آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «5 ویژگی مدرس فن بیان و سخنوری» ثبت شده است

۰۷
آبان

از مهمترین اصول اجرای یک سخنرانی خوب تمرین آن قبل از انجام است. انجام خوب هر کاری نیاز به تمرین دارد.
از رایجترین مشکلات سخنران ها اینست که زمان را رعایت نکرده و موجب میشوند رئیس جلسه چند بار به آنها تذکر دهد. با این تذکرات هم دقت سخنران و هم توجه حضار کم میشود و در آخر، سخنران ممکن است مجبور شود سخنرانی را نیمه تمام رها کند. سعی کنید در تمرین سخنرانی، آنرا زودتر از زمان تعیین شده تمام کنید.

1- اطلاعات پایه را درباره کل سخنرانی خود بدست آورید

حقایق و تجارب را به صورت شفاف و دقیق برای مخاطبان خود توضیح دهید.


۲- سرفصل ها را شفاف سازی کنید

سعی نکنید مانند کسی که متنی را ازبر کرده به سرعت و بدون توضیح کافی سرفصل ها را بخوانید و از موضوع بگذرید
سعی کنید درباره هر نکته و موضوعی جزئیات را بیان کنید و شنونده را با خود به عمق مطلب ببرید
مفهوم آنچه درباره آن صحبت می کند با ترکیبی متناسب از مثال ها و توضیحات بهتر نمایان می شود. البته برای این منظور باید به اندازه کافی مطالعه کنید.


۳- اطلاعات را خلاصه بندی کنید

قبل از صحبت درباره هر موضوعی مقدمه ای بیان کنید تا ذهن شنونده را آماده کنید.
پس از آن که درباره موضوع صحبت های شما تمام شد یک خلاصه از کل مطالب مربوطه به آن را ارائه دهید.


۴- از موضوعی به موضوع دیگر به صورت سازمان دهی شده پیش بروید

۵- از ابزارهای بصری مانند تخته سیاه، اسلایدها، کامپیوتر، تصاویر و … استفاده کنید تا بتوانید نکات مهم را لیست کنید.

تا مطالب شما شفاف تر عرضه شود و یادداشت برداری از آنها ساده تر باشد. اگر مطلبی را می نویسید باید به اندازه کافی بزرگ باشد و همینطور واضح و اگر لازم است از رنگ های مختلف استفاده کنید.

اگر قرار است نموداری پیچیده بکشید بهتر است آن را مرحله به مرحله بکشید و توضیح دهید تا اینکه یک دفعه مخاطبان خود را با نموداری پیچیده گیج کنید.


  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

هدف گذاری در دیجیتال مارکتیگ

بازاریابی محتوا راهکارهای جذب صحیح اعضای بازار هدف و ترغیب آنان به انجام فعالیت سوده آور از طریق جلب اعتماد آنان به وسیله محتوایی است که منتشر میشود.

معیارهای بازاریابی محتوا ابزاری و مفاهیمی است که نشان دهنده موفقیت فعالیت های یک دیجیتال مارکتینگ در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده آن است.

برای اینکه بتوانید معیار خوبی برای ارزیابی کارکردها و فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود پیدا کنید باید ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا و طراحی و راه اندازی وب سایت را به دقت روشن نمایید.معیار سنجش را برای رصد و کنترل صحت عملکرد آن انتخاب کنید.

در این مقاله من سعی کردم عمده ترین اهداف که یک وب سایت و دیجیتال مارکتینگ میتواند متصور شود را در 9 دسته تقسیم کنم و بر اساس آن معیار های برای سنجش موفقیت ارائه دهم

هدف اول :برندینگ و معرفی نام تجاری

برندینگ و معرفی نام و نشان تجاری یکی از اهداف جدایی ناپذیر دیجیتال مارکتینگ است. اتفاقی که سالها پیش نیاز به مبالغ هنگفت و کلانی بود و برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شبیه خواب و رویا بود.

  1. آیا بازدید کنندگان میتوانند از نوع ،سبک و سیاق محتوای ،شما را بشناسند؟
  2. آیا بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ نام تجاری شما مطرح کرده است؟
  3. آیا بازاریایی محتوا نام تجاری شما را محبوب تر کرده است؟
  4. آیا بازاریابی محتوا درخواست های خرید شما را افزایش داده است؟

هدف دوم:جذب مخاطبان و مشتریان بالقوه جدید

جذاب و هدایت بازدید و ترافیک به سمت وب سایت باعث آشناشدن مخاطبان جدید با کسب و کار است.

  1. وضعیت بازدیدها از وب سایت چطور است؟آیا افزایش یافته ،کاهش یافته؟تغییری نکرده است؟این معیار نشان دهنده میزان تاثیر گذاری فعالیت های آنلاین شماست.
  2. وب سایت چه میزان بازدید یکتا داشته است؟ (یعنی تعداد شناسه و IP که از وب سایت شما بازدید کرده اند.)
  3. Bounce rate یا ضریب بازگشت وب سایت چطور است؟این ضریب نشان می دهد چقدر کاربران محتوای شما را مفید دانسته و چه میزان آن را مرتبط به موضوعی که معرفی کرده اید یافته اند.
  4. کاربران شما بیشتر در چه کشور ،شهر و منطقه ای قرار دارد؟
  5. کاربران شما بیشتر با چه ابزاری وب سایت شما را مشاهده کردند؟طراحان سایت باید تمرکز بیشتری روی صحت عملکرد وب سایت روی ابزار های پر استفاده تر شما داشته باشند؟
  6. چه تعداد ایمیل و شماره تلفن به پایگاه داده شما اضافه شده است ؟
  7. چه میزان درخواست های خرید شما افزایش یافته است؟

هدف سوم:افزایش تعامل با مشتریان

هرچه کاربران بیشتر با محتوای گرم بگیرند و تعامل داشته باشند،این فرصت را در اختیار میگذارد تا موانع فروش بیشتری را رفع نماییم.

  1. کاربران چه زمانی را برای مطالعه یک صفحه شما صرف کرده اند؟
  2. هر کاربر چه تعداد صفحه وب سایت را مشاهده کرده اند؟
  3. چه تعداد از مطالب شما را از طریق ایمیل و شبکه اجتماعی منتشر کرده اند؟
  4. چه تعداد نظر برای شما درج کرده اند؟

هدف چهارم دیجیتال مارکتیگ:بهینه سازی برای موتور های جستجو و سئو

یکی از اهداف وب سایت ها و بازاریابی محتوا یافت شدن آنها در نتایج موتورهای جستجو روی کلمات کلیدی مورد نظرشان است

  1. آیا آدرس صفحه شما دارای لغات معنی دار است؟
  2. آیا از فرمت های متفاوت محتوا استفاده میکنید؟
  3. آیا تصاویر شما برای جستجو بهینه شده اند؟یعنی کلمات معنا داری در نام فایل و خصوصیت ALT و Title آن مقادیر درستی دارند.
  4. چه تعداد لینک از سایر سایت ها به وب سایت شما پیوند داده اند؟
  5. چه تعداد مقالات و محتوای شما به هم پیوند دارد؟چقدر محتوا های شما به هم پیوند دارد؟
  6. رنکینگ الکسا و اعتبار دامنه شما چه میزان پیشرفت داشته است؟

هدف پنجم بازاریابی محتوا:شکل دادن راهبردها و تفکر راهبرانه سازمان

شکل دادن یک تفکر راهبرانه نقش مهمی در موفقیت نام تجاری ، بالا بردن سود دهی و اعتبار کسب و کار را دارد.

  1. آیا محتوا شما کشش ایجاد کرده است؟
  2. کدام یک از محتوای شما بیشتر کلیک خورده است؟چه نوع محتوایی بیشتر مقبول کاربرانتان بوده ؟ کدام گروه و دسته بندی شما بیشتر محبوبیت داشته است؟
  3. آیا کاربران از شما خواسته اند روی گروه و نوع خواستی از مطالب بیشتر محتوا تولید کنید؟
  4. آیا کاربران از شما خواسته اند در مورد رویداد خواستی بیشتر توضیح دهید؟

هدف ششم :هدایت ومسیر دهی به کاربران

قدرت نفوذ یازاریابی محتوا منجر به فروش های جدید میشود.پس در وب سایت شما فراخوان های call-to-action مرتبط و ترغیب کننده ، Landing Page یا صفحات هدف که معرف برند و نام تجاری شما باشند اهمیت ویژه ای دارد.آنها عمده ترین نقش در رسیدن به این هدف را ایفا میکنند.

  1. آیا موفق شده اید از جامعه هدف خود اطلاعات ارتباطی دریافت کنید؟
  2. آیا موفق شده اید با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار کنید و یا رابطه گرم و دوجانبه برقرار کنید؟

هدف هفتم: فروش

; بسته به نوع کسب و کار و تمرکز آن،معیار سنجش درآمد برای فروش در بازاریابی محتوا متفاوت است.برای اینکه در مورد نقش و عملکرد بازاریابی محتوا فروش بیشتر آشنا شوید مفالهقیف فروش در بازاریابی محتوا را بخوانید

  1. آیا صفحه محتوا به صفحه کالا مرتبط متصل شده است؟آیا صفحه محصولات به صفحه محتوای مرتبط پیوند داده شده است؟
  2. آیا فروش شما از طریق محتوایی که به سوالات مشتریان پاسخ می دهد حمایت میشود؟آیا برای ویژه گی های محصولتتان محتوا تولید کرده اید؟
  3. آیا بازاریابی محتوا فروش شما را پیگیری میکند ؟ آیا از طریق ایمیل هدایت مشتریانی که درخواست خرید داشته اند را به سمت قطعی کردن خرید شان پیش رفته اید؟
  4. آیا در صفحات محتوا و آگاهی بخش شما تبلیغات و بنر های تبلیغاتی محصولات و خدمات شما وجود دارد؟

هدف هشتم بازاریابی محتوا:افزایش وفاداری مشتریان

وفاداری مشتریان نقش عمده ای در تکرار فروش و برند سازی دارد.

  1. آیا وب سایت شما میزان مراجعه و تماس با تیم پشتیبانی را کاهش داده است؟آیا وب سایت شما نحوه استفاده و بهره گیری از محصولات را آموزش داده است.
  2. آیا مشتریان قبلی از شما خدمات و کالا جدید خریده اند؟
  3. آیا مشتریان شما اطلاعات شما را با خانواده و دوستانشان به اشتراک گذاشته اند؟

هدف نهم :کاهش هزینه ها

.

برتری وب سایت ها و بازاریابی محتوا نسبت به سایر تبلیغات این است که پایداراند و هر چه از عمرشان بگذرد (البته با ویرایش های اندکی که روی آن انجام میشود ) بهاعتبار آن افزوده میشود.وب سایت ها میتواند هزینه های شرکت را به طرز گسترده ای کاهش دهند.

  1. هزینه بازاریابی محتوای چقدر است؟هزینه های مستقیم و غیر مستقیم را محاسبه کنید.چقدر پول و زمان برای بازاریابی محتوا هزینه کرده و میکنید.
  2. آیا بازاریابی محتوا هزینه های تبلیغات شما را کاهش داده؟
  3. آیا بازاریابی محتوا هزینه پشتیبانی شما را کاهش داده؟
  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

مدیریت کانال‌های توزیع

تصمیم‌گیری در باره کانال توزیع کالا یکی از مهمترین تصمیماتی است که پیش‌روی مدیران قرار دارد،توزیع فیزیکی کالا بر سایر تصمیمات بازاریابی تأثیر مستقیم داشته و خط مشی قیمت‌گذاری و تبلیغات کالابه سیستم توزیع و کانال‌های واسطه فروش وابستگی کامل دارد. کانال‌های توزیع مجموعه‌ای ازمؤسسات وابسته به یکدیگر می‌باشند که مسئولیت ارائه کالا یا خدمت بر عهده ایشان است. تولیدکنندگان به دلیل عدم توانایی مالی لازم جهت بازاریابی مستقیم کالای خویش، این کار را به واسطه ها واگذار کرده وبه این ترتیب بهره‌وری لازم در امر توزیع کالا به بازارهای هدف خویش را افزایش می‌دهند. توزیع کالا عمدتاً به دو صورت خرده فروش و عمده فروش انجام می­پذیرد.

خرده فروشی

شامل تمام فعالیت‌هایی است که صرف فروش کالا یاخدمات به‌طور مستقیم به مصرف‌کنندگان نهایی برای استفاده شخصی و غیر تجاری ایشان می‌شود . یک خرده فروش یا یک فروشگاه خرده‌فروشی به هر واحد اقتصادی اطلاق می‌شود که حجم فروش او تحت تأثیر ناحیه خرده‌فروشی او قراردارد . هر موسسه‌ای که فروش آن چنین است . اعم از این که تولید کننده، عمده فروش یا خرده فروش باشد. به خرده‌فروشی مبادرت نموده است. مهم نیست که کالا یاخدمات چگونه (توسط شخص، پست، تلفن و…) یا کجا (در فروشگاه، در خیابان، درب منزل) به فروش می‌رسند .

انواع خرده فروشی

1- تقسیم‌بندی بر اساس میزان خدمات (شامل سلف‌سرویس، خدمات محدود و خدمات کامل)

2- بر اساس نوع کالایی که می‌فروشند(شامل فروشگاه کالای اختصاصی، فروشگاه‌های بزرگ، سوپرمارکت‌ها، فروشگاه‌های راحت، فروشگاه‌های ترکیبی، فوق بازارها و مراکز خدماتی)

3- براساس سطح قیمتهای فروش(شامل فروشگاه‌های تخفیف‌دار،خرده فروشان زیر قیمت ونمایشگاه‌های فروش با کاتالوگ)

4- براساس نحوه کنترل مجاری فروش (شامل زنجیره‌های مشارکتی، تعاونی‌های خرده‌فروشی و زنجیره داوطلبانه، تعاونی‌های مصرفی، مؤسسات امتیازی و شرکت‌های ترکیبی تجاری)

5- براساس چگونگی گردهمایی(شامل مناطق تجاری مرکزی و مراکز خرید)

علی‌رغم اینکه قسمت اعظم کالاها و خدمات از طریق فروشگاه‌ها به فروش می‌رسند، رشد خرده‌فروشی غیر فروشگاهی به مراتب بیش از خرده‌فروشی فروشگاهی بوده است.خرده‌فروشان غیر فروشگاهی هم اکنون بیش از ۱۴ درصد کل خریدهای مصرف‌کنندگان را به خود اختصاص داده‌اند. این امکان وجود دارد که تا پایان قرن حاضر این در صد تا یک سوم افزایش یابد. خرده‌فروشی غیر فروشگاهی شامل بازاریابی مستقیم، فروش در منزل و خرید اتوماتیک است (خرید اینترنتی).

بازاریابی مستقیم خود شامل پست مستقیم، خرده‌فروشی با کاتالوگ، بازاریابی تلفنی، بازاریابی تلویزیونی و خرید کامپیوتری است. در بازاریابی مستقیم مرکب که در آن از چند وسیله ناقل پیام و برنامه تبلیغاتی چند مرحله‌ای استفاده می‌شود، پاسخ به بازاریابان به میزان قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد. برای استفاده و به کارگیری بازاریابی مستقیم مرکب، شرکت‌ها باید سیستم‌های پایگاه اطلاعات بازاریابی مؤثری دایر کنند.

هر خرده‌فروشی باید درباره بازار هدف، ترکیب کالاها و خدمات، سطح قیمت فروش، تبلیغات پیشبردی و مکان خرده‌فروشی خود تصمیم گیرد. خرده‌فروشان باید بازار هدف خود را به دقت انتخاب کنند و جایگاه خود را در این بازار استحکام بخشند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۵
مهر

تیپ های شخصیت:
یونگ در شخصیت انسان وجود دو نوع نگرش را تشخیص داده است ، یکی برون گرایی و دیگری درون گرایی .نگرش برون گدایانه ، انسان را به سوی دنیای عینی بیرون سوق می دهد ، در حالی که نگرش دروت گرایانه ،او را متوجه دنیای درون خود می نماید .این دو نگرش ،معمولا در هر شخص وجود دارد ،ولی به طور معمول یکی غالب و آگاه ودیگری مغلوب و ناخودآگاه است
یونگ برای هر کدام ( افراد درون گرا و برون گرا ) خصایصی میشمارد 
درون گرایان به افکار و احساسات خویش توجه دارند ، نگران آینده و محافظه کارند ، اصول و معیارها را مهمتر از خود اعمال می دانند و در نوشتن بهتر از گفتن هستند .مردم گریز و دیر آشنا هستند .
برون گرایان به افراد و اشیا توجه دارند . در زمان حال زندگی می کنند و به خود اعمال توجه دارند .خون گرم ،پرحرف ،زودآشنا  و اهل معاشرت و اجتماعی هستند .
به نظر یونگ در انسان ، چهار کنش یا فعالیت اساسی روانی نیز وجود دارد که عبارتند از :تفکر ، احساس ، ادراک ، و الهام .ادراک و الهام از کارکردهای غیر عقلانی هستند و تفکر و احساس از کارکردهای عقلانی هستند که شامل قضاوت و ارزیابی درباره تجربیات می شوند .
تفکر : افرادی که این کنش در آنها قوی تر است ، می کوشند جهان را با استدلال بشناسند و به روابط منطقی جهان توجه کنند .
احساس : افرادی که این کنش در آنها مسلط است می کوشند جهان را با احساسات خوشایند و ناخوشایندی که از تجربه های خود دارند بشناسند .
ادراک : این افراد جهان را آنچنان که هست تجربه می کنند .
الهام : افرادی که این کنش در آنها قوی تر است در شناخت جهان ، به یک ناخودآگاه یا ادراک درونی توجه دارند و می کوشند به نیروی نهانی موجود در اشیا پی ببرند .
یونگ بر اساس دو نگرش و چهار کارکرد مذکور ،هشت سنخ روانشناسی را به وجود آورد .
سنخ فکری برون گرا : چنین افرادی بر طبق قواعد انعطاف ناپذیری زندگی می کنند ،آن ها احساسات و هیجان های خود را سرکوب کرده ،در تمام جنبه های زندگی خود واقع گرا هستند .دانشمندان در این سنخ قرار دارند .
سنخ احساسی برون گرا : این افراد تفکر خود را بازداری کرده و شدیدا هیجانی هستند . آن ها ار ارزش ها ، اصول اخلاقی و آداب و رسومی که آموخته اند ،دست بر نداشته و از آنها پیروی می کنند و به طور غیر معمول نسبت به انتظارات و عقاید دیگران حساس هستند . اغلب زنان دارای این تیپ شخصیتی هستند 
سنخ ادراکی برون گرا : این سنخ شخصیتی متوجه لذت شادی و تداوم تجربه ها و حس های جدید است چنین اشخاصی شدیدا واقعیت مدار بوده و تا اندازه زیادی با افراد و موقعیت های مختلف انطباق پذیر هستند .
سنخ الهامی برون گرا : این افراد به خاطر توانایی زیاد خود در بهره برداری از فرصت ها ،در تجارت و سیاست ،کارایی بالایی دارند . آن ها جذب عقاید دیگران جدید شده و خلاق هستند .
سنخ فکری درون گرا : این افراد سازگاری خوبی با دیگران ندارند ، در بیان افکار خود مشکل دارند و ظاهرا بی احساس بوده و توجهی به دیگران ندارند . آن ها نه بر احساس خود ،بلکه بر اندیشه های خود متمرکزند .
سنخ احساسی درون گرا : در این افراد تفکر و ابزار بیرونی هیجان سرکوب شده است . آن ها به نظر دیگران اسرارآمیز و دست نیافتنی می آیند و آرام و متواضع هستند .
سنخ ادراکی درون گرا : این افراد غیرمنطقی هستند و از دنیا بریده اند . آن ها به بیشترفعالیت های انسان با خیرخواهی و سرگرمی می نگرند .
سنخ الهامی درون گرا : این افراد ممکن است چنان به شهود توجه کنند که ارتباط اندکی با واقعیت داشته باشند . آن ها رویایی و خیال پرداز هستند .


تحلیل شخصیت بر مبنای طبایع چهارگانه
 در انسان 4 طبع وجود دارد :
1. طبع سودایی 
2. طبع بلغمی
3. طبع دموی (خونی)
4. طبع صفراوی
نحوه تشکیل این چهار طبع به این صورت است که :
بعد از خوردن غذا ، ترشحات معده بر آن اثر می کند و تغییراتی را ایجاد می کند و غذا به صورت مایع غلیظی در می آید که این مایع غلیظ را کشکاب (کیموس ) می گویند ،وقتی این مایع غلیظ وارد روده می شود از طریق عروق ماساریکا جذب و داخل کبد و در آنجا چخته می شود (متابولیزه شدن ) این اخلاط وقتی در کبد پخته می شود وارد گردش خون شده و با اندک تغییری در خون (اکسیژن گیری و افزوده شدن هورمون ها و...)در بافت های بدن جذب می شود .
اما اگر اخلاط در کبد به خوبی پخته نشود و به اصطلاح حکما خام یا نیمه پخته بماند ،قابل جذب نبوده و آنها را اخلاط فاسده ،مضره یا غریبه می نامند و بر این اساس که کدامیک از مواد چهارگانه مورد احتراق و سوخت و ساز قرار نگرفته باشند بیمار دارای غلبه همان خلط خواهد شد .مثلا اگر احتراق بلغم ناقص باشد طبع بیمار بلغمی است و اگر احتراق سودا ناقص باشد طبع بیمار سودایی می باشد و ...
این چهار خلط در بدن جایگاه مشخصی دارد ،سودا در طحال ،صفرا در کیسه صفرا ،خ.ن در کبد و بلغم در کل بدن (لنف) ذخیره می شود .
در درمان بیماری ها ، سعی بر آن است که مزاج افراد را به اعتدال نزدیک کنند مثلا اگر مزاج فردی سرد و خشک است دارو و غذاهای گرم و تر به وی تجویز کنند تا به اعتدال نزدیک شوند مزاج تر یعنی میزان آب زیاد است و مزاج خشک یعنی میزان آب کم است .
هر چیزی که ( حالات روحی روانی و یا انواع داروها یا غذاها و خوراکی ها ) در بدن انسان باعث شود که گرمی بدن یا احساس گرمای بدن بیشتر شود (بدون آنکه درجه حرارت بدن بالا رود ) دارای طبع گرم و عکس ان دارای طبع سرد است .

مهندس محمد خدارحمی
هر یک از طبایع دارای آثار عینی و ویژگی های قابل مشاهده جسمی و نیز حالات خاص روحی و عصبی می باشد که در زیر برخی از موارد ذکر می شود :
1. دموی (گرم و تر )
فرد دموی مزاج پرشور ،خوش گذران ، بجوش و طبیعت گراست . به سادگی با محیط خو میگیرد .جسور و مخاطره جو و انعطاف پذیر است . می تواند در یک چشم به هم زدن از رفتار گرم و صمیمی به خشونت و نزاع تغییر مسیردهد . او در امور بازرگانی مالی ،صنعت بازاریابی ، روابط عمومی ،تبلیغات و هنر ماهر و سرآمد است .
2. صفراوی (گرم و خشک )
منضبط ، قاطع ، نیرومند ، هشبار و مصمم است . ازهوش و استعداد درخشانی برخوردار است اما از حافظه ضعیف خود رنج می برد . فردی با وقار ، کم حرف ،با انصاف و پیرو اصول است .برای مردم احترام قایل است و انتظار دارد به همان اندازه محترم شمرده شود او با تمرکز اندیشیدن و استدلال استعداد زیادی دارد . چیزهای ملموس را به پدیده های انتزاعی و غیر حقیقی ترجیح می دهد . فرد صفراوی برای کارهای علمی و فرهنگی بسیار نامناسب است . می تواند در پرتو خلاقیت ها ،استعدادها اراده و نیروی فراوانش به موفقیت دست یابد .
3. بلغمی (سرد و تر )
فرد بلغمی خونسرد ،استوار و کندروست . برای تطابق با هر موقعیتی به زمان نیاز دارد و اغلب آلت دست قرار میگیرد . دوستدار جریان عادی کار و زندگی بوده و از فراز و نشیب گریزان است از این رو کارهایش فاقد شور و شوق می باشد . او فردی صادق و سازگار به آداب و رسوم و سنت است . به افراد آشفته و مضطرب نزدیک نمی شود .به رغم خونسردیش دقیق و وقت شناس بوده و از استعداد و شایستگی قابل توجهی برخوردار است . هیچگاه وقت و نیرویش را تلف نمی کند .حرکاتش آهسته ،دقیق و هوشیارانه بوده و بسیار ملاحظه کار است . گرچه برای کارهای ملموس و فیزیکی از حافظه خوبی بهره مند می باشد اما قوه تخیل ضعیفی دارد اهل مخاطره جویی نیست و با چیزهای مجهول و خطرناک و فاقد تضمین میانه ای ندارد .
به خاطر قابلیتش در انجام کارهای مطالعاتی به فعالیت در رشته های فنی و تحقیقاتی مستعد و تواناست .


4. سودایی ( سرد و خشک )
فرد سودایی ناراضی ،بدبین ، مضطرب ، جدی ، تاثیرپذیر و وسواسی است . با واقعیت ها سرو کار ندارد . با محیط و افراد پیرامونش ناسازگار بوده و فوق العاده احساساتی ، کینه جو و خودپسند است . به سادگی به کسی اعتماد نمی کند ، باید بداند که در دور و اطرافش چه می گذرد ، قوه تخیلش نیرومند است و اغلب به چیزهای خیالی و غیر عملی می اندیشد . افکار شهودی او قوی و هشیاریش عمیق و قابل دسترس است . فرد سودایی برای امور علمی ، روانشناسی ،آموزشی ،قضاوت ، نقاشی و شعر و شاعری مستعد و تواناست .
این چهار طبع وجود دارد اما هیچ کس به طور کامل از یک طبع برخوردار نیست .  


  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۱
مهر

مذاکره بخش مهمی از فرآیند فروش است. هر مشتری که ملاقات می‌کنید خواهان بهترین توافق ممکن بوده و برخی از آنها در مذاکره بر سر شرایط مطلوب خودشان بسیار خوب عمل می‌کنند. قبل از اینکه وارد مذاکره بعدی شوید، با این نبایدها آشنا شده تا در مذاکرات زمان بهتری را سپری کنید.

هفت برگ برنده در مذاکرات

1. نباید با افراد غیرمسئول و کسانی که تصمیم‌گیرنده نیستند مذاکره کرد

در یک معامله فروش پیچیده، در نهایت با افرادی متعددی صحبت خواهید کرد، امّا همه آنها تصمیم‌گیرنده نهایی نیستند. پس اگر کسی بر سر شرایط و جزئیات با شما وارد مذاکره شد، با احتیاط مطمئن شوید که این فرد تصمیم‌گیرنده اصلی است. برای مثال، اگر در حال توضیح محصول‌تان به مشتری بوده و او از شما درخواست ویژگی خاصی کرد، لیستی از خواسته‌هایش تهیه و سعی نکنید بر سر آنها مذاکره کنید. وقتی با تصمیم گیرنده نهایی مذاکره کنید متوجه خواهید شد که نیاز‌ها و درخواست‌های او کاملاً متفاوت است.

2. نباید مذاکره را خیلی زود شروع کرد

در چرخه فروش، مرحله مذاکره باید تا جایی که امکان دارد دیرتر شروع شود. هر چقدر زمان و انرژی روی ارائه ارزش محصولتان بگذارید، موقعیت قدرتمندتری در مذاکره خواهید داشت. اگر مشتری شما درست از همان اول مذاکره را شروع کرد، شانس فهمیدن نیازهای مشتری یا حرف زدن درباره مزایا را نخواهید داشت. پس در عوض پیوستن زودهنگام به مذاکره، بگویید که قبل از اینکه بتوانید بحث بر سر گزینه‌های خاص را شروع کنید، نیازمند دانستن خواسته‌هایش هستید.

3. نباید وقتی مجبور نیستید مذاکره کنید

قبل از شروع مذاکره، برای بستن یک قرارداد ساده تلاش کنید. متوجه خواهید شد بسیاری از مشتریان احتمالی بدون اعطای امتیاز خاصی از خرید محصول شما کاملاً خوشحال هستند. پس تا وقتی مشتری احتمالی شخصاً خواهان خرید نبود پیشنهاد ویژه‌ای ارائه ندهید. وضعیت ایده‌آل برای مذاکره زمانی است که مشتری احتمالی علاقه‌اش به محصول یا خدمات شما را نشان داده، امّا به دلایلی از خرید انصراف داده است.

4. نباید تا زمانی که از خواسته‌های مشتری اطلاعاتی ندارید مذاکره کنید

وقتی در فرآیند مذاکره هستید، به دقت به دنبال نشانه‌های مربوط به خواسته‌ها و نیازهای مشتری باشید. سعی کنید حداقل 5 مورد از خواسته‌هایی که می‌توانید به آنها ارائه بدهید را لیست کنید. این کار فرصت‌های زیادی برای مذاکره در اختیار شما قرار می‌دهد، چون این خواسته‌ها مربوط به حوزه‌هایی است که می‌توانید به مشتری واگذار کنید، البته تا موقعی که در دیگر حوزه‌های مهم هم برجسته و عالی باشید.

5. نباید غیرحرفه‌ای رفتار کنید

برخی از مشتریان احتمالی، مخصوصاً آنهایی که مذاکره‌کننده سفت و سختی هستند، با رفتارهای اهانت‌آمیز و خصومت‌آمیز سعی می‌کنند شما را مجبور کنند تا هر چه می‌خواهند را به آنها بدهید. مثل آنها نباشید. اگر احساس می‌کنید کنترل شرایط را از دست می‌دهید، مذاکره را متوقف کرده و بعداً آن را ادامه دهید. بسیار مهم است وقتی با کسی که شناخت خوبی از او داشته و مشتری چندین ساله است در حال مذاکره و توافق هستید، مانع از بروز احساسات‌تان شوید.

6. نباید چیزی که در مورد آن تردید دارید را بنویسید

وقتی چیزی را بنویسید، تغییر عقیده‌ در مورد آن برای شما سخت‌تر خواهد شد. پس اگر درباره جزئیات بخصوصی مطمئن نیستید، آن را ننویسید. از مشتری درخواست کنید اگر امکان دارد بعداً روی آن بحث کنید. به خوبی به خاطر داشته باشید که نسبت به کاری که مشتری با سند مذاکره خواهد کرد کنترلی ندارید. ممکن است آن را با شخص بخصوصی مثل رقیب شما به اشتراک بگذارد. وقتی شرایطی را می‌نویسید، سعی کنید تاریخ انقضاء هم برای هر کدام معین کنید، در اینصورت مشتری انگیزه پیدا می‌کند تا هر چه سریعتر قرارداد را ببندد.

برخی از معاملات فروش به نتیجه نمی‌رسند. مشتری احتمالی بیش از توان شما خواسته و  حاضر به تن دادن به درخواست‌های غیرمنطقی نیست. حتی اگر چنین قرارداد فروشی را مدیریت کنید، احتمالاً ضرر کرده و مشتری خواهید داشت که در آینده برای توافق باید هزینه زیادی متقبل شوید. قبل از اینکه مذاکره را شروع کنید، تصمیم بگیرید در کدام نقطه مذاکره را ترک کنید. اگر در مورد زمان مناسب ترک مذاکره مطمئن نیستید، از مدیر فروش خود درخواست توصیه کنید. در حالت ایده‌ال، هر کس در تیم فروش شما تجربه‌ای مثل این را داشته، می‌توانید از آنها بخواهید تجربه‌شان را در اختیار شما قرار دهند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۱۰
مهر

1-بداهه گویی

هماهنگی چشم با متنی که اولین بار در اختیار شما قرار می گیرد.

اصول سخنوری صحیح تمرین و ممارست قبل از جلسه ی سخنوریست.اما برای یک سخنور امکان دارد که سخنرانی غیر منتظره ای رخ دهد.به همین جهت یک سخنور می بایست همیشه آماده باشد به همین امر تمرین نگاه و بیان متون مختلف در آن واحد بهترین نوع تمرین می باشد.

2-تمرین

بهترین هنرمندان دوبله می توانند هزاران کلمه را بدون ارتکاب اشتباه بیان کنند، اما برای به‌دست آوردن این مهارت، سال‌ها زمان لازم است. تمرین باعث از بین بردن نواقص می شود و صداپیشه ها از این راه به موفقیت می‌رسند.

3-درگیر سازی مخاطب

با پرسیدن سوال، صحبت مستقیم و علاقه‌مند کردن مخاطبان، آنان را در سخنرانی خود درگیر کنید. این کار باعث می‌شود با مخاطب خود یک ارتباط راحت برقرار کنید.

4-تجربه محل سخنرانی

یک روز قبل در محل سخنرانی آماده شوید و همه چیز را تست و تجربه کنید. روی صندلی بنشینید و در Stage حرکت کنید، صدا را چک کنید. حتی اگر محل سخنرانی در جایی خارج از محل زندگی شما می باشد سعی کنید یک شب زودتر در آنجا حاضر شوید تا از لحاظ فیزیکی و روحی با محیط آشناتر باشید.

5-آغاز با شکوه

یک سخنور 30 ثانیه طلایی دارد تا مخاطب جذب او گردد.آغازی با شکوه،پایانی باشکوه خواهد داشت.

6-وقفه

شتاب در کلام میتواند  شما را از ادامه ی مسیر بازدارد.بنابراین سعی بر آن کنید تا با ایجاد وقفه هم ذهن خود را آرام سازید و هم تاثیر کلام بر ذهن مخاطب را افزایش دهید

7-نقطه

جمله ی خود را با توقفی کوتاه که نشان نقطه و پایان است به اتمام رسانید

  • مهدی اصیلی مهابادی