا نسبت به حل مسائل دیگران رویِ خوش نشان بدهیم. زیرا در این شرایط، مسئله‌ی پیش رو، دیگر متعلق به ما نیست و با از بین رفتن فشار ناشی از تصمیم گیریو حل مسئله، جرئت و رغبت پیدا کرده‌ایم تا با مشکلات پیش روی خود زورآزمایی کنیم. به عبارتی، می‌خواهیم به خودمان ثابت کنیم که ترسو، ناتوان و تنبل نیستیم. به همین دلیل، گاهی اوقات شتاب‌زده و بی‌حساب و کتاب، برای حل مسئله‌ی دیگران اقدام می‌کنیم، بدون آنکه بدانیم آیا طرف مقابل مایل است در مسئله‌‌اش دخالت کنیم یا نه؟! به بیان دیگر، هدف پنهان ما از مداخله در مسائل دیگران، به نوعی پاسخ به مسئله‌ی حل‌نشده‌ی خودمان است. در این شرایط، با کاهش ترس و تنش، احساس قدرت بیشتری می‌کنیم و درنتیجه ریسک پذیری بیشتری از خود نشان می‌دهیم.


چگونه هدف‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟

حریم شخصی - چگونه هدف‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟

به جرئت می‌توان گفت که نوع پوشش، انتخاب همسر، تعداد دفعات ازدواج، انتخاب باشگاه ورزشی، مهاجرت و سایر انتخاب‌های فردی دیگران، هیچ ربطی به ما ندارد. در این بین، مهم‌ترین مسئله این است که پیامد انتخاب‌های اطرافیان خود را بررسی کنیم و ببینیم مسئله‌ی پیش آمده …

  • چقدر به ما مرتبط است؟
  • چرا و چقدر اهمیت دارد؟
  • چه چیزی را تحت‌ِتأثیر قرار می‌دهد؟
  • چه زیان یا منفعتی برای ما به همراه دارد؟
  • آیا می‌خواهیم یا می‌توانیم برای حل‌و‌فصل آن کاری انجام بدهیم؟
  • می‌خواهیم چه نقشی داشته باشیم؟ مشاور، همراه، منتقد، مانع، خبرچین و …؟

اگر در برابر اکثر پرسش‌های بالا، پاسخ ما رنگ‌وبوی انفعالی دارد یا از روی کنجکاوی و ماجراجویی است، بهتر است در رفتار خود تجدیدنظر کنیم. چون احتمال دارد در مسائلی دخالت کنیم که نه دستاوردی برای خودمان دارد و نه دردی از صاحب مسئله را دوا می‌کند.

حفظ حریم شخصی میان زن و شوهر

مسئله‌ی حریم شخصی بین زن و شوهر، نقش تعیین‌کننده‌ای در رضایت طرفین از زندگی مشترک‌شان خواهد داشت. به نقل از ویلیام گلاسر، مطابق نظریه‌ی انتخاب، هرچه نیاز به آزادی در کسی بیشتر باشد، احتمالا در برخی از رفتارهای او، فرمان‌پذیری و هم‌نوایی کمتری دیده شود. حال اگر یکی از طرفین، آزادی‌خواه و دیگری کنترل‌گر باشد، نمی‌توان عاقبتِ خوشایندی برای آینده‌ی ارتباطات این دو متصور شد، مگر آنکه به تفاوت خلقیات خود پی ببرند و درصدد دستیابی به تفاهم و تعامل برآیند.

یکی از آشناترین نمونه‌های مرتبط با این موضوع، رگبار سؤال‌های یکی از زوجین پس از پایان مکالمه‌ی تلفنی است: «کی بود؟ چی گفت؟ چرا زنگ زد؟ تو چی گفتی؟ چرا گفتی؟ و …»

نمونه‌ی دیگر مسئله‌ی رفت‌وآمد است: «کجا بودی؟ کجا میری؟ با کی میری؟ کی برمی‌گردی؟ چطور میری؟ چرا نیومدی؟ چرا تلفن زدم جواب ندادی؟ و …»

  • زیر پا کشیدن از بچه‌ها؛
  • تعقیب؛
  • بازپرسی و سؤال و جواب کردن؛
  • چک کردن تماس‌ها، پیام‌ها، ایمیل‌ها و …

هرکدام از اینها می‌تواند نشانه‌ی بیماری یا اختلال شخصیتی در فرد کنترل‌گر باشد. در غیر این صورت، اگر چنین کسی واقعا نگران حال شریک زندگی‌اش باشد، برای رفع نگرانی‌اش می‌تواند از گزینه‌های دیگری نیز استفاده کند، طوری که هم نگرانی به حداقل برسد و هم عزت نفس طرف مقابل خدشه‌دار نشود. (برای کسب اطلاعات تکمیلی می‌توانید کتاب گلبرگ زندگی ۲، نوشته‌ی حسین دهنوی، بخش‌‌های «بدگمانی مرد» و «ورود به حریم شخصی همسر» را مطالعه کنید.)


حریم شخصی میان والدین و فرزندان

مسئله‌ی حریم شخصی میان والدین و فرزندان، اغلب با سوء تعبیر و عدم درک متقابل همراه می‌شود. در این حال، ممکن است والدین با این توجیه که «من بهتر از تو می‌فهمم!» به‌طور مطلق حق انتخاب را از فرزندان خود دریغ کنند. این رویکرد می‌تواند در بی‌توجهی به علایق غذایی فرزندان مشاهده شود یا در انتخاب نوع پوشش، دوست، عقیده و … تأثیرگذار باشد. اگر انتخاب والدین، هم‌سو با علائق و عقاید فرزند نباشد، فرزند معمولا یا با گریه و اکراه تبعیت می‌کند یا اینکه سر به مخالفت محض می‌گذارد. در این صورت یا ناراضی است یا محکوم به تنبیه و طرد.

از آن جالب‌تر، واکنش برخی از والدین در چنین موقعیت‌هایی است. آنها بسیاری از انتخاب‌ها را به فرزند خود تحمیل می‌کنند و در مقابلِ واکنشِ فرزندشان نیز به‌سرعت رنجیده‌خاطر می‌شوند. بلافاصله خدمات خود را با دیگر والدین و وضع فرزند را با دیگر بچه‌ها مقایسه می‌کنند تا او نسبت به وضع کنونی خرده نگیرد. با این رفتار ناصحیح، حساسیت او را به رسمیت نمی‌شناسند و در صورت بروز اختلاف و تعارض، ممکن است او را تحقیر یا در او احساس گناه ایجاد کنند.

اگر فرزندی در این شرایط تربیت شود، ممکن است درنهایت او هم مقابله‌به‌مثل کند و حریم شخصی والدین خود را محترم نشمارد. به‌طورکلی بهتر است در مواردی که انتخاب فرزند، نتایج نامطلوبِ عمیق و مؤثری ندارد، با دقت و ملاطفت بیشتری با او برخورد شود. در غیر این صورت، به احتمال زیاد، در آینده فردی ذلیل یا متهاجم خواهد بود؛ کسی که غیر از والدین، در مقابل سایرین هم، از پیش بازنده است یا می‌خواهد عقده‌ی خود را سر افراد ضعیف‌تر از خودش تخلیه کند.

چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

حریم خصوصی - چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

  • قبل از وارد شدن به اتاقش در بزنید.
  • اگر اتاقش نامرتب است، هرگز بدون هماهنگی وسایلش را جابه‌جا نکنید.
  • در انتخاب رشته‌ی تحصیلی، فعالیت ورزشی و برنامه ریزی شغلی‌اش به جای تحکم، با او گفت‌وگو کنید.
  • اجازه بدهید به‌جای آنکه فکر کند مالک و فرمانده‌اش هستید، شما را دوست و همراه خود به‌حساب بیاورد.
  • به او مجال ابراز وجود بدهید.

بدترین اتفاق، این است که انتخاب‌هایش را صددرصد مخالف ذهنیت خود ببینید. کمترین دستاورد حاصل از گفت‌وگو با فرزندتان، آشکار شدن گره‌ای در زمینه‌ی ارتباطات شماست که هرچه سریع‌تر باید با کمک گرفتن از یک کارشناس خبره، گشوده شود. در این صورت است که فرزند خودبه‌خود می‌آموزد که به چه شکل متقابلا حریم شخصی پدر و مادرش را رعایت و سلیقه‌ی آنها را در ارتباطات خود مدنظر قرار بدهد.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

غلبه بر ترس در سخنرانی

با پیشرفت در زندگی شغلی، فرصت های سخنرانی در برابر جمع افزایش می یابند. ممکن است زمانی لازم باشد در برابر کارکنان خود موضوعی را ارائه دهید، یا مثلاً در میزگردی شرکت کنید، یا از شما خواسته شود به دانشجویان حوزه ی فعالیت خود توصیه هایی بکنید. اما اتفاقی که در چنین مواقعی برای خیلی ها می افتد این است که از اضطراب زیاد، تیک های عصبی پیدا می کنند.

مثلاً بدون اینکه متوجه باشند، مدام آب دهان خود را قورت می دهند و وقتی متوجه این موضوع می شوند، کنترل آن برایشان سخت تر می شود و این تلاش و تقلای مفرط باعث می شود دست و پایشان را گم کنند و رشته ی کلام از دستشان در برود. در ادامه ی مطلب با سمینارما همراه باشید.

این نوع اضطراب یک مشکل جدی است. آنقدر جدی که فرد مورد نظر هر لحظه به این فکر می کند که از پشت تریبون پایین برود، ساختمان را ترک کند، راه منزلش را در پیش بگیرد و برود خودش را جایی پنهان کند. خیلی از کسانی که با این مشکل مواجه می شوند به مصرف دارو های آرام بخش رو می آورند و کم کم به استفاده از آن عادت می کنند. اما مشکل دیگری که استفاده از دارو برای سخنرانی در برابر جمع به وجود می آورد این است که ویژگی هایی که برای یک سخنرانی مؤثر مهم به شمار می روند را در فرد بی اثر می کنند. دو نمونه ی بارز این ویژگی ها تمرکز و اشتیاق است.

دو نکته در این میان وجود دارد که فهمشان می تواند به فرد کمک کند. اول اینکه می توان با استفاده از قوانین خاصی در برابر هر جمعی سخنرانی کرد و دوم اینکه، یک سخنرانی واقعاً مؤثر نیازمند این است که قوانین را نادیده بگیرید و فقط صحبت کنید. هرچه باشد سخنرانی هم گفتگویی است میان شما و یک عده آدم دیگر که از شرکت در بحث خودداری می کنند.
نکته اینجاست که هیچ کس بدون تمرین زیاد و سخنرانی های متعدد نمی تواند یکراست به نکته ی دوم برسد. پس همین ابتدای کار بهتر است به سراغ قوانین سخنرانیبرویم.


استفاده از فرمول برای سخنرانی

فرمول های زیادی برای انتخاب پیش روی شما قرار دارند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چگونه متن سخنرانی خود را آماده کنیم ؟

اغلب افراد ترجیح می دهند دندانشان کشیده شود، در عوض در مقابل مردم صحبت [سخنرانی] نکنند. شما باید قادر باشید یک سخنرانی حرفه ای مناسب ارائه دهید و موضوع موردنظر خودتان را به خوبی عرضه کنید وگرنه اعتبار شما و بنابراین شخصیت حرفه ای تان، صدمه خواهد خورد.

شما نمی توانید در این مورد مطالعه کنید، فقط باید آن را انجام دهید و از اشتباهات خود بیاموزید.

در این مقاله 8 راهکار اصلی و اساسی را توضیح خواهیم داد که میتواند در آماده کردن متن سخنرانی به شما کمک کند:

 

1

پیام های خود را بنویسید. سخنرانی شما باید در یک یا حداکثر دو جمله خلاصه شود. این چیزیست که سخنرانی شما به آن نیاز دارد. این چیزیست که شما باید با آن سخنرانی را آغاز کنید و در انتها به آن بازگردید. این کار ساده و برای مردم ملموس است. برای شما نیز آسان است!
آیا معلم شما موضوع خاصی عنوان کرده است که شما باید آن را بیان کنید؟ اگر اینچنین است، موضع شما چیست؟ آیا نظرات تان کاملا شخصی است؟ دو یا سه داستان شخصی می تواند سخنرانی شما را سرزنده کند.

 

2

حاضران را بشناسید. شناختن آن ها کلیات سخنرانی شما را تعیین می کند. سخنرانی برای کودکان 4 ساله با مدیران اجرایی یکی نیست. پس حضار را بشناسید. اینجا چند چیز را بیان کردیم که می توانید در نظر بگیرید.

 

3

به افکار منفی نیاندیشید. از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که می تواند روی دهد چیست؟ اگر درباره ی انتظارات مردم سخنرانی نکنید، نگاهشان به شما بد خواهد بود. نه بیشتر از این. به چیزهایی که می توانید به دست آورید فکر کنید و بر ترس از سخنرانی غلبه کنید.
آن ها چگونه اند؟ سن و جنس و اعتقاداتشان چیست؟
آن ها چقدر درباره ی موضوع شما اطلاعات دارند؟ این سطح پیچیدگی لغاتی که می توانید استفاده کنید را تعیین می کند. ( نکته: اگر خیلی آگاه نیستند، از آن کلمات استفاده نکنید.)
چرا آن ها آنجا هستند؟ تا چیزی بیاموزند؟ مجبورند؟ خودشان علاقه دارند؟
چند وقت است که آن جا هستند؟ اگر شما سخنران 17 ام یا 18 امید، آن را در نظر بگیرید.

4

درباره موضوع خود جست و جو کنید. اگر موضوع خودتان هستید، تبریک می گویم! اما اگر نه، تحقیق کنید. هم از جوانب مثبت و هم جوانب منفی! اگر مردم در سخنرانی شما از هم گسیختگی ببینند، تاثیرگذاری آن کمتر خواهد بود.
حداقل سه نکته برای پیام خود بیان کنید، درباره ی نظرات مخالف نیز سخن بگویید اما روی آن ها تمرکز نکنید.
فقط تا جایی سخنان پیچیده بگویید که شنوندگان شما می توانند تحمل کنند. از حرف های قلمبه سلمبه و اصطلاحات تخصصی دوری کنید تا شنوندگانتان احساس بیگانگی نکنند.


  • مهدی اصیلی مهابادی