سخنوری بالاترین حد از کلام هست که یک فرد می تونه داشته باشه. سخنوری در فرهنگ لغت فارسی به معنی شاعر و گویندگی و فصاحت و بلاغت آمده است و در زبان انگلیسی سخنوری (eloquence) نامیده میشه و به معنی فصاحت، علم بیان و شیوایی آمده است، شما می توانید معانی دیگه ای که در انگلیسی شده در ترجمه گوگل مشاهده کنید (https://translate.google.com/#en/fa/eloquence)، شاید فردی که یک سخنران خوب هست نتونه سخنور خوبی هم باشه و برعکسش هم صادقه، یعنی اگر شخص سخنور خوبی باشه نتونه سخنرانی در جمع انجام بده.
سخنوری یعنی اینکه شخص در هر شرایطی و در هر زمانی بتونه به خوبی صحبت کنه و روی افراد تأثیر بذاره.
اجاره بدید یک مثال بزنم، مثلا فردی یک جُکی رو تعریف می کنه و همه از خنده روده بُر میشند، اما یک نفر دیگه همون جُک رو تعریف می کنه اما هیچکس نمی خنده و اون جُک هم خیلی بی مزه به نظر میرسه.
فردی که سخنور خوبی هست می تونه روی افراد تأثیر بذاره و به قولی می تونه اون افراد رو متقاعد کنه.
۱- سخنوری
نفوذ افراد معمولا از زبان و کلامشان آغاز می شود؛ به این معنا که این نوع افراد ارتباط کلامی درست و قدرتمندی با سایرین برقرار می کنند و همین امر باعث می شود اولین قدم را محکم بردارند.
۲- بازارگرمی
این یکی از ویژگیهای بسیار تاثیرگذار افراد بانفوذ است. این جور افراد به مسائل عادی و پیش پا افتاده از نظر من و شما چنان آب و تابی میدهند که طرف مقابل باور میکند یکی از مهمترین اتفاقات زمین رخ داده است.
بازارگرمی از دیدگاه ما ایرانی ها ناپسند است و چهره خوبی ندارد اما خوب است بدانید این ویژگی اگر به نحو شایسته و درستی صورت پذیرد یکی از مهمترین ویژگیهای افراد بانفوذ است.
۳- اهل شلوغ کردن و انرژی دادن
بانفوذها بمب انرژی هستند. هر جا می روند یک بغچه انرژی هم همراه خود میبرند و میان دیگران تقسیم میکنند.
اینطور افراد را همه دوست دارند و از آنها تاثیر میگیرند.
نحوه ی حرف زدن شما به مثابه دروازه ای میان شما و میزان مشارکتی است که می توانید از هر فرد جدیدی که ملاقات می کنید به نفع شرکت خود جذب کنید. اگر خوب ارتباط برقرار کنید، این دروازه را رو به گفتگویی مفصل تر خواهید گشود که ممکن است در نهایت شما را به یک مشتری، مشاور، و یا حتی سرمایه گذار جدید برساند. اما اگر به اصطلاح کم بیاورید و قافیه را ببازید، شاید حتی شانس یک گفتگوی دوباره را نیز از دست بدهید.
اصلی ترین کلید یک گفتمان موفق، ارائه ی آن به شکلی جذاب، متقاعد کننده و مؤثر است و این، به مهارتهای پیشرفته ی سخنوری نیاز خواهد داشت.
اگر در پی تقویت نحوه ی برقراری ارتباط کلامی خود با دیگران هستید، از این 7 تمرین ساده ی سخنوری برای رسیدن به این مهم کمک بگیرید:
این تمرین قرار است به شما یاد بدهد چطور ایده های کسب و کاری خود را با کمترین جملات و ساده ترین شکل ممکن به دیگران منتقل کنید. کودکان نسبت به بزرگسالان تجربه ی بسیار کمتری در زندگی واقعی دارند و باید ایده ها را برایشان ساده کرد. این بدان معنی است که باید از تمام کلمات و جملات پیچیده و به اصطلاح قلمبه سلمبه ای که در حالت عادی استفاده می کنید بپرهیزید. دشواری کار در این است که در عین ساده کردن لحن، باید به کلمات و جمله هایی برسید که قادر باشند معنای بیشتری را منتقل کنند. از این تمرین برای عادت کردن به استفاده از جملات ساده و موجز بهره بگیرید.
مکالمات کوتاه روزمره برای باز کردن سر صحبت و کشاندن آن به مکالمه ی اصلی، وسیله ی قابل اعتمادی است. هیچ گاه بلافاصله در بدو ملاقات با شخصی تازه، صحبت خود را با اصل موضوع آغاز نکنید. در عوض، مکالمه ی کوتاهی درباره ی آب و هوا، محل ملاقات، یا لباسی که طرف مقابل پوشیده با او داشته باشید. برای اینکه مکالمات کوتاه شما آهنگ و و دلنشینی لازم را پیدا کنند، روزانه این کار را تمرین کنید. هر روز با شخص تازه ای سر صحبت را باز کنید تا کم کم این کار برایتان عادی شود.
تمرین های نوشتاری بیشتر از تمرین های گفتاری به ذهن شما در تجسم و جذب اطلاعات کمک می کنند. صحبت شما ممکن است از لحاظ آوایی در ذهن خودتان زیبا به نظر برسند، اما وقتی آنها را روی کاغذ می آورید، ممکن است متوجه شوید نکات مهمی را از قلم انداخته اید و یا اینکه ذکر برخی نکات مورد اشاره لزومی نداشته است. نکات محوری سخنان خود را روی کاغذ یادداشت کنید و از آن به عنوان پلتفرمی برای بهبود سخنوری خود بهره بگیرید.
طرز قرارگیری بدن شاید عامل مهمی به نظر نرسد، اما می تواند در عین بالا بردن توانایی بیان و ارائه، وجهه و تأثیر اولین برخورد شما را نیز بهبود ببخشد. صاف و کشیده بایستید و شانه های خود را عقب نگه دارید. دستهای خود را یا جلو و یا در طرفین بدن خود قرار دهید. با مخاطبان خود ارتباط چشمی برقرار کنید و نفس عمیق بکشید؛ این کار بسیار به شما کمک می کند.
هنگام تمرین در هر بار تکرار، سخنان خود را با کلمات و الگوهای جدید بیان کنید، در غیر این صورت لحنتان بسیار مصنوعی خواهد شد. به عمد با کلمات، جملات و نکات مختلف بازی کنید. این نوع تمرین از ماشینی شدن لحنتان جلوگیری خواهد کرد و شما را سخنور کارکشته تری نشان خواهد داد.
افراد مختلف با سرعت های گوناگونی صحبت می کنند، اما صحبت های شما اگر شمرده تر ادا شوند احتمالاً بهتر شنیده خواهند شد. با سرعت های مختلفی صحبت کنید و ببینید کدام یک آهنگ بهتری دارد. شاید لازم باشد از کسی بخواهید در این کار به شما کمک کند. فرقی نمی کند با چه سرعتی احساس راحتی کنید، حداقلش این است که با این تمرین با سرعت ها و شیوه های مختلف و بالقوه ی ارائه ی سخنان خود آشنا خواهید شد.
از یک ابزار ضبط برای ضبط کردن صدا و یا تصویر خود هنگام صحبت کردن استفاده کنید. وقتی به حرف زدن خود از زاویه ی سوم شخص گوش یا نگاه کنید به احتمال زیاد متوجه سکته های کوچکی خواهید شد که پیش از آن از وجودشان آگاه نبودید. مثلاً ممکن است متوجه شوید بین صحبت هایتان بیش از حد مکث دارید یا حتی شانه هایتان را زیاد بالا می اندازید. از این تمرین برای شناسایی و از بین بردن این نقایص استفاده کنید.
هر چقدر لازم است به تکرار این تمرین ها بپردازید تا جایی که به صحبت کردن در مقابل مخاطبین بیشتر عادت کنید. فراموش نکنید که هر سخنی هر چقدر هم خوب ارائه شده باشد باز هم ممکن است توسط درصدی از مخاطبان مورد توجه قرار نگیرد. بنابراین بهتر است به خودتان نگیرید. جریان بیان خود را آرام و طبیعی نگه دارید و از هر فرصتی برای سخنرانی در برابر مخاطبینی از گروه های مختلف استفاده کنید تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانید
در جایی بایستید یا بنشینید که شنوندگان، شما را ببینند و صدایتان را بشنوند تا با استفاده از روش سمعی - بصری، بر شنوندگان خویش تاثیر بگذارید . مثلا مواظب باشید پشت تابلو یا نوشته و یا دسته گلی که روی میز و تریبون سخنرانی تان گذاشته اند، قرار نگیرید و پنهان نشوید .
1-در صورت امکان، میکروفون را به دست نگیرید و آن را در جای مناسبی ثابت نگه دارید تا با آسودگی خاطر، سخنرانی کنید .
2-مواظب باشید که با جیبهای برآمده و یا پر از کاغذهای یادداشت، سخنرانی نکنید . این امر ممکن است که یا توجه شنوندگان را به سوی خود جلب نماید و یا مورد تمسخر ذهنی آنان شود .
3-می توانید یادداشتهای سخنرانی تان را همراه خود داشته باشید، ولی آنها را به گونه ای کنار میز یا تریبون سخنرانی خود بگذارید که در معرض دید مخاطبانتان قرار نگیرند .
4-اگر یکی از شخصیتها یا بزرگان، به مجلس سخنرانی شما وارد شدند و توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کردند، مواظب باشید که اختیار مدیریت مجلس را از دست ندهید و در صورت لزوم، احترام لازم را به ایشان بگذارید . مثلا می توانید از شنوندگان خود بخواهید که یک صلوات بفرستند .
5-اگر در بین سخنرانی تان نوشته ای به دست شما دادند، سعی کنید بدون مکث و وقفه در سخن گفتن، آن را برای خود بخوانید و چنانچه باید درباره آن سخنی بگویید و یا توضیحی بدهید، در همان هنگام و یا در فرصتی که مناسبتر است، این کار را انجام دهید .
-6چنانچه شخصی در میان سخنرانی، از شما سؤالی کرد، در صورت امکان و ضرورت و با در اختیارگرفتن مدیریت جلسه، آن سؤال را پاسخ دهید و در غیر این صورت، به آن شخص بگویید که پس از سخنرانی، پاسخ سؤالش را خواهید داد .
7-اگر هنگام سخنرانی، مطلب بعدی خود را فراموش کردید، مطلب قبلی آن را تکرار کنید و برای شنوندگانتان شرح دهید و ضمن این کار، به جستجوی مطلب بعدی در ذهن خود بپردازید تا آن را به یاد آورید . این امر در خواندن مصراعها و یا بیتهای بعدی یک شعر، فراوان پیش می آید .
9-اگر در محل سخنرانی شما یا بیرون از آن، اتفاقی افتاد، آن را به گونه ای با سخنرانی تان ارتباط دهید یا در حل آن بکوشید و یا حواس شنوندگان را به سوی سخنان خود جلب کنید . مثلا چنانچه صدای رعد و برق، توجه شنوندگان را به سوی خود جلب کرد، می توانید چنین بگویید: «امیدواریم لطف الهی شامل حال ما شود و این رعد و برق، به باران رحمت الهی تبدیل گردد و کشاورزان ما را نیز خوشحال کند .»
10-جز در موارد ضرورت، سعی کنید از کلمه «من » کمتر استفاده نمایید و به جای آن، کلمه «ما» را به کار گیرید تا بر تکبر و خود بزرگ بینی شما حمل نشود و سخنانتان را کم تاثیر و یا بی تاثیر نکند . به طور نمونه، به جای اینکه بگویید: «من با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهم کرد» ، بگویید: «ما با فساد اخلاقی در این منطقه مبارزه خواهیم کرد .»
11-گاهی نگاه کردن به ساعت از سوی شنوندگان و جا به جا شدن آنان در جای خود و بستن دفتر و کتابهایشان با صدای بلند، نشان دهنده خستگی آنان است . پس، یا با ایجاد تنوع در سخنانتان، خستگی شان را برطرف نمایید و یا اصلا بهتر است به سخنان خود ادامه ندهید و سخنرانی تان را به پایان برید .
در باره بلاغت در مقالابت پیشین مطالبی خدمت شما عرض شد. همانطور که گفتیم رعایت زمان، یکی از مهمترین شاخصه های یک کلام بلیغ است. زمان را به سه قسم زمان طبیعی، زمان تاریخی و زمان اجتماعی تقسیم کردیم.
توضیحات قسم اول گذشت. در این مقاله پیرامون قسم دوم، یعنی زمان تاریخی با شما سخن خواهیم گفت. پس با ما همراه باشید.
در آیین مقدس اسلام، سالگرد زمانهاى تاریخى، از قبیل فرا رسیدن ماه روزه و حج، یا روزهاى موالید و وفیات اولیاى دین، یا ایام رویدادهاى مهم، از قبیل هجرت، غدیر، و عاشورا، دیگر امورى از این قبیل، متعدد است.
خطیب بلیغ اسلامى، باید زمانهاى تاریخى دینى را در گفتار خود رعایت نماید و پیرامون هر یک از آنها، به مناسبت بحث کند و خاطرههاى گرانقدر اسلامى را در اذهان شنوندگان زنده نگاه دارد. تا بدینوسیله، از طرفى وظیفه تبلیغى خویشتن را به شایستگى انجام دهد و از طرف دیگر، توقع به جاى مسلمین را بر آورده سازد.
البته قدر و منزلت زمانهاى تاریخى، در نظر مردم، به اعتبار واقعهاى که در آن زمان رخ داده، متفاوت است. جایى که زمان، طرف رویدادهاى بسیار مهم و بزرگ بوده و مجلس به احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد احترام آن واقعه تشکیل گردیده است، اگر خطیب، آن طور که باید واقعه روز را مورد توجه قرار ندهد و پیرامون آن به شایستگى سخن نگوید، علاوه بر آن که در خطابه خود، بلاغت را رعایت ننموده، در اذهان مستمعین نیز اثر بد گذارده است. چنین سخنورى، بر اثر این عمل خلاف توقع، از یک طرف، قدر و منزلت خویشتن را کاهش مىدهد و از طرف دیگر، ارزش کلام خود را از میان مىبرد.
مثال:
مجلس باشکوه و مجللى را در نظر بگیرید که جمعى از علاقهمندان حضرت على (علیه السلام)، به مناسبت عید سعید غدیر، بر پا نمودهاند. تما مجلس، با چراغهاى الوان زینت یافته و غرق در نور شده است. موسسین مجلس، شربت و شیرینى تهیه نمودهاند تا از واردین پذیرایى نمایند.
دوستداران مولاى متقیان، دسته دسته، با چهرههاى شاد و لبهاى متبسم وارد مجلس مىشوند. به هم دست مىدهند. تبریک مىگویند و بعضى، در حالى وارد مىشوند که به هم دست مىدهند. تبریک مىگویند و بعضى، در حالى که دست یکدیگر را به گرمى مىفشرند و از این که نعمت ولایت برخوردارند، زبان به حمد حضرت بارىتعالى مىگشایند و این عبارت را با هم مىخوانند:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمؤمنین و الائمه المعصومین (علیه السلام)
کسانى که در مجلس حضور دارند، انتظارشان این است که خطیبى در این محضر منبر برود که از واقعه غدیرخم بگوید. از خطبه رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) که آن روز ایراد فرموده، صحبت کند. روایاتى را که از پیشواى بزرگ اسلام، درباره على (علیه السلام)، رسیده است، شرح دهد و خلاصه تمام افکار حضار در آن مجلس، متوجه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و توقعاشان شنیدن فضایل و مناقب آن حضرت است.
خطیب، که در کرسى سخن مستقر مىگردد، به موقع است در ابتداى کلام، به منظور آگاهى مستمعین، به قدر سه دقیقه تا پنج دقیقه، روى کلمه غدیر صحبت کند و بگوید: یکى از معانى غدیر در لغت عرب زمین گود است. وقتى باران به شدت مىبارید و در بیابانها سیلاب به راه مىافتاد، سیلابها به طرف زمینهاى گود سرازیر مىشد. در قرون گذشته، که حجاز در مضیقه آب بوده، مسافرین و رهگذرها، تا مدتى از آبهایى که در غدیرها جمع مىشد، استفاده مىنمودند.
نظر به این که رسول گرامى (صلى الله علیه و آله و سلم) مىخواست با جمعیت زیاد صحبت کند، و فرمان خدا را در امر ولایت على (علیه السلام) به آنان ابلاغ نماید، محل سخنرانى را در کار غدیر تعیین نموده تا مردم در مضیقه آب قرار نگیرند.
پس از ذکر این مقدمه کوتاه و تناسب کلمه غدیر با این روز بزرگ، سخن اصلى را آغاز نماید و یکى از مسائل متناسب روز غدیر را، هم مانند ولایت، امامت، مقام امام، جانشینى پیامبر و دیگر مسائلى نظایر اینها را مورد بحث قرار دهد، پیرامون آن با مستمعین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد. پیرامون آن با مستعمین سخن بگوید و عواطف ایمانى آنان را اقناع سازد.
اگر خطیبى از مسیر صحیح منحرف گردد و در آن روز حساس، مسئله ولایت و جانشینى رسول گرامى را، که هدف اصلى امر خدا بوده، از یاد ببرد، تمام بحث منبر یا قسمت اساسى آن را به موضوع دگرى که با مقصد اصلى عید غدیر تناسب نداشته باشد، اختصاص دهد، از نظر فن سخن، اشتباهى بزرگ مرتکب شده است.
مثلاً، خطیب مجلس، به تصور نو آورى سخن، روى کلمه غدیر تکیه کند و از جهات مختلف آن را مورد بحث قرار دهد و بگوید: غدیر، در لغت عرب، به معناى متعددى آمده است. به معنى نهر آب، به معنى باقیمانده آب سیل، به معنى قطعهاى از گیاه، به معنى زمین گود بیابان، که سیلاب در آن سرازیر مىشود و در گذشته، آب غدیرها، مورد استفاده کاروانها و رهگذرهاى بیابان بوده است.
بگوید بین مکه و مدینه چند غدیر وجود داشته است. تذکر دهد خم، نام غدیرى است که مجلس رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) براى معرفى على (علیه السلام) در کنار آن تشکیل گردید. آن گاه نام سایر غدیرها و عدد آنها را که از کتب تواریخ جمعآورى نموده، براى مستمعین بخواند و آنان را آگاه سازد.
چنین خطیبى، بلاغت کلام را مورد توجه قرار نداده، اقتضاى زمان و اقتضاى مجلس را رعایت ننموده و مهمتر آن که به مستمعین جفا کرده و توقع درست و به جاى گروهى از دل باختگان على (علیه السلام) را، که براى آن حضرت گرد هم آمدهاند برآورده نساخته است. بىگمان، سخنورى این چنین، اوضاع مجلس را دگرگونى مىنماید، موسسین مجلس را ناراحت مىسازد و مستمعین را آزرده خاطر مىکند. ممکن است بعضى از آنان، در خلال سخنرانى، به صورت اعتراض مجلس را ترک گویند و بعضى با صداى بلند، اعتراض خود را به زبان آورند و سرانجام، مجلس شادى، با تأثر حضار پایان پذیرد
بازاریابی محتوا راهکارهای جذب صحیح اعضای بازار هدف و ترغیب آنان به انجام فعالیت سوده آور از طریق جلب اعتماد آنان به وسیله محتوایی است که منتشر میشود.
معیارهای بازاریابی محتوا ابزاری و مفاهیمی است که نشان دهنده موفقیت فعالیت های یک دیجیتال مارکتینگ در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده آن است.
برای اینکه بتوانید معیار خوبی برای ارزیابی کارکردها و فعالیت های دیجیتال مارکتینگ خود پیدا کنید باید ابتدا هدف خود را از بازاریابی محتوا و طراحی و راه اندازی وب سایت را به دقت روشن نمایید.معیار سنجش را برای رصد و کنترل صحت عملکرد آن انتخاب کنید.
در این مقاله من سعی کردم عمده ترین اهداف که یک وب سایت و دیجیتال مارکتینگ میتواند متصور شود را در 9 دسته تقسیم کنم و بر اساس آن معیار های برای سنجش موفقیت ارائه دهم
برندینگ و معرفی نام و نشان تجاری یکی از اهداف جدایی ناپذیر دیجیتال مارکتینگ است. اتفاقی که سالها پیش نیاز به مبالغ هنگفت و کلانی بود و برای کسب و کارهای متوسط و کوچک شبیه خواب و رویا بود.
جذاب و هدایت بازدید و ترافیک به سمت وب سایت باعث آشناشدن مخاطبان جدید با کسب و کار است.
هرچه کاربران بیشتر با محتوای گرم بگیرند و تعامل داشته باشند،این فرصت را در اختیار میگذارد تا موانع فروش بیشتری را رفع نماییم.
یکی از اهداف وب سایت ها و بازاریابی محتوا یافت شدن آنها در نتایج موتورهای جستجو روی کلمات کلیدی مورد نظرشان است
شکل دادن یک تفکر راهبرانه نقش مهمی در موفقیت نام تجاری ، بالا بردن سود دهی و اعتبار کسب و کار را دارد.
قدرت نفوذ یازاریابی محتوا منجر به فروش های جدید میشود.پس در وب سایت شما فراخوان های call-to-action مرتبط و ترغیب کننده ، Landing Page یا صفحات هدف که معرف برند و نام تجاری شما باشند اهمیت ویژه ای دارد.آنها عمده ترین نقش در رسیدن به این هدف را ایفا میکنند.
وفاداری مشتریان نقش عمده ای در تکرار فروش و برند سازی دارد.
.
برتری وب سایت ها و بازاریابی محتوا نسبت به سایر تبلیغات این است که پایداراند و هر چه از عمرشان بگذرد (البته با ویرایش های اندکی که روی آن انجام میشود ) بهاعتبار آن افزوده میشود.وب سایت ها میتواند هزینه های شرکت را به طرز گسترده ای کاهش دهند.