آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصوا و فنون مذاکره

آموزش سخنوری و فن بیان،آموزش سخنرانی و فن بیان،آموزش سخنوری،مدرس سخنوری،محمد خدارحمی،اصول و فنون مذاکره،برگزار کننده دوره های آموزش فن بیان،مدرس سخنرانی،مدرس بازاریابی،مهندس خدارحمی،مدرس فن بیان،آیین سخن،کانون سخن،تنیک اعتماد به نفس،مدرس غلبه بر اضطراب،مدرس خطابه، فن خطابه،بازاریابی تلفنی

بایگانی

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدرس بازار یابی» ثبت شده است

۳۰
مهر

سخنرانی چیست
تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد
 
کم گوی و گزیده گوی چون در
تا زاندک تو جهان شود پر
(نظامی گنجوی)
زندگی روزمزه انسان مجموعه‌ای از تلاش‌ها و فعالیتها و رنج و محنت‌هائی‌ است که آدمی برای نیل به هدف و مقصود خود آنها را با کمال اشتیاق و بردباری‌ تحمل میکند آنچه مسلم است اینست که قبول اینهمه رنج و مشقت به تنهائی‌ میسر نبوده و ما خواهی نخواهی با رشته‌های نامرئی و غیر قابل لمسی با دیگران‌ مربوط هستیم و وجود همین پیوندها و پیوستگی‌ها است که بما جرأت زندگی‌ میدهد عاملی که رشته‌های پیوستگی انسانها را با جامعه مربوط ساخته و آنرا استوار میسازد در درجه اول جلب اعتماد دیگران است.مسلما گاهی اتفاق افتاده‌ و از خود سئوال کرده‌اید که راز خوشبختی انسان چیست و دیگران نیز همواره‌ در جستجوی این کیمیای سعادت بوده‌اند برای پاسخ باین سئوال بر حسب‌ طبایع مختلف بشری ده‌ها جواب وجود دارد ولی به پاسخی که اکثریت مردم‌ دنیا چه در گذشته و چه در زمان حال درباره آن متفق القول هستند دو چیز است
1-داشتن رفیق خوب
2-مورد محبت و علاقه دیگران واقع بودن و اگر در مورد اول بخواهیم‌ نزد خود آماری از خصائص رفقای خوب تهیه کرده و آنها را بر حسب امتیاز درجه بندی نموده و از خود بخواهید که بکدامیک آنها بیش از سایرین علاقمند هستید محققا حسن انتخاب متوجه دوستی است که میتواند خوب حرف زده و آتش درون شما را فرونشانده و مسائل زندگی را آنچنان تجزیه و تحلیل نماید که در حقیقت موجب تسکین و آرامش آلام انسان گردد.
خوب حرف زدن یکی از رموز نفوذ در دیگران است هر کس بسهم خود چنانچه از اعتماد بنفس و جرات و جسارت ذاتی برخوردار باشد میتواند برای‌ دیگران بنا به اوضاع روحی طرف صحبت نموده ومفید واقع گردد نباید تصور نمود که خداوند متعال استعداد سخنرانی را فقط در عده معدودی بودیعه گذارده‌ است بلکه هر کس با تمرین صحیح و داشتن معلومات نسبی و اطلاعات عمومی‌ قادر است نطق نماید البته مشروط بر آنکه میل و اشتیاق اینکار را داشته و در واقع آنرا از روی اصول صحیح تعقیب نماید در دنیای امروز قبل از آنکه جنگی‌ بصورت عالمگیر و با سلاحهای گرم بین کشورهای مختلف درگیر شود مبارزه‌ای‌ با وسعت بیشتر وحدت بمراتب افزونتر بین ملتهای مختلف جهان با عقاید متفاوت جریان دارد که وحدت اصطلاحا جنک سرد نامیده میشود که در حقیقت بزرگترین‌ اسلحه کوبنده این جنک نطق است و قلم،ویلسون یکی از روسای جمهور فقید آمریکا میگوید(گوش دنیا برای جلب توجه باید غلغلک داده شود.)


وضوح و زیبائی لهجه و انشاء برای کسیکه میخواهد دیگران را باخود همفکر کند مطلقا لازم است.
اولین صفت ممتازی که در یک استاد خوب،فرمانده خوب،قاضی خوب، مهندس خوب و بسیاری از خوبیهای دیگر بنظر میرسد بیان فصیح و مؤثر و گیرنده اوست.یک فروشنده خوش‌بیان بمراتب فروشی بیشتر از دیگران‌ داشته و تعداد مشتریان خصوصی او نسبت بسایر فروشنده‌ها بیشتر است‌ در مسائل قضائی و مثلا در یک دادگاه جنائی همواره برتری نفوذ وکیل مدافع‌ و دادستانی بر محیط محاکمه محرز است که نفوذ کلام و قدرت بیان بیشتری داشته‌ باشد مخصوصا دادستان دادگاه که غالبا باید با یک و یا چند نفر وکیل مدافع‌ مبرز و کارکشته و محیط بقانون وارد به زیر و بم مسائل قضائی دست و پنجه نرم‌ کرده در میدان محاکمه مصاف بدهد داشتن بیان فصیح توام با خونسردی و نکته‌ سنجی و نکته‌دانی یکی از ضروری‌ترین ابزار کار است.یک کیفر خواست‌ هر قدر هم که خوب تنظیم و ترتیب داده شده باشد بخودی خود قادر نخواهد بود آنچه را که محتوی او است واقعیت خود را اثبات نماید بلکه این دادستان است‌ که به کیفر خواست یک پرونده جزائی روح و قدرت قانونی می‌بخشد.آخرین‌ دفاع مؤثر و حقیقی یک متهم به جنایت رافت و عواطف قضات را بنحو مطلوب‌ متوجه علل واقعی انگیزه ارتکاب جرم مینماید و در چنین مواقعی است که قاضی‌ اعمال مواد تخفیفی قانون را درباره متهم الزامی میداند
در بحرانی‌ترین دقایق مبارزه یک واحد نظامی که همه چیز بر حسب مقیاس‌ ثانیه‌ها و لحظه‌ها تغییر میکند تنها یک سخنرانی کوتاه و منجز و مؤثر فرمانده‌ است که موفقیت واحد را تضمین مینماید.
برای یک نظامی در هر موقعیت و وضعی که قرار دارد خوب حرف زدن یکی از واجب‌ترین مسائل مورد احتیاج است در اغلب کشورهای خارج بخصوص در جامعه ارتش‌ها سخنرانی فنی است که رموز آن تدریس میشود در ارتش شاهنشاهی‌ نیز برای اولین بار در سال 92 و در دوره مشترک رسته‌ها سخنرانی جزو یکی از مواد درسی محسوب گردید.


غالب سخنرانان نامی جهان در اولین جلسه سخنرانی دستخوش ترس و نگرانی شده‌اند.مارک تواین میگوید در اولین جلسه سخنرانی خود آنقدر حالم‌ خراب شد که حس میکردم دهانم را با پنبه پر کرده‌اند ژان ژوره یکی از ماهرترین‌ ناطقین فرانسه اظهار نموده است که در تمام دوران اولین سال نمایندگی‌ام از ترس حرف ن زدم لوید جرج در خاطرات خود خاطر نشان میکند که دراولین نطقم بوضع‌ فلاکت باری افتادم آنچنان که احساس مینمودم زبانم به سقف دهانم چسبیده‌ است و دیسرائیلی مینویسد فرماندهی به یک هنک سوار بمراتب آسانتر از اینست‌ که شخص برای اولین بار پشت میز بزرک خطابه قرار گیرد.هاری بور هنر پیشه‌ بزرگ و فقید فرانسوی در خاطرات خود مینویسد با این که مدت سی سال هر شب‌ برای اجرای نمایشنامه روی سن تاتر رفته و بازی کرده‌ام و قاعدتا باید ترس من‌ ریخته باشد ولی با این وصف هر شب برای اولین بار که پرده بالا رفته و من در سن ظاهر شده‌ام با برخورد دیدگان مشتاق و کنجکاو تماشاچیان آنچنان قرین‌ بیم و نگرانی شده‌ام که قلبم مانند ساختمانهای کهنسالی که در شرف ریختن باشد یکباره فروریخته و اولین کلمات و جملات نمایشنامه بسختی از دهانم خارج شده‌اند.با ذکر خاطره‌ای چند از مردان سخنور معروف جهان بخوبی پیداست که سخن‌ گفتن و برای دیگران نطق نمودن تا چه اندازه صلابت،قدرت،خونسردی، تسلط به کلام و اعتماد به نفس میخواهد.
دیلی کارنگی میگوید انسان همواره بوسیله چهار عامل با مردم در تماس‌ است که ارزش و موفقیت و شخصیت ما را این چهار موضوع ارزیابی می‌کند.آنچه می‌کنیم،آنچه می‌گوئیم،آنطور که می‌گوئیم و آنطور که جلوه می‌کنیم‌ یکی از شرایط مهم در وصول به مفاهیم مواد چهارگانه آنست که زبان مادری خود را خوب فراگرفته و خوب حرف بزنیم تسلط بر زبان مادری و بکار بردن صحیح‌ کلمات و رعایت قواعد و دستورهای مربوطه بیش از نیمی از نگرانی‌های یک‌ سخنران را مرتفع میسازد کسی که برای بیان مطالب مصادر مشتقات لغات را ندانسته و با کلمات معدود و مختصری به سخن گفتن میپردازد به کوچکترین اشتباهی‌ رشته کلام از دستش خارج شده و در آن لحظه هرگز اسم و لغت مخصوص آن فعل‌ را که با موضوع مرتبط است بخاطر نخواهد آورد همانطوریکه یک نوازنده‌ ویولون بوسیله انگشتانش با سیمهای ویولون بازی کرده و آهنگ خوشی از آن‌ ساز میکند یک سخنران نیز هنگام صحبت کردن باید با نهایت لطافت و ظرافت‌ کلمات را هم‌آهنگ کرده و از مجموع آنها گفته مطلوبی ترتیب داده تقدیم شنوندگان‌ خود نماید.برای اجرای یک سخنرانی قابل توجه و مورد استفاده شرایطی وجود دارد که قبلا باید به آنها توجه کامل نموده و با تمرین‌های مداوم و لازم آنها را فراگرفت تا توفیق مطلوب حاصل گردد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۳۰
مهر

سخنوری چیست؟

سخنوری بالاترین حد از کلام هست که یک فرد می تونه داشته باشه. سخنوری در فرهنگ لغت فارسی به معنی شاعر و گویندگی و فصاحت و بلاغت آمده است و در زبان انگلیسی سخنوری (eloquence) نامیده میشه و به معنی فصاحت، علم بیان و شیوایی آمده است، شما می توانید معانی دیگه ای که در انگلیسی شده در ترجمه گوگل مشاهده کنید (https://translate.google.com/#en/fa/eloquence)، شاید فردی که یک سخنران خوب هست نتونه سخنور خوبی هم باشه و برعکسش هم صادقه، یعنی اگر شخص سخنور خوبی باشه نتونه سخنرانی در جمع انجام بده.

سخنوری یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتونه به خوبی صحبت کنه و روی افراد تأثیر بذاره.

اجاره بدید یک مثال بزنم، مثلا فردی یک جُکی رو تعریف می کنه و همه از خنده روده بُر میشند، اما یک نفر دیگه همون جُک رو تعریف می کنه اما هیچکس نمی خنده و اون جُک هم خیلی بی مزه به نظر میرسه.

فردی که سخنور خوبی هست می تونه روی افراد تأثیر بذاره و به قولی می تونه اون افراد رو متقاعد کنه.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۳۰
مهر

۱- سخنوری

نفوذ افراد معمولا از زبان و کلامشان آغاز می شود؛ به این معنا که این نوع افراد ارتباط کلامی درست و قدرتمندی با سایرین برقرار می کنند و همین امر باعث می شود اولین قدم را محکم بردارند.

۲- بازارگرمی

این یکی از ویژگی‌های بسیار تاثیرگذار افراد بانفوذ است. این جور افراد به مسائل عادی و پیش پا افتاده از نظر من و شما چنان آب و تابی می‌دهند که طرف مقابل باور می‌کند یکی از مهمترین اتفاقات زمین رخ داده است.

بازارگرمی از دیدگاه ما ایرانی ها ناپسند است و چهره خوبی ندارد اما خوب است بدانید این ویژگی اگر به نحو شایسته و درستی صورت پذیرد یکی از مهمترین ویژگی‌های افراد بانفوذ است.

۳- اهل شلوغ کردن و انرژی دادن

بانفوذها بمب انرژی هستند. هر جا می روند یک بغچه انرژی هم همراه خود می‌برند و میان دیگران تقسیم می‌کنند.

اینطور افراد را همه دوست دارند و از آنها تاثیر می‌گیرند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۷
مهر

غ

نحوه ی حرف زدن شما به مثابه دروازه ای میان شما و میزان مشارکتی است که می توانید از هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید به نفع شرکت خود جذب کنید. اگر خوب ارتباط برقرار کنید، این دروازه را رو به گفتگویی مفصل تر خواهید گشود که ممکن است در نهایت شما را به یک مشتری، مشاور، و یا حتی سرمایه گذار جدید برساند. اما اگر به اصطلاح کم بیاورید و قافیه را ببازید، شاید حتی شانس یک گفتگوی دوباره را نیز از دست بدهید.

اصلی ترین کلید یک گفتمان موفق، ارائه ی آن به شکلی جذاب، متقاعد کننده و مؤثر است و این، به مهارتهای پیشرفته ی سخنوری نیاز خواهد داشت.

اگر در پی تقویت نحوه ی برقراری ارتباط کلامی خود با دیگران هستید، از این 7 تمرین ساده ی سخنوری برای رسیدن به این مهم کمک بگیرید:

1- ایده های خود را برای کودکان توضیح دهید

این تمرین قرار است به شما یاد بدهد چطور ایده های کسب و کاری خود را با کمترین جملات و ساده ترین شکل ممکن به دیگران منتقل کنید. کودکان نسبت به بزرگسالان تجربه ی بسیار کمتری در زندگی واقعی دارند و باید ایده ها را برایشان ساده کرد. این بدان معنی است که باید از تمام کلمات و جملات پیچیده و به اصطلاح قلمبه سلمبه ای که در حالت عادی استفاده می کنید بپرهیزید. دشواری کار در این است که در عین ساده کردن لحن، باید به کلمات و جمله هایی برسید که قادر باشند معنای بیشتری را منتقل کنند. از این تمرین برای عادت کردن به استفاده از جملات ساده و موجز بهره بگیرید.

2- مکالمات کوتاه روزمره را تمرین کنید

مکالمات کوتاه روزمره برای باز کردن سر صحبت و کشاندن آن به مکالمه ی اصلی، وسیله ی قابل اعتمادی است. هیچ گاه بلافاصله در بدو ملاقات با شخصی تازه، صحبت خود را با اصل موضوع آغاز نکنید. در عوض، مکالمه ی کوتاهی درباره ی آب و هوا، محل ملاقات، یا لباسی که طرف مقابل پوشیده با او داشته باشید. برای اینکه مکالمات کوتاه شما آهنگ و و دلنشینی لازم را پیدا کنند، روزانه این کار را تمرین کنید. هر روز با شخص تازه ای سر صحبت را باز کنید تا کم کم این کار برایتان عادی شود.

3- نکات اصلی خود را یادداشت کنید

تمرین های نوشتاری بیشتر از تمرین های گفتاری به ذهن شما در تجسم و جذب اطلاعات کمک می کنند. صحبت شما ممکن است از لحاظ آوایی در ذهن خودتان زیبا به نظر برسند، اما وقتی آنها را روی کاغذ می آورید، ممکن است متوجه شوید نکات مهمی را از قلم انداخته اید و یا اینکه ذکر برخی نکات مورد اشاره لزومی نداشته است. نکات محوری سخنان خود را روی کاغذ یادداشت کنید و از آن به عنوان پلتفرمی برای بهبود سخنوری خود بهره بگیرید.

4- حالت بدن خود را اصلاح کنید

طرز قرارگیری بدن شاید عامل مهمی به نظر نرسد، اما می تواند در عین بالا بردن توانایی بیان و ارائه، وجهه و تأثیر اولین برخورد شما را نیز بهبود ببخشد. صاف و کشیده بایستید و شانه های خود را عقب نگه دارید. دستهای خود را یا جلو و یا در طرفین بدن خود قرار دهید. با مخاطبان خود ارتباط چشمی برقرار کنید و نفس عمیق بکشید؛ این کار بسیار به شما کمک می کند.

5- حالت های مختلف را بیازمایید

هنگام تمرین در هر بار تکرار، سخنان خود را با کلمات و الگوهای جدید بیان کنید، در غیر این صورت لحنتان بسیار مصنوعی خواهد شد. به عمد با کلمات، جملات و نکات مختلف بازی کنید. این نوع تمرین از ماشینی شدن لحنتان جلوگیری خواهد کرد و شما را سخنور کارکشته تری نشان خواهد داد.

6- سرعت گفتار خود را تغییر دهید

افراد مختلف با سرعت های گوناگونی صحبت می کنند، اما صحبت های شما اگر شمرده تر ادا شوند احتمالاً بهتر شنیده خواهند شد. با سرعت های مختلفی صحبت کنید و ببینید کدام یک آهنگ بهتری دارد. شاید لازم باشد از کسی بخواهید در این کار به شما کمک کند. فرقی نمی کند با چه سرعتی احساس راحتی کنید، حداقلش این است که با این تمرین با سرعت ها و شیوه های مختلف و بالقوه ی ارائه ی سخنان خود آشنا خواهید شد.

7- صدای خود را ضبط کنید

از یک ابزار ضبط برای ضبط کردن صدا و یا تصویر خود هنگام صحبت کردن استفاده کنید. وقتی به حرف زدن خود از زاویه ی سوم شخص گوش یا نگاه کنید به احتمال زیاد متوجه سکته های کوچکی خواهید شد که پیش از آن از وجودشان آگاه نبودید. مثلاً ممکن است متوجه شوید بین صحبت هایتان بیش از حد مکث دارید یا حتی شانه هایتان را زیاد بالا می اندازید. از این تمرین برای شناسایی و از بین بردن این نقایص استفاده کنید.

هر چقدر لازم است به تکرار این تمرین ها بپردازید تا جایی که به صحبت کردن در مقابل مخاطبین بیشتر عادت کنید. فراموش نکنید که هر سخنی هر چقدر هم خوب ارائه شده باشد باز هم ممکن است توسط درصدی از مخاطبان مورد توجه قرار نگیرد. بنابراین بهتر است به خودتان نگیرید. جریان بیان خود را آرام و طبیعی نگه دارید و از هر فرصتی برای سخنرانی در برابر مخاطبینی از گروه های مختلف استفاده کنید تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

3
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند.
برای تحقق ارتباط صحیح وموثربا دیگران لازم است که ازسه قاعده مهم روانشناختی انسان ها که خواست درونی وفطری آن ها است ، آگاه باشیم. 
قانون اول: انسان ها طالب منفعت ودافع ضررهستند :
سه نتیجه مهم این قانون عبارت است از:
1- تایید طلب وانتقاد گریزند. پس یک ارتباط موفق با انتقاد حاصل نمی شود. مگراین که بتوانیم تصویرذهنی مخاطب را از انتقاد تغییردهیم . عنوان انتقاد سازنده برای همین منظورانتخاب می شود. 
دراین صورت شما در صورتی موفق خواهید شد که در بانک عاطفی مخاطب ، از میزان حساب بالایی برخوردار باشید. در این رابطه مطالعه کتاب هیچکس کامل نیست نوشته دکتر هندری وایزینگر ، ترجمه پریچهر معتمد گرجی را پیشنهادمی کنم .
2- تکریم پذیروتحقیر گریزند . بنابراین هرگز در ارتباط خود نباید احساس تحقیررا ایجاد کنیم ودر نقطه مقابل هرچقدربتوانیم احساس تکریم را در مخاطب فعال نماییم از سطح ارتباطی موفق تری برخوردار خواهیم شد . این نتیجه بیش از همه باید مورد توجه مدیران وپدران باشد. اجازه دهیم زیردستان ما ، فقدان مارایک کمبود احساس کنند ونه یک فرصت.
3- تشویق پذیروتنبیه گریزند. هیچ گرفتن به منظورتنبیه در رفتار ما بسیار رایج است. می توانیم به عنوان یک انسان برتر در کمین تشویق دیگران برآییم . تشویق وتنبیه را همچون دوبال در نظر نگیریم. می توانیم دوروی سکه ای در نظربگیریم که یک روی آن تشویق بوده وهمواره در برابر مخاطب قرارداشته باشد. دراین صورت محروم شدن ازتشویق، خودیک تنبیه موثراست.
4- آرامش خواه وامنیت طلب می باشند. لذا در برابر عواملی که این آرامش را برهم می زندواکنش نشان می دهند. به همین دلیل چندان روی خوشی به تغییرات وتحولات ، به ویژه درسازمان ها از خود نشان نمی دهند.
قانون دوم : انسان ها کمال خواه ونقص گریزند.
قانون دوم عبارت ازاین است که انسان ها به دنبال دست یابی به کمال مطلقند ولذا ازهرچه مایه نقص وضعف آنان باشد، گریزانند . البته مصادیق کمال ونقص از زوایای دید آنان متفاوت است وهمین امرباعث بروز اختلافات اساسی در ارتباطات آنان می گردد. نتایج مهمی که ازاین قانون روانشناختی به دست می آید وماباید در ارتباطات خود آن را مورد توجه قرار دهیم عبارتنداز:
1- اقتدارگرا وضعف ستیزند. لذا به عنوان یک رفتار مهم مدیریتی ، یک مدیر باید رفتار مقتدرانه داشته باشد . اما متاسفانه افراد کم تجربه رفتار مقتدرانه را با مستبدانه اشتباه می گیرند. همچنین باید توجه داشته باشیم که اقدار با قدرت طلبی نیز متفاوت است . مهمترین شاخص اقتدار نفوذ ومهترین شاخص استبداد وقدرت طلبی ، سیطره است.
2- اعتماد به نفس طلب هستند. لذا در برابر هر عاملی که اعتماد به نفس آنها را تضعیف نماید، به طور خودناآگاه مقاومت می کنند.
3- خواهان ابراز وجود بوده وبه حق این موقعیت را برای خود کمال می پندارند. 
ابرازوجود ، به معنای تبیین نقطه تاثیرگذاری یک فردمی باشد که عامل شادمانی درونی است . درصورت عدم وجود نقطه تاثیرگذاری ، فرد احساس پوچی وبی مصرفی می نماید . لذا به منظور دست یابی به یک ارتباط موفق ، می توانیم درپی کشف این نقاط در رابطه با طرفین ارتباط باشیم . البته باید توجه کنیم که اشکال ابراز وجود در سنین مختلف متفاوت است .
4- به منظورتبدیل به الگوی کامل انسانی ، به دنبال کشف الگوی انسانی کامل می باشندودرصورتی که بدان دست نیابند. به الگوی جمعی حاصل از ارتباطات روی می آورند، یعنی همه چیز را همگان دانند وهمه کاررا همگان می توانند.
قانون سوم : عدالت خواه وظلم ستیزند:
قانون سوم : انسان ها فطرتا عدالت خواه وظلم ستیزدند . ولذا اگر در حرکت های عمومی جوامع در انقلاب های بزرگ دقت کنیم ، همواره نشانه های بارزی از این عامل خواهیم یافت. نتایج حاصل از این قانون: 
1- تبعیض گریزند ؛ لذا به محض اساس تبعیض ، به ویژه درسازمان ها محیط خلاقیت وابتکارواحساس مسئولیت درافراد از بین می رود. حتی به عنوان یک تجربه شخصی دریافته ام که مخاطبین انتظاردارند که به طوریکسان مورد توجه گوینده در نگاه به آنان قرار گیرند. 
2- حامی مظلوم وخصم ظالمند( به ویژه ایرانیان) . به سرعت دربرابرظالم جبهه گیری می کنند وبه طرفداری ازمظلوم برمی خیزند.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۶
مهر

11 ویژگی مدیران تاثیر گذار در دنیای کسب‌ و‌ کار


«اگر اعمال شما الهام بخش دیگران شود تا آنها بیشتر ببینند، بیشتر بیاموزند و بهتر عمل کنند و به افراد مفیدتری تبدیل شوند این یعنی اینکه شما مدیر و رهبر موفقی هستید

داشتن شخصیتی تاثیرگذار، بانفوذ یا کاریزماتیک همواره یکی از آرزوهای انسان بوده و خواهد بود چه در عرصه اجتماعی، سیاسی، ورزشی، هنری، مذهبی و چه در حوزه تجارت و کسب‌و‌کار. به راستی این افراد با تکیه بر چه نیرویی می‌توانند به این حد از موفقیت نایل آیند؟ آنها چگونه در مسیر حرکت‌شان به راحتی می‌توانند به قله‌های رفیع پیروزی دست یابند و دیگران را مسحور و پیرو خود کنند؟ این سوال و ده‌ها سوال دیگر همواره ذهن انسان‌ها را به طور مستمر به خود مشغول کرده است. حال می‌خواهیم بدانیم که آیا این ویژگی به‌صورت ارثی یا به واسطه علوم اکتسابی به دست می‌آید؟

 

هنر توانایی برقراری ارتباط با دیگران و تسلط به آن و نفوذ به اعماق قلب مردم عاملی است از ترکیب ارث و علم و در نوع خود بی‌همتا که قادر است در طول مسیر برای رسیدن به اهداف، انسان‌های موفق را فرسنگ‌ها به جلو سوق دهد و دستیابی به آمال و آرزوها را سرعت بخشد. دردنیای کسب‌و‌کار کنونی داشتن چنین امتیازها و مهارت‌هایی موجب عقب راندن رقبا، افزایش فروش، توسعه و رونق تجارت و افزایش سهم بازار و در نهایت رشد سود خواهد شد. پس درمی‌یابیم مسلح و مسلط شدن به این مهارت‌ها چه امتیازاتی را برای افراد به ارمغان خواهد آورد، مشروط بر اینکه هر یک از این مهارت‌ها به خوبی شناسایی و برای نیل به آنها از هیچ کوششی دریغ نشود.

 

-1‌ این افراد سخنرانان فوق‌العاده‌ای هستند

 

آنها قادرند با استفاده از کلمات و جملات تاثیرگذار و هیجانی در سخنرانی‌های‌شان و استفاده حرفه‌ای از لحن مناسب در هر جمعی، غوغایی به پا کنند و هنگام ارائه موضوعی خاص، کیفیت و جذابیت را توامان در یک جمله هنرمندانه به مخاطبان خود هدیه دهند و این بخشی از دلایل موفقیت و شهرت منحصر به فرد آنها در ایجاد انگیزه در ذهن مشتریان و مخاطبان‌شان است، چرا که به این اصل اعتقاد راسخ دارند. سخنرانی‌های عمومی یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به اهداف است.

 

در این راستا اگر نیم‌نگاهی به بنگاه‌های اقتصادی مهم و برندهای بزرگ دنیا بیندازیم و آنها را واشکافی کنیم به خوبی درمی‌یابیم که مدیران ارشد این بنگاه‌ها بدون استثنا سخنرانان ماهری هستند که توانایی جلب و جذب مردم به سوی خود و محصولات‌شان را دارند و در مقابل، شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی به دلیل عدم وجود چنین مدیرانی با همه بزرگی و شوکت‌شان هیچ‌گاه نتوانسته‌اند در حوزه کسب‌و‌کار در عرصه‌های بین‌المللی موفق عمل کنند.

 

-2‌ مهارت‌های فردی فوق‌العاده‌ای دارند

 

یکی از مهم‌ترین توانایی‌های انحصاری افراد تاثیر‌گذار این است که همواره قادرند در هنگام صحبت کردن با دیگران احساس خاص بودن را به طرف مقابل القا کنند، آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند و اثبات کنند که نسبت به سایرین دارای ویژگی‌های خاصی هستند و همین موضوع موجب می‌شود رقبا و سایر مدعیان با ترسی ناشناخته و ناخودآگاه فضا را برایشان خالی کنند و این یعنی رشد سریع و بی‌بدیل در کمترین زمان ممکن. لذا استفاده بجا از توانایی‌های فردی در لحظه‌های حساس یکی از رموز موفقیت و پیروزی این افراد محسوب می‌شود.

 

-3‌ با تلفیق آموزش و سرگرمی به راحتی دیگران را به سوی خود جلب می‌کنند

 

مدیران برتر در سطح جهانی همواره با خلق جذابیت‌های ویژه، قدرت و توانایی خاصی در انتقال دانش خود به سایرین دارند تا به این وسیله ضمن رفع نیاز مخاطبان، در فرآیند دستیابی به اهداف، بیشترین منافع را نصیب مجموعه خود کنند و جایگاه‌شان را در ضمیر مخاطبان همیشگی کنند. آنها به خوبی واقفند عنصر حیاتی آموزش در همه حوزه‌ها و مقاطع مختلف سنی، تحصیلی، جنسیتی و... به یکی از نیازهای اصلی انسان در عصر حاضر تبدیل شده است.

 

-4‌ داشتن شور و شوق و انگیزه فراوان در موضوعات مورد علاقه خود

 

همان‌طوری که استیو جابز می‌گوید: «با شور و شوق می‌توان جهان را تغییر داد» لذا انگیزه بالا و اشتیاق فراوان در وجود این افراد موج می‌زند. هرگاه راجع به علایق و اهداف خویش صحبت می‌کنند دیگران را شیفته خود و ایده‌های‌شان می‌کنند، گویی هیچ نیرویی در این دنیا قادر نیست آنها را در مسیر موفقیت‌شان متوقف کند. بودن در کنار آنها به هر کس اعتماد و اشتیاق وافری می‌دهد که بتواند با عزمی راسخ و به سرعت در جاده موفقیت گام‌های بزرگی بردارد. آنها در تبیین و تفسیر اهداف‌شان چنان مصمم، با اراده و اشتیاق فراوان لب به سخن باز می‌کنند که تجسم واقعی و عینی ایمان در اعماق وجود انسان‌های بزرگ را تداعی می‌کند.
 

-5‌ کشف جنبه‌های مثبت در همه موارد

 

مثبت‌اندیشی و دوری از افکار پوچ و منفی در دنیای پیرامونی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های افراد بانفوذ است. آنها عادت دارند در دنیای اطراف خود همواره خوبی‌ها را به درستی در درون اشیا، افراد و روابط کشف کنند و به تعبیر نگارنده در این مسیر تا جایی پیش می‌روند که پس از مدتی به کارشناس حرفه‌ای خوبی‌ها تبدیل می‌شوند و جز خوبی چیز دیگری را نمی‌بینند، دقیقا در نقطه مقابل افرادی در جامعه هستند که همواره در پی کشف بدی‌ها و ابراز ناخرسندی از وضعیت موجودند و به کارشناسان بدی‌ها تبدیل شده و پس از مدتی دیگر نمی‌توانند خوبی‌ها را رویت کنند. افراد تاثیرگذار به خوبی می‌دانند در هر موضوعی چه منابع غنی و با ارزشی از خوبی‌ها نهفته است که با کشف آنها قادر خواهند بود عامل تغییر و تحول در جامعه خود باشند همان‌طور که به گفته میکل آنژ، در دل هر تخته سنگی مجسمه‌ای زیبا ست که او آنها را از درون سنگ‌ها بیرون می‌کشد.

 

-6‌ قدرت فوق‌العاده‌ای در ترغیب و متقاعد‌سازی دیگران دارند

 

افراد بانفوذ اگر فاقد توانایی ترغیب و متقاعد‌سازی مردم بودند در جذب آنها به سوی خود همواره با مشکل مواجه می‌شدند زیرا آنها به خوبی قادرند با دلایل و مستندات خود دیگران را به آنچه می‌پندارند درست است هدایت و رهنمون سازند تا ضمن افزایش محبوبیت خود اثبات کنند که در مسیر متقاعد‌سازی، همواره حامل بهترین پیشنهادها هستند و عمل به آنها می‌تواند هر انسانی را تا مرز موفقیت به پیش ببرد.

 

-7‌ریسک‌پذیری و اعتماد به نفس کافی در عمل به آنچه که ایمان دارند

 

در مرحله اول آنها به توانایی‌ها و پشتکار منحصر به فرد خود ایمان و اطمینان کامل دارند و آماده‌اند در هر مرحله از کار دست به ریسک‌های بزرگ و خطرناک بزنند و در مسیر پیش‌رو هیچ‌گاه تسلیم مخالفت‌ها و موانع موجود نشوند و راز رسیدن به آمال‌‌شان را در سینه خود نگه می‌دارند و بی‌صبرانه همچون تیری در چله کمان برای رسیدن به هدف اشتیاق و انگیزه بالایی دارند.

 

-8‌ قابلیت ایجاد و حفظ تمرکز بسیار بالا در راه رسیدن به هدف نهایی

 

این افراد با قدرت و قابلیت تمرکز روی هدف به بهترین متخصصان در حوزه حرفه‌ای خود تبدیل می‌‌شوند زیرا نیازی نمی‌بینند که همچون افراد عادی، خود را اسیر امور خسته‌کننده تکراری، بیهوده و سطحی روزمره کنند و همیشه در رأس امور قرار دارند تا بدین وسیله از گزند حاشیه‌پردازی و مقدمه‌چینی معمول در سطح جامعه در امان بمانند. لذا چگونگی رفتار اجتماعی و موقعیت و انتخاب‌های‌شان برای قرار گرفتن در جایگاهی که همواره در پی کسب آن هستند، نقش بسیار بزرگی را برای آنها ایفا می‌کند.

 

-9 ایجاد تعادل در همه امور متنوع با توجه به استعداد و توانایی‌های متعدد

 

پرمشغله بودن این‌گونه افراد یکی از ویژگی‌های‌شان است. گاهی در مصاحبت با آنان این‌گونه به نظر می‌رسد که گویا در همان حال حداقل 25‌درصد از فکر و حواس‌شان درگیر موضوع دیگری است اما جای هیچ نگرانی نیست زیرا مطمئن باشید که 75‌درصد از حواس و توجه آنها به گفت‌وگوی با شما معطوف شده است. صرف‌نظر از این حجم زیاد فعالیت مغزی و جسمی در حوزه‌های مختلف، آنها قطعا توانایی کنترل و تمرکز بر هدف مشخص و ایجاد تعادل در امور مربوطه را توامان دارا هستند و مطمئن باشید تمام وظایف خود را به درستی و بهترین وجه به انجام خواهند رساند.

 

-10‌ مانند آهن‌ربا دیگران را با ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد به سوی خود جذب می‌کنند

 

افراد موثر به‌گونه‌ای گیرایی خاصی دارند که موجب می‌شود به راحتی دیگران را به سمت تفکر و اهداف خود سوق دهند. چرا که کاریزماتیک بودن از خصوصیات بارز آنهاست. کاریزما همان نیروی عجیب و حیرت‌انگیزی است که موجب جذب افراد به عقاید و عملکرد افراد خاص می‌شود و در سلسله موجودیت مجموعه کسب وکار همچون قلب تپنده که یکی از عضوهای حیاتی بدن محسوب می‌شود به حساب می‌آیند. از همه مهم‌تر اینکه عامل جذابیت همیشه می‌تواند به‌عنوان کلید طلایی، پیچیده‌ترین قفل در‌های بسته را به روی‌تان بگشاید.

 

این امر میسر نمی‌شود مگر اینکه همچون آنها با نفوذ به تمام اجزای ریز و درشت اطراف و توجه کافی و حرفه‌ای به پیرامون خود، نیاز‌ها و خواسته‌های مخاطبان را سریعا شناسایی و در جهت رفع آنها بی‌درنگ تلاش کنید. پس کاریزما یعنی هیچ‌گاه فراموش نکنیم یکی از مهم‌ترین مفاهیم در زمینه موفقیت در مدیریت قرن حاضر این است که توجه به تفاوت‌های کوچک و جزئی در توانمندی‌ها و قابلیت‌ها می‌تواند دستاوردهای عظیمی را پدید آورد.

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۵
مهر

ده نکته مهم در سخنرانی و بیان مطلب

 

تحقیق نشان داده است , فقط کمتر از ۷ کلمات و لغات بکار رفته در واقعیت مفهوم گفتار ما , موجب نقد و پیش آگاهی در دیگران یا منجر به تصمیم گیری آنها می گردد
علم و تحقیق به ما می گوید وقتی برای افراد دیگر صحبت یا سخنرانی می کنیم ، فقط کمتر از ۷% کلمات و لغات بکار رفته در واقعیت مفهوم گفتار ما ، موجب نقد و پیش آگاهی در دیگران یا منجر به تصمیم گیری آنها می گردد .

۷% مفاهیمی که شنوندگان از کلمات و گفته های ما برداشت می کنند ازکاربرد لغات حاصل می شود . بنابراین ، وقتی آنها نسبت به گفتار شما داوری دارند ، باور کنید که آنها در مورد پیام گفته شما قضاوت می کنند ، آنها در باره خود شما ، پیام شما ، باور نهفته در پیام شما، احساس شما و هر چیزی نتیجه گیری می کنند ، و ۹۳% بقیه ، از سایر چیزها نشاًت می گیرد بعلاوه از چیزی که شما اغلب بدان طریق رفتار کرده یا عمل می کنید .

مدیران ، فروشندگاه حرفه ای ، تحلیلگران ، ناظران ، مهندسان و به طور کلی ، یقه سفیدهای حرفه ای به دانستن این واقعیت ، نیاز دارند . اگر شما در انجام کارهای خود ، صرفاً از طریق بیان و ادای کلمات ارتباط برقرار می کنید ، چندان کارآمد نخواهید بود !

دکتر آلبرت محرابیان استاد دانشگاه یو سی ال ا ( UCLA) در پژوهشی گسترده که این پژوهش مجدداً توسط همکارانش در حوزه ارتباط انسانی مورد بررسی قرارگرفت ، در سطح جهانی اثبات کردند که فقط ۷% مفاهیمی که یک شنونده از یک سخنرانی یا گفتگو درک می کند و مطلب فرا می گیرد از طریق لغاتی است که گوینده بکار می برد . حدود ۵۵% مفاهیم ، از نشانه های دیداری و اطلاعاتی که آگاهانه یا ناآگاهانه از طریق زبان بدن ، انتقال پیام از طریق چهره و شکل و حرکات صورت ، لباس گوینده ، حرکات دست و سایر داده هایی که از طریق چشم به شنونده منتقل می شود، مفاهیم اصلی گفتار سخنران را دریافت می کند .

لازم است در گفتارهایتان روش های دیگری غیر از بیان صرف کلمات بکار ببرید ، زیرا بعد از مدتی که شنودگان و حاضران فرموش کردند که شما چه گفته اید، بیشتر آنها روش بیان موضوع و ادا و اطوار شما را در ارائه مطلب را بخاطر خواهند آورد .

اگر به آموزگاران دوران دبستانی خود فکر کنید ، همین مطلب را تایید خواهید کرد ، چون آنچه که از آنها بخاطر دارید رفتار و روش بیان مطالب است یا حرکات خاصی که آنها در مقابل بچه های داشته اند .

بعد از سالها تدریس ، آموزش و صحبت کردن در زندگی فردی ، این نکات بعد از هزینه سنگین و آزمون و خطا ، بدست آمده است . بیشتر افراد حرفه ای کار راهه خوبی برای خود ایجاد می کنند بدون آنکه نکات مهم ، فنون و مهارتها را بیاموزند . تصور کنید که اگر ده نکته مهم در سخنوری بیاموزید ، در عمل برای انتقال مفاهیم و تشویق دیگران برای شنیدن سخنان شما و برای اقدام ، مهارت بیشتری بکار خواهید برد .

3

در زیر ده نکته کاربردی در باره سخن گفتن و بیان مطالب به دیگران ، به صورت خلاصه آورده می شود:

تماس چشمی ضروری است
به صورت تصادفی با شنودگان یا مشتریان خود به صورت رودرو ملاقات داشته باشید . اوضاع را زیر نظر داشته و عصبی نباشید . وقتی با شنودگان یا مشتریان خود برای چند ثانیه یا لحظه ای ملاقات می کنید این موضوع به شما اجازه میدهد که بعضی مطالب را از قبل متوجه شده و بعداً کنترل کنید زیرا در اغلب موارد احساسات و عواطف افراد در چهره آنها نهفته است .

نکته و نشانه لباس
بعنوان یک قاعده سرانگشتی ، معمولاً باید لباس سخنران یک درجه از سطح پوشش شنودگان و حاضران در جلسه بهتر و بالاتر باشد . اگر شنوندگان با لباس راحت و پیراهن های آستین کوتاه و شلوار راحت در جلسه حضور یافته اند ، سخنران باید کت و شلوار پوشیده و مرتب باشد . اگر با یک گروه تجاری مذاکره دارید حداقل آنکه لبایس راحت تر با یک کت اسپرت بپوشید . اگر در سازمانی فعالیت دارید توجه کنید کارشناس مسئول یا مدیر مربوطه در مورد آراسته بودن ظاهر چه انتظاری از شما دارند .

صبر و شکیبایی
تند و با شتاب صحبت کردن هیچوقت پسندیده نیست . به یا آورید وقتی را که شما شنونده بوده و سخنرانی را که به همین روش صحبت کرده است ، حتماً احساس خوبی نداشته اید . هیچوقت شنیده نشده که کسی که با شتاب صحبت می کند بتواند با کیفیت مطلوب و اثر بخش سخنرانی نماید . شتاب و عجله یکی از چالش های بزرگ سخنرانان است .

شنودگان را درک کنید
توجه کنید برای چگونه افرادی سخن می گویید، ادراک آنها از پیام گفتار شما چه اندازه است و میزان آگاهی و دانش آنها نسبت به موضوع مورد بحث چقدر است . پیام خود را با سطح دانش افراد هماهنگ نمایید بدون آنکه حالت معلم یا مربی را داشته باشید . اگر نسبت به پیام و گفته شما در مستمعین مقاومت وجود دارد ، فکر کنید که چگونه می توانید وضعیت و شخصیت خود را بدانها عرضه کنید و گفتار خود را با خواسته و نیازهای آنها تطبیق دهید .

وقتی شکی هست ، روشنگری شود
ما تقریباً بی شمار ایده ها، باورها و فرضیات در ذهن خود داریم . پیام سخن خود را با ایده یا محصول معمولی ربط دهید یا دیدگاه خود را از طریق ابزارهای نظریه پردازی مجدد مانند مقایسه ، مثال و مشابهت بیان کنید – اما کلیشه ای نباشید !

استفاده از ابزار نمایشی
ابزارها نمایشی در اجرای سخنرانی جالب هستند ، ممکن است شما بدرستی از آنها استفاده نکنید ، از جمله پاور پوینت ( Power point) یا سایر برنامه های نمایش تصویری مانند ؛ عکس و اسلاید ، نمودار و هرگونه داده هایی که قابل دیدن است . فقط برای تکرار بعدی مطلب ، استفاده از متن و نوشته لازم است .

در جستجوی کاربرد حتمی ابزارهای دیداری باشید که موجب ارتباط بهتر و مضاعف با شنوندگان می گردد .

تُن صدا را بخاطر داشته باشید
نزدیک به ۴۰% از مفاهیمی که شنودگان از یک گوینده کسب می کنند و می آموزند از کیفیت صدای وی حاصل می شود . عمق ، پژواک تُن صدا مقدار زیادی از احترام به رهبران و حاکمان را ایجاد می کند . تغییرات مناسب تُن صدا در هنگام صجبت کردن ، به احساس و علاقه گوینده نسبت به موضوع سخنرانی بستگی دارد . تجسم قوی، اعتقاد راسخ را نشان میدهد .

انسانها متفاوتند ؛ رضایت هدف باشد
هر کسی روش ارزیابی شخصیت مایرز بریگ ۱( Meyers Brigg) را خوانده باشد، می داند که در انسانها ، چهار روش یا سبک شخصیتی وجود دارد ( حسی ، شمی ، داوری کننده و فکری ) که هر یک از سبکها به روش رفتاری خاص خود نیاز دارند. پیام سخن خود را با هریک از چهار سبک اصلی شخصیتی شنوندگان تطبیق دهید . سخت به نظر میرسد ! ولی با کاربرد تعدادی نشانه های کلیدی این امر می تواند ساده شود .

اگر خوشحال و شاد هستید ، این امر را با چهره خود نشان دهید
لباس و ظاهر مطابق انتظارات و توقعات ، تماس چشمی ، بیان با حرکات چهره ، زبان بدن و حرکات بدن ، همه اینها کانالهای مهم ارتباطات هستند که گروه ( تیم ) تحقیقاتی محرابیان اثبات کردند که نزدیک به ۶۰% از آنچه که شنوندگان از گفته های یک سخنران دریافت می کنند از این کانالها محقق می شود . با آنچه که در انتهای ساعد شما قرار دارد و دست نامیده می شود شما چه می کنید؟ اگر شما نمی دانید ، توقف کنید ! سه حرکت عمده تهاجمی بدنی وجود دارد که افراد را عصبی یا منفعل می کند ، و تعدادی از سخنوران حرفه ای ، هنرپیشه ها و شخصیت های تلویزیونی به صورت مرتب و غیر ارادی انجام میدهند که اشتباه است . آنها را بیاموزید تا در دام آنها گرفتار نشوید .

غ

تمرین ما را کامل نمی کند ، تمرین کامل موجب کمال می شود
برای سخنرانی چگونه آماده می شوید ؟ آیا در حین قدم زدن با ادای کلمات و جملات تمرین می کنید ؟ متن سخنرانی را چند بار مرور می کنید ؟ چند سطر از نوشته را قبل از حاضر شدن برای سخنرانی جلوی آینه می خوانید ؟
اگر شما بصورت مرتب در جلوی افراد زنده قرار نگرفته اید ، پس شما تمرینی ندارید . بهترین تمرین آن است که در شرایط که مانند شرایط واقعی ارائه سخنرانی قرار بگیرید و بازخورد لازم را از افراد حاضر در جلسه دریافت کنید .

از کلمات قصار افراد خردمند است که ؛ « آهن می تواند آهن را تیز کند ، بنابراین فردی باید فرد دیگری را تیز کند » . تمرین کامل به بازخور، اظهار نظر و دیدگاه فردی که در این زمینه آگاهی دارد ، نیازمند است ، یعنی کسانی که آموزش دیده و آموخته اند و به درجه برتر رسیده اند. شما می توانید با آزمون و خطا یا فراگیری در دوره های کوتاه مدت نزد افراد برتر و متخصص ، تجربه کسب کنید .

 

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۴
مهر

در جایی بایستید یا بنشینید که شنوندگان، شما را ببینند و صدایتان را بشنوند تا با استفاده از روش سمعی - بصری، بر شنوندگان خویش تاثیر بگذارید . مثلا مواظب باشید پشت تابلو یا نوشته و یا دسته گلی که روی میز و تریبون سخنرانی تان گذاشته اند، قرار نگیرید و پنهان نشوید .

 

1-در صورت امکان، میکروفون را به دست نگیرید و آن را در جای مناسبی ثابت نگه دارید تا با آسودگی خاطر، سخنرانی کنید .

 

2-مواظب باشید که با جیبهای برآمده و یا پر از کاغذهای یادداشت، سخنرانی نکنید . این امر ممکن است که یا توجه شنوندگان را به سوی خود جلب نماید و یا مورد تمسخر ذهنی آنان شود .

 

3-می توانید یادداشتهای سخنرانی تان را همراه خود داشته باشید، ولی آنها را به گونه ای کنار میز یا تریبون سخنرانی خود بگذارید که در معرض دید مخاطبانتان قرار نگیرند .

 

4-اگر یکی از شخصیتها یا بزرگان، به مجلس سخنرانی شما وارد شدند و توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کردند، مواظب باشید که اختیار مدیریت مجلس را از دست ندهید و در صورت لزوم، احترام لازم را به ایشان بگذارید . مثلا می توانید از شنوندگان خود بخواهید که یک صلوات بفرستند .

 

5-اگر در بین سخنرانی تان نوشته ای به دست شما دادند، سعی کنید بدون مکث و وقفه در سخن گفتن، آن را برای خود بخوانید و چنانچه باید درباره آن سخنی بگویید و یا توضیحی بدهید، در همان هنگام و یا در فرصتی که مناسبتر است، این کار را انجام دهید .

 

-6چنانچه شخصی در میان سخنرانی، از شما سؤالی کرد، در صورت امکان و ضرورت و با در اختیارگرفتن مدیریت جلسه، آن سؤال را پاسخ دهید و در غیر این صورت، به آن شخص بگویید که پس از سخنرانی، پاسخ سؤالش را خواهید داد .

 

7-اگر هنگام سخنرانی، مطلب بعدی خود را فراموش کردید، مطلب قبلی آن را تکرار کنید و برای شنوندگانتان شرح دهید و ضمن این کار، به جستجوی مطلب بعدی در ذهن خود بپردازید تا آن را به یاد آورید . این امر در خواندن مصراعها و یا بیتهای بعدی یک شعر، فراوان پیش می آید .

 

9-اگر در محل سخنرانی شما یا بیرون از آن، اتفاقی افتاد، آن را به گونه ای با سخنرانی تان ارتباط دهید یا در حل آن بکوشید و یا حواس شنوندگان را به سوی سخنان خود جلب کنید . مثلا چنانچه صدای رعد و برق، توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کرد، می توانید چنین بگویید: «امیدواریم لطف الهی شامل حال ما شود و این رعد و برق، به باران رحمت الهی تبدیل گردد و کشاورزان ما را نیز خوشحال کند

 

س

10-جز در موارد ضرورت، سعی کنید از کلمه «من » کمتر استفاده نمایید و به جای آن، کلمه «ما» را به کار گیرید تا بر تکبر و خود بزرگ بینی شما حمل نشود و سخنانتان را کم تاثیر و یا بی تاثیر نکند . به طور نمونه، به جای اینکه بگویید: «من با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهم کرد» ، بگویید: «ما با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهیم کرد

 

11-گاهی نگاه کردن به ساعت از سوی شنوندگان و جا به جا شدن آنان در جای خود و بستن دفتر و کتابهایشان با صدای بلند، نشان دهنده خستگی آنان است . پس، یا با ایجاد تنوع در سخنانتان، خستگی شان را برطرف نمایید و یا اصلا بهتر است به سخنان خود ادامه ندهید و سخنرانی تان را به پایان برید .

 

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

در باره بلاغت در مقالابت پیشین مطالبی خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتیم رعایت زمان، یکی از مهم‌ترین شاخصه های یک کلام بلیغ است. زمان را به سه قسم زمان طبیعی، زمان تاریخی و زمان اجتماعی تقسیم کردیم.

 

توضیحات قسم اول گذشت. در این مقاله پیرامون قسم دوم، یعنی زمان تاریخی با شما سخن خواهیم گفت. پس با ما همراه باشید.

 

در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمان‏هاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.

خطیب بلیغ اسلامى، باید زمان‏هاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آن‏ها، به مناسبت بحث کند و خاطره‏هاى گران‏قدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدین‏وسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.

 

البته قدر و منزلت زمان‏هاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعه‏اى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مى‏دهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مى‏برد.

 

مثال:

مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقه‏مندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نموده‏اند. تما مجلس، با چراغ‏هاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نموده‏اند تا از واردین پذیرایى نمایند.

 

دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهره‏هاى شاد و لب‏هاى متبسم وارد مجلس مى‏شوند. به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى وارد مى‏شوند که به هم دست مى‏دهند. تبریک مى‏گویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مى‏فشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارى‏تعالى مى‏گشایند و این عبارت را با هم مى‏خوانند:

الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)

 

کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.

 

خطیب، که در کرسى سخن مستقر مى‏گردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مى‏بارید و در بیابان‏ها سیلاب به راه مى‏افتاد، سیلاب‏ها به طرف زمین‏هاى گود سرازیر مى‏شد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آب‏هایى که در غدیرها جمع مى‏شد، استفاده مى‏نمودند.

نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مى‏خواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.

 

پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر این‏ها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.

 

اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.

 

مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعه‏اى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مى‏شود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروان‏ها و رهگذرهاى بیابان بوده است.

بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آن‏ها را که از کتب تواریخ جمع‏آورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.

 

چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهم‏تر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمده‏اند برآورده نساخته است. بى‏گمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مى‏نماید، موسسین مجلس را ناراحت مى‏سازد و مستمعین را آزرده خاطر مى‏کند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد

  • مهدی اصیلی مهابادی
۲۳
مهر

هدف گذاری در دیجیتال مارکتیگ

بازاریابی محتوا راهکارهای جذب صحیح اعضای بازار هدف و ترغیب آنان به انجام فعالیت سوده آور از طریق جلب اعتماد آنان به وسیله محتوایی است که منتشر میشود.

معیارهای بازاریابی محتوا ابزاری و مفاهیمی است که نشان دهنده موفقیت فعالیت های یک دیجیتال مارکتینگ در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده آن است.

برای اینکه بتوانید معیار خوبی برای ارزیابی کارکردها و فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود پیدا کنید باید ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا و طراحی و راه اندازی وب سایت را به دقت روشن نمایید.معیار سنجش را برای رصد و کنترل صحت عملکرد آن انتخاب کنید.

در این مقاله من سعی کردم عمده ترین اهداف که یک وب سایت و دیجیتال مارکتینگ میتواند متصور شود را در 9 دسته تقسیم کنم و بر اساس آن معیار های برای سنجش موفقیت ارائه دهم

هدف اول :برندینگ و معرفی نام تجاری

برندینگ و معرفی نام و نشان تجاری یکی از اهداف جدایی ناپذیر دیجیتال مارکتینگ است. اتفاقی که سالها پیش نیاز به مبالغ هنگفت و کلانی بود و برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شبیه خواب و رویا بود.

  1. آیا بازدید کنندگان میتوانند از نوع ،سبک و سیاق محتوای ،شما را بشناسند؟
  2. آیا بازاریابی محتوا و دیجیتال مارکتینگ نام تجاری شما مطرح کرده است؟
  3. آیا بازاریایی محتوا نام تجاری شما را محبوب تر کرده است؟
  4. آیا بازاریابی محتوا درخواست های خرید شما را افزایش داده است؟

هدف دوم:جذب مخاطبان و مشتریان بالقوه جدید

جذاب و هدایت بازدید و ترافیک به سمت وب سایت باعث آشناشدن مخاطبان جدید با کسب و کار است.

  1. وضعیت بازدیدها از وب سایت چطور است؟آیا افزایش یافته ،کاهش یافته؟تغییری نکرده است؟این معیار نشان دهنده میزان تاثیر گذاری فعالیت های آنلاین شماست.
  2. وب سایت چه میزان بازدید یکتا داشته است؟ (یعنی تعداد شناسه و IP که از وب سایت شما بازدید کرده اند.)
  3. Bounce rate یا ضریب بازگشت وب سایت چطور است؟این ضریب نشان می دهد چقدر کاربران محتوای شما را مفید دانسته و چه میزان آن را مرتبط به موضوعی که معرفی کرده اید یافته اند.
  4. کاربران شما بیشتر در چه کشور ،شهر و منطقه ای قرار دارد؟
  5. کاربران شما بیشتر با چه ابزاری وب سایت شما را مشاهده کردند؟طراحان سایت باید تمرکز بیشتری روی صحت عملکرد وب سایت روی ابزار های پر استفاده تر شما داشته باشند؟
  6. چه تعداد ایمیل و شماره تلفن به پایگاه داده شما اضافه شده است ؟
  7. چه میزان درخواست های خرید شما افزایش یافته است؟

هدف سوم:افزایش تعامل با مشتریان

هرچه کاربران بیشتر با محتوای گرم بگیرند و تعامل داشته باشند،این فرصت را در اختیار میگذارد تا موانع فروش بیشتری را رفع نماییم.

  1. کاربران چه زمانی را برای مطالعه یک صفحه شما صرف کرده اند؟
  2. هر کاربر چه تعداد صفحه وب سایت را مشاهده کرده اند؟
  3. چه تعداد از مطالب شما را از طریق ایمیل و شبکه اجتماعی منتشر کرده اند؟
  4. چه تعداد نظر برای شما درج کرده اند؟

هدف چهارم دیجیتال مارکتیگ:بهینه سازی برای موتور های جستجو و سئو

یکی از اهداف وب سایت ها و بازاریابی محتوا یافت شدن آنها در نتایج موتورهای جستجو روی کلمات کلیدی مورد نظرشان است

  1. آیا آدرس صفحه شما دارای لغات معنی دار است؟
  2. آیا از فرمت های متفاوت محتوا استفاده میکنید؟
  3. آیا تصاویر شما برای جستجو بهینه شده اند؟یعنی کلمات معنا داری در نام فایل و خصوصیت ALT و Title آن مقادیر درستی دارند.
  4. چه تعداد لینک از سایر سایت ها به وب سایت شما پیوند داده اند؟
  5. چه تعداد مقالات و محتوای شما به هم پیوند دارد؟چقدر محتوا های شما به هم پیوند دارد؟
  6. رنکینگ الکسا و اعتبار دامنه شما چه میزان پیشرفت داشته است؟

هدف پنجم بازاریابی محتوا:شکل دادن راهبردها و تفکر راهبرانه سازمان

شکل دادن یک تفکر راهبرانه نقش مهمی در موفقیت نام تجاری ، بالا بردن سود دهی و اعتبار کسب و کار را دارد.

  1. آیا محتوا شما کشش ایجاد کرده است؟
  2. کدام یک از محتوای شما بیشتر کلیک خورده است؟چه نوع محتوایی بیشتر مقبول کاربرانتان بوده ؟ کدام گروه و دسته بندی شما بیشتر محبوبیت داشته است؟
  3. آیا کاربران از شما خواسته اند روی گروه و نوع خواستی از مطالب بیشتر محتوا تولید کنید؟
  4. آیا کاربران از شما خواسته اند در مورد رویداد خواستی بیشتر توضیح دهید؟

هدف ششم :هدایت ومسیر دهی به کاربران

قدرت نفوذ یازاریابی محتوا منجر به فروش های جدید میشود.پس در وب سایت شما فراخوان های call-to-action مرتبط و ترغیب کننده ، Landing Page یا صفحات هدف که معرف برند و نام تجاری شما باشند اهمیت ویژه ای دارد.آنها عمده ترین نقش در رسیدن به این هدف را ایفا میکنند.

  1. آیا موفق شده اید از جامعه هدف خود اطلاعات ارتباطی دریافت کنید؟
  2. آیا موفق شده اید با مشتریان بالقوه خود ارتباط برقرار کنید و یا رابطه گرم و دوجانبه برقرار کنید؟

هدف هفتم: فروش

; بسته به نوع کسب و کار و تمرکز آن،معیار سنجش درآمد برای فروش در بازاریابی محتوا متفاوت است.برای اینکه در مورد نقش و عملکرد بازاریابی محتوا فروش بیشتر آشنا شوید مفالهقیف فروش در بازاریابی محتوا را بخوانید

  1. آیا صفحه محتوا به صفحه کالا مرتبط متصل شده است؟آیا صفحه محصولات به صفحه محتوای مرتبط پیوند داده شده است؟
  2. آیا فروش شما از طریق محتوایی که به سوالات مشتریان پاسخ می دهد حمایت میشود؟آیا برای ویژه گی های محصولتتان محتوا تولید کرده اید؟
  3. آیا بازاریابی محتوا فروش شما را پیگیری میکند ؟ آیا از طریق ایمیل هدایت مشتریانی که درخواست خرید داشته اند را به سمت قطعی کردن خرید شان پیش رفته اید؟
  4. آیا در صفحات محتوا و آگاهی بخش شما تبلیغات و بنر های تبلیغاتی محصولات و خدمات شما وجود دارد؟

هدف هشتم بازاریابی محتوا:افزایش وفاداری مشتریان

وفاداری مشتریان نقش عمده ای در تکرار فروش و برند سازی دارد.

  1. آیا وب سایت شما میزان مراجعه و تماس با تیم پشتیبانی را کاهش داده است؟آیا وب سایت شما نحوه استفاده و بهره گیری از محصولات را آموزش داده است.
  2. آیا مشتریان قبلی از شما خدمات و کالا جدید خریده اند؟
  3. آیا مشتریان شما اطلاعات شما را با خانواده و دوستانشان به اشتراک گذاشته اند؟

هدف نهم :کاهش هزینه ها

.

برتری وب سایت ها و بازاریابی محتوا نسبت به سایر تبلیغات این است که پایداراند و هر چه از عمرشان بگذرد (البته با ویرایش های اندکی که روی آن انجام میشود ) بهاعتبار آن افزوده میشود.وب سایت ها میتواند هزینه های شرکت را به طرز گسترده ای کاهش دهند.

  1. هزینه بازاریابی محتوای چقدر است؟هزینه های مستقیم و غیر مستقیم را محاسبه کنید.چقدر پول و زمان برای بازاریابی محتوا هزینه کرده و میکنید.
  2. آیا بازاریابی محتوا هزینه های تبلیغات شما را کاهش داده؟
  3. آیا بازاریابی محتوا هزینه پشتیبانی شما را کاهش داده؟
  • مهدی اصیلی مهابادی