آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آموزش سخنوری حرفه ای» ثبت شده است

۰۹
آبان

سخنرانی مقابل جمع، برای بسیاری از ما ترسناک و طاقت فرسا است. بر اساس آمارها از هر 4 انسان، 3 نفر از این موضوع هراس دارند. خوشبختانه روانشناسان راه کارهایی برای غلبه بر این ترس ارائه داده اند. در ادامه 12 راهنمایی را ارائه می دهیم که به لطف آنها می توانید سخنرانی بعدیتان را در کمال آرامش و به بهترین نحو برگزار کنید:

1- به زبان بدن خود توجه کنید

همواره به حرکات بدنتان که در نحوه ارتباط شما با دیگران تأثیر می گذارد، توجه نمایید. برای بهبود زبان بدن، نفس عمیق پیش از آغاز صحبت، صاف ایستادن و بالا نگه داشتن سر، به افزایش میزان اعتماد به نفستان کمک می کند.

2- به جای استفاده از ضمایر اول شخص، مخاطبین را خطاب قرار دهید

هر چه شما بیشتر تأکیدتان را روی مخاطبین قرار دهید، تأکید بر خودتان را کمتر کرده اید و توجه ها به اینکه صدایتان چگونه است یا ظاهرتان چطور به نظر می آید را کاهش می دهید و در نتیجه استرستان کاهش میابد.

3- آماده پاسخ باشید

همواره به یاد داشته باشید که شما روی صحنه می روید و در مقابل دیگران سخنرانی می کنید تا در نهایت مخاطبین از شما سوالاتی بپرسند. پس، از قبل برای این موارد آماده باشید تا دستپاچه نشوید.

4- عدم استفاده زیاد حد از اسلاید

با نمایش اسلایدهای بیش از حد، مخاطبان خود را گیج نکنید. زیرا این مسئله در نهایت موجب می شود به واسطه واکنش های آنها، شما نیز دچار استرس شوید.

5- در مورد سخنرانی موفق خود رویا پردازی کنید

در مورد سخنرانی پر شور و جذاب خود تخیل کنید؛ ولی به یاد داشته باشید که به آنچه قرار است بگویید، فکر کنید؛ نه آن مواردی که نباید از آنها صحبت کنید. این رویا پردازی مثبت، به اجرای راحت تر شما کمک می کند.

6-عکس العمل های بدنی ناشی از استرس خود را اصلاح کنید

عکس العمل های بدنی خود به استرس را بررسی و اصلاح نمایید. به عنوان مثال، اگر در هنگام استرس، ناگهان تُن صدایتان عوض می شود، سعی کنید تأثیر تنش ها بر صدایتان را اصلاح نمایید.

7- زمان سخن رانی خود را تنظیم کنید

بهترین ارائه ها در 10 تا 20 دقیقه تمام می شوند، اگر صحبت های شما بیش از این زمان طول می کشد، خلاصه گویی را تمرین کنید. اگر باز هم هیچ راهی برای کاهش زمان سخن رانیتان نبود، می توانید به مخاطبین، فرصت استراحت دهید و پس از آن مجدداً ادامه دهید.

8- با ترس های خود روبرو شوید

روبرو شدن با ترس هایتان می تواند وحشتناک باشد! ولی در نهایت به شما کمک می کند. به عنوان مثال، پیش از رفتن روی صحنه سخنرانی، به این فکر کنید که چطور می خواهید صحبت های خود را شروع کنید و چگونه در اولین ملاقات با حضار، خود را کنترل می کنید؟ یا حتی اگر مخاطبین خود را از قبل می شناسید، می توانید از بدترین آنها بنویسید و بدین ترتیب بخشی از نگرانی های فکری خود را تخلیه کنید.

9- به پرسش های ذهنی خود پاسخ دهید

آیا افکارتان به شما می گویند: «تو نمی توانی»، «تو عصبی به نظر می رسی» یا «به محض اینکه برای سخنرانی، مقابل دیگران قرار بگیری، همه چیز خراب می شود». در این صورت راه حل ساده است. با خودتان صحبت کنید و جواب افکار منفی تان را با جملات مثبت بدهید.

10- مخاطبین را با خود همراه کنید

اگر اشتباهی را در حین صحبت ها مرتکب شدید، نهراسید. کافی است حضار را با خود همراه کنید. به عنوان مثال اسلایدتان درست نمایش داده نمی شود و کامپیوترتان هَنگ کرده؛ به جای نگرانی، بگویید: «بیایید یک بار دیگر با هم امتحان کنیم». با این کار به نظر می رسد که مخاطبان را با خودتان در یک تیم قرار داده اید.

11- خودتان باشید

نیازی نیست برای اینکه دیگران را به صحبت های خود جذب کنید، ادای فرد دیگری را در بیاورید؛ بلکه کافیست خوتان باشید و سعی کنید رفتارهای بدنی جذاب مخصوص به خود را داشته باشید.

12- در صورت از دست رفتن تمرکز، به کلمات کلیدی یا هدف نهاییتان فکر کنید

اگر حین صحبت، تمرکز خود را از دست می دهید، به یاد کلمات کلیدی بیفتید یا می توانید در ذهنتان در خصوص هدف نهایی تان تصویر سازی کنید. مثلاً در حال سخنرانی در مورد گزارش مالی اخیر شرکت هستید که ناگهان پرواز پرنده ای از کنار پنجره، تمرکزتان را به هم می زند. کافیست از قبل تمرین کرده باشد که در صورت وقوع چنین حواس پرتی هایی، به آینده پر سود شرکتتان فکر کنید یا به یاد کلمه کلیدی «گزارش مالی» بیفتید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چک کردن گوشی موبایل

این جمله را به‌خاطر داشته‌ باشید: هیچ‌کس نمی‌تواند آرام بنشیند و ببیند دیگران وسایل شخصی او را کندوکاو می‌کنند. این کار برای هیچ‌کس خوشایند نیست. فرض کنید خیلی اتفاقی گوشی موبایل همسرتان را برمی‌دارید و در آن سرکی می‌کشید. از قضا واکنش او به این کار شما تندوتیز و منفی است. شما کاملا مطمئن هستید او از لحاظ روانی سالم است و این واکنش مربوط به کاری است که انجام داده‌اید .دراین‌صورت شاید بتوان نتیجه گرفت که او تلاش می‌کند چیزی را از شما پنهان کند.

چک کردن گوشی موبایل می‌تواند باعث ازبین رفتن اطمینان در رابطه شما شود.

تا دیروقت سرِ کار ماندن

گاهی اوقات کسانی که ادعا می‌کنند تا دیروقت سر کار می‌مانند واقعا مشغول به کار هستند، اما در مواردی هم تا دیروقت سر کار بودن می‌تواند نشانه‌ی وجود رابطه‌‌ی عاشقانه‌ای در محل کار یا بی‌علاقگی به دیدن طرف مقابل باشد. سؤال اینجاست که این اتفاق به چه دلیل رخ داده است؟ شما باید جواب این سؤال را در یک گفت‌و‌گوی آرام و به دور از تنش پیدا کنید؛ به امید اینکه بعد از حل موضوع هردوی شما بعد از کار، برای رسیدن به منزل و ملاقات یکدیگر لحظه‌شماری کنید.


بی‌دلیل حسود شدن

حسادت مداوم می‌تواند یکی از نشانه‌های دوری در رابطه باشد.

در حد مطلوب و کم، حسادت حسی فوق‌العاده است! و خصوصا در سال‌های اول رابطه این حس بسیار دلپذیر و مطلوب است، چراکه عشق شما را به طرف مقابل‌تان نشان می‌دهد. اما اگر معشوق یا معشوقه‌ی شما پس از گذشت سال‌ها از شروع رابطه به‌طور دائم و بی‌دلیل به شما حسادت کرد، احتمال دارد که خودش در خیانت دستی بر آتش داشته باشد!


ناراحتی از توجه و علاقه‌ی زیاد

ما اغلب از طرف کسی که دوست‌مان دارد یا عاشق‌مان است کمبود توجه و ابراز عشق را احساس می‌کنیم. اغلب مردم از ابراز عشق و صمیمیت شریک عاطفی‌شان لذت می‌برند، اما اگر شما به شریک عاطفی‌تان توجه نشان می‌دهید و او از دریافت آن دوری می‌کند و تمایلی به آن ندارد، بهتر است دست از این‌ کار بکشید و تا دلیل آن را متوجه نشده‌اید از توجه نشان دادن یک‌طرفه دست بردارید.

از بین‌ رفتن صمیمیت

بایستی ریشه‌ی نبود صمیمت در رابطه را زودتر مشخص کرد

صمیمیت عامل مهم و تأثیرگذار در یک رابطه‌ی هماهنگ است. شوروشوقی که در ابتدای یک رابطه‌ وجود دارد طبیعتا پس از مدتی رنگ‌وبوی خود را از دست می‌دهد، اما از بین رفتن صمیمیت در رابطه نشانه‌ی خطرناکی است. برای نجات رابطه‌تان بهتر است در این‌ خصوص با شریک عاطفی‌تان صحبت کنید و از او بخواهید بگوید که در قلبش چه می‌گذرد و چرا مدتی‌ است که نسبت‌به شما سرد شده است.


برنامه‌ریزی نداشتن برای آینده

کسانی که در یک رابطه سالم هستند مایلند برنامه‌هایشان را با شریک عاطفی‌شان در میان بگذارند. این موضوع خصوصا در سال اول رابطه شدت بیشتری دارد. موضوعات بحث می‌تواند متنوع باشد مثلا اینکه قرار است کجا زندگی کنید؛ در شهر یا در جای خلوت و آرامی در خارج از شهر؟ آیا هردوی شما دوست دارید حیوان خانگی داشته باشید؟ و موار مشابه. اگر یکی از شما تمایل ندارد درباره‌ی آینده‌ی مشترک با دیگری صحبت کند، بایستی تلاش کنید دلیل این امر را پیدا کنید.

بی‌دلیل و پشت سرهم هدیه دادن

هدیه دادن زیاد می‌تواند موجب بدبینی طرف مقابل شود.

همه هدیه گرفتن را دوست دارند. این حس خصوصا در مورد خانم‌ها قوی‌تر است. آنها وقتی هدیه می‌گیرند احساس می‌کنند یک الهه هستند! اما چه پیش می‌آید اگر کسی بیش‌ از اندازه به شما هدیه بدهد؟ در ابتدا احتمالا هیجان‌زده خواهید شد، اما پس از مدتی شک و دلایل منطقی به سراغ‌تان می‌آید. از خود می‌پرسید برای چه این‌ کار را می‌کند؟ آیا چیزی هست که بابت آن احساس گناه یا شرم می‌کند؟ آیا این هدایا پوششی بر آنهاست؟


خلق‌و‌خوی خشن پیدا کردن

در زندگی همه‌ی ما شرایط سختی اتفاق می‌افتد که ما را تحت فشارِ استرس یا تنش قرار می‌دهد. به همین دلیل هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که همیشه خلق‌و‌خوی ثابتی دارد، اما اگر دفعات این نوسان زیاد است یا اطمینان دارید که دلیل آن استرس و فشارهای کاری نیست، باید آن را جدی بگیرید. بهتر است در این مورد خودمانی و صمیمانه صحبت کنید تا متوجه شوید در رابطه‌تان چه می‌گذرد.

عوض کردن بحث در حین یک گفت‌و‌گوی جدی

بحث عوض کردن در حین یک گفتگوی جدی از نشانه‌های تنش در رابطه است

واضح است که بلافاصله پس از رسیدن به منزل از سر کار یا وقتی برای خواب و استراحت آماده می‌شویم زمان‌های مناسبی برای یک بحث جدی نیستند، اما گاهی شریک‌ عاطفی شما از بحث درباره‌ی هر موضوعی طفره می‌رود. گویا او در تلاش است تا از صحبت کردن در خصوص آنچه شما مطرح کرده‌اید اجتناب کند. می‌توان گفت این نشانه‌ای‌ است که شما باید درخصوص آینده‌ی رابطه‌تان کمی نگران باشید.

معرفی نکردن شما به دوستان

اگر مدت‌هاست در رابطه هستید و شریک‌عاطفی‌تان چندان علاقه‌ای ندارد که شما را به دوستان صمیمی‌اش معرفی کند، می‌توانید آن را نشانه‌‌ای منفی درنظر بگیرید. اگر او در مورد شما جدی است، نباید در این مورد تردید نشان بدهد. آیا دائم می‌گوید آمادگی این کار را ندارد و حس می‌کنید برای این کار بهانه می‌تراشد!؟ احتمالا در این شرایط شما نمی‌خواهید با حقیقت مواجه شوید. زیرا به‌نظر می‌رسد آن‌قدرها هم که فکر می‌کنید در دل او جای ندارید!

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

حفظ حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی

حریم خصوصی - حفظ حریم شخصی در شبکه‌های اجتماعی

هویتِ نامشخصِ مجازی، به ما امکان می‌دهد جدی‌تر و جسور‌تر باشیم. چه بسا این امکان موجب شود نقاب چهره‌ی خود را پس بزنیم و شخصیت واقعیِ ناشناخته یا شخصیت آرمانی‌مان را نمایان کنیم. همچنین، اسارت در دام هویت پنهان، به‌شدت به عزت نفس ما صدمه می‌زند، مگر اینکه از این کار هدف خاصی داشته باشیم. مثلا برای مأموران پلیس فتا، یا هنرمندانی که می‌خواهند بدون شناخته شدن، صرفا از مخاطب خود بازخورد بگیرند، بی‌شک استفاده از هویت پنهان مانعی ندارد. مثلا برخی از هنرمندان مطرح یا مبتدی، صرف‌نظر از شهرت، جایگاه یا تبحری که دارند، می‌خواهند بفهمند آیا عکس، ترانه، موسیقی، مقاله، داستان یا هر اثر هنری و دستاورد دیگری که تولید کرده‌اند، واقعا در نظر مخاطب‌هایشان پذیرفتنی و خواستنی است یا نه؟

در صورت داشتن هویت آشکار هم باید به قدر لازم مراقب و حساس باشیم، زیرا هویت آشکار، خواه‌ناخواه بخشی از رزومه‌ی ما خواهد شد. این نکته ممکن است در سرنوشت ازدواج و استخدام تأثیرگذار باشد. لذا معقول است نسبت به محتوایی که در این فضا منتشر می‌کنیم، سخت‌گیری بیشتری داشته باشیم. در این خصوص کامنت‌هایی که می‌نویسیم، فیلم‌ها و عکس‌هایی که از خود منتشر می‌کنیم و … دقت نظر بیشتری را می‌طلبد.

در صورت لزوم، چطور به حریم شخصی دیگران وارد شویم؟

همان‌طور که در ابتدای مقاله گفته شد، ورود به حریم شخصی دیگران برای ما لذت‌بخش است و حس کنجکاوی‌مان را برمی‌انگیزد اما نباید چنین کرد؛ مگر زمانی که نیاز باشد، تازه در این مورد هم باید از قبل اجازه بگیریم. از سوی دیگر، اگر بخواهیم یک دفعه به این میل طبیعی خود پشت کنیم، و سر خود را به کل در لاک فرو ببریم، به مشکل بر می‌خوریم.

بر همین اساس پیشنهاد می‌شود در گفت‌وگو با افراد، قبل از ارائه‌ی پاسخ، بیشتر سؤال کنید. هرچه به طرف مقابل فرصت بدهید بیشتر صحبت کند، هم اطلاعات بیشتری به‌دست می‌آورید و هم به او حس اعتماد بیشتری می‌دهید. در غیر این صورت، شاید از روی خیرخواهی راه‌حلی ارائه بدهید اما مخاطب اصلا در پی یافتن راه‌حل نباشد. باید به خاطر داشت تا کسی مایل به دریافت کمک نباشد، کمک کردن به او، همانند آبیاری گل مصنوعی است؛ بی‌تأثیر و مضحک!

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چرا تمایل داریم در حریم خصوصی دیگران دخالت کنیم؟

یکی از دلایلی که ما را به دخالت در حریم خصوصی دیگران ترغیب می‌کند، کسبِ لذتِ تسلط و تأیید شدن است. نیاز به دیده شدن و قرار گرفتن در کانون توجه، یکی از مهم‌ترین و محوری‌ترین نیازهای معنوی انسان است. ما انسان‌ها بسیار دوست داریم نظر و عقیده‌مان از سوی دیگران پذیرفته شود. پیام پنهان این پذیرش و تأیید، این است: «من و دیدگاه من از نظر مخاطب مقبول و مطلوب ارزیابی شده است و این بازخورد، حال من را خوب می‌کند.»

مسئله‌ی دیگر، اثر مالکیت است. اثر مالکیت به ما کمک می‌کند تا نسبت به حل مسائل دیگران رویِ خوش نشان بدهیم. زیرا در این شرایط، مسئله‌ی پیش رو، دیگر متعلق به ما نیست و با از بین رفتن فشار ناشی از تصمیم گیریو حل مسئله، جرئت و رغبت پیدا کرده‌ایم تا با مشکلات پیش روی خود زورآزمایی کنیم. به عبارتی، می‌خواهیم به خودمان ثابت کنیم که ترسو، ناتوان و تنبل نیستیم. به همین دلیل، گاهی اوقات شتاب‌زده و بی‌حساب و کتاب، برای حل مسئله‌ی دیگران اقدام می‌کنیم، بدون آنکه بدانیم آیا طرف مقابل مایل است در مسئله‌‌اش دخالت کنیم یا نه؟! به بیان دیگر، هدف پنهان ما از مداخله در مسائل دیگران، به نوعی پاسخ به مسئله‌ی حل‌نشده‌ی خودمان است. در این شرایط، با کاهش ترس و تنش، احساس قدرت بیشتری می‌کنیم و درنتیجه ریسک پذیری بیشتری از خود نشان می‌دهیم.


چگونه هدف‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟

حریم شخصی - چگونه هدف‌مان را از ورود به حریم شخصی دیگران پیدا کنیم؟

به جرئت می‌توان گفت که نوع پوشش، انتخاب همسر، تعداد دفعات ازدواج، انتخاب باشگاه ورزشی، مهاجرت و سایر انتخاب‌های فردی دیگران، هیچ ربطی به ما ندارد. در این بین، مهم‌ترین مسئله این است که پیامد انتخاب‌های اطرافیان خود را بررسی کنیم و ببینیم مسئله‌ی پیش آمده …

  • چقدر به ما مرتبط است؟
  • چرا و چقدر اهمیت دارد؟
  • چه چیزی را تحت‌ِتأثیر قرار می‌دهد؟
  • چه زیان یا منفعتی برای ما به همراه دارد؟
  • آیا می‌خواهیم یا می‌توانیم برای حل‌و‌فصل آن کاری انجام بدهیم؟
  • می‌خواهیم چه نقشی داشته باشیم؟ مشاور، همراه، منتقد، مانع، خبرچین و …؟

اگر در برابر اکثر پرسش‌های بالا، پاسخ ما رنگ‌وبوی انفعالی دارد یا از روی کنجکاوی و ماجراجویی است، بهتر است در رفتار خود تجدیدنظر کنیم. چون احتمال دارد در مسائلی دخالت کنیم که نه دستاوردی برای خودمان دارد و نه دردی از صاحب مسئله را دوا می‌کند.

حفظ حریم شخصی میان زن و شوهر

مسئله‌ی حریم شخصی بین زن و شوهر، نقش تعیین‌کننده‌ای در رضایت طرفین از زندگی مشترک‌شان خواهد داشت. به نقل از ویلیام گلاسر، مطابق نظریه‌ی انتخاب، هرچه نیاز به آزادی در کسی بیشتر باشد، احتمالا در برخی از رفتارهای او، فرمان‌پذیری و هم‌نوایی کمتری دیده شود. حال اگر یکی از طرفین، آزادی‌خواه و دیگری کنترل‌گر باشد، نمی‌توان عاقبتِ خوشایندی برای آینده‌ی ارتباطات این دو متصور شد، مگر آنکه به تفاوت خلقیات خود پی ببرند و درصدد دستیابی به تفاهم و تعامل برآیند.

یکی از آشناترین نمونه‌های مرتبط با این موضوع، رگبار سؤال‌های یکی از زوجین پس از پایان مکالمه‌ی تلفنی است: «کی بود؟ چی گفت؟ چرا زنگ زد؟ تو چی گفتی؟ چرا گفتی؟ و …»

نمونه‌ی دیگر مسئله‌ی رفت‌وآمد است: «کجا بودی؟ کجا میری؟ با کی میری؟ کی برمی‌گردی؟ چطور میری؟ چرا نیومدی؟ چرا تلفن زدم جواب ندادی؟ و …»

  • زیر پا کشیدن از بچه‌ها؛
  • تعقیب؛
  • بازپرسی و سؤال و جواب کردن؛
  • چک کردن تماس‌ها، پیام‌ها، ایمیل‌ها و …

هرکدام از اینها می‌تواند نشانه‌ی بیماری یا اختلال شخصیتی در فرد کنترل‌گر باشد. در غیر این صورت، اگر چنین کسی واقعا نگران حال شریک زندگی‌اش باشد، برای رفع نگرانی‌اش می‌تواند از گزینه‌های دیگری نیز استفاده کند، طوری که هم نگرانی به حداقل برسد و هم عزت نفس طرف مقابل خدشه‌دار نشود. (برای کسب اطلاعات تکمیلی می‌توانید کتاب گلبرگ زندگی ۲، نوشته‌ی حسین دهنوی، بخش‌‌های «بدگمانی مرد» و «ورود به حریم شخصی همسر» را مطالعه کنید.)


حریم شخصی میان والدین و فرزندان

مسئله‌ی حریم شخصی میان والدین و فرزندان، اغلب با سوء تعبیر و عدم درک متقابل همراه می‌شود. در این حال، ممکن است والدین با این توجیه که «من بهتر از تو می‌فهمم!» به‌طور مطلق حق انتخاب را از فرزندان خود دریغ کنند. این رویکرد می‌تواند در بی‌توجهی به علایق غذایی فرزندان مشاهده شود یا در انتخاب نوع پوشش، دوست، عقیده و … تأثیرگذار باشد. اگر انتخاب والدین، هم‌سو با علائق و عقاید فرزند نباشد، فرزند معمولا یا با گریه و اکراه تبعیت می‌کند یا اینکه سر به مخالفت محض می‌گذارد. در این صورت یا ناراضی است یا محکوم به تنبیه و طرد.

از آن جالب‌تر، واکنش برخی از والدین در چنین موقعیت‌هایی است. آنها بسیاری از انتخاب‌ها را به فرزند خود تحمیل می‌کنند و در مقابلِ واکنشِ فرزندشان نیز به‌سرعت رنجیده‌خاطر می‌شوند. بلافاصله خدمات خود را با دیگر والدین و وضع فرزند را با دیگر بچه‌ها مقایسه می‌کنند تا او نسبت به وضع کنونی خرده نگیرد. با این رفتار ناصحیح، حساسیت او را به رسمیت نمی‌شناسند و در صورت بروز اختلاف و تعارض، ممکن است او را تحقیر یا در او احساس گناه ایجاد کنند.

اگر فرزندی در این شرایط تربیت شود، ممکن است درنهایت او هم مقابله‌به‌مثل کند و حریم شخصی والدین خود را محترم نشمارد. به‌طورکلی بهتر است در مواردی که انتخاب فرزند، نتایج نامطلوبِ عمیق و مؤثری ندارد، با دقت و ملاطفت بیشتری با او برخورد شود. در غیر این صورت، به احتمال زیاد، در آینده فردی ذلیل یا متهاجم خواهد بود؛ کسی که غیر از والدین، در مقابل سایرین هم، از پیش بازنده است یا می‌خواهد عقده‌ی خود را سر افراد ضعیف‌تر از خودش تخلیه کند.

چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

حریم خصوصی - چطور حریم شخصی فرزندمان را محترم بشماریم؟

  • قبل از وارد شدن به اتاقش در بزنید.
  • اگر اتاقش نامرتب است، هرگز بدون هماهنگی وسایلش را جابه‌جا نکنید.
  • در انتخاب رشته‌ی تحصیلی، فعالیت ورزشی و برنامه ریزی شغلی‌اش به جای تحکم، با او گفت‌وگو کنید.
  • اجازه بدهید به‌جای آنکه فکر کند مالک و فرمانده‌اش هستید، شما را دوست و همراه خود به‌حساب بیاورد.
  • به او مجال ابراز وجود بدهید.

بدترین اتفاق، این است که انتخاب‌هایش را صددرصد مخالف ذهنیت خود ببینید. کمترین دستاورد حاصل از گفت‌وگو با فرزندتان، آشکار شدن گره‌ای در زمینه‌ی ارتباطات شماست که هرچه سریع‌تر باید با کمک گرفتن از یک کارشناس خبره، گشوده شود. در این صورت است که فرزند خودبه‌خود می‌آموزد که به چه شکل متقابلا حریم شخصی پدر و مادرش را رعایت و سلیقه‌ی آنها را در ارتباطات خود مدنظر قرار بدهد.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چگونه متن سخنرانی خود را آماده کنیم ؟

اغلب افراد ترجیح می دهند دندانشان کشیده شود، در عوض در مقابل مردم صحبت [سخنرانی] نکنند. شما باید قادر باشید یک سخنرانی حرفه ای مناسب ارائه دهید و موضوع موردنظر خودتان را به خوبی عرضه کنید وگرنه اعتبار شما و بنابراین شخصیت حرفه ای تان، صدمه خواهد خورد.

شما نمی توانید در این مورد مطالعه کنید، فقط باید آن را انجام دهید و از اشتباهات خود بیاموزید.

در این مقاله 8 راهکار اصلی و اساسی را توضیح خواهیم داد که میتواند در آماده کردن متن سخنرانی به شما کمک کند:

 

1

پیام های خود را بنویسید. سخنرانی شما باید در یک یا حداکثر دو جمله خلاصه شود. این چیزیست که سخنرانی شما به آن نیاز دارد. این چیزیست که شما باید با آن سخنرانی را آغاز کنید و در انتها به آن بازگردید. این کار ساده و برای مردم ملموس است. برای شما نیز آسان است!
آیا معلم شما موضوع خاصی عنوان کرده است که شما باید آن را بیان کنید؟ اگر اینچنین است، موضع شما چیست؟ آیا نظرات تان کاملا شخصی است؟ دو یا سه داستان شخصی می تواند سخنرانی شما را سرزنده کند.

 

2

حاضران را بشناسید. شناختن آن ها کلیات سخنرانی شما را تعیین می کند. سخنرانی برای کودکان 4 ساله با مدیران اجرایی یکی نیست. پس حضار را بشناسید. اینجا چند چیز را بیان کردیم که می توانید در نظر بگیرید.

 

3

به افکار منفی نیاندیشید. از خودتان بپرسید بدترین اتفاقی که می تواند روی دهد چیست؟ اگر درباره ی انتظارات مردم سخنرانی نکنید، نگاهشان به شما بد خواهد بود. نه بیشتر از این. به چیزهایی که می توانید به دست آورید فکر کنید و بر ترس از سخنرانی غلبه کنید.
آن ها چگونه اند؟ سن و جنس و اعتقاداتشان چیست؟
آن ها چقدر درباره ی موضوع شما اطلاعات دارند؟ این سطح پیچیدگی لغاتی که می توانید استفاده کنید را تعیین می کند. ( نکته: اگر خیلی آگاه نیستند، از آن کلمات استفاده نکنید.)
چرا آن ها آنجا هستند؟ تا چیزی بیاموزند؟ مجبورند؟ خودشان علاقه دارند؟
چند وقت است که آن جا هستند؟ اگر شما سخنران 17 ام یا 18 امید، آن را در نظر بگیرید.

4

درباره موضوع خود جست و جو کنید. اگر موضوع خودتان هستید، تبریک می گویم! اما اگر نه، تحقیق کنید. هم از جوانب مثبت و هم جوانب منفی! اگر مردم در سخنرانی شما از هم گسیختگی ببینند، تاثیرگذاری آن کمتر خواهد بود.
حداقل سه نکته برای پیام خود بیان کنید، درباره ی نظرات مخالف نیز سخن بگویید اما روی آن ها تمرکز نکنید.
فقط تا جایی سخنان پیچیده بگویید که شنوندگان شما می توانند تحمل کنند. از حرف های قلمبه سلمبه و اصطلاحات تخصصی دوری کنید تا شنوندگانتان احساس بیگانگی نکنند.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۷
آبان

چگونه یک سخنرانی خوب ارائه کنیم

 

چه در حضور یک نفر و چه در حضور یک جمعیت پنجاه نفره، می‌توان بر ترس و خجالت ناشی از سخنرانی غلبه کرد.

سخنرانی مهارتی است که همه می‌توانند با تمرین، آن را بیاموزند. با استفاده از ابزار ارتباطی زیر، یاد بگیرید که چطور با اعتماد به نفس صحبت کنید و اجرایی جالب توجه داشته باشید.

ارتباط چشمی

یک ارتباط چشمی خوب کمک می‌کند تا مخاطب احساس آرامش بیشتری نماید و در توانایی‌هایی کلامی شما نیز اعتماد به وجود می‌آورد. ارتباط چشمی خود را (پیوسته) حفظ کنید؛ برای اینکار باید آنقدر بر متن سخنرانی خود تسلط داشته باشید که فقط هرازگاهی نیاز به نگاه کردن به متن خود پیدا کنید.چند چهره صمیمی را ـ که به مضمون سخنان شما واکنش نشان می‌دهند ـ در بین حضار پیدا کنید و سخنرانی خود را با تمرکز بر روی آنان انجام دهید. در هر نوبت، ارتباط چشمی خود را چهار تا پنج ثانیه حفظ کنید و سپس به سراغ نفر بعدی بروید.

ارتباط چشمی در سخنرانی یعنی همه چیز

 10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

طرز ایستادن و حرکات بدن

صحیح ایستادن نشان دهنده اعتماد به نفس است. محکم بایستید. حرکات بیش از حد ممکن است حواس شنوندگان را پرت کند.
طبیعتا در هنگام ایستادن دستان خود را در کنار بدن قرار می‌دهید. برای تاکید بر روی نکات مهم، از حرکاتی استفاده کنید که آهسته و دقیق و در عین حال طبیعی باشند.
به عاداتی که ممکن است داشته باشید، توجه کنید؛ عاداتی مثل دست روی دست انداختن، تکیه دادن به دیوار یا با خودکار به جایی زدن. این کارها نیز می‌تواند حواس مخاطبان شما را پرت کند یا به آنها بگوید که شما (نسبت به موضوع) بی‌علاقه و یا اینکه دستپاچه‌اید.
سخنرانی خود را در مقابل آینه تمرین کنید تا نحوه اجرا و حرکات بدن خود را بررسی کرده و در صورت لزوم آنها را تغییر دهید. شیوه‌های متفاوتی را مورد آزمایش قرار دهید تا در مجموعه حرکات و ژست‌های خود به آن هماهنگی که با آن احساس راحتی می‌کنید، برسید و همان را در برابر حضار به کار ببرید.
10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

حالت چهره

وجود صمیمیت در حالت و حرکات چهره‌ کمک می‌کند تا رابطه‌ای گرم و مثبت با مخاطبان خود بوجود آورید. خنده‌ای که شما به چهره دارید به مخاطب می‌فهماند که شما هم یک انسان و (در نتیجه) قابل اعتمادید، و بدین ترتیب به آنان این فرصت را می‌دهد که نظرات شما را بپذیرند. حالت چهره شما (در حقیقت) بیانگر حال و هوای سخنان شماست و مخاطبتان را (در سخنرانی) درگیر می‌کند.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

لباس مناسب
انتخاب خوب لباس کمک می‌کند تا برای مخاطب خود احترام قایل شوید. قبل از حضور در محل سخنرانی، نظر دیگران را در رابطه با نحوه انتخاب لباس و نیز تناسب آن با مناسبت مربوطه جویا شوید.

10 تکنیک‌ برای سخنرانی (آموزش فن بیان - اصول سخنرانی)

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۱
آبان

بیست و شش  مهارت مقابله با استرس

برای مقابله با استرس ها یا فشارهای روانی، راهکارهای مختلفی وجود دارد که شیوه مدیریت صحیح، آنها را به ما می آموزد. با رعایت و بکارگیری این روشها، می توانیم علاوه بر حل یا کم کردن مشکلات به آرامش پایدارتری دست یابیم و استرس خود را کنترل کنیم:

1- به خداوند توکل کنیم.

توکل به خدا یکی از راههای کاهش استرس است.وقتی انسان یاد خدا را در دل خود زنده نگهدارد و ارتباط روحی و معنوی بین خود و خدا برقرار کند، به آرامش عمیق، همراه با خشنودی می رسد و با توکل به خدا از هرگونه استرس و اضطراب و فشار روانی رها می شود.

قرآن کریم در سوره رعد آیه 29 می فرماید: کسانی که ایمان آوردند قلبهایشان با یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باشند تنها با یاد خدا قلبها آرامش می یابد.

2- عوامل استرس زا را  کم کنیم.

عوامل بی شماری ممکن است باعث استرس ما شوند. که باید این عوامل استرس زا را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کنیم. برای مثال، اگر شلوغی موجب ناراحتی ما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنیم که خلوت باشد.

3- از وقایع اطراف خود با اطلاع باشیم.

بی اطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان، دلیل بر شادی و عدم وجود مشکل نیست. گاهی اوقات آن چه ما بعلت عدم آگاهی از اصل موضوع در ذهن خود تصور می کنیم، بسیار بدتر و ناراحت کننده تر از آن چیزی است که واقعا" اتفاق افتاده است.

4- از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم.

از نشانه های پریشانی در خود از قبیل سردرد، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشیم. زیرا این علائم می توانند نشانه های استرس باشد که باعث اختلالات جدی تر از قبیل: زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و..... باشند.

5- برنامه های زندگی را اولویت بندی کنیم .

از راههای دیگر کاهش استرس برنامه ریزی و الویت بندی کارها است.هنگامی که با انبوهی از مشکلات بطور همزمان روبه رو هستیم، به آسانی در مقابل آنها به زانو در آمده و از حل آنها عاجز می شویم. زیرا آشفتگی و بی نظمی، در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن از شکست طرح های ناتمام می شود. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را می دهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرحها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانیم.

6- به موقع از خانه خارج شویم.

اگر به موقع از خانه خارج شویم، می توانیم بسیاری از تنش ها و استرس های خود را کم کنیم و همچنین از بروز مشکلات احتمالی بعدی جلوگیری کنیم.

7- وقت خود را تنظیم کنیم.

کارهای روزمره خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنیم، با این کار در می یابیم وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود و دچار استرس نشویم. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود نداریم، شاید بیش از حد و بیهوده تلاش می کنیم.

8- از شر وسایل اضافی خلاص می شویم.

از شر وسایل اضافی و بی مصرف خلاص می شویم و اطراف خود را خلوت کنیم. وسایل اضافی و به درد نخور و شلوغی محیط می تواند استرس زا باشد.

9- شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم.

برای کاهش استرس بهتر است خواب کافی داشته باشیم بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

10- صبح زود از خواب بیدار شویم.

سعی کنیم صبح ها، حتی روزهای تعطیل زود از خواب بیدار شویم. در این صورت ساعت زیستی بدن ما منظم می شود و طبق برنامه خاصی زمان خواب و بیداری ما را تنظیم می کند. در نتیجه پس از مدتی هنگام بیدار شدن، احساس بهتری خواهیم داشت.

11- عادت های استرس زای خود را عوض کنیم.

ما از عادت های خوب و بد خود اطلاع داریم و آنها را خوب می شناسیم. می توانیم آنهایی را که موجب آزار روحی ما می شوند را ترک کنیم. یا اگر ترک آنها مشکل است سعی کنیم از حال و هوای آن عادت خود را خارج کرده یا مسیر فکر خود را تغییر دهیم.

12- از معاشرت با افراد استرس زا بپرهیزیم.

از ارتباط با افرادی که سبب استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان مشکل است، می توانیم ارتباط خود را با او در جمع برقرار کنیم.

13- ار رقابت با دیگران خودداری کنیم.

رقابت با دیگران در کار، شغل، مقام، زندگی و مخصوصا" تجملات و ظواهر، می تواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر استرس یا فشار روانی باشد شاید هم افرادی را بشناسید که کار می کنند تا حسادت و خشم دیگران را برانگیزانند ولی در واقع استرس حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.

14- از تکنولوژی درست استفاده کنیم.

وسائلی مانند موبایل، کامپیوتر،.... باعث می شوند که طی یک روز بیش از حد کار و فعالیت انجام دهیم و گاهی همین وسایل باعث استرس میشوند.قبل از خرید وسائل و تجهیزات جدید مطمئن شویم که این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی ما کمک می کند.

15- به چشمان خود استراحت بدهیم.

آیا مدت طولانی به تلویزیون یا مانیتور نگاه می کنیم؟ باید به چشمان خود استراحت  دهیم هر چند کم. در این زمان به فضای سبز، آسمان یا درختان خیره شویم. اگر در دسترس نیستند می توانیم یک عکس یا پوستر بر روی دیوار نصب کنیم که بیشتر رنگ های آبی و سبز در آن به کار رفته باشد. این رنگها بسیار آرام بخش هستند.

16- مشکلات را بپذیریم.

باید پذیرفت که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید می آید و کاری نیز از دست ما بر نمی آید. در این شرایط باید با صبر و پذیرش مشکل و دگرگون کردن موقعیت، بار عاطفی مشکل را کم کنیم.

17- ورزش کنیم.

یکی دیگر از راههای کاهش استرس ورزش کردن است.تحقیقات نشان داده است که ورزشکاران از استرس و افسردگی کمتری نسبت به دیگران برخوردارند. همچنین برنامه تمرینات هوازی باعث بهبود حالات افسردگی، اضطراب، آشفتگی فکری و خستگی شدید می باشد. یک پیاده روی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان استرس را بطور متوسط تا 14 درصد کاهش می دهد.

18- قدم بزنیم.

در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام گرفته، آمده است افرادی که 4 بار در هفته پیاده روی می کنند، استرس کمتری دارند و را حت تر می خوابند.

19- بطور صحیح تنفس کنیم.

تنفس صحیح باید به این صورت باشد: دم ( دادن هوا به ریه ها ) یک شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره ، بازدم ( بیرون فرستادن هوا از ریه ها ) دو شماره .

20- به تغذیه خود برسیم.

خوردن مناسب بسیار مهم است. زیرا انرژی مورد نیاز بدن را تامین می کند و کمتر دچار حالت عصبی یا فشار روانی می شویم. همیشه از مواد غذایی سبوس دار، میوه، ترکیبات کربوهیدرات، سبزیجات و حبوبات ثابت ماندن اندازه ی قند خون شده و کمتر خسته می شویم. از مصرف زیاد نمک، چربی، خوراکی های سرخ شده و مواد قندی ساده که به آزاد شدن اپی نفرین کمک و باعث عدم مقاومت بدن در برابر فشار روانی می شود خودداری کنیم. به مقدار کافی آب بنوشیم و از مصرف زیاد قهوه، چای و نوشابه های گازدار تا حد امکان پرهیز نماییم.

21- با آرامش غذا بخوریم.

در هنگام غذا خوردن بهتر است از عجله کردن ، گوش دادن به رادیو یا خواندن روزنامه مخصوصا" خبرهای استرس زا پرهیز کنیم.

22- روابط اجتماعی خود را  گسترش دهیم.

هنگامی که تحت استرس یا فشار روانی هستیم، بطور غریزی تمایل داریم که به گوشه تنهایی پناه ببریم. کاری اشتباه تر از این وجود ندارد، چون گوشه گیری باعث می شود تا حواس خود را بیشتر روی مشکلات و افکار منفی متمرکز کنیم که به جای حل آن به تشدید استرس کمک  می کند.

23- هیجانات سرکوب شده خود را تخلیه کنیم.

متخصصان معتقدند عمل ساده افشای خود باعث تسکین فشار روانی می شود. نوشتن احساساتمان در دفترچه یا صحبت کردن در نوار کمک می کند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل، شروطی، ... کم شده و راحت تر و منطقی تر درباره راه حل های مشکلاتمان بیندیشیم.

24- مثبت بیندیشیم.

مثبت فکر کردن باعث آرامش فکر می شود، که این امر می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتد، مقابله کند، بسیاری از استرس هایی که تجربه می کنیم از احساسات منفی اطرافمان ناشی می شوند.اندیشیدن به اشخاص یا چیزهایی که به آنها عشق می ورزیم آثار خوبی را برجای می گذارد.

25- روی موضوع آرامش بخش تمرکز کنیم.

اگر افکارمان به دام اوضاع و احوال نگران کننده ای اسیر شد، سعی کنیم با انحراف افکار روی موضوع های آرام بخش مانند یادآوری خاطرات لذت بخش و یا دقت در تصاویر زیبا، از افکار منفی دوری کنیم.

26- به زمان حال فکر کنیم.

دکتر ژان بورسینکو در " پرورش روح و جسم " می نویسد: اگر بتوانیم ذهن خود را چنان پرورش دهیم که امیدها و آمال خود را کنار گذاشته و در موقع مناسب به سراغ تک تک آنها برویم، به آرامش ذهنی دست خواهیم یافت.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۰۱
آبان

بیشتر والدین دنیای کودک را دنیایی پر از شور و نشاط و بدون هرگونه استرس و نگرانی می‌دانند و از آنجا که خودشان از فرزندانشان محافظت و مراقبت کرده و نیازهایشان را تامین می‌کنند، خیلی به عوامل استرس‌زا توجه ندارند.

در پاسخ به این پرسش که عوامل استرس‌‌زای کودکان چیست؟ باید گفت، عوامل گوناگونی مثل محیط خانواده، بیماری یا مرگ یکی از افراد خانواده، جدایی پدر و مادر از یکدیگر، ترس از تاریکی و... وجود دارد که می‌تواند باعث ایجاد استرس در کودکان شود، حتی کودکان کم سن و سال.

علائم استرس کودکان

استرس در کودکان کم‌سن و سال می‌تواند به صورت‌ مکیدن شست، ناخن جویدن، انگشت در بینی کردن، شب ادراری و... باشد اما در کودکان بزرگ‌تر می‌تواند به شکل‌ پرخاشگری، بدزبانی، اذیت کردن دیگران، کابوس دیدن، دروغ گفتن، بی‌نظمی، نداشتن اعتماد به دیگران و... باشد.

راهکارهای ساده اما مهم

1 ـ شناخت و بررسی استرس در کودکان

کودکان بویژه خردسالان شاید بدانند که احساس ناراحتی یا خشم و عصبانیت دارند، اما ممکن است ندانند که احساس استرس یا اضطراب دارند. با کودکتان صحبت کنید و از او درباره آنچه احساس بد نامیده می‌شود، مثل دل درد یا معده درد سوال کنید و سپس به او کمک کنید تا زمان شروع این احساس را تشخیص دهد و به شما بگوید. آیا این احساس وقتی بوده که معلمش از او درس پرسیده و او بلد نبوده و بچه‌ها به او خندیده‌اند؟ آیا زمانی بوده که مادرش مریض شده است؟ آیا هنگامی بوده که دوستش با او قهر کرده است؟ ‌ پس از تشخیص این احساسات بد باید به فرزندتان کمک کرده و او را نیز راهنمایی کنید تا استرس و نگرانی‌اش را مهار کند.

ممکن است این کار در ابتدا برای او سخت باشد، اما به مرور زمان آسان‌تر خواهد شد. فقط سعی کنید با شناختن استرس کودکتان به او کمک کنید و از او حمایت و محافظت نمایید. وقتی او بتواند به شما تکیه کند و بداند که مورد حمایت شما قرار خواهد گرفت، قطعا احساس شادی خواهد کرد.

2 ـ خاموش کردن تلویزیون

برنامه‌های تلویزیون چه خوب و چه بد در روح و روان کودک تاثیر می‌گذارد. والدین نباید فرزندشان را آزاد بگذارند تا همه برنامه‌های تلویزیون را ببیند، اگرچه بعضی از برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود مفید و آموزنده بوده، اما بعضی از برنامه‌ها استرس‌زا هستند. مثل فیلم‌های خشونت‌آمیز. پس دیدن برنامه‌هایی که باعث به‌وجود آمدن رفتارهای خشونت‌آمیز یا بدخلقی و گستاخی در وجود کودکتان و همچنین باعث ایجاد حملات عصبی در احساساتش می‌شود، درست نیست. در هنگام پخش این قبیل برنامه‌ها لطفا تلویزیون را خاموش کنید و با فرزند عزیزتان بنشینید و درباره کارهایی که در طی روز انجام داده، صحبت کنید؛ البته باید با دقت به حرف‌هایش گوش بدهید، حتی می‌توانید با هم بازی کنید یا به یک مکان تفریحی بروید و حسابی خوش بگذرانید.

3 ـ به فرزندتان حق انتخاب بدهید

یکی از مهم‌ترین دلایل استرس و نگرانی برای هر فردی چه بزرگسال و چه خردسال این است که آنها روی زندگی خودشان تسلط نداشته باشند. شما به عنوان یک پدر و مادر آگاه باید بدانید که با گفتن یک جمله ساده درباره آنچه برای کودکتان اتفاق می‌افتد، به او کمک می‌کنید تا بیشتر از همیشه احساس قدرت کند. برای مثال، گاهی اوقات با کودک چهار، پنچ ساله خود در مورد رفتن به مدرسه و درس خواندن صحبت کنید. با این کار ساده، اما مهم شما می‌توانید به او ذهنیتی روشن از محیط مدرسه و درس خواندن بدهید. به این ترتیب آیا فرزندتان هنگامی که به مدرسه رفت، می‌خواهد بیشتر از معلمش در یادگیری درس کمک بگیرد یا پدر و مادرش یا از یک دوست و همکلاسی؟! آیا او صبح‌ها درسش را بهتر یاد می‌گیرد یا زمانی که از مدرسه برگشت؟! شما با دادن حق انتخاب به کودکتان به او کمک می‌کنید تا احساس کند می‌تواند در یک موقعیت پرتنش و استرس‌زا، تسلط و نیز کنترل داشته باشد.

4 ـ شنونده خوبی باشید

لطفا با دقت به حرف‌های فرزندتان گوش دهید، البته این نکته مهم است که باید فقط شنونده خوبی باشید، بدون اظهارنظر یا پند و نصیحت. شما با گوش دادن به حرف‌های فرزندتان این اجازه را به او می‌دهید تا کمی از استرس و نگرانی‌اش را با شما شریک شود. این رفتار به کودکتان کمک می‌کند‌ کم‌کم استرس و نگرانی خود را کنترل کند و از بین ببرد. همچنین با گوش کردن به صحبت‌های او می‌توانید، منابع ایجاد استرس در فرزندتان را نیز کشف کرده و سپس به او کمک کنید.

5 ـ همیشه در کنارش باشید

هنوز کفش‌هایش را از پا درنیاورده است، چقدر او را سوال پیچ می‌کنید و از او سوالات غیرضروری می‌پرسید، باید بدانید این کار شما فقط باعث می‌شود کودکتان احساس ناامنی کند و دچار استرس شود. وقتی کودکتان از مدرسه یا کلاس آموزشی و... به خانه برمی‌گردد، بهتر است به استقبالش بروید، او را در آغوش پرمهر و محبت‌تان بگیرید و ببوسید و کمتر از او سوال بپرسید. این کار بهترین روش برای از بین بردن استرس در کودکتان است. حتما برای فرزندتان وقت کافی در نظر بگیرید، حتی هنگامی که بزرگ‌تر شد، باز هم کیفیت زمان اهمیت دارد.

برای بعضی از والدین سخت است که بعد از یک روز پرمشغله کاری به خانه برگشته و با کودک خود بازی کنند یا با او به صحبت بنشینند، اما صحبت کردن در مورد کارهای روزانه کودک نشان می‌دهد که او برای شما اهمیت دارد. پس با فرزندتان باشید و وقت‌تان را با او بگذرانید.

6 ـ ورزش کردن

همه بچه‌ها عاشق ورزش‌هایی مثل راه رفتن، دویدن و شنا کردن هستند، لطفا کارهایتان را کم کنید و زمانی را هر چند کوتاه به آنها اختصاص بدهید. برای مثال با فرزندتان به پارک رفته و روی چمن‌ها راه بروید، بدوید و بلند بلند بخندید. گاهی اوقات با آنها به استخر بروید و شنا کنید. در حقیقت این ورزش‌ها به فرزندتان آرامش می‌دهد و استرس‌شان را کم می‌کند.

7 ـ خندیدن

حتما وقت کافی برای خندیدن و داشتن سرگرمی با فرزندتان اختصاص بدهید و خاطرات و لحظات خوبی را به‌وجود آورید. زیرا همین خندیدن باعث آرامش او می‌شود. بنابراین سعی کنید لحظاتی را بسازید که عاری از هرگونه افکار منفی باشد. شما با انجام این کارهای به ظاهر ساده کمک خواهید کرد تا هم میزان استرس خودتان کم شود هم کودک دلبندتان.

8 ـ احساس آرامش در محیط خانه

اگر می‌خواهید فرزندتان دچار استرس نشود، باید تمام سعی و تلاش خودتان را بکنید تا خانه‌ای امن و آرام و نیز پرمهر داشته باشید. البته منظور از احساس آرامش در محیط خانه این است که کودک بفهمد که پدر و مادرش حامی او هستند و هیچ‌گاه نمی‌گذارند آسیبی به او برسد و اگر کودک در محیط خانه احساس آرامش نکند و همچنین متوجه شود که دارد محبت والدینش را از دست می‌دهد، کم‌کم اعتماد به نفسش پایین می‌‌آید و دچار استرس و نگرانی می‌شود.

9 ـ روابط میان افراد خانواده

روابط دوستانه و صمیمی بین افراد خانواده بسیار مهم است. وقتی ارتباط میان پدر و مادر دوستانه نباشد یا مدام با یکدیگر جر و بحث کنند، این ناآرامی و روابط غیردوستانه در خانواده باعث می‌شود‌ کودک به لحاظ روحی آسیب‌دیده و دچار استرس و نگرانی شود.

و در پایان، این وظیفه شما والدین است که، خوب ببینید، به دقت گوش دهید و سپس فرزندتان را راهنمایی کنید تا بتواند روی احساساتش کار و آنها را کنترل کند و همیشه سعی کنید تجربیات خود را به فرزندتان نیز با صبر و آرامش بیاموزید.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۳۰
مهر

نحوه برخورد با همکار زیرآب زن

افراد موزی را شناسایی کنیم

در این میان افراد موزی وجود دارند که شناختن این افراد به عنوان فرد زیرآب زن خیلی سخته.

افراد موزی نسبت به زیرآب زننان معمولی، خیلی خطرناک ترند، چون این افراد با موزی گری تمام به ما نزدیک می شند و خودشون رو یک دوست تمام عیار نشان می دهند و با همین ترفند، از کار ما و موضوعات شخصی ما با خبر می شند و در یک زمان مناسب زیرآب ما را از بیخ و بُن می زنند.

من چندین سال قبل در شرکتی مشغول به کار بودم، یک همکار بسیار موزی داشتم که عزیز دوردونه مدیران بود و البته خودش رو هم در دل کارمندان دیگه جا کرده بود. انقدر قشنگ نقشش رو بازی می کرد که اصلا کسی شک نمی کرد که فلانی یک زیرآب زن قهار و موزی باشه.

ایشون هر سال ترفیع می گرفت، حقوقش زیادتر از بقیه می شد (البته چون من کارمند حسابداری بودم از حقوق ایشون اطلاع داشتم، اما هیچکس بجز من و مدیرمالی و مدیرعامل از حقوق ایشان خبر نداشت) و پاداش های خوبی هم می گرفت.

وقتی رفته رفته روی رفتار ایشون بیشتر دقت کردم متوجه شدم که ایشون یک زیرآب زن قهار و موزی هستند و فوق العاده قشنگ زیرآب اشخاصی رو که دوست نداشتند و ازش خوشش نمیآمد، از بیخ و بُن می زدند.

چون من و مدیرمالی در یک اتاق بودیم، یکی دو مرتبه دیدم که چقدر قشنگ و حرفه ای زیرآب افراد رو میزنه.

شگرد ایشون این بود که اطلاعات واقعی رو از کسی که میخواست زیرآبش رو بزنه جمع آوری می کرد و در یک زمان مناسب این موارد رو انقدر با ظرافت، با کمی اقراغ و عالی بیان می کرد که آدم تصور می کرد ایشون یک فرشته است و اون شخصی که داره زیرآبش رو میزنه یک شیطان به تمام معناست.

البته از حق هم نگذریم چند جا این زیرآب زنی های این طرف باعث شد که شرکت از ضررهای حتمی نجات پیدا کنه، چون افرادی در مجموعه ما حضور داشتند که پنهانی برای خودشون شرکت ثبت کرده بودند و به عنوان رقیت شرکت ما محسوب می شدند و این افراد هر جا که برای معرفی محصولِ ما میرفتند شرکت ما رو زیر سوال می بردند و محصول خودشون رو ارائه می دادند 

شاید اگر جایگاه ما عوض بشه و یا با یک عینک دیگه به موضوع زیرآب زنی نگاه کنیم شاید این موضوع اصلا رنگ و بوی دیگه ای به خودش بگیره و خیلی هم شخصی که زیرآب زنی میکنه شخص مهم و محترمی به حساب بیآد.

دقیقا اگر ما از دید یک مدیر به این موضوع نگاه کنیم همینطور خواهد بود.

در مورد همکار موزی که در قسمت قبل خدمتتون بیان کردم، دلیل اینکه ایشون انقدر پیش مدیران محبوب بود همین اطلاعاتی بود که از کارمندان به مدیران می داد.

و اینکه یک شخص زیرآب زن دقیقا به همین خاطر محبوب میشه و ترفیع درجه پیدا می کنه همینه، چون بیشتر مدیران دوست دارند که از داخل سازمانی که در اون مشغول به کار هستند اطلاعات کسب کنند، چون مدیران معمولا یا خارج از سازمان هستند و یا مشغله های دیگه ای دارند که نمی توانند از داخل شرکت اطلاعی داشته باشند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۷
مهر

غ

نحوه ی حرف زدن شما به مثابه دروازه ای میان شما و میزان مشارکتی است که می توانید از هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید به نفع شرکت خود جذب کنید. اگر خوب ارتباط برقرار کنید، این دروازه را رو به گفتگویی مفصل تر خواهید گشود که ممکن است در نهایت شما را به یک مشتری، مشاور، و یا حتی سرمایه گذار جدید برساند. اما اگر به اصطلاح کم بیاورید و قافیه را ببازید، شاید حتی شانس یک گفتگوی دوباره را نیز از دست بدهید.

اصلی ترین کلید یک گفتمان موفق، ارائه ی آن به شکلی جذاب، متقاعد کننده و مؤثر است و این، به مهارتهای پیشرفته ی سخنوری نیاز خواهد داشت.

اگر در پی تقویت نحوه ی برقراری ارتباط کلامی خود با دیگران هستید، از این 7 تمرین ساده ی سخنوری برای رسیدن به این مهم کمک بگیرید:

1- ایده های خود را برای کودکان توضیح دهید

این تمرین قرار است به شما یاد بدهد چطور ایده های کسب و کاری خود را با کمترین جملات و ساده ترین شکل ممکن به دیگران منتقل کنید. کودکان نسبت به بزرگسالان تجربه ی بسیار کمتری در زندگی واقعی دارند و باید ایده ها را برایشان ساده کرد. این بدان معنی است که باید از تمام کلمات و جملات پیچیده و به اصطلاح قلمبه سلمبه ای که در حالت عادی استفاده می کنید بپرهیزید. دشواری کار در این است که در عین ساده کردن لحن، باید به کلمات و جمله هایی برسید که قادر باشند معنای بیشتری را منتقل کنند. از این تمرین برای عادت کردن به استفاده از جملات ساده و موجز بهره بگیرید.

2- مکالمات کوتاه روزمره را تمرین کنید

مکالمات کوتاه روزمره برای باز کردن سر صحبت و کشاندن آن به مکالمه ی اصلی، وسیله ی قابل اعتمادی است. هیچ گاه بلافاصله در بدو ملاقات با شخصی تازه، صحبت خود را با اصل موضوع آغاز نکنید. در عوض، مکالمه ی کوتاهی درباره ی آب و هوا، محل ملاقات، یا لباسی که طرف مقابل پوشیده با او داشته باشید. برای اینکه مکالمات کوتاه شما آهنگ و و دلنشینی لازم را پیدا کنند، روزانه این کار را تمرین کنید. هر روز با شخص تازه ای سر صحبت را باز کنید تا کم کم این کار برایتان عادی شود.

3- نکات اصلی خود را یادداشت کنید

تمرین های نوشتاری بیشتر از تمرین های گفتاری به ذهن شما در تجسم و جذب اطلاعات کمک می کنند. صحبت شما ممکن است از لحاظ آوایی در ذهن خودتان زیبا به نظر برسند، اما وقتی آنها را روی کاغذ می آورید، ممکن است متوجه شوید نکات مهمی را از قلم انداخته اید و یا اینکه ذکر برخی نکات مورد اشاره لزومی نداشته است. نکات محوری سخنان خود را روی کاغذ یادداشت کنید و از آن به عنوان پلتفرمی برای بهبود سخنوری خود بهره بگیرید.

4- حالت بدن خود را اصلاح کنید

طرز قرارگیری بدن شاید عامل مهمی به نظر نرسد، اما می تواند در عین بالا بردن توانایی بیان و ارائه، وجهه و تأثیر اولین برخورد شما را نیز بهبود ببخشد. صاف و کشیده بایستید و شانه های خود را عقب نگه دارید. دستهای خود را یا جلو و یا در طرفین بدن خود قرار دهید. با مخاطبان خود ارتباط چشمی برقرار کنید و نفس عمیق بکشید؛ این کار بسیار به شما کمک می کند.

5- حالت های مختلف را بیازمایید

هنگام تمرین در هر بار تکرار، سخنان خود را با کلمات و الگوهای جدید بیان کنید، در غیر این صورت لحنتان بسیار مصنوعی خواهد شد. به عمد با کلمات، جملات و نکات مختلف بازی کنید. این نوع تمرین از ماشینی شدن لحنتان جلوگیری خواهد کرد و شما را سخنور کارکشته تری نشان خواهد داد.

6- سرعت گفتار خود را تغییر دهید

افراد مختلف با سرعت های گوناگونی صحبت می کنند، اما صحبت های شما اگر شمرده تر ادا شوند احتمالاً بهتر شنیده خواهند شد. با سرعت های مختلفی صحبت کنید و ببینید کدام یک آهنگ بهتری دارد. شاید لازم باشد از کسی بخواهید در این کار به شما کمک کند. فرقی نمی کند با چه سرعتی احساس راحتی کنید، حداقلش این است که با این تمرین با سرعت ها و شیوه های مختلف و بالقوه ی ارائه ی سخنان خود آشنا خواهید شد.

7- صدای خود را ضبط کنید

از یک ابزار ضبط برای ضبط کردن صدا و یا تصویر خود هنگام صحبت کردن استفاده کنید. وقتی به حرف زدن خود از زاویه ی سوم شخص گوش یا نگاه کنید به احتمال زیاد متوجه سکته های کوچکی خواهید شد که پیش از آن از وجودشان آگاه نبودید. مثلاً ممکن است متوجه شوید بین صحبت هایتان بیش از حد مکث دارید یا حتی شانه هایتان را زیاد بالا می اندازید. از این تمرین برای شناسایی و از بین بردن این نقایص استفاده کنید.

هر چقدر لازم است به تکرار این تمرین ها بپردازید تا جایی که به صحبت کردن در مقابل مخاطبین بیشتر عادت کنید. فراموش نکنید که هر سخنی هر چقدر هم خوب ارائه شده باشد باز هم ممکن است توسط درصدی از مخاطبان مورد توجه قرار نگیرد. بنابراین بهتر است به خودتان نگیرید. جریان بیان خود را آرام و طبیعی نگه دارید و از هر فرصتی برای سخنرانی در برابر مخاطبینی از گروه های مختلف استفاده کنید تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید

  • مهدی اصیلی مهابادی